بهترین سوغاتی سرزمین وحی + عکس

یکی از رسوم قدیمی و بعضاً دست‌ و پا‌ گیر برای حجاج بیت‌الله الحرام، آوردن سوغاتی برای خویشان و آشنایان است. به همین دلیل، حجاج ایرانی پس از انجام اعمال، برای خرید سوغاتی به تکاپو می‌افتند؛ اما بهترین سوغاتی حج چیست؟

به گزارش مشرق به نقل از فارس، حجاج بیت‌الله الحرام پس از انجام اعمال و اندوختن توشه معنوی از روز چهارشنبه دهم آبان‌ماه، سرزمین وحی را به مقصد ایران اسلامی ترک می‌گوید.

یکی از رسوم قدیمی و بعضاً دست‌ و پا‌ گیر برای حجاج بیت‌الله الحرام، آوردن سوغاتی برای خویشان و آشنایان است. به همین دلیل، 75 هزار حاجی ایرانی پس از انجام اعمال، برای خرید سوغاتی به تکاپو می‌افتند. به راستی بهترین سوغاتی حج چیست؟

 

 

تصویر فوق، ابتکار جالب یکی از حاجیان عمره مفرده را نمایش می‌دهد.

این زائر سرزمین وحی به جای خرید اجناس و البسه ـ که اکثراً نرخی گران‌تر و کیفیتی نازل‌تر از اجناس داخل کشور دارند ـ مبالغی را به نیت اطرافیان و آشنایان خود به حسینیه شیعیان مدینه کمک کرده است.

وی به تناسب اطرافیان و نسبت آشنایی دوری یا نزدیکی آنان، مبالغی از 10 تا 50 دلار به نیت آنان کمک کرده و با طراحی یک قبض ساده که منقوش به خط متولیان حسینیه است، اعطای این ثواب را به اطلاع اطرافیان رسانده است.

 

مرحوم علامه شیخ العمری (نفر وسط) رهبر فقید شیعیان عربستان

 

به گزارش فارس، حسینیه العمری در انتهای خیابان علی‌بن ابی‌طالب(ع) شهر مدینة النبی(ص) قرار دارد و چندین هکتار نخلستان‌های وقفی به نام امام حسن(ع) را شامل می‌شود. این حسینیه، تنها محلی در سرزمین حجاز است که شیعیان در آن احساس آرامش می‌کنند و از فشار وهابیان در مضیقه نیستند.

حسینیه العمری متعلق به مرحوم علامه شیخ محمد علی العمری، رهبر فقید شیعیان عربستان است که اسفند ماه سال 1389 از دنیا رحلت کرد.

این عالم نستوه که یک قرن از خدا عمر گرفت، شاگرد علامه نائینی و آیت‌الله سیدابوالحسن اصفهانی بود و با وجود تحمل 45 سال زندان آل‌سعود، همواره از انقلاب اسلامی ایران و شیعیان لبنان حمایت می‌کرد.

این حسینیه اکنون توسط حجت‌الاسلام الشیخ کاظم العمری (فرزند علامه العمری) اداره می‌شود.

در ادامه تصاویر خبرگزاری فارس از حسینیه العمری مشاهده می‌شود:

 

 

 

روایت امیرالمومنین از حوادث آخرالزمان

خطبه ۱۸۷ نهج البلاغه یکی از خطبه های علی(ع) است که موضوع آن آخرالزمان و پیشگویی های حضرت است. به جان خودم سوگند حوادث دردناکى در پیش است که مؤمن در شعله‏هایش هلاک مى‏شود اما غیرمسلمان از آن سالم مى‏ماند!
به گزارش مشرق به نقل از شبستان، سال 400 هجری سید رضی "قدس سره" به جمع آوری برخی از آثار علمی حضرت علی(ع)همت گماشت و نهج البلاغه را تدوین کرد. این اثر نفیس دریای نور، علم و دانش است و مسائل گوناگون از حوزه های مختلف فردی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، جهان شناسی، الهیات، خداشناسی، انسان شناسی، مبدء و معاد و .... در آن گرد آمده است. در این اثر گرانمایه برخی از سخنان حضرت علی(ع) پیرامون مهدویت و امام منتظر ذکر شده است.

از خطبه‏هاى امام علی(ع) ‏که درباره حوادث آینده ایراد فرموده و به اعتقاد مفسران از حوادث آخرالزمان سخن گفته است، خطبه[187] نهج البلاغه است. در این خطبه از حوادث آینده پیشگوئى مى‏شود، این حوادث همان امورى‏است که طبق روایات ظهور دیگر جز و علامات "حضرت مهدى(ع)" به شمار می رود.
فیا لها من مصیبة حینئذ من البلاء العقیم،و البکاء الطویل،و الویل والعویل،و شدة الصریخ، ذلک امر الله و هو کائن و فناء مریح،فیا بن خیرة‏الاباء متى تنتظر البشیر بنصر قریب من رب رحیم الا فویل للمتکبرین عندحصاد الحاصدین و قتل الفاسقین عصاة ذى العرش العظیم الا بابى و امى هم‏من عدة...»

"ابو الحسن مدائنى‏" این خطبه را در کتاب "صفین" آورده و گفته است این‏خطبه را امام(ع) پس از پایان جریان‏ "نهروان" ایراد فرموده و آنگاه قسمتى از آن را که از حوادث آینده پیشگوئى مى‏کند، ذکر نموده است. این حوادث همان امورى‏است که طبق روایات ظهور جزء علامات "حضرت مهدى(ع)" به شمار می رود. 
به طور خلاصه این فراز از سخنان امام(ع) شامل پیشگوئى درباره هرج و مرج هاى اخلاقى، به وجود آمدن شهر بغداد، خرابى عراق، بالا رفتن نرخ ها، و به دنبال آن حوادث گریه آور، ناله خیز و دردناکى است که به جرم بدرفتاری ها و سرکشى ها به امر خدا به وقوع می پیوندد.


آنگاه از حضرت مهدى(ع) به عنوان "فرزند بهترین پدران" فیابن خیرة الآباء یاد فرموده و خبر از سرنوشت شوم و مرگ آورى مى دهد که ـ به کیفر سرپیچى از فرمان الهى و پیروى از دستورات دین ـ در انتظار مستکبران و فاسقان است.
نویسنده مصادر نهج البلاغه در پاورقى اظهار نظر مى‏کند که ضمیر "هم" به‏خیرة الاباء یعنى ائمه اهل بیت‏برمى‏گردد زیرا مراد از "یابن خیرة الاباء" حضرت مهدى(ع)است.


"زمخشرى‏" در کتاب‏ "ربیع الابرار" در باب‏ "المال و الکسب" قسمتى از این‏خطبه را آورده. (مصادر جلد 2 صفحه‏479)

هان!پدر و مادرم فدایشان باد!آنها از گروهى هستند که نامهایشان در آسمان‏معروف، ولى در زمین گم نامند. آگاه باشید شما آماده عقب گرد کردن امور خویش و گسیختگى پیوندها و سرکار آمدن خردسالان، و بى‏تجربه‏گان و دون همتان خویشتن باشید!
این وضع زمانى پیش خواهد آمد که قرار گرفتن انسان مؤمن در زیر ضربات شمشیر براى‏او از یافتن یک درهم پول حلال آسان تر است. زمانى خواهد آمد که اجر و ثواب گیرنده از دهنده بیشتر است(زیرا دهنده در آن زمان از پول حرام و به خاطر ریا، تظاهر و اسراف‏مى‏بخشد ولى گیرنده آن را در راه وظیفه شرعى خویش مصرف مى‏کند)این به هنگامى رخ‏خواهد داد که مست مى‏شوید اما نه با شراب، بلکه بر اثر فراوانى نعمت و قسم مى‏خورید اما نه از روى ناچارى، دروغ مى‏گوئید اما نه در اثر واقع شدن در تنگنا، این موقعى خواهد بود که بلاها و مصائب همچون بارى گران که بر پشت‏شتران نهاده باشند و سنگینى جهاز گردن‏آنها را مجروح کند، بر شما فشار وارد خواهند ساخت.
آه! این شکنجه و سختى چه طولانى است؟ و امید رهائى از آن چه دور!
اى مردم! این افسارهائى که از سنگینى بارها حکایت مى‏کند از دست‏بیندازید(دست‏از افکار پراکنده و نظرات فاسد و پیروى و هوس هاى سرکش بردارید) و از گرد پیشواى خود پراکنده مشوید که سرانجام خویشتن را مذمت‏خواهید کرد. خود را در آتش فتنه‏اى که برافروخته‏اید، میندازید، از این کار دورى گزینید و راهى را که به آن منتهى می شود رها سازید که به جان خودم سوگند حوادث دردناکى در پیش است که مؤمن در شعله‏هایش هلاک مى‏شود اما غیرمسلمان از آن سالم مى‏ماند! من در میان شما همچون چراغ در تاریکى هستم که هرکس به سوى آن روى آورد و کنارش‏نشیند از نورش بهره‏مند شود.
اى مردم! بشنوید و سخنانم را حفظ کنید! گوش‏هاى قلب خویش را باز کنید و گفته‏هایم‏را بفهمید!

آشنایی با 5 غول زرهی ناشناخته جهان + عکس

آشنایی با 5 غول زرهی ناشناخته جهان + عکس

ادامه نوشته

ایران چند بار در مناظره انتخابات ریاست جمهوری آمریکا مطرح شد؟ + نمودار

تصویر ارائه شده نشانگر تعداد دفعاتی است که ایران در مناظره 22 اکتبر مورد اشاره نامزدهای انتخابات ریاست جهوری آمریکا قرار گرفت.

به گزارش مشرق ،استراتژی آمریکا در منطقه خاورمیانه، منطقه‌ای که پس از حملات 11 سپتامبر در 11 سال گذشته بر عرصه سیاست‌گذاری خارجی تفوق داشته است، بر سومین و آخرین مناظره بین باراک اوباما و میت رامنی نیز چیره گشت.

مهمترین نکته شگفتی‌زای مناظره، که قرار بود منحصرا به سیاست خارجی و امنیت ملی اختصاص داشته باشد، میزان توافق رامنی با رویکرد اوباما در قبال منطقه بود.

استقبال ظاهری وی از سیاست‌های اوباما در راستای تلاش‌های اخیر وی قرار دارند تا رأی دهندگان مرکزگرا را مطمئن سازد که دیدگاه‌های وی به آن میزانی که از مبارزات تبلیغاتی دور اول و یا انتخاب جو ریان (Joe Ryan) به عنوان معاون آتی ریاست جمهوری استنباط می‌گردد، به صورتی افراطی راست‌گرایانه نیست.

تمرکز بر خاورمیانه ، که در حدود دوسوم مناظره نود دقیقه‌ای را به خود اختصاص داده بود، علاوه بر این عقیده که منطقه مذکور یکی از منابع اصلی تهدید برای امنیت آمریکا است – نکته‌ای که رامنی سعی دشت طی مناظره بر آن تأکید کند – منعکس کننده برخی فاکتورهای دیگر نیز بود.

استفان والت (Stephen Walt)، یکی از اساتید رشته روابط بین‌المللی در دانشگاه هاروارد گفت، "این امر تاحدودی بدان علت رخ می‌دهد که تمام نامزدها مجبورند حامیان اسرائیل را در آمریکا خشنود سازند، اما در همین حال، چهار دهه سوءرفتار باعث گشته آمریکا در جهان عرب و اسلام عمیقا منفور گردد."

وی در ادامه افزود، "وضعیت بغرنجی که از بوش به اوباما به ارث رسیده است نیز بدین وضعیت اضافه گشته و به همین دلایل است که می‌بینید هر دو نامزد مجبور به صحبت در مورد منطقه هستند."

توضیح تصویر: ارقام ارائه شده نشانگر تعداد دفعاتی هستند که هر کشور در مناظره 22 اکتبر مورد اشاره نامزدهای انتخابات ریاست جهوری قرار گرفته‌اند.


اما تفوق این منطقه در مناظره به بهای دیگر مناطق، کشورها و نیز مسائل کلیدی جهان تمام می‌شود – گواهی دال بر این مسأله که تا چه اندازه میراث بوش، بالاخص دوران اول وی یعنی زمانی که نومحافظه‌کاران و دیگر شاهین‌ها بر آشیانه سیاست خارجی حکمرانی می‌کردند، هنوز هم رابطه واشنگتن با سایر نقاط جهان را تعیین می‌نماید.

در میان تمام کشورهایی که مورد اشاره مجری و دو نامزد قرار گرفتند، چین تنها کشور خارج از خاورمیانه بود که بحثی اساسی در مورد آن انجام گرفت. البته این بحث نیز محدود به مسائل تجاری و ارزی بود.

رامنی بار دیگر وعده خود مبنی بر "فریبکار ارزی" اعلام نمودن چین در روز اول حضورش در کاخ سفید، را تکرار نمود. در همین حال، اوباما برای اولین بار پکن را به عنوان یک "متخاصم" و در عین حال یک "شریک" معرفی کرد – این امر نشان می‌دهد که چگونه ترس از چین تبدیل به یکی از شاخصه‌های قابل پیش‌بینی تمام رقابت‌های ریاست‌جمهوری پس از پایان جنگ سرد شده است.

دو نامزد انتخاباتی ریاست جمهوری همسایگان جنوبی واشنگتن را، به غیر از اشاره کاملا کوتاه (رامنی) به هوگو چاوز، رئیس‌جمهوری ونزوئلا، و نیز تجارت با آمریکای لاتین، کاملا نادیده گرفتند. به همین منوال، کانادا و تمام منطقه جنوب صحرای آفریقا، به غیر از اشاره رامنی به سومالی و مالی و این موضوع که "افراد شبیه به القاعده" بخش‌های شمالی کشور را به دست گرفته‌اند، طی مناظره فراموش گشته بودند.

حتی بحران‌های مالی دراز مدت موجود در اتحادیه اروپا – که به جرأت می‌توان گفت یکی از بزرگترین تهدیدات پیش روی امنیت ملی و بهبودی اقتصادی آمریکا است – مطرح نگشتند، اگرچه رامنی چندین بار اعلام داشت که در صورت عدم پرداخت بدهی‌ها، آمریکا تبدیل به "یونان" خواهد شد.

به همین ترتیب، دموکراسی‌های بزرگ در حال ظهور شامل هند، برزیل، آفریقای جنوبی و اندونزی – که همگی مورد لطف دولت اوباما قرار گرفته‌اند – هیچگاه مورد اشاره واقع نشدند. البته تنوی مادن (Tanvi Madan)، مدیر پروژه هند در مؤسسه بروکینگز، اعلام داشت که هندی‌ها باید به خاطر این حذف شدگی "نفس راحتی بکشند" زیرا نشان می‌دهد که مجادله خاصی در مورد رابطه واشنگتن با دهلی نو وجود ندارد.

ترکیه، دیگر دموکراسی کلیدی در حال ظهور نیز، چندین بار مورد اشاره قرار گرفت اما در بحث مرتبط با جنگ داخلی سوریه به این کشور اشاره شد.

همچنین تغییرات آب و هوایی و گرمایش جهانی که به مدت یک دهه از جانب سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا و پنتاگون به عنوان تهدیدی برای امنیت ملی معرفی گشته‌اند، هیچ جایی در این مناظره نداشتند.

یه گفته والت، "هیچ گونه بحث جدی در مورد تغییرات آب و هوایی، بحران یورو، جنگ نافرجام علیه مواد مخدر یا پیامدهای استراتژیک طولانی‌مدت حملات پهپادها، جنگ سایبری و نیز مجموعه فزاینده و ناموفق نهادهای جهانی صورت نگرفت."

"هیچکدام از نامزدها آسیب‌شناسی متقاعد کننده‌ای در مورد چالش‌های پیش روی ما در دنیای جهانی شده قرار نداده و یا روشی بهینه برای پیشبرد منافع و ارزش‌های آمریکایی در جهانی که دیگر بر آن تسلط نداریم ارائه ننمودند."

رامنی، که مشاورین اصلی‌اش در حوزه سیاست خارجی همان نومحافظه‌کارانی هستند که مشوقین اصلی ماجراجویی بوش در منطقه بودند، بخش اعظمی از زمان مناظره را صرف اثبات این امر نمود که در حوزه سیاست خارجی به مانند بوش عمل نخواهد کرد.

وی در بخشی از سخنان خود با پذیرش استراتژی پهپاد اوباما اظهار داشت، "ما یک عراق دیگر نمی‌خواهیم. ما یک افغانستان دیگر نمی‌خواهیم. این امر مسیر درستی برای ما نخواهد بود."

وی در بخش پایانی سخنانش با حالتی زمخت و ناشیگرانه گفت، "می‌خواهم صلح را ببینم." این امر نشان می‌دهد که مربیان رامنی به وی گفته‌اند که قبل از خروج از سالن بوکا راتون (Boca Raton) در فلوریدا باید بر مخاطبینش تأثیر گذارد.

گرگ سارجنت (Greg Sargent)، یکی از بلاگ‌نویس‌های واشنگتن‌پست گفت، "رامنی به وضوح تصمیم گرفته تا خود را از این عقیده که انتخاب وی بازگشت به ماجراجویی بوش در حوزه سیاست خارجی خواهد بود دور نگه دارد، به همین علت، بارها آرزوی خود را برای دستیابی به صلح جهانی اعلام داشت."

وی چنان سیاست‌های اوباما را تأیید نمود که هر کس که توجه جدی به مواضع سابق رامنی نداشته باشد، اتهامات رئیس‌جمهور مبنی بر اینکه سیاست خارجی رقیب وی "اشتباه و بی‌پروایانه" است، گیج‌ کننده به نظر خواهد رسید.

همانگونه که اوباما مجبور شد بارها به مخاطبین یادآوری نماید، مواضع رامنی در مورد این مسائل کاملا واضح و شناخته شده هستند زیرا نامزدی خود را از دو سال پیش اعلام داشته‌اند.

چالز کوپچان (Charles Kupchan)، کارشناس سیاست خارجی در شورای روابط خارجی، اعلام داشت، "به نظر من [مواضع رامنی] گیج کننده است زیرا وی بخش اعظمی از دوران مبارزه انتخاباتی خود را صرف بازیابی سیاست خارجی بوش نموده. اما چنین به نظر می‌رسد که حداقل طی یک شب، وی نومحافظه‌کاران را زیر اتوبوس انداخته است."

کوپچان در ادامه افزود، "وی ظاهرا از بسیاری از مواضعی که در چند هفته گذشته اتخاذ کرده بود در حال عقب‌نشینی است، حال این تغییر موضع چه پذیرش جدول زمانی عقب‌نشینی از افغانستان باشد، چه عقب‌نشینی از اتخاذ موضعی تهاجمی‌تر در قبال سوریه و چه موافقت اصولی با رویکرد اوباما در قبال ایران. در حال حاضر، رأی‌دهندگان نمی‌توانند بفهمند که وی به چه می‌اندیشد زیرا وی بخش اعظمی از زمان مبارزات انتخاباتی خود را صرف پذیرش پلت‌فرمی نموده که به راست افراطی تمایل دارد."

تقریبا تمام مفسیرین جمهوری‌خواه اذعان نموده‌اند اوباما، که از همان ابتدای مناظره حالتی تهاجمی گرفته و این وضعیت را طی نود دقیقه حفظ نمود، برنده مناظره بوده است. برخی تحلیلگران اعلام داشته‌اند که عملکرد رئیس‌جمهور در این برنامه یک پیروزی قاطع و به مانند پیروزی رامنی در مناظره اول در اوایل ماه جاری بود که طی آن وی توانست شانس در حال افول خود را احیاء نماید.

یک نظرسنجی توسط شبکه‌های خبری سی‌بی‌اس/دانش (CBS/Knowledge Networks) که بلافاصه پس از این مناظره انجام گرفت نشان می‌دهد که 53 درصد از رأی‌دهندگانی که هنوز تصمیم نگرفته اند معتقدند که اوباما برنده انتخابات خواهد بود و تنها 23 درصد معتقد به پیروزی رامنی هستند.

باید منتظر ماند و دید که آیا این مناظره برای معکوس کردن دستاوردهای جدید رامنی در نظرسنجی‌ها کافی خواهد بود یا نه.

در نظر بخش اعظمی از رأی‌دهندگان که عمدتا نگران اقتصاد و اشتغال هستند، سیاست خارجی اهمیت چندانی ندارد – این امر یکی از دلایلی است که چرا رامنی سعی دارد مناظره را به سمت آنها بکشد، تلاشی که گاها توأم با موفقیت بوده است.

عکس/ نماي کعبه از داخل برج ماسوني

برج ساعت هتل ساخته‌شده بر اساس معماري شيطاني ابليسک که توسط "لرد فاستر" ماسون بلندپايه غربي طراحي شده و شامل هتل و مجتمع بزرگ تجاري و اداري است، مدتي است بر مسجدالحرام سايه افکنده است.

آشنایی با بزرگترین شرکت کارآفرین جهان + عکس

آشنایی با بزرگترین شرکت کارآفرین جهان + عکس

ادامه نوشته

در پادگان اشرف چه گذشت؟

در پادگان اشرف چه گذشت؟

ادامه نوشته

دانلود مجموعه 22 سخنرانی ارزشمند از عارف بالله مرحوم دولابی  

مهربان تر از پدر - ویژه نامه امام شناسی

مهربان تر از پدر

توسل
حج اکبر

دانلود مجموعه ای از کتاب ها

 
 

آیا ایالات متحده آمریکا تجزیه خواهد شد؟ + تصاویر

آیا ایالات متحده آمریکا تجزیه خواهد شد؟ + تصاویر

ادامه نوشته

عکس/ تعویض پرده کعبه



عکس هایی از مکه که تاکنون ندیده اید





آداب شب و روزی که خداوند بر آن قسم خورده است

ده شب اول ماه ذی الحجه از ایام مبارک سال است که به احتمال قوی جزء ده شبی است که خداوند در سوره فجر به آن قسم یاد کرده است: «و الفجر و لیال عشر». بنابراین، این روزها از پر رمز و رازترین روزهای سال است به گونه‌ای که از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت شده است: «عمل خیر وعبادت در هیچ ایامی نزد حق تعالی محبوب‌تر از این دهه نیست».
گروه فرهنگی مشرق، روز عرفه، روز شناخت است. عرفه روزي است كه خداي سبحان بندگان خود را به عبادت و اطاعت خويش فرا مي خواند و خوان كرم و احسان و لطف خود را براي آنان مي گسترد و درهاي مغفرت و بخشش و رحمتش را بر روي آنان مي گشايد.

ده شب اول ماه ذی الحجه از ایام مبارک سال است که به احتمال قوی جزء ده شبی است که خداوند در سوره فجر به آن قسم یاد کرده است: «و الفجر و لیال عشر». بنابراین، این روزها از پر رمز و رازترین روزهای سال است به گونه‌ای که از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت شده است: «عمل خیر وعبادت در هیچ ایامی نزد حق تعالی محبوب‌تر از این دهه نیست».

روز نهم روز عرفه و از اعياد عظيمه است اگرچه به اسم عيد ناميده نشده است . عرفه روزى است كه حق تعالى بندگان خويش را به عبادت و طاعت خود فرا خوانده و سفره هاي جُود و احسان خود را براى ايشان گسترانيده و شيطان در اين روز خوار و حقيرتر و رانده‎تر و خشمناك‎ترين اوقات خواهد داشت و روايت شده كه حضرت امام زين العابدين عليه السلام در روز عرفه صداي سائلي را شنيد كه از مردم تقاضاي کمک مى‎نمود. امام به او فرمود: واى بر تو آيا در اين روز از غير خدا تقاضا مى‎كنى؟ حال آن كه در اين روز اميد مى‎رود که بچه‎هاى در شكم هم از فضل خدا بي نصيب نمانند و سعيد شوند.

اعمال روز عرفه

براى اين روز اعمالي ذکر شده است:


1- غسل که مستحب است قبل از زوال انجام شود.

2- زيارت امام حسين عليه السلام ،
كه از هزار حج و هزار عمره و هزار جهاد بالاتر است و احاديث، در كثرت فضيلت زيارت آن حضرت در اين روز متواتر است و اگر كسى توفيق يابد كه در اين روز در تحت قُبّه مقدّسه آن حضرت باشد ثوابش كمتر از كسى كه در عرفات است نيست.

3- بعد از نماز عصر پيش از آن كه مشغول به خواندن دعاهاى عرفه شود در زير آسمان دو ركعت نماز بجا آورد و نزد حق تعالى به گناهان خود اعتراف و اقرار کند تا به ثواب عرفات رستگار شود و گناهانش آمرزيده گردد. پس چون وقت زوال شد زير آسمان رَوَد و نماز ظهر و عصر را با ركوع و سجود نيكو به عمل آورد و چون فارغ شود دو ركعت نماز اقامه كند. در ركعت اوّل بعد از حمد، توحيد و در دوم بعد از حمد، قُل يا اَيُّهَا الْكافِروُنَ خوانده شود. و بعد از آن چهار ركعت نماز گزارد که در هر ركعت بعد از حمد، توحيد پنجاه مرتبه بخواند. كه اين نماز، همان نماز حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام است .


4- شيخ كفعمى در مصباح فرموده مستحب است روزه روز عرفه براى كسى كه ضعف پيدا نكند و مانع دعا خواندن او نشود.

5- مستحب است غسل پيش از زوال و زيارت امام حسين عليه السلام در روز و شب عرفه .

6- تسبيحات حضرت رسول صَلَّى اللهِ عَلِيهِ وَ آله در روز عرفه
که در ذيل مي‎آيد:

سُبْحانَ الَّذى فِى السَّمآءِ عَرْشُهُ سُبْحانَ الَّذى فِى الاَْرْضِ حُكْمُهُ

منزه است خدايى كه در آسمان است عرش او منزه است خدايى كه در زمين است فرمان و حكمش

سُبْحانَ الَّذى فِى الْقُبوُرِ قَضآؤُهُ سُبْحانَ الَّذى فِى الْبَحْرِ سَبيلُهُ

منزه است خدايى كه در گورها قضا و فرمانش جارى است منزه است خدايى كه در دريا راه دارد

سُبْحانَ الَّذى فِى النّارِ سُلْطانُهُ سُبْحانَ الَّذى فِى الْجَنَّةِ رَحْمَتُهُ

منزه است خدايى كه در آتش دوزخ سلطنتش موجود است منزه است خدايى كه در بهشت رحمت او است

سُبْحانَ الَّذى فِى الْقِيمَةِ عَدْلُهُ سُبْحانَ الَّذى رَفَعَ السَّمآءَ سُبْحانَ

منزه است خدايى كه در قيامت عدل و دادش برپا است منزه است خدايى كه آسمان را بالا برد منزه است خدايى

الَّذى بَسَطَ الاْرْضَ سُبْحانَ الَّذى لا مَلْجَاَ وَلا مَنْجا مِنْهُ اِلاّ اِلَيْهِ پس

كه زمين را گسترد منزه است خدايى كه ملجا و پناهى از او نيست جز بسوى خودش * *

بگو سُبْحانَ اللّهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ وَلا اِلهَ اِلا اللّهُ وَاللّهُ اَكْبَرُ صد مرتبه و بخوان

منزه است خدا و حمد از آن خدا است و معبودى جز خدا نيست و خدا بزرگتر از توصيف است  .

7- سوره توحيد صد مرتبه و آية الكرسى صد مرتبه و صلوات بر محمّد و آل محمّد صد مرتبه خوانده شود و دعاي ذيل خوانده شود:

لااِلهَاِلا اللّهُ وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ لَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ يُحْيى وَ يُميتُ

معبودى جز خدا نيست يگانه اى كه شريك ندارد پادشاهى خاص او است و از آن او است حمد زنده كند و بميراند

وَيُميتُ وَيُحْيى وَهُوَ حَىُّ لا يَموُتُ بِيَدِهِ الْخَيْرُ وَهُوَ عَلى كُلِّشَىْءٍ َقديرٌ

و بميراند و زنده كند و او است زنده اى كه نميرد هرچه خير است بدست او است و او بر هر چيز توانا است.

ده مرتبه اَسْتَغْفِرُ اللّهَ الَّذى لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الْحَىُّ الْقَيُّومُ وَ اَتوُبُ اِلَيْهِ

آمرزش خواهم از خدايى كه معبود بحقى جز او نيست كه زنده و پاينده است و بسويش توبه كنم

ده مرتبه يا اَللّهُ ده مرتبه يا رَحْمنُ ده مرتبه يا رَحيمُ ده مرتبه يا بَديعَ

اى خدا * اى بخشاينده * اى مهربان  * اى پديدآرنده

السَّمواتِ وَالاْرْضِ يا ذَاالْجَلالِ وَالاِْكْرامِ ده مرتبه يا حَىُّ يا قَيُّومُ ده

آسمانها و زمين اى صاحب جلالت و بزرگوارى * اى زنده و اى پاينده*

مرتبه يا حَنّانُ يا مَنّانُ ده مرتبه يا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ ده مرتبه امينَ ده مرتبه

اى پرعطا اى پرنعمت * اى كه معبودى جز تو نيست * اجابت كن  *

  8- ذكر صلوات از حضرت صادق عليه السلام

 اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ يا مَنْ هُوَ اَقْرَبُ اِلَىَّ مِنْ حَبْلِ الْوَريدِ يا

 خدايا از تو خواهم اى كسى كه او نزديكتر است به من از رگ گردن اى

مَنْ يَحوُلُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ يا مَنْ هُوَ بِالْمَنْظَرِ الاَْعْلى وَبِالاُْفُقِ

كه حائل شود ميان انسان و دلش اى كه او در ديدگاه اعلى است و در افق

الْمُبينِ يا مَنْ هُوَ الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى يا مَنْ لَيْسَ كَمِثْلِهِ

آشكارى است اى كه او بخشاينده است و بر عرش استيلا دارد اى كه نيست مانندش

شَىْءٌ وَ هُوَ السَّميعُ الْبَصيرُ اَسْئَلُكَ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ محمد

چيزى و او شنوا و بينا است از تو خواهم كه درود فرستى بر محمد و آل محمد .

و بخواه حاجت خود را كه برآورده خواهد شد انشاءالله تعالى پس بخوان اين صَلَوات را كه از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه هر كه بخواهد مسرور كند محمّد و آل محمّد را در صَلَوات بر ايشان بگويد:

اَللّهُمَّ يا اَجْوَدَ مَنْ اَعْطى وَ يا خَيْرَ

خدايا اى بخشنده ترين عطابخشان و اى بهترين

مَنْ سُئِلَ وَيا اَرْحَمَ مَنِ اسْتُرْحِمَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ فِى

درخواست شدگان و اى مهربانترين كسى كه از او مهربانى جويند خدايا درود فرست بر محمد و آلش در

الاَْوَّلينَ وَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ فِى الاَّْخِرينَ وَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ

زمره پيشينيان و درود فرست بر محمد و آلش در زمره پسينيان و درود فرست بر محمد

و َآلِهِ فِى الْمَلاَءِ الاَْعْلى وَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ فِى الْمُرْسَلينَ

و آلش در ساكنين عالم بالا و درود فرست بر محمد و آلش در زمره مرسلين

اَللّهُمَّ اَعْطِ مُحَمَّداً وَآلَهُ الْوَسيلَةَ وَالْفَضيلَةَ وَالشَّرَفَ وَالرِّفْعَةَ

خدايا عطا كن به محمد و آلش مقام وسيله و فضيلت و شرف و رفعت

وَالدَّرَجَةَ الْكَبيرَةَ اَللّهُمَّ اِنّى آمَنْتُ بِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ

و درجه بلند خدايا من ايمان آوردم به محمد صلى الله عليه و آله

وَلَمْ اَرَهُ فَلا تَحْرِمْنى فِى الْقِيمَةِ رُؤْيَتَهُ وَارْزُقْنى صُحْبَتَهُ وَ تَوَفَّنى

با اينكه او را نديده ام پس در روز قيامت از ديدارش محرومم مفرما و مصاحبت و همنشينى او را روزيم فرما

عَلى مِلَّتِهِ وَاسْقِنى مِنْ حَوْضِهِ مَشْرَباً رَوِيّاً سآئِغاً هَنَّيئاً لا اَظْمَاءُ

و بر كيش او بميرانم و بنوشانم از حوض او (حوض كوثر) نوشاندنى سيراب و جانبخش و گوارا كه

بَعْدَهُ اَبَداً اِنَّكَ عَلى كُلِّشَىْءٍ قَديرٌ اَللّهُمَّ اِنّى آمَنْتُ بِمُحَمَّدٍ صَلَّى

پس از آن هرگز تشنه نشوم كه براستى تو بر هرچيز توانايى خدايا من ايمان آورده ام به محمد صلى

اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَلَمْ اَرَهُ فَعَرَِّفْنى فِى الْجِنانِ وَجْهَهُ اَللّهُمَّ بَلِّغْ مُحَمَّداً

الله عليه وآله و او را نديده ام پس در بهشت رويش را به من نشان ده خدايا برسان به محمد

صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ مِنّى تَحِيَّةً كَثيرَةً وَ سَلاماً .

صلى الله عليه و آله از جانب من تحيتى بسيار و سلامى .

9- دعاي ام داود خوانده شود .

10- اين تسبيح را كه ثواب آن بسيار است گفته شود:

 سُبْحانَ اللّهِ قَبْلَ كُلِّ اَحَدٍ وَسُبْحانَ اللّهِ بَعْدَ كُلِّ اَحَدٍ وَسُبْحانَ اللّهِ مَعَ كُلِّ اَحَدٍ وَسُبْحانَ

منزه باد خدا پيش از هر كس و منزه باد خدا پس از هركس و منزه باد خدا با هركس و منزه باد

اللّهِ يَبْقى رَبُّنا ويَفْنى كُلُّ اءَحَدٍ وَسُبْحانَ اللّهِ تَسْبيحاً يَفْضُلُ تَسْبيحَ

خدا كه باقى ماند پروردگار ما و فانى شود هركس و منزه باد خدا تنزيهى كه فزونى گيرد بر تسبيح

الْمُسَبِّحينَ فَضْلاً كَثيراً قَبْلَ كُلِّ اَحَدٍ وَسُبْحانَ اللّهِ تَسْبيحاً يَفْضُلُ

تسبيح گويان فزونى بسيارى پيش از هركس و منزه باد خدا تنزيهى كه فزونى گيرد بر

تَسْبيحَ الْمُسَبِّحينَ فَضْلاً كَثيراً بَعْدَ كُلِّ اَحَدٍ وَسُبْحانَ اللّهِ تَسْبيحاً

تسبيح تسبيح گويان فزونى بسيارى پس از هركس و منزه باد خدا تنزيهى كه

يَفْضُلُ تَسْبيحَ الْمُسَبِّحينَ فَضْلاً كَثيراً مَعَ كُلِّ اَحَدٍ وَ سُبْحانَ اللّهِ تَسْبيحاً يَفْضُلُ تَسْبيحَ الْمُسَبِّحِينَ

فزونى گيرد بر تسبيح تسبيح گويان فزونى بسيار با هر كس ، و منزه باد خدا تنزيهى كه فزونى گيرد بر تسبيح تسبيح گويان

فَضْلاً كَثيراً لِرَبِّنَا الْباقى وَيَفْنى كُلُّ اَحَدٍ وَسُبْحانَ اللّهِ تَسْبيحاً لا يُحْصى وَلا يُدْرى وَلا يُنْسى وَلا

برترى بسيارى براى پروردگار ما كه باقى ماند و جز او فانى شودهر كس و منزه باد خدا تنزيهى كه به شماره در نيايد و دانسته نشود و فراموش نگردد و

يَبْلى وَلا يَفْنى وَلَيْسَ لَهُ مُنْتَهى وَسُبْحانَ اللّهِ تَسْبيحاً يَدوُمُ

كهنه نشود و فنا نپذيرد و انتهايى برايش نباشد و منزه باد خدا تنزيهى كه دوام داشته باشد

بِدَوامِهِ وَيَبْقى بِبَقآئِهِ فى سِنِى الْعالَمينَ وَشُهوُرِ الدُّهوُرِ وَاَيّامِ

به دوام او و باقى ماند به بقاى او در طول سالهاى اين جهان و ساير جهانيان و ماههاى اين روزگار و هر روزگار و روزهاى

الدُّنْيا وَساعاتِ اللَّيْلِ وَالنَّهارِ وَسُبْحانَ اللّهِ اَبَدَ الاَْبَدِ وَمَعَ الاَْبَدِ مِمّا

دنيا و ساعات شب و روز و منزه باد خدا تا جاويدان است جاويد و همراه با جاويد بدانسان كه

لا يُحْصيهِ الْعَدَدُ وَلا يُفْنيهِ الاَْمَدُ وَلا يَقْطَعُهُ الاَْبَدُ و َتَبارَكَ اللّهُ

شماره اش نتوان كرد و زمان و مدت آنرا به فنا نكشاند و قطعش نكند ((هرگز)) و بزرگ است خدا

اَحْسَنُ الْخالِقينَ پس بگو: وَالْحَمْدُ لِلّهِ قَبْلَ كُلِّ اَحَدٍ وَالْحَمْدُ لِلّهِ بَعْدَ كُلِّ

بهترين آفريدگان * و ستايش خاص خدا است پيش از هركس و ستايش از آن او است پس از هر

اَحَدٍ تا آخر دعا لكن بجاى هر سُبْحانَاللّهِ الْحَمْدُلِلّهِ بگو و چون به اَحْسَنُ

كس * منزه است خدا و ستايش خاص خداست  * بهترين

الْخالِقينَ رسيدى بگو: لا اِلهَ اِلا اللّهُ قَبْلَ كُلِّ اَحَدٍ تا به آخر بجاى سُبْحانَ اللّهِ

آفريدگان * معبودى نيست جز خدا پيش از هركس * منزه است خدا

لا اِلهَ اِلا اللّهُ مى گوئى و بعد از آن بگو: وَاللّهُ اَكْبَرُ قَبْلَ كُلِّ اَحَدٍ تا به آخر كه بجاى

جز او خدايى نيست * و خدا بزرگتر است از توصيف پيش از هر كس *

سُبْحانَ اللّهِ اَللّهُ اَكْبَرُ مى گوئى پس مى خوانى دعاى : اَللّهُمَّ مَنْ تَعَبَّاءَ وَتَهَيَّاءَ را كه

منزه است خدا و خدا بزرگتر است از توصيف


11- دعاي امام حسين عليه السلام در روز عرفه خوانده شود.

12- در آخر روز عرفه اين دعا خوانده شود :

يا رَبِّ اِنَّ ذُنُوبى لا تَضُرُّكَ وَاِنَّ مَغْفِرَتَكَ لى لا تَنْقُصُكَ فَاَعْطِنى ما لا

پروردگارا همانا گناهان من زيانى به تو نزند و محققاً آمرزش تو از من نقصانى به تو نرساند پس عطا كن به من

يَنْقُصُكَ وَاغْفِرْ لى ما لايَضُرُّكَ و ايضا بخوان : اَللّهُمَّ لا تَحْرِمْنى خَيْرَ ما

آنچه را نقصانت نرساند و بيامرز برايم آنچه را زيانت نزند * خدايا محرومم مكن از آن خيرى كه

عِنْدَكَ لِشَرِّ ما عِنْدى فَاِنْ اَنْتَ لَمْ تَرْحَمْنى بِتَعَبى وَ نَصَبى فَلا

نزد تو است بخاطر آن شرى كه در پيش من است پس اگر تو به رنج و خستگيم رحم نمى كنى پس

تَحْرِمْنى اَجْرَ الْمُصابِ عَلى مُصيبَتِهِ

محرومم مدار از پاداش مصيبت ديده اى بر مصيبتش .

13- دعاي مشلول خوانده شود.


مضامینی از دعای عرفه

1ـ ستايش حق تعالي:
ستايش سزاوار خداوندي است كه كس نتواند از فرمان قضايش سرپيچد و مانعي نيست كه وي را از اعطاي عطايا، باز دارد. و صنعت هيچ صنعتگري بپاي صنعت او نرسد. بخشنده بيدريغ است. اوست كه بدايع خلقت را بسرشت و صنايع گوناگون وجود را با حكمت خويش استوار ساخت.......

2ـ تجديد عهد و ميثاق با خدا:
پروردگارا بسوي تو روي آورم. و به ربوبيت تو گواهي دهم. و اعتراف كنم كه تو تربيت كننده و پرورنده مني. و بازگشتم بسوي توست. مرا با نعمت آغاز فرمودي قبل از اينكه چيز قابل ذكري باشم.......

3ـ خود شناسي:
و قبل از هدايت مرا با صنع زيبايت مورد رأفت و نعمتهاي بيكرانت قرار دادي. آفرينشم را از قطره آبي روان پديد آوردي. و در تاريكيهاي سه گانه جنيني سكونتم دادي: ميان خون و گوشت و پوست. و مرا شاهد آفرينش خويش نگرداندي و هيچيك از امورم را بخودم وا نگذاشتي........

4ـ راز آفرينش انسان:
ولي مرا براي هدفي عالي يعني هدايت (و رسيدن به كمال) موجودي كامل و سالم بدنيا آوردي. و در آن هنگام كه كودكي خردسال در گهواره بودم، از حوادث حفظ كردي. و مرا از شير شيرين و گوارا تغذيه نمودي. و دلهاي پرستاران را بجانب من معطوف داشتي. و با محبت مادران به من گرمي و فروغ بخشيدي........

5ـ تربيت انسان در دانشگاه الهي:
تا اينكه با گوهر سخن مرا ناطق و گويا ساختي. و نعمتهاي بيكرانت را بر من تمام كردي. و سال به سال بر رشد و تربيت من افزودي. تا اينكه فطرت و سرنوشتم، به كمال انساني رسيد. و از نظر توان اعتدال يافت. حجتت را بر من تمام كردي كه معرفت و شناختت را به من الهام فرمودي.......

6ـ نعمتهاي خداوند:
آري اين لطف تو بود كه از خاك پاك عنصر مرا بيافريدي. و راضي نشدي اي خدايم كه نعمتي را از من دريغ داري. بلكه مرا از انواع وسائل زندگي برخوردار ساختي. با اقدام عظيم و مرحمت بيكرانت بر من. و باحسان عميم خود نسبت به من، تا اينكه همه نعماتت را درباره من تكميل فرمودي......

7ـ شهادت به بيكراني نعمت هاي الهي:
الهي! من به حقيقت ايمانم، گواهي دهم. و نيز به تصميمات متيقن خود و به توحيد صريح و خالصم
و به باطن ناديدني نهادم. و پيوستهاي جريان نور ديده ام. و خطوط ترسيم شده بر صفحه پيشاني ام، و روزنه هاي تنفسي ام، و نرمه های تيغه بيني ام. و آوازگيرهاي پرده گوشم و آنچه در درون لبهاي من پنهان است......

8ـ ناتواني بشر از بجا آوردن شكر الهي:
گواهي مي دهم اي پروردگار كه اگر در طول قرون و اعصار زنده بمانم و بكوشم تا شكر يكي از نعمات تو بجا آورم، نتوانم مگر باز هم توفيق تو رفيقم شود، كه آن خود مزيد نعمت و مستوجب شكر ديگر، و ستايش جديد و ريشه دار باشد...........

9ـ ستايش خداي يگانه:
معهذا من با تمام جد و جهد و توش و توانم تا آنجا. كه وسعم مي رسد با ايمان و يقين قلبي گواهي مي دهم. و اظهار مي دارم:
حمد و ستايش خدايي را كه فرزندي ندارد تا ميراث برش باشد. و در فرمانروايي نه شريكي دارد تا با وي در آفرينش بر ضديت برخيزد و نه دستياري دارد تا در ساختن جهان به وي كمك دهد.....

10ـ خواسته هاي يك انسان متعالي:
خداوندا، چنان كن كه از تو بيم داشته باشم، آنچنان كه گويي تو را مي بينم و مرا با تقوايت رستگار كن! اما بخاطر گناهانم مرا به شقاوت دچار مساز! مقدر كن كه سرنوشت من به خير و صلاح من باشد. و در تقديراتت خير و بركت بمن عطا فرما!

11ـ سپاس به تربيت هاي الهي:
خداوندا! ستايش از آن تست كه مرا آفريدي. و مرا شنوا و بينا گرداندي! و ستايش سزاوار تست كه مرا بيافريدي و خلقتم را نيكو بياراستي. بخاطر لطفي كه به من داشتي والا......

12ـ نيازهاي تربيتي از خدا:
و مرا بر مشكلات روزگار، و كشمكش شبها و روزها ياري فرماي! و مرا از رنجهاي اين جهان و محنتهاي آن جهان نجات بده و از شر بديهايي كه ستمكاران در زمين مي كنند نگاه بدار.............

13ـ شكايت به پيشگاه خداوند:
خدايا! مرا به كه وا مي گذاري؟ آيا به خويشاوندي كه پيوند خويشاوندي را خواهد گسست؟ يا به بيگانه كه بر من بر آشفتد؟ يا به كسانيكه مرا به استضعاف و استثمار كشانند؟ در صورتيكه تو پروردگار من و مالك سرنوشت مني؟

14ـ اي مربي پيامبران و فرستنده كتب آسماني:
اي خداي من و اي خداي پدران من! ابراهيم، اسماعيل، اسحق و يعقوب، و اي پروردگار جبرئيل، مكائيل و اسرائيل. و اي تربيت كننده محمد، خاتم پيامبران و فرزندان برگزيده اش. اي فرو فرستنده تورات، انجيل زبور و فرقان......

15ـ تو پناهگاه مني:
تو پناهگاه مني، بهنگامي كه راهها با همه وسعت، بر من صعب و دشوار شوند و فراخناي زمين بر من تنگ گردد. و اگر رحمت تو نبود من اكنون جزء هلاك شدگان بودم. و تو مرا از خطاهايم باز مي داري. و اگر پرده پوشي تو نبود از رسوايان بودم.

در شب و روز عید قربان چه کنیم؟

شب دهم ماه ذی‌الحجه از شب‌های متبرک و از جمله چهار شبى است که احیاى آن مستحب است. برای روز عید قربان هم اعمالی وارد شده است.
انجام غسل مستحب است‏ و بعضى از علما آن را واجب دانسته‏اند. 

نماز عید است‏ به همان نحوی که در عید فطر بیان شده است ولی در این روز مستحب است که بعد از نماز از گوشت قربانى شود خورده شود. 

بهترین دعاهاى این روز دعاى چهل و هشتم صحیفه کامله سجادیه است.  همچنین خواندن دعاى چهل و ششم‏ صحیفه سجادیه نیز در این روز سفارش شده است. 

برای کسانی که طالب فیض بیشتری هستند خواندن دعاى ندبه نیز سفارش شده است‏. 
 قربانى کردن نیز سنت مؤکد است‏. 

خواندن تکبیرات 
مستحب است: کسى که در منى باشد در پایان پانزده نماز که اولش نماز ظهر روز عید و آخرش نماز صبح روز سیزدهم است تکبیرات خاصی بگوید و کسانى که در سایر شهرها هستند آن را بعد از ده نماز که از ظهر روز عید تا صبح دوازدهم می‌باشد، بخواند، تکبیرات طبق روایت صحیح در کافى این است: 
اللَّهُ أَکْبَرُ اللَّهُ أَکْبَرُ لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ* وَ اللَّهُ أَکْبَرُ اللَّهُ أَکْبَرُ وَ لِلَّهِ الْحَمْدُ اللَّهُ أَکْبَرُ عَلَى مَا هَدَانَا اللَّهُ أَکْبَرُ عَلَى مَا رَزَقَنَا مِنْ بَهِیمَةِ الْأَنْعَامِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ* عَلَى مَا أَبْلَانَا 
تکرار این تکبیرات بعد از عقیب نمازها به قدر امکان و خواندن بعد از نوافل‏ مستحب است. 

منبع: برگرفته از مفاتیح الجنان

سوالات  درس به درس فلسفه سوم دبیرستان

 سوالات  درس به درس فلسفه سوم دبیرستان

ادامه نوشته

صفر تا صد قانون جدید سربازی

صفر تا صد قانون جدید سربازی

ادامه نوشته

شلوارهای جین چگونه تبدیل به نماد فرهنگ آمریکایی شدند؟

شلوارهای جین چگونه تبدیل به نماد فرهنگ آمریکایی شدند؟

ادامه نوشته

شخصیت شناسی "مرسی" و دوگانگی هایش +تصاویر

واکاوی ابعاد شخصیتی رییس جمهور مصر:
مرسی کیست؟ این کلید بسیاری از سوالاتی است که می تواند رییس جمهور کنونی مصر را قابل تحلیل و ارزیابی بگرداند. در این متن سعی داریم آنچه در مورد او گفتنی است را مرور کنیم.
مشرق-- مشهور است کتاب ها در مصر نوشته می شوند، در لبنان چاپ می شوند و در عراق عمل می شوند. بی شک کشور مصر را می توان رهبر اندیشه ای جهان عرب دانست. مصر از زمانی که فتح و وارد امت اسلامی شد تا به امروز همواره نقش مهم و بسزایی را ایفا کرده است. در قرون اخیر، ظهور شخصیت های مهم و بارز در احیای تفکر و تمدن اسلامی نیز در این سرزمین بوده است.

شخصیت هایی نظیر محمد عبده، رشید رضا، سید قطب، عبدالرحمن الکواکبی برای نضج، رشد و توسعه اندیشه های اسلامی معاصر در جهان اسلام تلاش های فراوانی داشته اند و مصر اولین پایگاه آنان بوده است. چرا که مصر اولین سرزمین اسلامی بود که با تمدن غرب و اندیشه های غربی آشنا شد و تلاش داشت تا نسبت بین اسلام و غرب را دریابد. از این رو مصر نزدیک به یک قرن از تمامی کشورهای اسلامی در این خصوص مقدم بوده است.
گذشته از بحث تطورات اندیشه ای و غرب شناسی، تحولات سیاسی مصر نیز تأثیرات مهمی بر جهان اسلام و جهان عرب بر جای گذاشت. ظهور جمال عبدالناصر با قرار گفتن مصر به عنوان خط مقدم مقابله با اسرائیل همراه شد و این خود منجر به رهبری مصر در جهان عرب شد؛ زمانی که نامی از کشورهایی نظیر کویت، امارت متحده عربی، قطر و ... نبود؛ عربستان، عراق، اردن و سوریه تابع مصر بودند. غرب با درک این مسأله که مصر نقش مهمی در جهان عرب دارد؛ اهداف مشخصی را در مورد رهبران مصر در دستور کار خود قرار داد.

1.تلاش برای روی کار آوردن حاکمانی غرب گرا و حافظ منافع آمریکا و اسرائیل.
2. روی کار آمدن افرادی ضعیف و ناتوان برای ضعیف نگه داشتن کشور مصر.
3.حذف مصر در رهبری جهان عرب با برجسته ساختن کشورهای دیگر نظیر عربستان و قطر.
 
پیگیری اهداف فوق به خوبی بعد از جمال عبدالناصر در مصر مشهود است. روی کار آمدن اشخاصی نظیر انورسادات و عقد قرارداد کمپ دیوید و به رسمیت شناختن اسرائیل و حضور حسنی مبارک در رأس قدرت بعد از دورانی که مصر به عنوان خط مقدم حمله به اسرائیل محسوب می شد از جمله نقاط جالب تاریخ است. از سوی دیگر از برنامه ای که اتاق فکرهای غربی برای هدایت رهبران مصر دارند نیز نباید غافل شد.

برای نمونه در جریان انتخابات ریاست جمهوری مصر بعد از انقلاب این کشور، غرب بین دو مهره غرب گرا یعنی احمد شفیق و نیروی ناتوان اسلام گرا مانند محمد مرسی مختار بود که به دلایل شرایط انقلابی مصر مجبور شد محمد مرسی را بپذیرد اما بی شک احمد شفیق به عنوان بهترین گزینه برای آمریکا و اسرائیل مطرح بود. از این منظر اینکه چه کسی بر مصر حکومت می کند؟ چگونه و به چه هدفی فکر می کند؟ چه گرایش سیاسی داشته و به کدام حزب تعلق خاطر دارد؟ مهم بوده و باید نگاهی تحلیلی به این نکات داشت.
مصر بعد از طغیان در برابر حسنی مبارک، باید کسی را برای به ساحل رساندن این جامعه طوفانی انتخاب می کرد. باید قبول کرد که مدیریت جامعه انقلابی همواره مشکل بوده و عموما دولت های بعد از انقلاب از عهده کامل این کار بر نمی آیند. اما محمد مرسی رئیس جمهور مصر شد. او کیست؟ چه تحصیلاتی دارد؟ چه گرایش های سیاسی دارد؟ تا کنون چه مسئولیت هایی داشته؟ چگونه می اندیشد؟ چه اهداف و آرمان هایی دارد؟ پاسخ تمامی این سؤالات مطرح شده در گرو شخصیت شناسی محمد مرسی است.
 
2.مرسی قبل از ریاست جمهوری
 
1)خانوده 
 
محمد محمد مرسی عیسی العیاط در یکی از روستاها به نام (العدوه) در شهر زقازیق از استان شرقیه مصر در سال 1951به دنیا آمد. پدرش کشاورز و مادرش خانه دار بود. از این رو باید توجه داشت که مرسی در خانواده ای کاملا ساده و روستایی، با حداقل امکانات، در محیطی کوچک و شهری حاشیه ای رشد یافت. حتی مرسی بر پشت الاغ می نشسته و به مدرسه می رفته است.
 
 
عکس منتسب به محمد مرسی
مرسی دارای دو برادر و سه خواهر بود و او فرزند بزرگ آن خانواده محسوب می شد. محمد مرسی در سال 1978 با دختری با گرایش های اسلامی ازدواج کرد و تشکیل خانواده داد. وی دارای پنج فرزند به نام های احمد، شیماء، أسامه، عمر و عبدالله می باشد.
 
2)تحصیلات
 
محمد مرسی دوران کودکی و تحصیلات ابتدایی را در شهر کوچک خود یعنی شهر زقازیق گذارند و سپس برای ادامه ی تحصیل در رشته مهندسی، رهسپار شهر قاهره پایتخت مصر شد. او توانست در تاریخ 1972 یعنی در سن 22 سالگی در رشته ی مهندسی از دانشگاه قاهره فارغ التحصیل مدرک کارشناسی شود.

پس از مقطع کارشناسی وی تحصیلات خود را ادامه دارد و توانست با قبولی در رشته مهندسی فلزات و معادن دانشگاه قاهره، مدرک کارشناسی ارشد این رشته را اخذ کند. بعد از آن برای تکمیل دوران تحصیل و اخذ مدرک دکتری عازم کالیفرنیای آمریکا شد و بعد از اتمام دوران تحصیل و گذراندن دوران سربازی در مصر، به عنوان استاد همکار در دانشگاه کالیفرنیای آمریکا و پس از آن به عنوان استاد دانشگاه زقازیق در رشته مهندسی و رئیس دانشکده مهندسی مشغول به کار شد.
همکاری با دانشگاه کالیفرنیای جنوبی به عنوان استاد همکار باعث سفرهای متعدد مرسی به آمریکا شد. در خلال سال های 1982 تا 1985 وی بیشترین سفر را به آمریکا داشته است. دو فرزند از پنج فرزند مرسی در آمریکا به دنیا آمده و تابعیت آمریکایی دارند. بعد از آن با ورود به دانشگاه فلزات و معدن زقازیق سمت استادی و سپس سمت ریاست دانشکده را تا سال 2010 را بر عهده داشت. مرسی در دانشگاه های قاهره، زقازیق، کالیفرنیا جنوبی آمریکا، فاتح لیبی تدریس داشته است و از او ده ها مقاله در خصوص مهندسی فلزات و معادن منتشر شده است.
از این رو باید توجه داشت که وی کاملا از فضای مهندسی و فنی وارد سیاست شده است و گرایشات مذهبی او بیشتر ناشی از فضای خانوادگی او بوده نه از روی تخصص یا مطالعات در این زمینه. همواره شخصیت هایی که ذهن مهندسی دارند و با این رویکرد وارد عالم سیاست می شوند، به سمت تکنوکرات شدن پیش می روند. مهندس بازرگان نخست وزیر دولت موقت بعد از انقلاب سال 57 ایران نمونه کاملی از این گزاره است.
 
 
 
عکسی از ایام جوانی مرسی
 
3)گرایش های سیاسی
 
محمد مرسی تجربه سیاسی خود را به صورت عملی در انتخابات مجلس الشعب مصر آغاز نمود. اولین بروز سیاسی وی در کسوت نمایندگی مجلس الشعب بود. وی به عنوان یکی از اعضای لیست حزب عدالت و توسعه برای انتخابات مجلس شعب از سوی این حزب پیشنهاد شد. این حزب سیاسی از احزاب نزدیک به اخوان المسلمین مصر است.
 
 
زمانی که مرسی تازه با ادبیات و مرام اخوان المسلمین آشنا شد
 
با ورود مرسی در سال 2000 به مجلس الشعب، وی تبدیل به یکی از اعضای برجسته و فعال این مجلس شد، تا جایی که به عنوان سخنگوی فراکسیون احزاب اسلام گرای مجلس الشعب انتخاب شد. داشتن سمت سخنگویی فراکسیون مجلس الشعب باعث شد تا در نزد افکار عمومی شناخته شده و دارای پایگاه باشد. پایگاهی که بعدها در رقابت انتخاباتی بین او و احمد شفیق به کمک او شتافت. بعد از انقلاب مصر، وی از سوی اخوان المسلمین به عنوان جانشین نامزد اصلی اخوان المسلمین یعنی خیرات الشاطر انتخاب شد.
جالب اینکه مرسی در انتخابات 2005 مجلس الشعب در دور اول نتوانست وارد مجلس شود اما در انتخابات میان دوره ای مجلس به مجلس راه یافت و جایگاه خود را در پارلمان مصر تقویت کرد. نکته اینکه در این انتخابات نظام حسنی مبارک نسبت به ورود شخصیت های اسلام گرا به پارلمان حساس شده و مانع از حضور آنان در پارلمان می شد. مرسی نیز از جمله شخصیت هایی بود که نظام حسنی مبارک چندان مایل به حضور او در مجلس الشعب مصر نبود.
در کنار فعالیت های نمایندگی، او عضو جبهه (مقاومت در برابر اسرائیل) در شهر زقازیق استان الشرقیه  مصر شد. وی همچنین عضویت در کنگره بین المللی احزاب و نیروهای سیاسی ملی را نیز پذیرفت. از این رو ریشه های گرایش ضد صهیونیستی مرسی را باید در سال های قبل از ریاست جمهوری و زمانی که وی به عنوان یک فعال سیاسی مطرح بوده جست و جو نمود. البته آرمانی که ظاهرا هنوز نتوانسته خود را به واقعیت های جامعه مصر بقبولاند.
تاریخ دقیق پیوستن مرسی به جمعیت اخوان المسلمین را سال 1977 یعنی زمانی که وی 26 سال داشته ذکر کرده اند. وی بعد از پیوستن به این جرگه، به جمعیت تنظیم اساس نامه اخوان المسلین در سال 1979 پیوست. پس از آن در سال 1992 به عنوان یکی از چهره های فعال سیاسی جمعیت اخوان المسلمین مطرح شد. بعد از آن بود که از سوی جمعیت اخوان المسلمین در سال های 1995 و 2000 به عنوان یکی از اعضای لیست پیشنهادی مجلس الشعب انتخاب شد و پس از پیروزی در ورود به مجلس الشعب توانست عنوان سخنگوی فراکسیون پارلمانی اخوان المسلمین انتخاب شود.
مرسی در سال 2004 در تأسیس جبهه ملی تغییر شرکت جست و در این جبهه عضو شد و به همکاری با دکتر عزیز صدقی از چهره های ملی گرای مصر پرداخت. او همچنین در جمعیت ملی تغییر که توسط دکتر محمد البرادعی در سال 2010 تشکیل شد مشارکت جست و در مراسم سوگند دموکراسی برای مصر که بیش از 40 حزب و گروه سیاسی مصر در این مراسم و کنگره شرکت داشته اند فعالیت داشت. توجه به سیر گرایش های سیاسی مرسی نشان می دهد که وی ثبات سیاسی نداشته و بیشتر یک سیر سیاسی را از اسلام گرایی به سمت ملی گرایی طی کرده است.
 
 
 
مجلس شورای جمعیت اخوان المسلمین نیز در سال 2011 مرسی را به عنوان رئیس حزب آزادی و عدالت برگزید و عصام العریان را نیز به عنوان جانشین وی و محمد سعد الکتانی را به عنوان دبیرکل این حزب انتخاب نمود. به عبارت دیگر حزب عدالت و توسعه نمادی از مدرن شدن تفکر اخوان المسلمین و الگو برداری از مدل حزب عدالت و توسعه در ترکیه بود. این جمعیت خود را برای تصاحب نرم مناصب قدرت آماده کرده بود اما انقلاب مصر ناگاه آنان را وارد عرصه اجرایی کشور کرد. عرصه ای که چندان برای آن آمادگی نداشتند.
این عدم آمادگی بعد از به قدرت رسیدن مرسی خود را بیشتر نشان داد. مهمترین مشکل این حزب، بر عکس حزب عدالت و توسعه ترکیه، نداشتن کوچک ترین سابقه اجرایی در امور کشور بود. این مسئله زمانی بهتر درک خواهد شد که بدانیم کابینه ای که نخست وزیر مرسی برای تشکیل دولت در کنار هم جمع کرد به شدت ائتلافی بود و همه گروه های سیاسی مصر اعم از اسلام گرایان، غرب گرایان، ملی گرایان  و حتی برخی از اعضای رژیم سابق را نیز شامل شده است.
مرسی بارها توسط نظام مبارک دستگیر و زندانی شد و دوران محکومیت وی در سال 2006 تمام شد. اما مجددا در روز جمعه ی خشم در 2011 همراه با 34 تن از رهبران جمعیت اخوان المسلمین دستگیر شد تا در تظاهرات جمعه غضب حضور نداشته باشند. جالب اینکه تا مدت ها بعد از ریاست جمهوری مرسی، نام وی جزو افراد ممنوع الخروج در دوران حسنی مبارک بود.
 
 
همزمان با انتخابات ریاست جمهوری مصر بعد از سقوط حسنی مبارک، جمعیت اخوان المسلمین مهندس خیرات الشاطر را به عنوان نامزد این حزب انتخاب نمود اما به دلیل احتمال رد صلاحیت خیرات الشاطر به عنوان کاندیدای اصلی جمعیت اخوان المسلمین، محمد مرسی به عنوان گزینه احتمالی و جانشین خیرات الشاطر از سوی جمعیت اخوان المسلمین در نظر گرفته شد. 
 
 
 
3. مرسی در قامت ریاست جمهوری
 
بالاخره در رقابتی نفس گیر با احمد شفیق، مرسی توانست منصب ریاست جمهوری را تصاحب کند. اما این شروع دردسرهای تازه برای مرسی بود. حکومت بر جامعه ای طوفان زده! جامعه مصر با انواع و اقسام مشکلات روبه رو است که قابل شمارش نیست. مشکلاتی اعم از اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، نظامی و ... . اما علاوه بر مشکلاتی که ناشی از جامعه طوفان زده مصر است، برخی از مسائل جامعه مصر به شخص مرسی و تصمیمات او باز می گردد. مرسی در دوگانگی هایی افتاده که نمی تواند آنها را مدیریت کند.
 
 
نقاشی دیواری که در یکی از خیابان های مصر کشیده شده است
مرسی و شفیق هر دو دست نشانده اند.
 
برکناری محمد حسین طنطاوی فرمانده ارتش مصر، فرمان تشکیل پارلمان بعد از انحلال آن توسط شورای نطامی مصر و عقب نشینی مجدد از این فرمان، فرستادن سفیر به اسرائیل، تلاش برای میانجیگری در مسأله فلسطین، شرکت در جنبش عدم تعهد در تهران، تاختن به نظام سوریه و بشار اسد، سکوت در مورد بحرین، برکناری قضات دادگاه عالی مصر و عقب نشینی دوباره از این فرمان، داستان ساختگی ازدواجش با حیفاء مرعی، درگیری نظامی در شبه جزیره سیناء، اعطای نشان لیاقت به خانواده انور سادات، تلاش برای اتخاذ موضع ضد آمریکایی و مسأله تابعیت آمریکایی دو فرزند او و ... تمامی این موارد تنها بخشی از حوادث، اتفاقات و موضع گیری هایی بود که از زمانی که مرسی قدرت را در مصر به دست گرفت، در صدر اخبار مصر و جهان قرار داشت. اتفاقات و حوادثی هر چند از یک جامعه طوفان زده و انقلابی همچون مصر انتظار می رفت اما در ورای این حوادث و اخبار نوعی دوگانگی وجود دارد که ناشی از شخصیت و روش تصمیم گیری مرسی است.

او از یک سو باید جامعه انقلابی مصر را مدیریت کند و تلاش نمایند تا وجهه انقلابی خود را به عنوان اولین رئیس جمهور بعد از انقلاب بزرگ مصر حفظ کند و از سوی دیگر تلاش نماید تا جامعه مصر را از بسیاری از مشکلات نجات دهد. مشکلاتی که اگر مدیریت نشوند دیر یا زود مصر را آماده انقلابی دیگر می کند. شاهد این حرف درگیری بود که چند روز پیش بین مخالفان و موافقان مرسی درگرفت. مرسی شخصی است که توان تصمیم سازی و تصمیم گیری در دوگانگی های پیش آمده ندارد. این یعنی روی کار آمدن مهره ای ناتوان در مصر. دوگانگی هایی که مرسی در آن گرفتار آمده:
 
1.دوگانگی اول، دوگانه ملی گرایی یا اسلام گرایی است. مرسی نه می تواند از علقه های اسلام گرایی دست بردارد، چراکه او چه بخواهد و چه نخواهد به عنوان فردی از شاخه اخوان المسلمین معرفی شده است و به نوعی وامدار این جریان است و از طرف دیگر درسطح جامعه مصر و بین المللی تلاش دارد تا خود را فردی ملی گرا و به دور از تعصب نشان دهد. او اگر به سمت ملی گرایی پیش برود، به شدت مورد انتقاد گروه های سلفی مصر قرار می گیرد. همانطور که در خبرها آمده بود یک جوان سلفی قصد ترور مرسی را در اسکندریه داشت. و از طرف دیگر گرایش او به سمت اسلام گراها بهانه را به دست نیروها و جریان های ملی گرا و غرب گرا می دهد که او را شخصیتی متعصب نشان  داده و معرفی کنند.
 
2.دوگانگی دیگر مرسی در عرصه سیاست خارجی مصر است. بالاخره فلسطین مسأله اول مصر هست یا نیست؟ او از یک سو تلاش می کند تا برای حل مسأله فلسطین به عنوان میانجی بین گروه های فلسطینی حاضر شود و از سوی دیگر به اسرائیل سفیر می فرستد و با این کشور ارتباط دیپلماتیک دارد.
 
3.دوگانگی مرسی در رابطه با اسرائیل به همین جا ختم نمی شود، مرسی نمی داند با معضل اسرائیل چه کند، او از یک سو نسبت به کشته شدگان صحرای سینا واکنش شدید نشان می دهد و خلاف قرارداد کمپ دیوید در آنجا حضور نظامی پیدا می کند و این قرارداد را نقض می کند و هم به خانوده انور سادات یعنی همان کسی که قرارداد کمپ دیوید را با اسرائیل منعقد کرده نشان لیاقت اعطاء می کند!
یا از یک سو در اجلاس سران غیرمتعهدها از سیاست های اسرائیل انتقاد می کند و از سوی دیگر برای پرز نامه می نویسد و خود را دوست وفادار پرز می خواند!
 
4.مرسی جنگ و خونریزی و ریخته شدن خون بی گناه در سوریه را محکوم می کند اما در مورد بحرین نه تنها سکوت می کند بلکه با حمایت از نظام ظالم بحرین پشتیبانی خود را از این نظام نشان می دهد.
 
5.مرسی از یک سو نسبت به ارتباط با ایران ابراز علاقه می کند اما در عمل هیچ گامی برای از سر گیری روابط با تهارن برنمی دارد و بحران سوریه را بهانه این امر قرار می دهد در صورتی که روابط دیپلماتیک بین دو کشور بهتر می تواند بحران سوریه را حل کند.
 
6.دوگانگی های مرسی تنها محدود به سیاست خارجی دولت او نیست. در تصمیمات سیاست داخلی مرسی نیز دوگانگی های فراون و متعدد دیده می شود. او بعد از رسیدن به ریاست جمهوری، انحلال مجلس الشعب از سوی شورای نظامی را نادرست بر شمرد و دستور تشکیل دوباره این مجلس را داد اما چندی بعد، از این تصمیم خود منصرف شد و انحلال مجلس الشعب را اعلام کرد.
 
7.دوگانه ی دیگر در تصمیم گیری های داخلی مرسی به عزل و نصب دادگاه عالی مصر باز می گردد. مرسی تلاش داشت تا بقایای رژیم حسنی مبارک را در دادگاه عالی مصر از بین ببرد. از این رو بسیاری از قضات برجسته این دادگاه را برکنار کرد اما چندی بعد از این تصمیم خود منصرف شد و آنان را دوباره منصوب کرد.
 
8.مرسی هر چند در شعارهای انتخاباتی خود مواضع ضد استکباری فراونی داشت اما دو فرزند او دارای تابعیت آمریکایی هستند و این نکته تبدیل به معضلی برای مرسی شده است.
 
 
4. جمع بندی
 
زندگی، تحصیلات، تخصص، گرایش ها و فعالیت های سیاسی محمد مرسی به خوبی نشان می دهد که مرسی فرد میانه رو و محتاطی است که بعضا برش لازم را در سیاست ندارد و وی در دوگانگی هایی گرفتار آمده که هر چند در جامعه طوفان زده ی مصر طبیعی است اما او به تنهایی مرد تصمیم گیری های سخت نیست! لازم است در این میانه، بزرگان اخوان المسلمین و مردم انقلابی مصر دست در دست هم به او کمک کنند تا او بتواند مصر را از گردنه های سخت عبور دهد.

منبع: دیدبان

لوح فشرده ی آموزش قرائت قرآن دین و زندگی (1) و(2)


لوح فشرده ی آموزش قرائت قرآن دین و زندگی (2)
براي دانلود كردن آيات، روي آيكون كليك راست نموده و گزينه ...Save Target As را انتخاب نماييد.

 نام درس  حجم فايل  زمان فايل دانلود
1- پيش گفتار
8.8 KB
1.80 MB
0:28
0:57
فايل1  Rightclick -> Save target as ...

فايل2  Rightclick -> Save target as ...

 2- درس اول 9.58 MB 5:12 Rightclick -> Save target as ...

 3- درس دوم 8.14 MB 4:25 Rightclick -> Save target as ...

 4- درس سوم 14.4 MB 7:52 Rightclick -> Save target as ...

 5- درس چهارم 5.21 MB 2:49 Rightclick -> Save target as ...

 6- درس پنجم 15.4 MB 8:23 Rightclick -> Save target as ...

 7- درس ششم 7.05 MB 3:49 Rightclick -> Save target as ...

 8- درس هفتم 12.3 MB 6:43 Rightclick -> Save target as ...

 9- درس هشتم 10.8 MB 5:54 Rightclick -> Save target as ...

 10- درس نهم 11.1 MB 6:04 Rightclick -> Save target as ...

 11- درس دهم 11:0 MB 5:59 Rightclick -> Save target as ...

 12- درس يازدهم 10.5 MB 5:43 Rightclick -> Save target as ...

 13- درس دوازدهم 7:38 MB 4:0 Rightclick -> Save target as ...

 14- درس سيزدهم 7.14 MB 3:52 Rightclick -> Save target as ...

 15- درس چهاردهم 10.6 MB 5:46 Rightclick -> Save target as ...

 16- درس پانزدهم 7.58 MB 4:06 Rightclick -> Save target as ...

 17- درس شانزدهم 11.3 MB 6:09 Rightclick -> Save target as ...

 18- نيايش 3.78 MB 2:02 Rightclick -> Save target as ...


لوح فشرده ی آموزش قرائت قرآن دین و زندگی (1)
براي دانلود كردن آيات، روي آيكون كليك راست نموده و گزينه ...Save Target As را انتخاب نماييد.

 نام درس  حجم فايل  زمان فايل دانلود
1- پيش گفتار
1.60 KB
2.17 MB
0:50
1:09
فايل1  Rightclick -> Save target as ...

فايل2  Rightclick -> Save target as ...

 2- درس اول 12.2 MB 6:37 Rightclick -> Save target as ...

 3- درس دوم 16.8 MB 9:08 Rightclick -> Save target as ...

 4- درس سوم 10.7 MB 5:49 Rightclick -> Save target as ...

 5- درس چهارم 13.4 MB 7:17 Rightclick -> Save target as ...

 6- درس پنجم 18.9 MB 10:18 Rightclick -> Save target as ...

 7- درس ششم 15.8 MB 8:35 Rightclick -> Save target as ...

 8- درس هفتم 8.32 MB 4:30 Rightclick -> Save target as ...

 9- درس هشتم 13.7 MB 7:27 Rightclick -> Save target as ...

 10- درس نهم 12.3 MB 6:41 Rightclick -> Save target as ...

 11- درس دهم 12.8 MB 6:59 Rightclick -> Save target as ...

 12- درس يازدهم 8.40 MB 4:47 Rightclick -> Save target as ...

 13- درس دوازدهم 15 MB 8:10 Rightclick -> Save target as ...

 14- درس سيزدهم 19.6 MB 10:43 Rightclick -> Save target as ...

 15- درس چهاردهم 6.91 MB 3:44 Rightclick -> Save target as ...

 16- درس شانزدهم 10.1 MB 5:29 Rightclick -> Save target as ...

 17- درس هفدهم نيايش قرآن 3.43 MB 1:50 Rightclick -> Save target as ...


http://www.dinida59.blogfa.com/post/256



نامه جدید رئیس‌جمهور به رئیس قوه قضائیه+متن کامل نامه رئیس قوه قضائیه در پاسخ به نامه رئیس‌جمهور

نامه جدید رئیس‌جمهور به رئیس قوه قضائیه

خبرگزاری فارس: رییس‌جمهور در نامه‌ای خطاب به آیت‌الله آملی لاریجانی به تشریح کامل درخواست خود برای بازدید از زندان اوین پرداخت و نوشت: مصمم به اجرای کامل قانون اساسی و اصلاح ریشه‌ای امور کشور هستم.

خبرگزاری فارس: نامه جدید رئیس‌جمهور به رئیس قوه قضائیه

به گزارش حوزه دولت خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دولت، محمود احمدی نژاد رییس جمهور اسلامی ایران  در نامه ای به آیت الله صادق لاریجانی با اشاره به اینکه در اصول قانون اساسی لزوم اجازه، موافقت و یا مصلحت اندیشی قوه قضائیه در اجرای وظایف قانونی رییس جمهوری پیش بینی نشده است، تاکید کرد: به استناد اصول متعدد قانون اساسی از جمله اصل 113 و سوگند شرعی اصل 121، مصمم به اجرای کامل قانون اساسی و اصلاح اساسی و ریشه ای امور کشور هستم و مطمئناً با سرکشی از زندانها و برخی دادگاهها نحوه اجرای اصول قانون اساسی و رعایت حقوق اساسی ملت را مورد بررسی قرار داده و گزارش آن را به ملت بزرگ و مقام معظم رهبری تقدیم خواهم کرد.

محمود احمدی نژاد در بخش دیگری از نامه خود به رئیس قوه قضائیه، تصریح کرد: اتفاقاً رفع ریشه ای مشکلات مزمن اقتصادی کشور ایجاب می نماید که علاوه بر اقدامات صرف اقتصادی، نحوه اعمال عدالت و برخورد با مفاسد اقتصادی و رانت خواری های عده ای خاص و ایجاد امنیت عمومی اقتصادی که در تمهید فضای سالم اقتصادی و اثر بخش بودن سیاستها و برنامه-های اقتصادی دولت نقش تعیین کننده دارد، نیز مورد ارزیابی و بررسی قرار گیرد اموری که جزء‌وظایف اصلی قوه قضائیه بوده و از این جهت نقش این قوه را ممتاز کرده است تا جایی که به اعتقاد بسیاری از علما وظیفه قطعی و لاینفک حکومت قضاوت است. متاسفانه گزارش مستند و دقیقی از انجام این وظایف قوه قضائیه در دسترس نیست.

متن نامه دکتر محمود احمدی نژاد به رییس قوه قضائیه شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

آیت الله صادق لاریجانی

رئیس محترم قوه قضائیه

سلام علیکم

پاسخ مورخه 91.07.30 جنابعالی که با مُهر"خیلی محرمانه" ارسال گردید واصل و موجب تشدید نگرانی اینجانب از نحوه اجرای اصول متعدد قانون اساسی از سوی ریاست محترم قوه قضائیه گردید. از آنجا که این مکاتبات مربوط به حقوق اساسی ملت است ضرورتی به محرمانه بودن ندارد، درباره نامه فوق نکات زیر را متذکر می گردم:

1- بر اساس اصل 113 قانون اساسی رئیس جمهوری به عنوان منتخب ملت بالاترین مقام رسمی کشور پس از رهبری و رئیس قوه مجریه و به علاوه مجری قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است. همچنین بر اساس اصل 121 قانون اساسی ریاست جمهوری با سوگند شرعی متعهد به صیانت از حقوق اساسی ملت شده است. متن اصول فوق کاملاً‌روشن است. صیانت از حقوق اساسی ملت از منظر تدوین کنندگان قانون اساسی آنقدر مهم بوده است که در متن سوگند شرعی ریاست جمهوری به وضوح درج شده است و تفاسیر متعدد شورای محترم نگهبان نیز بر این مسئولیت و اختیار خطیر رئیس جمهوری تاکید دارد.

2- اینجانب بر اساس وظیفه قانونی، بررسی نحوه اجرای اصول قانون اساسی در آن قوه از جمله نحوه دادرسی را در برنامه کاری خود داشته ام. از سال 88 چندین بار با جنابعالی مکاتبه و مواردی از قانون اساسی را تذکر داده ام لیکن از علنی کردن آنها خودداری نموده ام. در سخنرانی های عمومی تذکرات لازم برای اجرای عدالت و رسیدگی دقیق به حقوق مردم داده ام. به خصوص در جلسه مورخه 91.04.06 مسئولین قضایی در مشهد مقدس نگرانی خود را دربارة اهتمام کافی قوه قضائیه به تامین و رعایت حقوق اساسی ملت مندرج در اصول متعدد قانون اساسی از جمله اصول2 ، 3 ، 6 ، 9 ، 19 ،20 ، 22 ، 23 ، 24 ، 25 ، 26 ، 27 ، 32 ، 34، 35 ، 36 ، 37 ، 38 و 39 به صراحت اعلام نمودم.

3- در نامه خود فرموده اید که رئیس جمهوری قبل از برنامه ریزی برای سرکشی به زندان باید از قوه-قضائیه اجازه بگیرد. دو بار هم تاکید کرده اید که سرکشی به زندان اوین به مصلحت نمی باشد و یک بار هم فرموده اید که موافق نیستید. باید یادآور شوم که در اصول قانون اساسی لزوم اجازه یا موافقت و یا مصلحت اندیشی قوه قضائیه در اجرای وظایف قانونی رئیس جمهوری پیش بینی نشده است.

چگونه جنابعالی اجرای قانون اساسی را به مصلحت نمی دانید. اگر این نگاه بر کل فعالیت های قوه قضائیه حاکم باشد آیا نمی شود تصور کرد که برخی از اصول قانون اساسی و حقوق اساسی مردم با مصلحت اندیشی و تشخیص شخصی در قوه قضائیه متوقف شده و یا نادیده انگاشته می شود. متاسفانه جنابعالی قبلاً اعلام کرده اید که وجود هیئت منصفه مطبوعات که صراحت اصل 168 قانون اساسی است را قبول ندارید که در این مورد حضوری تذکر دادم. اما متاسفانه ظاهراً بخشی از اقدامات قوه قضائیه درباره مطبوعات و رسانه ها با همین نگاه انجام می گیرد.

4- در نامه فوق با استناد به عناوینی چون ضرورت رسیدگی به معیشت مردم و یا اینکه یکی از منتسبین نزدیک اینجانب (آقای جوانفکر مدیر روزنامه ایران) مشغول تحمل کیفر در زندان اوین است و یا اینکه چرا در سال هفتم ریاست جمهوری سرکشی انجام می شود و یا اینکه نزدیک به انتخابات ریاست جمهوری بعدی هستیم، سرکشی از زندان اوین را دارای شائبه سیاسی و حمایت از مجرم تلقی فرموده اید:

اولاً به استناد کدام اصل از اصول قانون اساسی جنابعالی می توانید امری را تفسیر سیاسی کنید و مانع از اجرای قانون اساسی شوید.

ثانیاً آیا به عنوان رئیس قوه قضائیه می توانید به استناد تشخیص سیاسی خود حکمی صادر نمائید.

ثالثاً مگر بناست قوه قضائیه و یا زندان اوین در انتخابات آتی نقشی ایفا نمایند.

رابعاً آیا جنابعالی برنامه های کاری و اجرای وظایف مندرج در قانون اساسی و اصل قضاوت را منوط به شرایط سیاسی می دانید.

خامساً به راحتی به اینجانب اتهام " حمایت از مجرم" زده اید. گرچه اینجانب حکم علیه آقای جوانفکر را بر خلاف عدالت می دانم ولیکن محاکمه تمام شده و ایشان در حال تحمل مجازات است. چگونه ممکن است سرکشی به زندان حمایت از مجرم تلقی شود. به علاوه شما از کجا می دانید که دیدار با ایشان در برنامه کاری اینجانب بوده است.

در حالی که جنابعالی به آسانی به رئیس جمهوری که نماینده ملت و مجری قانون اساسی است اتهام

می زنید آیا می توان برای آحاد مردم که پشتیبان خاصی جز خداوند ندارند امنیت قضایی متصور بود. ضمن احترام عمیق به خیل عظیم قضات متعهد و کارکنان شریف قوه قضائیه باید اذعان نمایم که برخی معتقدند این رفتار به یک رویه در مسئولین بلند مرتبه قوه قضائیه تبدیل شده است. توجه شما را به برخورد سخنگوی قوه قضائیه با سئوال خبرنگار جلب می نمایم. لازم به ذکر است که آقای جوانفکر مشاور مطبوعاتی اینجانب بوده ولیکن هیچ نسبتی با اینجانب دور یا نزدیک ندارد.

سادساً‌ آیا به نظر جنابعالی اجرای اصول قانون اساسی می تواند تحت تاثیر سالهای مختلف مسئولیت یک مسئول متوقف و یا دگرگون شود. آیا باید پذیرفت که بسیاری از رفتارها و مواضع در قوه قضائیه تحت تاثیر حوادث سیاسی است.

سابعاً اتفاقاً‌رفع ریشه ای مشکلات مزمن اقتصادی کشور ایجاب می نماید که علاوه بر اقدامات صرف اقتصادی، نحوه اعمال عدالت و برخورد با مفاسد اقتصادی و رانت خواری های عده ای خاص و ایجاد امنیت عمومی اقتصادی که در تمهید فضای سالم اقتصادی و اثر بخش بودن سیاستها و برنامه های اقتصادی دولت نقش تعیین کننده دارد، نیز مورد ارزیابی و بررسی قرار گیرد. اموری که جزء‌وظایف اصلی قوه-قضائیه بوده و از این جهت نقش این قوه را ممتاز کرده است تا جایی که به اعتقاد بسیاری از علما وظیفه قطعی و لاینفک حکومت قضاوت است. متاسفانه گزارش مستند و دقیقی از انجام این وظایف قوه قضائیه در دسترس نیست.

ثامناً در حالیکه به فرموده امام راحل (ره) زندان باید دانشگاه باشد و علی القاعده درب آن به روی اقشار مختلف از جمله حقوقدانان، روانشناسان، جامعه شناسان و محققین علوم انسانی و دانشجویان و مددکاران اجتماعی باز باشد، بازدید رئیس جمهوری که انتظار می رفت با استقبال مسئولین قوه قضائیه مواجه شود، شائبه ای ایجاد نمی کند بلکه مخالفت با این امر شائبه های زیادی ایجاد خواهد کرد.

تاسعاً آیا قابل قبول است که اینجانب نیز پرداخت بودجه های کلان به قوه قضائیه را به مصلحت ندانم.

5- ضمن تذکر اصول 61 ، 113 ، 121 ، 161 و بند 2 اصل 156 اعلام می دارم که به استناد اصول متعدد قانون اساسی از جمله اصل 113 و سوگند شرعی اصل 121، مصمم به اجرای کامل قانون اساسی و اصلاح اساسی و ریشه ای امور کشور هستم و مطمئناً با سرکشی از زندانها و برخی دادگاهها نحوه اجرای اصول قانون اساسی و رعایت حقوق اساسی ملت را مورد بررسی قرار داده و گزارش آن را به ملت بزرگ و مقام معظم رهبری تقدیم خواهم کرد. انشاء‌الله .

در انجام این وظیفه سنگین یاری همه قوا و دلسوزان و لطف خدای متعال را می طلبم.

محمود احمدی نژاد

متن کامل نامه رئیس قوه قضائیه در پاسخ به نامه رئیس‌جمهور

خبرگزاری فارس: آیت‌الله آملی لاریجانی رئیس قوه قضائیه با ارسال نامه‌ای به موارد مندرج در نامه اخیر رئیس‌جمهور پاسخ داد.

خبرگزاری فارس: متن کامل نامه رئیس قوه قضائیه در پاسخ به نامه رئیس‌جمهور

به گزارش خبرنگار قضایی خبرگزاری فارس به نقل از اداره کل روابط عمومی و تشریفات قوه قضاییه متن کامل پاسخ رییس قوه قضاییه به شرح زیر است:

 

دکتر محمود احمدی‌نژاد 

رئیس محترم جمهوری اسلامی ایران

بعد از سلام، نامه مورخه 1/8/91 شما را همزمان با انتشار آن در رسانه‌ها، دریافت نمودم. بسیار متأسّفم که در شرایط خاص کنونی و پس از رهنمودهای مقام معظم رهبری دائر بر ضرورت حفظ آرامش و وحدت و توجه به مشکلات مردم، شاهد چنین مکاتبات رسانه‌ای هستیم. از باب انجام وظیفه و تنویر افکار عمومی و دفاع از قانون اساسی و حقوق عامه و جلوگیری از انحرافات و قانون‌گریزی‌ها ناچار از توضیحات زیر می‌باشم و همانطور که در نامه محرمانه گفته‌ام: این سطور را می‌نگارم تا در ذاکره تاریخ بماند.

 

1 - مدّت مدیدی است که در مقابل حملات غیرمنطقی و غیرقانونی و نسبت‌های خلاف واقع شما به قوه قضائیه و مسئولان آن، سکوت اختیار کرده‌ام. مبنای این سکوت رعایت مصالح نظام و تبعیّت از فرامین مقام معظم رهبری در عدم تقابل مسئولان و خصوصاً سران قواست. لذا پاسخ نامه اوّل را به صورت «خیلی محرمانه» ارسال داشتم تا این مصلحت اهم را رعایت کرده باشم. متأسفانه شما به بهانه «حقوق اساسی ملت» نامه دومتان را نیز رسانه‌ای کرده‌اید که علاوه بر سخنان نادرست، نسبت‌های ناروا و خلاف واقع بسیاری در آن مطرح کرده‌اید. سکوت بر این نسبت‌های خلاف واقع ممکن است پاره‌ای اذهان را ره زند که شاید واقع امر همین است که می‌گویید.

 

2 - مبنای باطلی که تقریباً اکثر دعاوی شما بر آن استوار گشته، باید مورد مداقّه قرار گیرد و واضح گردد که چگونه نه فقط در مورد آن اشتباه کرده‌اید بلکه متعمدانه علیرغم همه تصریحات قانون اساسی و تفسیرهای روشن شورای محترم نگهبان بر آن پای می‌فشرید و برای دیگران خط کشی‌های نادرستی ترسیم می‌نمایید و همه را متهم به تجاوز به حقوق خود می‌نمایید. حکایت شما حکایت سلطانی است که اموال و املاک مردم را غاصبانه تصرف کرده بود و به ملک خود منضم ساخته بود و به همه می‌گفت چرا رعایت ملک سلطان نمی‌کنید!!

 

3 - گفته‌اید «براساس اصل 113 قانون اساسی رئیس جمهوری مجری قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است». و قاعدتاً معتقدید معنای آن اجرای قانون اساسی در همه حیطه‌هاست.

آیا واقعاً با خود نیندیشیده‌اید که اگر این فهم از قانون اساسی درست باشد، پس معنای تفکیک قوا و استقلال آنها که در اصل پنجاه و هفتم قانون اساسی بر آن تنصیص شده است، چه خواهد بود.

برای تنویر خاطر حضرتعالی نصّ اصل پنجاه و هفتم قانون اساسی را می‌آورم:

«قوای حاکم در جمهوری اسلامی ایران عبارتند از قوه مقنّنه، قوه مجریه و قوه قضاییه که زیر نظر ولایت مطلقه امر و امامت امّت بر طبق اصول آینده این قانون اعمال می‌گردد. این قوا مستقل از یکدیگرند».

اگر بنا به فهم شما از اصل 113، رئیس‌جمهور مجری قانونی اساسی است و معنایش هم این است که همه نهادها و دستگاه‌ها و قوای مذکور در قانون اساسی مشمول این اجرا می‌گردند، بفرمایید معنای استقلال قوا از یکدیگر چیست؟

علاوه بر نکته فوق، نگاهی به صدر اصل یکصد و پنجاه و ششم بیندازید: «قوه قضاییه، قوه‌ای است مستقل که...». اگر بنا باشد «مجری» قانون اساسی در قوه قضاییه هم رئیس‌جمهور باشد، این استقلال چه معنایی دارد؟!

 

4 - در اصل یکصد و پنجاه و هفتم قانون اساسی آمده است:

«به منظور انجام مسئولیّت‌های قوه قضاییه در کلیّه امور قضایی و اداری و اجرایی، مقام رهبری یک نفر مجتهد عادل و آگاه به امور قضایی و مدیر و مدبّر را برای مدّت پنج سال به عنوان رئیس قوّه قضاییه تعیین می‌نماید که عالی‌ترین مقام قوّه قضاییه است».

نصّ این اصل که اجرای مسئولیت‌های قوه قضاییه را به عهده رئیس قوه قضاییه گذاشته است جایی برای «مجری» دیگری باقی نمی‌گذارد.

 

5 - اینجانب به همراه اکثریت قریب به اتفاق اعضای محترم شورای نگهبان که مسئولیت تفسیر قانون اساسی را بعهده دارند و داستان آن خواهد آمد، معتقدیم تفسیر مسئولیت اجرا و تعمیم آن به همه قوا آنگونه که شما معتقدید، خطاست.  با این وجود بفرمایید به چه منطقی اینجانب باید به فهم شما از قانون اساسی تمکین کنم؟! صورت مسأله روشن است: رئیس دو قوه دو برداشت مختلف از قانون اساسی دارند: بنده حیطه «مسئولیت اجرا» را منحصر در قوه مجریه می‌دانم(به قرینه همه آنچه آوردم) و شما آن را عام و شامل همه قوا و دستگاه‌ها(حسب ظاهر نامه ارسالی و پاره‌ای سخنان جسته و گریخته دیگر)، و فعلاً فارغ از صحت ادله و استدلالات، به چه دلیل باید به نظریّه‌ای که آن را صددرصد خطا می‌دانم تمکین کنم و برای شما در امور اجرایی قوه قضاییه و یا نظارت بر آن حقی و شأنی قائل باشم؟!

 

6 - اگر به هر دلیل بین رؤسای قوا و مسئولین در فهم قانون اساسی اختلافی روی داد، به صراحت قانون اساسی، مرجع رسمی تفسیر قانون اساسی که فصل‌الخطاب در این امور خواهد بود، شورای محترم نگهبان است.

شورای محترم نگهبان در رأی تفسیری موّرخ 12/4/91 خود به روشنی آورده است که رئیس‌جمهور بر اساس اصل 113، حق نظارت بر اجرای قانون اساسی ندارد. اکنون بفرمایید چرا و به چه مجوّزی به خود حق می‌دهید در مقابل رأی تفسیری شورای نگهبان تمکین ننمایید.

براساس اصل نود و هشتم قانون اساسی: «تفسیر قانون اساسی به عهده شورای نگهبان است که با تصویب سه‌چهارم آنان انجام می‌شود.»

 

7 - شما حتماً به نظریه تفسیری اخیر شورای نگهبان واقفید. تعجب در این است که چرا در مقابل قانون اساسی ایستاده‌اید و با فرافکنی علیه قوای دیگر از پذیرش آن شانه خالی می‌کنید. برای تذکّر مجدد به حضرتعالی و برای اطلاع عموم مردم شریف‌مان متن تفسیر شورای محترم نگهبان را در اینجا می‌آورم:

 

نظر شورای نگهبان

 

« عطف به نامه شماره 46909/31/91 مورخ 17/3/1391، مبنی بر اظهارنظر تفسیری در خصوص اصل 113 قانون اساسی، موضوع در جلسه مورخ 31/3/1391 شورای نگهبان مورد بحث و بررسی قرار گرفت و نظر شورا به شرح زیر اعلام می‌گردد:

 

1- مستفاد از اصول متعدد قانون اساسی آن است که مقصود از مسئولیت اجرا در اصل 113 قانون اساسی، امری غیر از نظارت بر اجرای قانون اساسی است.

 

2- مسئولیت رئیس‌جمهور در اصل 113 شامل مواردی نمی‌شود که قانون اساسی تشخیص، برداشت، نوع و کیفیت اعمال اختیارات و وظایفی را به عهده مجلس خبرگان رهبری، شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت نظام، مجلس شورای اسلامی، قوه قضائیه و هر مقام و دستگاه دیگری که قانون اساسی به آنها اختیار یا وظیفه‌ای محول نموده است.

 

3- در مواردی که به موجب قانون اساسی رئیس‌جمهور حق نظارت و مسئولیت اجرا ندارد، حق ایجاد هیچگونه تشکیلاتی را هم ندارد».

این تفسیر علاوه بر اینکه صراحتاً نظارت رئیس‌جمهور را به حسب اصل 113، نفی می‌کند، مسئولیت وی را نیز در حیطه وظایف مذکور در قانون اساسی برای دیگر قوا و دستگاه‌ها و نهادها منتفی می‌داند.

 

8 - جناب رئیس‌جمهور؛ آیا واقعاً دغدغه شما، صیانت از حقوق اساسی مردم است؟ در این صورت باید به قانون اساسی که سند حقوق اساسی مردم است احترام بگذارید و در موارد اختلاف، به داوری که خود قانون اساسی تعیین کرده، تمکین کنید نه اینکه همواره فراتر از اختیارات مذکور در قانون اساسی، و با تفسیری شخصی، نسبت به سایر قوا مدعی شوید و بی‌جهت و بدون دلیل، موجب تنش در جامعه گردید، و خوراک تبلیغاتی برای معاندین و دشمنان انقلاب فراهم آوردید.

 

9-‌ در بند سوم نامه در پاسخ این جمله بنده که نباید قبل از استیذان از قوه قضاییه، نسبت به سرکشی به زندان‌ها برنامه‌ریزی می‌کردید، آورده‌اید: «باید یادآور شوم که در اصول قانون اساسی، لزوم اجازه یا موافقت و یا مصلحت‌اندیشی قوه قضائیه در اجرای وظایف قانونی رئیس جمهوری پیش‌بینی نشده است».

البته و صد البته کبرای این سخن درست است و کسی را در آن تردیدی نیست. تمام سخن در تطبیق ‌نادرست شماست. در اصول قانون اساسی ننوشته‌اند که آقای رئیس‌جمهور هرگاه اراده کرد می‌تواند به زندان‌ها برود و با هر زندانی صحبت کند و در هر دادگاهی ولو غیرعلنی حضور پیدا کند.

 

سخن ما با شما این است: مسئولیت اجرای رئیس‌جمهور محدود و منحصر به قوه مجریه است و البته همچون سایر سران قوا پاره‌ای وظایف خاص دیگر هم دارد که درحدّ قانون اساسی معتبر است همچون ریاست شورای عالی امنیت ملّی، ریاست شورای انقلاب فرهنگی و غیر آن. در هر حال به حسب نصّ قانون اساسی برای انجام مسئولیت‌های قوه قضائیه در کلیّه امور قضایی و اداری و اجرایی، رئیس قوّه قضاییه از ناحیه رهبری تعیین می‌شود و عالی‌ترین مقام قوه قضاییه است. طبق قانون، دادگاه‌ها و سازمان‌های تابعه بخشی از قوه قضاییه‌اند؛ با این حساب چگونه می‌فرمایید که سرکشی به زندان‌ها نیاز به هماهنگی و موافقت قوه قضاییه ندارد.

 

10 - آورده‌اید:

«چگونه جنابعالی اجرای قانون اساسی را به مصلحت نمی‌دانید. اگر این نگاه بر کل فعالیت‌های قوه قضاییه حاکم باشد آیا نمی‌شود تصور کرد که برخی از اصول قانون اساسی و حقوق اساسی مردم با مصلحت‌اندیشی و تشخیص شخصی در قوه قضاییه متوقف شده و یا نادیده انگاشته می‌شود.»

البته این نسبت خلافی است که داده اید، بنده هیچگاه نگفته‌ام که اجرای قانون اساسی را به مصلحت نمی‌دانم، بلکه بر عکس مصلحت اندیشی بنده، دقیقاً در راستای تحفظ بر اجرای دقیق قانون اساسی و ممانعت از دخالت‌های بیجا و خارج از حدود قانونی بوده است، و اگر آن زمان کسی در این تردید داشت، اکنون با رفتارهای نامتعارف و نامه‌پراکنی‌های علنی، دیگر در این نکته کسی تردید نمی‌کند.

 

11 - عجیب‌تر از این نسبت، مطلب خلاف دیگری است که به اینجانب نسبت داده‌اید، گفته‌اید: «متأسفانه جنابعالی قبلاً اعلام کرده‌اید که وجود هیئت منصفه مطبوعات که صراحت اصل 168 قانون اساسی است را قبول ندارید که در این مورد حضوری تذکّر دادم. امّا متأسفانه ظاهراً بخشی از اقدامات قوه قضاییه درباره مطبوعات و رسانه‌ها با همین نگاه انجام می‌گیرد».

بنده در اینجا صراحتاً اعلام می‌کنم که این نسبت، خلاف واقع و کذب است. و به خاطر هم نمی‌آورم که حضرتعالی حضوری در این باره اشاره‌ای کرده باشید. ولی در هر حال اینجانب در هیچ موضعی و در هیچ زمانی نگفته‌ام که وجود هیئت منصفه که صراحت اصل 168 قانون اساسی است را قبول ندارم. اگر کمترین شاهدی دارید اقامه کنید.

12 - آنچه بنده در طی برخی جلسات گفته‌ام و مضبوط هم هست و کاملاً هم از آن دفاع می‌کنم، این است که فرق است بین «مشروط بودن رسیدگی به جرائم سیاسی و مطبوعاتی به حضور هیأت منصفه در محاکم دادگستری» که نصّ قانون اساسی است و اینجانب صددرصد آن را قبول دارم و بین «الزام قاضی به تبعیّت از رأی هیئت منصفه ولو اینکه آن را خلاف بداند». این دوّمی مطلبی است که آن را قبول ندارم و آشکارا هم می‌گویم و موضع شخصی بنده هم نیست، موضع اکثریت یا همه فقهای محترم شورای نگهبان است که نظر آنان طریق احراز خلاف شرع بودن قوانین و مقررات و حتی اطلاقات و عمومات قانون اساسی است. و در قانون اساسی نه فقط مطلبی علیه آن نیامده، بلکه ذیل آن به توضیحی که خواهد آمد، مؤید ادعاست. متأسفانه عدم تفکیک دو مطلب فوق که ظاهراً تا حدی دقت می‌طلبیده است، منجر به نسبت دادن چنین مطلب خلاف واقعی به اینجانب شده است.

بنده الزام قاضی به رأی دادن بر خلاف نظر خویش را جایز نمی‌دانم و بعید هم می‌دانم فقیهی این امر را جایز بشمارد.

 

13 – نکته قابل توجه این است که در ذیل اصل یکصد و شصت و هشتم تصریح شده است: «نحوه انتخاب، شرایط، اختیارات هیأت منصفه و تعریف جرم سیاسی را قانون بر اساس موازین اسلامی معین می‌کند.»

فقهای محترم شورای نگهبان در مقام رسیدگی به طرح هیئت منصفه که در مجلس ششم مطرح شده بود، مکرراً بصورت رسمی نظر خویش را دائر بر جایز نبودن الزام قاضی به رأی بر خلاف نظر خود به مجلس محترم شورای اسلامی اعلام نموده‌ا‌ند.

 

14 - در بند چهارم نامه، با اشاره به اینکه گفته‌ام «در شرایط کنونی که موضوع اصلی، رسیدگی به معیشت مردم، سامان دادن به اقتصاد کشور و کنترل بازار است، رفتن به زندان اوین که یکی از منتسبین نزدیک شما در حال تحمل کیفر در آن زندان می‌باشد، و پس از گذشت هفت سال از دوره ریاست جمهوری شما، شائبه سیاسی بودن و جانبداری از مجرم را خواهد داشت و به هیچ وجه به مصلحت نمی‌باشد» پرسشهایی مطرح کرده‌اید که برخی از آنها اصلاً محصّلی ندارد مثل اینکه گفته اید: «آیا به عنوان رئیس قوه قضائیه می‌توانید به استناد تشخیص سیاسی خود حکمی صادر نمایید؟»

در اینجا معلوم نیست مقصود چه حکمی است با چه محتوایی، مقصود حکم قضایی و انشاء رأی است یا غیرقضایی و صرفاً تصدیق امری، و اگر حکم قضایی مقصود است حکم قضایی مربوط به چه چیزی. با این‌ همه ابهامات، سؤال شما محصّلی ندارد. در عبارتی که نقل کرده‌اید بنده حکم قضایی صادر نکرده‌ام، بلکه چند مطلب گفته‌ام که در آنها نوعی «تصدیق» به معنای منطقی وجود دارد. اگر از من بپرسید آیا به عنوان رئیس قوه قضائیه می‌توانید به استناد تشخیص سیاسی خود تصدیق‌هایی در باب مصلحت بودن یا نبودن یا شائبه سیاسی داشتن و نداشتن، داشته‌ باشید، پاسخ حتماً مثبت است.

حتماً می‌توانم تصدیق‌هایی از این قبیل داشته باشم اعم از اینکه شما آنها را بپذیرید یا نپذیرید. واضح است که بر اساس تشخیص سیاسی خود و از باب نصح مؤمنین می‌توانم بگویم جناب رئیس‌جمهور این کار شما موجب شک و شبهه در اذهان می‌شود و به صلاح نیست. مسأله بسیار سهل است، نمی‌‌دانم چرا در آن مانده‌اید؟!

 

15 - در قسمت دیگری پرسیده‌اید: «به استناد کدام اصل از اصول قانون اساسی، جنابعالی می‌‌توانید امری را تفسیر سیاسی کنید و مانع از اجرای قانون اساسی شوید.» پاسخ آن است که پرسش شما نادرست است: بنده نه تفسیر سیاسی کرده‌‌ام و نه مانع از اجرای قانون اساسی شده‌ام. آنچه رخ داده است مانع شدن از دخالت شما در کار قوه قضائیه است که آن را نه فقط از اختیارات خود می‌دانم، بلکه صد در صد وظیفه می‌‌دانم. وظیفه می‌‌دانم که نگذارم فتح بابی در دخالت ناصواب قوه مجریه در حیطه اختیارات قوه قضائیه صورت گیرد و آنچه راجع به شائبه سیاسی بودن و جانبداری از مجرم گفته‌ام، «خبری است از انعکاس عمل شما در اذهان عمومی». می‌‌توانید این گزاره‌ واقعی را بپذیرید یا نپذیرید ولی بهرحال این یک تفسیر سیاسی نیست.

 

16 - در ادامه گفته‌اید: «خامساً به راحتی به اینجانب اتهام «حمایت از مجرم» زده‌اید ...  چگونه ممکن است سرکشی به زندان حمایت از مجرم تلقی شود. ... در حالی که جنابعالی به آسانی به رئیس جمهوری که نماینده ملت و مجری قانون اساسی است اتهام می‌زنید، آیا می‌توان برای آحاد مردم که پشتیبان خاصی جز خداوند ندارند امنیت قضایی متصور بود؟».

 

این جملات بسیار تعجب‌آور است. شما بعنوان رئیس‌جمهور کشور، مجموعه دستگاه قضایی را زیر سؤال برده‌اید آن هم بر اساسی واهی. در حالیکه بقول خودتان سوگند یاد کرده‌اید که پاسدار نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی کشور باشید. آیا سزاست دستگاه قضایی کشور که رکن مهمی از نظام جمهوری اسلامی است، بر اساس ویرانی، مورد هجمه قرار گیرد و بهانه بدست دشمنان و ضدانقلاب داده شود. قاعدتاً اخبار رسانه‌های خارجی این روزها به عرض عالی می‌رسد.

من از قرائت‌ها و تفسیرهای شما انگشت به دهان می‌مانم. از کجای نامه اینجانب برآمده است که شما را «متهم به حمایت از مجرم» کرده‌ام. گفته‌ام کار شما در این ظرف زمانی خاص «شائبه سیاسی بودن و جانبداری از مجرم را خواهد داشت». معنای عرفی شائبه این است که در اذهان شک و شبهه ایجاد می‌کند. بنده خود قضاوت نکرده‌ام که شما جانبدار مجرم هستید یا نیستید، بلکه خبری داده‌ام از یک واقعیت، خبر از یک انعکاس عمومی و این ربطی به متهم ساختن حضرتعالی آنهم از ناحیه اینجانب ندارد.

در همان نامه که مورد استناد شماست، در عبارت دیگر به صراحت به «اذهان برخی» تأکید کرده‌ام و گفته‌ام «... حتماً شائبه سیاسی بودن این گونه اعمال را در اذهان برخی تقویت خواهد کرد».

واقعاً معنای «تقویت شائبه سیاسی بودن در اذهان برخی» یعنی من شما را متهم می‌کنم؟!! این چه قرائتی است؟

شما براساس این فهم ناصواب مجموعه قوّه قضاییه را که به نصّ قانون اساسی مرجع تظلّمات و رسیدگی عادلانه به منازعات است، زیر سؤال برده‌اید. از این کار چه کسانی سود می‌برند؟ این همان صیانت از قانون اساسی است که بدان سوگند یاد کرده‌اید؟

 

17 - در امر هفتم به مشکلات مزمن اقتصادی کشور اشاره کرده‌اید و به وظایف اصلی قوه قضاییه در برخورد با مفاسد اقتصادی و رانت‌خواری‌ها و.... .

قوه قضاییه مفتخر است که به خصوص در این چند سال اخیر مبارزه بی‌امانی را با مفاسد اقتصادی پی‌ ریخته است و خواب را از چشمان بسیاری از رانت‌خواران ربوده است. نمونه بارز آن برخورد با فساد کلان اقتصادی اخیر است که واقعاً اعتماد عمومی را جریحه‌دار ساخته بود. فعلاً در باب نقش برخی مقامات و دستگاه‌های اجرایی در این فساد کلان سخنی نمی‌گویم و آن را به زمان دیگری وامی‌گذارم. حضرتعالی براساس فرمایش این فقره از نامه‌تان باید از این برخورد شجاعانه توأم با رسیدگی‌های دقیق قوه قضاییه استقبال می‌کردید ولی متأسفانه در عمل اینطور نشده است. در مصاحبه تلویزیونی زنده، در مقابل دیدگان حیرت‌زده میلیون‌ها نفر با اشاره به محاکمه مفسدان اقتصادی مطلبی قریب به این مضمون گفته‌اید: «ما که نفهمیدیم چه شد البته برای ما روشن است ولی بالاخره کو؟» آیا این همان حمایت شما از اجرای قانون اساسی و مبارزه با مفاسد اقتصادی است که در این نامه به آن تأکید می‌کنید؟

 

18 - گفته‌اید «در حالیکه به فرموده امام راحل(ره) زندان باید دانشگاه باشد و علی‌القاعده در آن به روی اقشار مختلف حقوقدانان، روانشناسان، جامعه‌شناسان و محققین علوم انسانی و دانشجویان و مددکاران اجتماعی باز باشد، بازدید رئیس جمهوری که انتظار می‌رفت با استقبال مسئولین قوه قضاییه مواجه شود، شائبه‌ای ایجاد نمی‌کند بلکه مخالفت با این امر شائبه‌های زیادی ایجاد خواهد کرد.»

اوّلاً هم‌اکنون حسب گزارش، بسیاری از روانشناسان و مددکاران اجتماعی به زندان‌ها رفت و آمد دارند و برنامه‌های متنوع و مؤثّری برای بهبود وضعیت روحی زندانیان و بازگشت آنان به زندگی در دست اقدام دارند.

کدام زمان حضرتعالی از من در این باره پرسش کرده‌اید و بنده از اطلاع‌رسانی به شما امتناع کرده‌ام؟ بعلاوه بسیاری از مشکلات در این ارتباط معلول وضعیت بودجه قوه قضاییه است که متأسفانه دولت شما در مسأله بودجه قوه قضاییه بسیار کم‌لطفی می‌کند که این داستانی طولانی دارد و باید در جای دیگری گفته آید.

ثانیاً بنده با بازدید رئیس‌جمهور از زندان به نحو کلی مخالف نیستم و این نکته را صراحتاً به وزیر محترم دادگستری گفتم که به آقای رئیس‌جمهور بفرمایید «فعلاً این بازدید مصلحت نیست، هر زمان مصلحت بود اعلام می‌کنم»، معنای این سخن ممانعت کلّی نیست. به همان علل و عواملی که قبلاً گفتم معتقدم فعلاً این بازدید به مصلحت نیست. تشخیص این مصلحت هم با اینجانب است نه با شما. سازمان زندان‌ها مجموعه قوه قضاییه است و چنانکه قبلاً به تفصیل آورده‌ام اداره و انجام مسئولیت‌های قوه قضاییه با رئیس قوه قضاییه است نه با رئیس‌جمهور و حسب نص تفسیر شورای نگهبان، شما حق نظارت بر قوای دیگر ندارید. اما نیک بخاطر دارم قریب به دو سال پیش که در جلسه‌ای مسأله وضعیت دشوار زندان‌ها و کمبود بودجه برای توسعه و تجهیز آنها مطرح شده بود به حضرتعالی گفتم شما خود از زندان‌ها بازدید کنید تا مشاکل را به چشم خود ببینید. حال چرا باید با بازدید شما مخالفت کنم؟ سرّ مخالفت امروز بنده همان است که گفته‌ام. بعلاوه حسب گزارش سازمان زندان‌ها تنها در دوره مسؤولیت اینجانب بیش از صدها نفر از وزرا، استانداران، فرمانداران، نمایندگان مجلس و هیات‌های خارجی از جمله برخی از سازمان‌های بین‌المللی از زندان‌ها بازدید بعمل آورده‌اند؛ چرا مطالبی مطرح می‌کنید که اینگونه القا شود که در زندان‌ها بر روی همه بسته است.

 

19 - متأسفانه نامه‌‌ها و پاره‌ای گفتارهای شما این گمان را تقویت می‌کند که برای خود «حق نظارت» و «بازدید» و «بررسی» در تمام دستگاه قضایی حتی دادگاه‌ها قائلید.

علاوه بر این باید عرض کنم که مزید بر مصلحت‌سنجی‌های قبلی، اکنون هم این را یک مصلحت ملزمه می‌دانم که بر این توهمات خط بطلان بکشم. هر منصفی سطرهای پایانی نامه شما را بخواند، در این تشخیص مصلحت، با بنده همراهی خواهد کرد. شما گفته‌اید: «مطمئناً با سرکشی از زندان‌ها و برخی دادگاه‌ها نحوه اجرای اصول قانون اساسی و رعایت حقوق اساسی ملت را مورد بررسی قرار داده و گزارش آن را به ملت بزرگ و مقام معظم رهبری تقدیم خواهم کرد.»

حسب نصّ تفسیر شورای محترم نگهبان که همه قوا وظیفه دارند نسبت به آن تمکین کنند، حضرتعالی چنین وظیفه (و البته اختیاری) ندارید. نمی‌شود انسان خود برای خود وظایف و اختیاراتی تخیّل کند و بعد هم به دنبال آن راه بیفتد. از سخنان شما چنین استشمام می‌شود که قصد دارید ولو بدون هماهنگی و اجازه مسئولان ذی‌ربط در قوه قضاییه، به زندان‌ها و برخی دادگاه‌ها سرکشی کنید. به حضرتعالی عرض می‌کنم که این، تعدّی از حدود و اختیارات رئیس‌جمهور و دخالت در کار قوه قضاییه است و اینجانب حسب وظیفه‌ای که براساس قانون اساسی دارم و از جمله آن صیانت از استقلال قوه قضاییه و اداره مقتدرانه آن است، قاطعانه از هرگونه حرکت تعدّی‌گونه و دخالت نابجا ممانعت خواهم کرد.

 

در خاتمه بعنوان خدمتگزار مردم و حافظ حقوق آنان، مشفقانه عرض می‌کنم جناب آقای رئیس‌جمهور؛ در شرایط خطیری قرار داریم، دغدغه‌ها و مشکلات مردم ایجاب می‌کند که همه با حسن ظن و اعتماد به یکدیگر کمک کرده و راهکاری برای رفع نگرانی‌ها و عبور از تحریم و گرانی‌ها بیابیم و خالصانه تلاش کنیم تا نظام اسلامی و مردم شریف به اهداف و آرمان‌های والای خود نائل آیند. 

 

والسلام علی عبادالله الصالحین

صادق لاریجانی

تصاویر دیدنی روزنامه انگلیسی از موسم حج امسال

تصاویر دیدنی روزنامه انگلیسی از موسم حج امسال

خبرگزاری فارس: تاکنون بیش از 1.7 میلیون نفر برای به جا آوردن فریضه حج، وارد عربستان شده‌اند.

خبرگزاری فارس: تصاویر دیدنی روزنامه انگلیسی از موسم حج امسال

به گزارش فارس، روزنامه انگلیسی دیلی‌میل به بهانه موسم حج امسال تصاویری از زائران خانه خدا منتشر کرده است.

بنا بر اعلام مقامات عربستانی امسال بیش از 1.7 میلیون زائر برای ادای فریضه حج، وارد عربستان شده‌اند.

 

این مستند 15 میلیون مخاطب دارد + فیلم

مستند «الا یا اهل العالم» آنقدر دلی ساخته شده است و بر دل می نشیند که مخاطب از برخی نقاط ضعف آن چشم می پوشد و بی شک ورود کارگردانان بزرگ کشور و هنرمندان آزاده و انقلابی به آثار داستانی و مستند با موضوع اربعین می تواند فصل جدیدی بر روی مخاطب داخلی و جهانی بگشاید.
به گزارش گروه فرهنگی مشرق، شبکه دوم سیما شب شهادت امام محمد باقر(ع) مستند «الا یا اهل العالم» با موضوع پیاده روی جمعی از دانشجویان هنرمند با همراهی حجت الاسلام علیرضا پناهیان را پخش کرد که شاید کمی غافلگیرکننده بود چرا که رسانه ها مخاطب را عادت داده اند که به همه چیز تقویمی و ایامی نگاه کنند و امری خلاف این، برای مخاطب جذاب و دیدنی می نماید.

مستندی کوتاه، کم ادعا ولی با درون مایه های عمیق اعتقادی و فکری که در زمانی کم حرف های بسیار بزرگی برای گفتن داشت و شاید یکی دیگر از قابلیت های این مستند همین زمان کوتاه بود.

اما چرا باید سخن از کربلا و عاشورا را در محدوده زمان و مکانی خاص محدود کنیم که اگر غیر از این باشد مخاطب کمی با حیرت نگاه کند و مگر عاشورا و کربلا فراتر از زمان و مکان نیست و مگر نیاموخته ایم که «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا».

عنوان مستند بسیار تامل برانگیز است. «الا یا اهل العالم» عنوانی که در ابتدا برای مخاطب انتخاب آن کمی سخت می نمایاند اما لحظاتی بعد تصویر عارف کامل، عبد صالح خدا، مرحوم حضرت آیت الله بهجت دیده می شود و توضیحات ایشان که امام زمان(عج) خودش را با سید الشهدا معرفی می کند به خوبی وجه تسمیه این عنوان را برای مخاطب جا می اندازد و چقدر به جا و درست که در انتقال این مفاهیم ظریف و حساس از سخنان عارفانه  واصلِ  بی ادعا استفاده شود. در کنار این، سخنان حجت الاسلام پناهیان درباره پیوند اربعین و ظهور از نکات بسیار دیدنی و شنیدنی این مستند بود که نگاهی متفاوت و جدید به اربعین حسینی ارائه می داد. ارتباطی که اگر به خوبی از سوی هنرمندان و کارگردانان و مستندسازان کشور درک شود می تواند آثار بسیار عمیق و البته جذابی نه فقط برای مخاطب ایرانی، که برای جهانیان به همراه داشته باشد.

به راستی چرا نهادهای فرهنگی ما از وزارت ارشاد تا حوزه هنری، سازمان تبلیغات و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و حتی صدا وسیما به بزرگترین اجتماع انسانی زیر این آسمان کبود، در اربعین حسینی که تا مرز 15 میلیون زائر می رسد اینقدر بی تفاوت هستند؟!

اگر رسانه ها و نهادهای فرهنگی بتوانند این بزرگترین اجتماع انسانی را به اهل عالم معرفی کنند آن وقت این سوال در ذهن اهل عالم پیش نمی آید که مگر چه اتفاقی در این نقطه از عالم افتاده است که این ها برای آن اینگونه غوغا به پا کرده اند؟

این سوال بزرگ را چه کسی باید برای اهل عالم مطرح و به آن پاسخ دهد؟

مستند «الا یا اهل العالم» آنقدر دلی ساخته شده است و بر دل می نشیند که مخاطب از برخی نقاط ضعف آن چشم می پوشد و بی شک ورود کارگردانان بزرگ کشور و هنرمندان آزاده و انقلابی به آثار داستانی و مستند با موضوع اربعین می تواند فصل جدیدی بر روی مخاطب داخلی و جهانی بگشاید، باید بنشینیم و ببینیم قسمت دوم این مستند چه حرف ها و تصاویری برای مخاطب با خود به همراه دارد، شاید آن وقت بتوان به نقاط ضعف و قوت بیشتری از این مستند اشاره کرد.

اما یک سوال: اگر کمپانی صهیونیستی آمریکایی هالیوود هرساله با چنین اجتماعی میلیونی روبرو بود با آن چه می کرد؟

لطفا مسئولین فرهنگی و هنرمندان به این سوال کمی فکر کنند.

چه کسانی رؤسای جمهور آمریکا را انتخاب و هدایت می کنند؟ + تصاویر

چه کسانی رؤسای جمهور آمریکا را انتخاب و هدایت می کنند؟ + تصاویر

ادامه نوشته

همه آنچه اوباما و رامنی در آخرین مناظره درباره ایران گفتند

چگونگی تقابل با ایران یکی از محورهای اصلی مناظره انتخاباتی شب گذشته میان رقبای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بود.
به گزارش مشرق ،  باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا و میت رامنی رقیب جمهوری خواه او روز دوشنبه در سومین و آخرین مناظره انتخابات ریاست جمهوری سال 2012 شرکت کردند.

ایران و خاورمیانه، از موضوعات اصلی این مناظره بود که در ایالت فلوریدا برگزار شد.

در مورد ایران، باراک اوباما گفت؛ دولت او با اجرای «سخت ترین و فلج کننده ترین تحریم ها» علیه جمهوری اسلامی قدرت خود را نشان داده است.

میت رامنی که منتقد سیاستهای اوباما در قبال ایران طی چهار سال گذشته بوده است نیز گفت؛ جهان «چهار سال به یک ایران هسته ای نزدیک تر شده است». رامنی همچنین گفت که رهبران ایران در جایی که باید قدرت آمریکا را می دیدند، شاهد ضعف بودند.

رامنی در پاسخ به این سوال که بزرگ ترین خطری که آمریکا را تهدید می کند چیست؟ پاسخ داد برنامه هسته‌ای ایران.

اما باراک اوباما در پاسخ به این پرسش گفت که همچنان شبکه‌های تروریستی را بزرگترین تهدید علیه آمریکا می‌داند.

میت رامنی نامزد جمهوریخواهان در ادامه گفت؛ وقتی رئیس جمهوری ایران می‌گوید بدهی ما (آمریکا)، ما را به یک کشور بزرگ تبدیل نمی کند، این مساله بسیار بغرنج و ترسناکی برای ما است.

 

رامنی گفت در صورتی که رئیس جمهوری آمریکا شود، تحت کنوانسیون های بین المللی رهبران ایران را تحت فشار قرار خواهد داد. او گفت اظهارات محمود احمدی نژاد باعث خواهد شد که او تحت تعقیب قرار بگیرد.

میت رامنی همچنین اضافه کرد که اطمینان حاصل خواهد کرد که دیپلمات های جمهوری اسلامی ایران را در جهان منزوی کند.

باراک اوباما درباره گزارش‌های رسانه ای اخیر در مورد توافق ایران و آمریکا برای انجام مذاکرات مستقیم، آن را رد کرد و گفت که این گزارش‌ها درست نیست و چنین توافقی وجود ندارد.

رئیس جمهوری آمریکا در برابر رامنی افزود؛ اما هدف ما این است که ایران تشخیص دهد که باید برنامه هسته‌ای خود را کنار بگذارد و از قطعنامه های سازمان ملل متحد پیروی کند.

باراک اوباما گفت آنها با این اقدام فرصت آن را خواهند داشت تا بار دیگر به جامعه جهانی بازگردند و ما از این مورد استقبال می کنیم.

باراک اوباما ادامه داد؛ افرادی در ایران هستند که آرمانهایشان مثل آرمان های دیگر مردم دنیا، داشتن زندگی بهتر است و ما امیدواریم رهبران آنها تصمیم درست را در این رابطه بگیرند.

اوباما در این مناظره داغ همچنین گفت؛ همه اظهارات میت رامنی در خصوص سیاست خارجی تاکنون «غلط و نادرست» بوده است اما میت رامنی، فرماندار سابق ماساچوست نیز در واکنش به این اظهارات اوباما گفت که انتقاد کردن از او نمی تواند برای متوقف کردن خشونت ها در خاورمیانه یک دستور کار باشد.

به نوشته فارس؛ رامنی در این لحظه حملات خود را شدیدتر کرد و با انتقاد از سیاست خارجی اوباما در خاورمیانه گفت که در  رابطه با امیدواری هایی که در منطقه داشته ایم، «عقبگردهای بسیار چشمگیری» را شاهد بوده ایم.

رامنی گفت: من به خاطر از میان برداشتن اسامه بن لادن و شکار رهبری القاعده به شما تبریک می گویم، ولی ما نمی توانیم از طریق ترور و اعدام از این نابسامانی خارج شویم.

 

ما باید یک استراتژی جامع و قوی به کار بگیریم که به دنیای اسلام و دیگر نقاط جهان کمک کند تا این افراط گرایی تند و خشن را کنار بگذارند کنند. این افراط گرایی در حال فرار نیست و به طور قطع پنهان نیز نشده است.

روایت تکان‌دهنده امام باقر(ع) درباره حوض کوثر

روایت تکان‌دهنده امام باقر(ع) درباره حوض کوثر

ادامه نوشته

تصاویر منتشر نشده از شهدای جمعه خونین مکه

تصاویر منتشر نشده از شهدای جمعه خونین مکه

ادامه نوشته

نماینده رژیم صهیونیستی در کاخ سفید کیست + فیلم و عکس

نماینده رژیم صهیونیستی در کاخ سفید کیست + فیلم و عکس

ادامه نوشته

چه كسي دستور كشتار حجاج ايراني را صادر كرد + تصاوير

چه كسي دستور كشتار حجاج ايراني را صادر كرد + تصاوير

ادامه نوشته