«مک‌دونالد»؛ کور کردن اشتهای ایرانیان برای لغو تحریم‌ها با فست‌فود آمریکایی + تصاویر

هنوز امضای وزرای خارجه پای متن برجام خشک نشده، این «زنجیره‌ای کهنسال» بدنبال پذیرایی از ایرانیان با فست‌فود آمریکایی است. در این گزارش نگاهی به اولین مشتری دست به نقد ورود به بازار ایران داریم تا ببینیم مک‌دونالد معروف کیست و بزرگترین رستوران زنجیره‌ای جهان با بیش از شصت‌سال سابقه چگونه به این جایگاه رسیده است.
گروه گزارش ویژه مشرق - پس از به سرانجام رسیدن برجام در مذاکرات جامع وین، حالا همه منتظر تأیید این برنامه جامع در پایتخت‌ها هستند. اما شرکت‌های بزرگ اروپایی و آمریکایی گویا قصد ندارند منتظر تأیید توافق باشند و از حالا برای بازار ایران دندان تیز کرده‌اند. آلمانی‌ها در همان روزهای اول پیش‌دستی کرده و با هیئت اقتصادی‌شان به ریاست وزیر اقتصاد این کشور راهی تهران شدند تا سهم بیشتری از این سفره ببرند. هیئت فرانسوی هم در سطح وزیر خارجه بدسابقه‌شان به تهران آمدند و دیدارهای فشرده‌ سیاسی و اقتصادی انجام دادند.

در این میان خبر درخواست مک‌دونالد برای تأسیس شعبه‌هایش در ایران نیز منتشر شد؛ مک‌دونالد فرم درخواست اعطای نمایندگی در ایران را پس از پایان مذاکرات وین، در وبسایتش قرار داد. اقدامی که در داخل کشور نیز با استقبال و ذوق‌زدگیِ جریان‌های سیاسی تندرو و عجولِ برقراری ارتباط با غرب به هر قیمت و در هر سطحی، همراه شد.

مک‌ دونالد//
فرم ثبت درخواست نمایندگی مک‌دونالد در ایران در سایت این شرکت


مک‌ دونالد//
روزنامه کیهان به تلاش‌های داخلی برای بازکردن پای مک دونالد به ایران واکنش نشان داد

اما اینکه هنوز امضای وزرای خارجه پای متن برجام خشک نشده، این «زنجیره‌ای کهنسال» بدنبال پذیرایی از ایرانیان با فست‌فود آمریکایی است، خود از منظر دیگری نیز قابل بررسی است؛ که چرا سهم ایرانِ تحت تحریم‌های ظالمانه اقلام حیاتی از قبیل دارو و هواپیمای مسافربری، فست‌فود آمریکاست. چرا آمریکایی‌ها و شرکایشان برای ارسال قطعات هواپیماهای مسافربری به ایران پیش‌قدم نشده‌اند؟ آیا برنامه طر‌ف‌های مذاکره‌کننده ایران اشباع‌کردن بازار و مردم ایران از کالاهای مصرفی و برندهای معروف و پرکردن چشم‌ جامعه از این اقلام و ایجاد «بی‌اشتهایی کاذب» برای مطالبه لغو تحریم‌های اساسی در صنعت و بخش نظامی است؟ پاسخ این سؤال‌ها را شاید چند ماه  دیگر بهتر بتوان از لابه‌لای قراردادهای اقتصادی منعقد شده پیدا کرد.

اینجا تنها نگاهی به اولین مشتری دست به نقد ورود به بازار ایران داریم. ببینیم مک‌دونالد معروف کیست و بزرگترین رستوران زنجیره‌ای جهان با بیش از شصت‌سال سابقه، 35هزار و اندی شعبه و درآمدی بیشتر از 22 میلیارد دلار در سال، چگونه و به چه بهایی به جایگاه کنونی رسیده است.

شروع برادران مک‌دونالد

شرکت مک‌دونالد دارای بزرگترین زنجیره‌ رستوران‌های فست فود در سراسر دنیا است. این شرکت با فعالیت در 119 کشور روزانه دارای 68 میلیون مشتری است. تاریخ آغاز به کار این شرکت به 1940 باز می‌گردد، وقتی که برادران ریچارد و موریس مک دونالد در کالیفرنیا اولین رستوران خود را راه‌اندازی کردند. برادران مک‌دونالد، کار خود را با یک دستگاه تولید نوشیدنی‌های «میلک شیک» شروع کردند و آنچه آنان را از سایر اغذیه فروشی‌ها متمایز می‌کرد، الهام گرفتن از خط تولید کارخانجات بود. آن‌ها با استفاده از چنین ویژگی‌ای، می‌توانستند در سال‌های پرمشغله جنگ جهانی دوم، سفارشات را هر چه سریع‌تر در اختیار مشتریان خود قرار دهند و البته افزایش نرخ اشتغال زنان نیز روز به روز بر تعداد طرفداران این نوع تغذیه می‌افزود.

«مک‌دونالد»؛ کور کردن اشتهای ایرانیان برای لغو تحریم‌ها با طعم فست‌فود آمریکایی + تصاویر و فیلم
برادران مک‌دونالد
 
تصمیم آنها به استفاده از «سیستم خدمات رسانی سریع» در سال 1948 پایه و اساس شکل‌گیری رستوران‌های فست فود در آینده را رقم زد. البته این سیستم دو دهه پیش از این توسط رستوران زنجیره‌ای وایت کسل (white castle) مورد استفاده قرار می‌گرفت اما عرضه غذا در زمانی کوتاه با مک‌دونالد شناخته شد. در سال 1955 «ری کراک» به برادران مک‌دونالد پیوست و از آنجا تأسیس شعبه‌های این رستوران شروع شد.

مک‌دونالد؛ کور کردن اشتهای ایرانیان برای لغو تحریم‌ها با طعم فست‌فود + تصاویر و فیلم
اولین فست فود مک‌دونالد - 1955

دفتر مرکزی این شرکت در ایالت ایلینویس ایالات متحده واقع شده است. بر اساس آمار موسسه اینتر‌برند در سال 2011 مک‌دونالد با ارزش سهامی معادل 35,593 میلیون دلار و 6% رشد نسبت به سال 2010 به عنوان ششمین برند تجاری برتر در دنیا شناخته شد.

مک‌ دونالد//
مک‌دونالد، بزرگترین رستوران زنجیره‌ای در جهان با درآمد سالانه بیش از 22 میلیارد دلار است

در سال 1961 مک‌دونالد برای اولین بار نام و لوگوی تجاری خود که به شکل قوس‌های طلایی (Golden Arches) بود و به نوعی حرف M از ابتدای نام مک‌دونالد را تداعی می‌کرد، را ثبت کرد. به عقیده کارشناسان شکل خاص و ترکیب رنگ زرد و قرمز استفاده شده در لوگوی مک‌دونالد خود یکی از دلایل جذب کودکان به سمت این رستوران است. کارشناسان مک‌دونالد را تنها یک پدیده اقتصادی نمی‌دانند بلکه این زنجیره‌ قدرتمند را یک پدیده اجتماعی و فرهنگی تلقی می‌کنند که حامل ارز‌ش‌های جامعه‌ آمریکایی است؛ ترویج فرهنگ فست‌فودگرایی که خود فرهنگ فردگرایی را بدنبال دارد.

«مک‌دونالد»؛ کور کردن اشتهای ایرانیان برای لغو تحریم‌ها با طعم فست‌فود آمریکایی + تصاویر و فیلم

بر اساس آماری که کمیسیون تجارت فدرال آمریکا آخرین بار در سال 2006 منتشر کرد، مک‌دونالد بیش از 520 میلیون دلار هزینه صرف تبلیغات خود برای کودکان از طریق ساخت عروسک‌های مجانی کرده‌اند.

«مک‌دونالد»؛ کور کردن اشتهای ایرانیان برای لغو تحریم‌ها با طعم فست‌فود آمریکایی + تصاویر و فیلم
مک‌دونالد طراحی‌های جذابی برای ترغیب کودکان دارد

برادران مک‌دونالد اولین شعبه رستوران‌های زنجیره‌ای خود را با کمک ری کراک (Ray Kroc) در اوریل 1955 در ایالت ایلینویس امریکا افتتاح کردند و این آغازی بود برای گسترش رستوران‌های زنجیره‌ای مک‌دونالد در سراسر دنیا. البته کراک و برادران مک‌دونالد برای توسعه فعالیت تجاری خود همواره با یکدیگر مشکل داشتند، اما از نقش کراک در موفقیت این نام تجاری در دنیا نمی‌توان به سادگی گذشت.

«مک‌دونالد»؛ کور کردن اشتهای ایرانیان برای لغو تحریم‌ها با طعم فست‌فود آمریکایی + تصاویر و فیلم
اولین فست فود مک‌دونالد - 1955

مک‌دونالد دارای بیش از 35هزار شعبه و یک و نیم میلیون کارمند در سراسر دنیاست. این شرکت که به عنوان نماد کاپیتالیسم آمریکایی در جهان شناخته می‌شود که با صرف هزینه های سنگین تبلیغاتی در صدد حفظ موقعیت خود به عنوان رتبه اول در حوزه مواد غذایی است.

البته این شرکت دارای برند‌های دیگری مانند Piles café  نیز است. این شرکت با توجه به تعداد زیاد مشتریان خود، برای کسب سود بیشتر و با تقلید از استار‌باکس (Starbucks) دیگر برند معروف کافی‌شاب زنجیره‌ای، به معرفی کافی‌شاپ مک‌کافی (McCafe) پرداخت.

«مک‌دونالد»؛ کور کردن اشتهای ایرانیان برای لغو تحریم‌ها با طعم فست‌فود آمریکایی + تصاویر و فیلم
ریچارد مک‌دونالد

اولین شعبه مک‌کافی در 1993 در ملبورن استرالیا افتتاح شد. با گذشت زمان بسیاری از رستوران‌های مک‌دونالد با تقلید از شعبه ملبورن به افتتاح کافی‌شاپ مک‌کافی در درون رستوران کردند و برخی از آنها با 60% فروش بیشتر نیز مواجه شدند. در حال حاضر بیش از 600 شعبه مک‌کافی در سراسر دنیا مشغول فعالیت هستند.

«مک‌دونالد»؛ کور کردن اشتهای ایرانیان برای لغو تحریم‌ها با طعم فست‌فود آمریکایی + تصاویر و فیلم
کافی‌شاپ مک کافی که بعضا در خود رستوران‌های مک‌دونالد واقع شده‌اند


این شرکت برای افزایش مشتریان خود به ایده‌های بسیاری مانند ایجاد فضای بازی برای کودکان در کنار رستوران و یا تغییر دکوراسیون دست زد. مک‌دونالد از مدل تجاری جالبی استفاده می‌کند. این شرکت با خرید و افتتاح رستوران‌های خود در نقاط مهم شهرها به نوعی در حوزه املاک نیز فعال می‌باشد. البته این سیاست با توجه به متفاوت بودن شرایط در کشورهای مختلف تغییر می‌کند.

با وجود اینکه مک‌دونالد به عنوان یکی از شرکت‌های بزرگ و به ظاهر موفق دنیا شناخته می‌شود اما تعداد افرادی که نسبت به نوع فعالیت‌ها و محصولات این شرکت انتقاد دارند کم نیست. توسعه شرکت‌ها و محصولاتشان در سطح جهانی اگرچه سود زیادی را برای صاحبان این نوع شرکها همراه دارد اما از طرف دیگر داشتن مشتریان و مخاطبان بیشتر مسلما انتظارات زیادی را نیز به همراه دارد، مسأله‌ای که عمدتا تحت تاثیر سود مالی قرار گرفته و زیاد به آن توجه نمی‌شود و همین موضوع باعث بوجود آمدن و گاها تشدید انتقادات از این شرکت‌ها می‌شود. شرکت مک‌دونالد نیز از این قاعده مستثنی نیست.


روز جهانی ضد مک دونالد

پس از توسعه مک‌دونالد در سطح جهانی، رفته رفته برخی مسائل و مشکلات اخلاقی شهرت این شرکت را تحت تأثیر قرار داد و رفته رفته به تعداد معترضان ضد مک‌دونالد افزود. معترضین حتی روز 16 اکتبر را "روز ضد مک‌دونالد" نامگذاری کردند. این اعتراضات آنجا خود را نشان داد که در شورش‌های ضد سرمایه‌داری در انگلیس، رستوران‌های مک‌دونالد اولین جایی بود که مورد حمله قرار گرفت. البته بیشترین آسیبی که به شهرت مک‌دونالد وارد شد در خصوص دادگاه مک‌لیبل (McLibel) بود. در این پرونده شرکت مک‌دونالد از فعالانی که به توزیع دست‌نوشته‌هایی با موضوع "مشکل مک‌دونالد چیست" کرده بودند شکایت کرد و انتظار داشت که دادگاه به سرعت حکمی سنگین برای متهمان صادر کند. در عوض این پرونده نزدیک به دو سال و نیم در جریان بود و به یکی از طولانی‌ترین پرونده‌های تاریخ قضایی انگلیس تبدیل شد.
 
«مک‌دونالد»؛ کور کردن اشتهای ایرانیان برای لغو تحریم‌ها با طعم فست‌فود آمریکایی + تصاویر و فیلم
مخالفان، 16 اکتبر را روز ضد مک‌دونالد نامیدند

«مک‌دونالد»؛ کور کردن اشتهای ایرانیان برای لغو تحریم‌ها با طعم فست‌فود آمریکایی + تصاویر و فیلم
تجمع مخالفان در مقابل یکی از رستوران‌های مک‌دونالد


مک‌دونالد، دشمن سلامت انسان

یکی از بیشترین انتقاداتی که مک‌دونالد طی 30 سال اخیر با آن مواجه بوده مربوط به غذایی است که در رستوران‌های آن به مشتریان عرضه می‌شود. منتقدین معتقدند که غذاهای عرضه شده در مک‌دونالد یکی از عوامل اصلی شیوع چاقی در میان مردم آمریکا و دیگر کشورهای پیشرفته است. مطالعات پزشکی نشان می‌دهد که میزان افزایش وزن در میان افراد انگلیسی بیش از دیگر کشورهای اروپا در حال بالا رفتن است و یک پنجم از مردم انگلیس به شکل خطرناکی از افزایش وزن رنج می‌برند ( و این در حالی است که مک‌دونالد در انگلیس دارای بیش از 1200 شعبه است).

میزان مرگ و میر ناشی از چاقی مفرط در آمریکا بش از 300 هزار نفر در سال است که درصد بالایی از چاقی افراد ناشی از مصرف فست‌فود است. حال اینکه میزان مرگ‌و‌میر ناشی از مصرف سیگار در همین کشور حدود 400 هزار نفر است. اینجاست که سهم و نقش مک‌دونالد به عنوان بزرگترین رستوران فست‌فود در آمریکا و جهان نمود بیشتری پیدا می‌کند. پس از بررسی ارزش غذایی محصولات مک‌دونالد مشخص شد که غذایی مانند بیگ مک (Big Mac ) و یا مرغ سرخ کرده دارای 910 کالری، 46 گرم چربی (که 13 گرم آن چربی اشباع شده است) است و این بدان معناست که این شرکت استانداردهای رژیم غذایی آمریکا را رعایت نمی‌کند. علاوه بر چاقی مفرط، دیابت، فشار خون، بیماری‌های قلبی و سرطان نتایج استفاده از چربی زیاد، شکر و نمک است ( موادی که به شکل یکجا و به میزان بالا در محصولات مک‌دونالد وجود دارند).

تاثیر استفاده‌ از رژیم غذایی مک‌دونالد در فیلم انتقادی مورگان اسپورلاگ (Morgan Spurlock) به وضوح دیده می‌شود، جایی که او چیزی جز مک‌دونالد را در وعده‌های غذایی خود استفاده نمی‌کند و در نتیجه با 11 کیلو اضافه وزن، افزایش 60 واحدی کلسترول و از دست دادن کبد خود مواجه می‌شود. وی دچار سردرد و افسردگی شده و در نهایت به مصرف مک‌دونالد اعتیاد پیدا می‌کند.

«مک‌دونالد»؛ کور کردن اشتهای ایرانیان برای لغو تحریم‌ها با طعم فست‌فود آمریکایی + تصاویر و فیلم
مورگان اسپورلاک در فیلم من دوبرابر (Supersize me)
تاثیر استفاده از محصولات مک‌دونالد برای کودکان نیز بسیار خطرناک است، حال اینکه این شرکت با تحت تأثیر قرار دادن کودکان از طریق تبلیغات تلوزیونی، وسایل بازی کودکان و از همه مهمتر استفاده از شخصیت دلقک رونالد مک‌دونالد هر ماه حدود 90 درصد کودکان بین 3 تا 9 سال را جذب رستوران‌های خود می‌کند.


«مک‌دونالد»؛ کور کردن اشتهای ایرانیان برای لغو تحریم‌ها با طعم فست‌فود آمریکایی + تصاویر و فیلم
دلقک مک دونالد بیش از 90 درصد کودکان را جذب رستوران‌های این شرکت می‌کند


افزایش اعتراضات از سوی حامیان حیوانات

جبهه دیگری از اعتراضات از سوی افرادی است که معتقدند که حیوانات نیز همانند انسان‌ها به عنوان یک موجود زنده بوده شایسته احترام هستند. مک‌دونالد به دلیل نحوه رفتار با حیوانات قبل از کشتن و با هدف لذیذتر شدن غذا، به شدت مورد انتقاد قرار گرفته است. این شرکت بزرگترین ترویج‌کننده غذاهای گوشتی و بزرگترین مصرف‌کننده گوشت گاو، دومین مصرف‌کننده گوشت مرغ در دنیا برای محصولات خود می‌باشد. هجمه انتقادات مربوط به نحوه برخورد با حیوانات در محل‌های نگهداری و کشتارگاه‌های مک‌دونالد است. بر اساس مطالب ارائه شده در دادگاه مک‌لیبل، در مرغداری‌های مک‌دونالد در فضایی کمتر از یک متر و بدون نور تعداد زیادی از این حیوانات نگهداری می‌شود که نتیجه آن 44 درصد ناهنجاری و مشکلات دیگر بهداشتی برای این حیوانات است. در محل‌های دیگر نگهداری حیوانات متعلق به مک‌دونالد نیز همین شیوه رفتار اعمال می‌شود. علاوه بر شرایط نگهداری، مک‌دونالد برای نحوه کشتن حیوانات در کشتارگاه‌ها نیز با هجمه انتقادات مواجه شده است.

«مک‌دونالد»؛ کور کردن اشتهای ایرانیان برای لغو تحریم‌ها با طعم فست‌فود آمریکایی + تصاویر و فیلم
اعتراض به نحوه برخورد مک‌دونالد با حیوانات


خوراک  Foie Gras برای اشراف و ثروتمندان

یکی دیگر از مواردی که باعث افزایش اعتراض مخالفان مک‌دونالد شده است مربوط به یکی از غذاهای عرضه شده در این رستوران به نام Foie Gras   است.

این غذای گرانقیمت که علاوه بر مک‌دونالد در رستوران‌های KFC نیز عرضه می‌شود از جگر پرندگان تهیه می شود. برای تهیه این غذا، جگر پرنده باید از چربی زیاد و حجم بالایی برخوردار باشد و از آنجا که در حالت طبیعی امکان وقوع این امر وجود ندارد، حجم بالایی از غذای چرب و دارای روغن بالا به وسیله دستگاه و به زور به پرنده خورانده می‌شود.

«مک‌دونالد»؛ کور کردن اشتهای ایرانیان برای لغو تحریم‌ها با طعم فست‌فود آمریکایی + تصاویر و فیلم

سپس پرنده در قفسی کوچک بدون حرکت قرار داده می‌شود تا چربی بیشتری در بدن او ایجاد شود. این شیوه رفتار با حیوانات که به شکل بیرحمانه‌ای صورت می‌گیرد اعتراضات بسیاری را در پی داشته است.

«مک‌دونالد»؛ کور کردن اشتهای ایرانیان برای لغو تحریم‌ها با طعم فست‌فود آمریکایی + تصاویر و فیلم

«مک‌دونالد»؛ کور کردن اشتهای ایرانیان برای لغو تحریم‌ها با طعم فست‌فود آمریکایی + تصاویر و فیلم
مراحل تولید   Foie Gras

«مک‌دونالد»؛ کور کردن اشتهای ایرانیان برای لغو تحریم‌ها با طعم فست‌فود آمریکایی + تصاویر و فیلم    
مقایسه جگر معمولی غاز ( راست) با جگر انباشته شده از چربی (چپ)
    
    
«مک‌دونالد»؛ کور کردن اشتهای ایرانیان برای لغو تحریم‌ها با طعم فست‌فود آمریکایی + تصاویر و فیلم
جگرهای چرب غاز

«مک‌دونالد»؛ کور کردن اشتهای ایرانیان برای لغو تحریم‌ها با طعم فست‌فود آمریکایی + تصاویر و فیلم     

غذای گرانقیمت و لوکس Foie Gras


مک‌دونالد و محیط زیست

شرکت‌ها در قبال محیط زیست نیز مسؤول هستند و نباید به آنها به عنوان یک ابزار سودآور بنگرند. این مسأله از اهمیت بسیاری برخوردار است زیرا منعکس‌کننده تصویر شرکت و احساس و ادراک مشتریان آن شرکت است. برای مثال طی یک نظرسنجی از سوی وال استریت ژورنال 53 درصد از مردم به دلیل مسائل و مشکلات محیطی مربوط به محصول یا تولید کننده از خرید آن محصول امتناع می‌کنند. جدی‌ترین نگرانی محیطی نسبت به مک‌دونالد این است که این شرکت برای ایجاد یک چراگاه وسیع در برزیل به تخریب جنگل‌های بارانی آن منطقه اقدام کرده است. این اقدام نه تنها موجب از بین رفتن منابع طبیعی می‌شود بلکه بر گرم شدن کره زمین نیز تاثیرگذار است، زیرا جنگل‌های بارانی نقش مهمی در مکانیزم جذب دی اکسد کربن هوا دارند.

«مک‌دونالد»؛ کور کردن اشتهای ایرانیان برای لغو تحریم‌ها با طعم فست‌فود آمریکایی + تصاویر و فیلم
تخریب جنگل‌های آمازون برای ایجاد چراگاه‌های مک‌دونالد

مک‌دونالد همچنین سالانه از میلیون‌ها تن بسته‌بندی استفاده می‌کند که تنها برای چند دقیقه مورد استفاده قرار می‌گیرند. به طور معمول بسته‌بندی‌های پلی‌استر مورد استفاده برای محصولات مک‌دونالد موجب از بین رفتن گازهای لایه ازن می‌شود. انتقاد دیگری که از این شرکت می‌شود مربوط به تولید میزان بالای زباله آن است. هر رستوران مک‌دونالد در آمریکا روزانه به طور متوسط نزدیک به 110 کیلوگرم زباله تولید می‌کند که با توجه به تولید 410 کیلوگرمی زباله از طرف مراکز توزیع منطقه‌ای شرکت، تعداد زیاد شعبه‌های این شرکت در سراسر دنیا و هزینه بالای از بین بردن این میزان زباله به اهمیت بالای این موضوع می‌توان پی برد.


نقض حقوق کارگران

یکی دیگر از انتقاداتی که همواره مک‌دونالد با آن مواجه بوده مربوط به شرایط کار و سیاست‌های این شرکت در قبال کارکنانش است. این شرکت دارای بیش از یک و نیم میلیون نفر کارمند در سراسر دنیاست که بیش از نیمی از آنها افراد زیر 21 سال هستند. سیاست شرکت در استخدام افرادی با این محدوده سنی به این معناست که بیش از نیمی از کارکنان مک‌دونالد از حداقل حقوق برخوردار هستند. وارد شدن عبارت McJOB در سال 2003 در فرهنگ لغت وبستر که به معنی نوعی از کار با حقوق پایین است نیز بیانگر این موضوع است.

«مک‌دونالد»؛ کور کردن اشتهای ایرانیان برای لغو تحریم‌ها با طعم فست‌فود آمریکایی + تصاویر و فیلم
عبارت Mcjob که به معنی شغلی با درآمد پایین است

یکی دیگر از مشکلاتی که کارکنان این شرکت با آن مواجه هستند کار در شرایط نامناسب،تبیض نژادی، بالا بودن غیر قانونی ساعت کار و پایین بودن شرایط بهداشتی و ایمنی در محیط کار است. البته به دلیل عدم وجود اتحادیه‌های کارگری در درون مک‌دونالد، اقدامی در خصوص تغییر شرایط کارکنان این شرکت صورت نگرفته است. بر اساس نظریه سهامداران میلتون فریمن، نیازها و انتظارات کارکنان به اندازه انتظارات مشتریان از اهمیت بالایی برخوردار است.



کودکان قربانی سیاست‌های بازاریابی مک‌دونالد

اریک اسکلوسر (Eric Schlosser) در کتاب خود با نام ملت "وابسته به فست‌فود" که در سال 2001 به چاپ رسید به انتقاد از سیاست‌های بازاریابی مک‌دونالد پرداخت. به عقیده وی این شرکت با ایجاد سیاست‌های بازریابی به تقلید از شرکت والت دیزنی و ایجاد شخصیت‌هایی مانند دلقک رونالد مک‌دونالد و همراهش برای جذب بازار کودکان تمرکز ویژه‌ای کرده است. به عقیده کارشناسان بازاریابی این اقدام نه تنها موجب جذب کودکان، بلکه خانواده‌های آنها نیز می‌شود. از همه مهمتر این تاکتیک موجب حفظ محبوبیت این برند در دوره بزرگسالی و ایجاد نوعی حس نوستالژی در میان افراد خواهد بود.

«مک‌دونالد»؛ کور کردن اشتهای ایرانیان برای لغو تحریم‌ها با طعم فست‌فود آمریکایی + تصاویر و فیلم
دلقک مک‌دونالد، شخصیت محبوب کودکان و یکی از ابزارهای اصلی سودجویی و سوء استفاده از کودکان است

به عقیده اسکلوسر، مک‌دونالد با نفوذ در میان مدارس از طریق اسپانسرشیپ موفق به کاهش مالیات‌های خود شده است. بر اساس منابع وی 80% کتاب‌هایی که از سوی فرد یا موسسه‌ای مورد حمایت مالی قرار می‌گیرند حاوی مطالبی به سود حمایت‌کننده کتاب هستند و مسلما مک‌دونالد نیز از این قاعده مستثنی نیست.

به عقیده نویسنده بی احترامی به حامیان مالی در مدارس با مجازات همراه خواهد بود. یکی از این موارد مربوط به دانش آموزی به نام مایک کامرون بود که به دلیل پوشیدن لباسی به رنگ آبی (که نماد شرکت پپسی، رقیب کوکاکولا است) در روز کوکاکولا (Coke Day) و هماهنگ نبودن با لباس مشکی و قرمز دیگر دانش‌آموزان، از تحصیل معلق شد.


با توجه به انتقادات موجود و تلاش‌های مک‌دونالد در جهت رفع کمبودها و بهبود شیوه عملکرد (بر اساس ادعای مدیران شرکت) واضح است که سیاست‌های اخلاقی این شرکت تنها در حد شعار بوده و اقدامی تاثیرگذار در جهت تغییر و بهبود شرایط از سوی شرکت صورت نگرفته است. بیشتر تلاش‌ها حالت توصیفی داشته و بر اساس اهداف آینده ترسیم شده است و نه آنچه تا کنون انجام شده است. به عبارت ساده تر تلاش‌های این شرکت بیشتر در جهت امیدوار نگه داشتن مردم به بهبود شرایط در اینده است تا مطمئن ساختن آنها.


مک‌دونالد، یکی دیگر از حامیان اصلی رژیم صهیونیستی

افتتاح اولین شعبه مک‌دونالد در اسرائیل به سال 1993 در تل‌آویو بازمی‌گردد. این شرکت دارای 80 رستوران و 3000 کارمند اسرائیلی است. مک‌دونالد نیز همانند دیگر شرکت‌های بزرگ آمریکایی یکی از حامیان بزرگ اسرائیل به شمار می‌رود. جک ام. گرینبرگ (Jack M. Greenberg) که ریاست این شرکت را بر عهده دارد مدیر افتخاری اتاق بازرگانی مشترک آمریکا-اسرائیل و موسسه Metropolitan Chicago است.بر اساس وبسایت صندوق سرمایه‌گذاری یهودیان شرکت Metropolitan Chicago شرکت مک‌دونالد یکی از حامیان اصلی این صندوق به‌شمار می‌رود. این شرکت از طریق کمیته اسرائیلی خود در این صندوق در راستای حفظ و تقویت حمایت اقتصادی، نظامی و دیپلماتیک آمریکا از اسرائیل در تلاش بوده و به مانیتورینگ و در صورت لزوم پاسخ به پوشش رسانه‌ای اسرائیل مشغول است.

«مک‌دونالد»؛ کور کردن اشتهای ایرانیان برای لغو تحریم‌ها با طعم فست‌فود آمریکایی + تصاویر و فیلم
قدردانی انجمن یهودیان شیکاگو از حمایت‌های گسترده مک‌دونالد


صندق سرمایه‌گذاری یهود مجری برنامه مسافرت تابستانی خانوادگی به اسرائیل است. در این برنامه خانواده‌ها به بازدید از پایگاه‌های نظامی اسرائیل و ملاقات با سربازان اسرائیلی می‌پردازند. این صندوق در راستای مشارکت در برنامه اسرائیل سالانه 1.3 میلیون دلار برای توسعه شهرک صهیونیستی Kiryat Gat و برنامه های عمرانی در آن کمک مالی اختصاص داده است.

منابع:

1  BurgerBusiness. 2012-01-25. http://www.burgerbusiness.com/?p=9168 McDonald's History". Aboutmcdonalds.com. Retrieved 2011-07-23.

http://www.interbrand.com/en/best-global-brands/best-global-brands-2008/best-global-brands-2011.aspx

McDonald's wants a digital-age makeover".

4 Sweney, Mark (2006-04-20). "Not bad for a McJob?". London: The Guardian. Retrieved 2009-03-30.

5 Allen, R.L. (2004) ‘Act Responsibly: Corporate good deeds help communities and build long term business’, Nation’s Restaurant News (Magazine) 38(36), 22. Purchased and retrieved PDF file from http://archives.lf.com/preview.cfm?ID=2004250169922&SC=Act+Responsibly&CFID=3442278&CFTOKEN=41845483 on 12/11/2005.

6 Baker, G. (2005). ‘From a pioneer to a pariah as Golden Arches celebrates 50 years’, Times Online April 16. Retrieved from http://www.timesonline.co.uk/article/0,,11069-1571623,00.html on 19/04/05.


7 Carroll, A.B. and Buchholtz, A.K. (2000) Business and Society: Ethics and Stakeholder Management. South Western College (Cincinnati).


8 Caterer-online.com (2004). ‘Company A-Z: McDonalds’. Retrieved from http://www.caterer-online.com/facts/companydetail.asp?lSiteSectionID=19&companyID=17 on 12/4/05.
Cochran, P. (1994). ‘Reflections on stakeholder theory’, Business and Society (33) 1, 82-131. Elkington, J. Cannibals With Forks: The triple Bottom Line of 21st Century Business. Capstone (Oxford).

9 ‘Fast Food Pitfalls’ (2005). Retrieved from http://www.hendrickshosp.org/news.htm on 12/3/2005.


10 Freeman, R.E. (1984) Strategic Management: a stakeholder approach. Pitman (Boston).


11 Beauchamp, T. and Bowie, N. (2004). Ethical Theory and Business, Seventh Edition, New Jersey: Pearson Prentice Hall. (anything labelled Friedman)


12 Grarber, A. (2004) ‘Health initiatives catapult McDonald’s to top of corporate citizens list’, Nation’s Restaurant News 38(40). 140.


13 Hawken, Paul. (2002) ‘On Corporate Responsibility: A Ronald McDonald Fantasy’, San Francisco Chronicle, June 2nd. Retrieved from http://www.sfgate.com/cgi-bin/article.cgi?f=/c/a/2002/06/02/ED72039.DTL&hw=Ronald+McDonald+Fantasy&sn=001&sc=1000 on 12/12/2005.


14 Heinrich, M. (2002). ‘Exposing McDonald’s to the law’, Ecologist 32(7).


15 ‘Inside the McLibel trial’ (1995). Earth Island Journal 10(1).


16 Lampe, J. and Finn, D. (1992) ‘A model of auditors' ethical decision processes’, Auditing: A Journal of Practice and Theory (Supplement) 11: 33-59.


17 McDonald’s Worldwide (2004). ‘Corporate Responsibility Report’.


18 McEwan, T. (2001) Managing Values and Beliefs in Organisations. Financial Times/Prentice Hall.


19 McMans Depression and Bipolar Weekly (2004). ‘Diet and Obesity’. Retrieved from http://www.mcmanweb.com/diet_obesity.htm on 12/10/2005.


20 McSpotlight.org (2005) ‘Environment’. Retrieved from http://www.mcspotlight.org/issues/environment/index.html on 12/10/05.


21 McSpotlight.org (2005) ‘McDonald’s and Animals’. Retrieved from http://www.mcspotlight.org/issues/rants/animals.html on 12/10/05.


22 McSpotlight.org (2005) ‘McDonald’s and Employment’. Retrieved from http://www.mcspotlight.org/issues/rants/employment.html on 12/10/05.


23 McSpotlight.org. (2005) ‘The McLibel Trial’. Retrieved from http://www.mcspotlight.org/case/index.html on 12/10/2005.
Parker, M. (1998) Ethics & Organisations. Sage.

24 Prince, J.S. and Denion, R.A. (1992). ‘Launching a new business ethic’, Industrial Management 34(6). 15-19.


25 Schlosser, E. (2001). Fast Food Nation. Penguin.


26 Smith, S. (2003) ‘McDonald’s’, America’s Greatest Brands II, 80-81. Retrieved from http://www.americasgreatestbrands.com on 12/4/05.


27 Spurlock, M. (2004) ‘Super Size Me (DVD)’.


28 Strategic Direction (2002). ‘McDonalds jumps on the CSR bandwagon’, Strategic Direction 18(9). 8-11. Retrieved from http://www.emeraldinsight.com/Insight/ViewContentServlet?Filename=Published/EmeraldFullTextArticle/Articles/0560180902.html on 12/12/2005.


29 Svoboda, S. and Hart, S. (1995). ‘Case A: A McDonald’s Environmental Strategy’, Pollution Prevention in Corporate Strategy, March. Retrieved from http://www.p2pays.org/ref/12/11858.pdf on 12/10/2005.


30 Teather, D. (2004). ‘McDonald’s seeks to assuage critics’, The Guardian August 6.


31 Sweeney, M. (2004). ‘McDonald’s axes Golden Arches for health focus’, Marketing.


32 Transport and General Workers Union (2004). ‘Government lets McDonald’s get away with low pay shame’. Retrieved from http://www.tgwu.org.uk/Templates/News.asp?NodeID=90633&int1stParentNodeID=42438&int2ndParentNodeID=89397&Action=Display on 12/4/05.


33 Verschoor, C.C. (2001). ‘Why do unfortunate things happen to good corporate citizens?’, Strategic Finance 83(5). 20-21.

Walsh, C. (2003). ‘Big Problems for Big Food as courts reach bursting point’, The Observer, July 13th. Retrieved from http://observer.guardian.co.uk/business/ethics/story/0,12651,997084,00.html on 10/4/2005.

34 Wells, C. (1998) ‘Corporate Responsibility’, Encyclopedia of Applied Ethics, 653-660.


35 Wood, V. (2002). ‘McDonald’s Social Responsibility Report – A Review’, Business Respect, 20th April. Retrieved from http://www.mallenbaker.net/csr/nl/28.html#Anchor-McDonald's-12723 on 12/4/05.

مطالب مرتبط

حکم "نجاست سگ" از کجا آمده است؟


چرا اسلام، سگ را نجس مي‌داند؟ آیا در آيات و روايات و متون ديني، علت نجاست سگ بيان شده است؟ برخی افراد در اين حکم، شک و شبهه‌اي ندارند و تنها از "فلسفه نجاست سگ" سؤال مي‌کنند و مي‌خواهند بدانند آيا در اسلام، فقط "حکم نجاست سگ" بيان شده يا علاوه بر اين، به فلسفه اين حکم نيز اشاره شده است؟

مشرق - مسأله نجاست سگ، يکي از مسائل فقهي اسلام است که در جامعه امروزي، اطلاع از چگونگي آن براي بسياري حائز اهميت است. عده‌اي از سر کنجکاوي مي خواهند بدانند که: چرا اسلام سگ را نجس مي‌داند؟ و در کدام آيات يا روايات از متون ديني ما، علت نجاست سگ بيان شده است؟ برخی افراد در اين حکم، شک و شبهه‌اي ندارند و تنها از "فلسفه نجاست سگ" سؤال مي‌کنند و مي‌خواهند بدانند آيا در اسلام، فقط "حکم نجاست سگ" بيان شده يا علاوه بر اين، به فلسفه اين حکم نيز اشاره شده است؟

فقط خرید و فروش این سگها حلال است/ چرا نباید در خانه سگ نگه داشت؟

عده اي نيز دم از حقوق حيوانات مي زنند و حکم نجاست را بر خلاف حقوق سگ مي دانند!، از نگاه آنان سگ يک حيوان با وفا است و همين را دليلي براي طهارتش مي دانند. علاوه بر اين از کوچک ترين دستاويزها براي اثبات سليقه شان استفاده مي کنند:

- مگر مي شود سگ با اين وفاداريش نجس باشد؟

- در قرآن و روايات از نجاست سگ سخني به ميان نيامده است!؟

- قرآن با نام بردن از سگ اصحاب کهف، از اين حيوان تمجيد کرده است!

- حضرت علي(ع) مردم را به يادگيري ده خصلت ارزنده سگ و به کار بستن اين خصائص در زندگي توصيه فرموده‌اند!

- و ...

حال آنکه معلوم نيست نام بردن از سگ اصحاب کهف در قرآن چه ربطي به نجاست يا طهارت سگ دارد؟ وفاداري سگ و مفيد بودنش، چه ربطي به عدم نجاست او دارد؟ و چگونه مي‌توان از سخن اميرالمومنين(ع) پي به طهارت سگ برد؟

اگر چنين باشد، آيا مي توان سخن پيامبر(ص)، که بدعت‌گزاران را سگان دوزخ(1) مي داند، دليلي بر نجاست سگ گرفت؟! آيا اين‌گونه سخن گفتن صحيح است؟

همان‌طور که ملاحظه فرموديد، برخورد سليقه‌اي با مسائل و ربط دادن همه چيز براي اثبات سليقه شخصي، بخصوص براي کساني که صلاحيت اظهار نظر در مسائل شرعي را ندارند تا جايي پيش مي رود که در اصل و اساس مسأله‌اي تشکيک مي‌کنند.

اگر مفيد بودن و وفادار بودن سگ براي حکم به طهارتش کافي باشد، پس خون که حيات انسان با کمبود آن در خطر مي‌افتد، نبايد نجس باشد؟ آيا کسي در فوايد و نياز انسان به خون و همچنين در نجس بودن آن شک دارد؟ آيا به بهانه اينکه انسان اشرف مخلوقات هست، مي‌توان نجاست خون او را انکار کرد؟

ما فعلاً قصد پرداختن به اين سخنان را نداريم و در ضمن مباحث پيش رو به پاسخ آن ها اشاره خواهيم کرد.

در اين نوشتار با جست‌وجو در منابع اسلامي از جمله قرآن و روايات معصومين عليهم السلام و ... در پي يافتن ادله اين حکم خواهيم بود، پس از آن به چند مسأله که فرع بر مساله نجاست سگ است، خواهيم پرداخت.

مسائلي از قبيل نجاست انواع سگ، خريد و فروش آن، نگهداري سگ در خانه، حقوق سگ به عنوان يک حيوان، فلسفه نجاست سگ در اسلام و در نهايت پاسخ به چند سوال.

امّا لازم است قبل از آن، مفهوم و معناي «نجس» بخصوص در اصطلاح فقهي آن، مورد بررسي قرار گيرد و سپس اصل مساله را دنبال کنيم:

مفهوم نجس

واژه «نـجـس» از نـظر لغت شناسان به معناى کثيفى، ناپاکى، ضدطهارت، ضد نظافت و به معناي پليدى آمده است (2).

بهترين تعريف لغوي از راغب اصفهانى است که نجس را به معناي پليدي ظاهري و باطني مي داند، او مى نويسد: « النجاسة القذارة و ذلک ضربان: ضرب يدرک بالحاسة وضرب يدرک بالبصيرة ... » نجاست، قذارت وکثيفى است که بردو نوع مي باشد:

1- آنکه با حواس انسان قابل درک است.

2- آنکه با ديده بصيرت درک مي شود.

يعني گاهي نجس دانستن چيزي بخاطر پليدي باطني آنست و تاثير منفي بر روح و روان انسان مي گذارد. راغب اصفهاني در ادامه براي معناي دوم، مصداقي را ذکر کرده و مي گويد: « والثاني : وصف الله تعالى به المشرکين فقال: (إِنَّمَا الْمُشْرِکُونَ نَجَسٌ)(3) ... : خداوند تعالي مشرکان را به آن توصيف کرده و فرموده : (مشرکان نجس هستند) »(4)

فقط خرید و فروش این سگها حلال است/ چرا نباید در خانه سگ نگه داشت؟

نجس در اصطلاح فقهي

در فقه اسلامي «نجس» به شيئي گفته مي شود که بخاطر شدّت پليدي بايد از آن دوري و اجتناب کرد، و نحوه اجتناب و دوري از آن را شرع بيان کرده است مثلا: آبي که با عين نجاست برخورد کرده، قابل نوشيدن نيست و نمي توان با آن، وضو و غسل گرفت؛ و با لباسي که نجس شده، نمي توان نماز خواند و ... .

پس نجس در فقه يعني: شيئي که داراي شدّت پليدي است که بايد به نحوي خاص، از آن دوري کرد؛ و نحوه اجتناب از آن را شرع مشخص مي کند. يا به عبارتي ديگر نجاست چيزي است که به کار بردن آن در نماز و طواف و تغذيه، به دو جهت حرام مي باشد: يکي شدّت پليدي که در آن هست و ديگري دستور به دوري و اجتناب از آن.

لفظ «نجس» با ظهور خود و تبادر، بر اين معنا دلالت دارد. شـيـخ طـوسى،(5) طبرسى،(6) آية اللّه حکيم،(7) راوندى،(8) ميرزا محمد مـشـهـدى(9) و فـخـر رازى (10) در تفسير «نجس» گفته اند: کلمه «نجس» نزد ما معناى روشنى دارد و آن نجاست فقهى است. (11)

عده اي نيز معتقدند پس از ظهور اسلام، کثرت استعمال لفظ نجس در اين معنا به گونه اي بوده که سبب ثبوت حقيقت شرعيه شده است، يعني هرگاه پس از اسلام اين لفظ بدون قرينه بکار رود همين معناي فقهي از آن برداشت مي شود نه معناي لغوي. (چنانکه واژه صلاة با اينکه قبل از اسلام به معناي دعا بود، پس از اسلام به معناي حرکات خاصي که نماز نام دارد، بکار مي رود.) لازم به ذکر است، علاوه بر ابن زهره(12) و راوندى(13) که مدعى حقيقت شرعيّه در اين باره هستند، شيخ انصارى نيز مى نويسد: در وجود معناى حقيقت شرعيه براي لفظ «نجس» جاى شک ندارد . حال که چنين است روشن مي شودکه، اگر واژه نجس در متن روايات آمد به کداميک از اين دو معنا خواهد بود:

- پليدي تنها (معناي لغوي) يا،

- پليدي خاصّي که بايد به نحوي خاص از آن دوري شود. (معناي فقهي)

علاوه بر اين، تعابير ديگري نيز هستند که شارع با آنها معناي نجاست فقهي را، قصد مي کند. بعضي از اين تعابير عبارتند از:

«لاتشرب منه، لاتتوضاء منه، لاتصل فيه، يجتنب عنه، اذا اصابه يدک مع الرطوبه فطهّره، صب عليه الماء و(14)... :

منوش از آن، وضو مگير از آن، در آن نماز مگذار، از آن اجتناب کن، هرگاه دست مرطوبت آن را لمس کرد تطهير کن، بر آن آب بريز و...»

نتيجه اينکه، هرگاه واژه «نجس» و «تعابير مرادف آن» در متون اسلامي بکار رفت، معناي فقهي نجاست مدّ نظر است.

فقط خرید و فروش این سگها حلال است/ چرا نباید در خانه سگ نگه داشت؟

نجاست سگ در قرآن

پيش از اين گفتيم يکي از سوالات مطرح در مساله نجاست سگ، اينست که : آيا در قرآن که کاملترين کتاب آسماني است به نجاست سگ اشاره اي شده است يا نه؟

در قرآن کريم در سه مورد از سگ سخن گفته شده که عبارتند از:

1- ماجراي سگ اصحاب کهف: خداوند در سوره کهف در مورد سگ اصحاب کهف چنين مي فرمايد:

«... سگشان بر آستانه ي غار دو دست‏خود را دراز کرده بود.»(15) «... وَکَلْبُهُم بَاسِطٌ ذِرَاعَيْهِ بِالْوَصِيدِ ...» (16)

در اين آيه هيچ گونه اشاره اي به طهارت و نجاست سگ نشده است، نهايت استفاده اي که از اين آيه مي شود، اينست که:

- اصحاب کهف سگ نگهباني را همراه داشتند.

- سگ در دهانه غار، يعني محلي غير از محلّ استراحت اصحاب کهف آرميده بود(بِالْوَصِيدِ).(17)

تنها نکته قابل توجه در اينجا، مساله همراه داشتن سگ است که در ذيل عنوان «نگهداري سگ در خانه» به آن خواهيم پرداخت. (که نگهداري سگ نگهبان اشکالي ندارد.)

2- ماجراي بلعم باعورا: خداوند در سوره اعراف، بلعم باعورا را به سگ تشبيه کرده ‏است و چنين مي فرمايد: «فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ اَلْکَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُکْهُ يَلْهَثْ» (18)

سخن از يک عالم دانشمند است که ابتدا در مسير حق بود، به گونه‏اى که کسى انتظار انحراف او را نداشت. سرانجام دنياپرستى و پيروى از هواى نفس او را به سقوط کشاند. به نحوى که تشبيه به سگ شده است. اما چرا به سگ تشبيه شده؟ زيرا او بر اثر شدت هواپرستى و چسبيدن به لذات جهان ماده، يک حال عطشِ نامحدود به خود گرفته که همواره دنبال دنياپرستى مى ‏رود نه به خاطر نياز و احتياج بلکه به شکل بيمارگونه‏اى همچون يک «سگ هار» که بر اثر بيمارى هارى، حالت عطش کاذب به او دست مى‏دهد و در هيچ حال سيراب نمى ‏شود.(19)

در اين آيه نيز نه سخن از طهارت سگ است و نه سخن از نجاست آن آمده است.

نکته قابل توجه اينست که: اگر در آيه قبل، ذکر سگ اصحاب کهف دليلي بر تمجيد و طهارت او باشد، اين آيه نيز به وجود نوعي مزمت و پستي در سگ دلالت دارد که سبب شده خداوند حالت يک عالم هواپرست را به آن تشبيه کند و مي توان از آن بر نجاست سگ استناد کرد! امّا حقيقت اينست که هر دو سخن، سست و باطلند .

3- حکم صيد سگ شکارچي: خداوند در ابتداي سوره مائده مي فرمايد:

«يَسْأَلُونَکَ مَاذَا أُحِلَّ لَهُمْ قُلْ أُحِلَّ لَکُمُ الطَّيِّبَاتُ وَمَا عَلَّمْتُمْ مِنَ الْجَوَارِحِ مُکَلِّبِينَ تُعَلِّمُونَهُنَّ مِمَّا عَلَّمَکُمُ اللَّهُ فَکُلُوا مِمَّا أَمْسَکْنَ عَلَيْکُمْ وَاذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهِ ...»(20)

از تو سؤال مى‏کنند چه چيزهايى براى آنها حلال شده است؟ بگو : آنچه پاکيزه است ، براى شما حلال گرديده ؛ و (نيز) صيد حيوانات شکارى و سگ‏هاى تربيت يافته ... .

در اين آيه سخن از حلال بودن گوشت حيواني است که توسط سگ شکاري صيد شده است نه نجاست يا طهارت سگ. هرچند دلالت بر قابل استفاده بودن صيدي که توسط سگ شکاري انجام شده دارد و در روايات نيز آمده است که اين صيد را مي توان پس از شستن محل تماس سگ استفاده کرد.

اين سه آيه تنها مواردي بودند که در آن سخن از سگ به ميان آمده، امّا در آن نه اشاره به طهارت سگ شده نه نجاست آن. حال که ثابت شد قرآن دلالتي بر نجاست و طهارت سگ ندارد، آيا مي توان نتيجه گرفت که پس سگ نجس نيست؟

آيا همه احکام بايد در قرآن ذکر شده باشند؟

آيا مي توان حکمي را فقط بخاطر عدم ذکر آن در قرآن انکار کرد؟(21)

آيا حرام بودن گوشت سگ در قرآن ذکر شده است؟

آيا کسي در حرام بودن گوشت سگ شک دارد؟ با اينکه در سوره انعام(22) محرمات فقط چهار موردند: 1- مردار(مَيْتَة) 2- خون(دَماً مَسْفُوحاً) 3- گوشت خوک(لَحْمَ خِنزيرٍ) 4- و حيواني‌ که‌ براي‌ بت‌ها ذبح‌ شده‌ باشد.( أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ). گوشت‌ سگ‌ که‌ از اين‌ها نيست‌، پس‌ طبق‌ اين‌ آيه‌ اگر ذبحش‌ کنيم‌ حلال‌ است‌!(23) بنابراين منکران نجاست سگ بايد خوردن گوشت سگ را نيز به ناچار حلال بدانند با اينکه همه، آن را حرام مي دانند.

پاسخ اينست که:

اولاً: قرآن کريم در احکام فقهي معمولا به کليات بسنده کرده است . به عبارتي ديگر قرآن همچون قانون اساسي است که فروع قوانين مدني، حقوقي، جزائي و ... را در آن نمي توان يافت.

ثانياً: تبيين و تفسير آن را به پيامبر اکرم (ص) و به دنبال آن، امامان معصوم (ع) سپرده است، «وَ أَنْزَلْنَا إِلَيْکَ الذِّکْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ»(24) يعني اي پيامبر ما ذکر بر تو نازل کرديم تا براي مردم آنچه را بر ايشان نازل شد (قرآن) تبيين و تفسير نمايي و خود قرآن دستور داده که علاوه بر آنچه خداوند در قرآن بيان فرموده، از سخنان پيامبر(ص) و امامان(ع) اطاعت کنيم:«وَ مَا آَتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا»(25) يعني اي مردم هر چه را رسول الله(ص) به شما دستور داد ، اجرا کنيد و هر چه را نهي کرد باز ايستيد.

اگر پيامبر اکرم (ص) مى فرمايند: «إِنِّي تَارِکٌ فِيکُمُ الثَّقَلَيْنِ کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي»(26) ، من دو چيز گرانبها را در ميان شما به امانت مى گذارم که اين دو از هم جدا نمى شوند «إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا أَبَداً»، اگر به هر دوى آنها تمسک کرديد هلاک نمى شويد. سرّ اين فرمايش پيامبر اکرم (صلّى الله عليه وآله وسلّم) اين است که تمام آنچه ما به آن احتياج داريم در نصّ و ظاهر قرآن نيامده است و ما بايد در کنار قرآن روايات پيامبر(ص) و ائمه(ع) را در نظر بگيريم. اما اگر گفتيم يکى را قبول داريم، اگر گفتيم «حَسبُنا کِتابُ الله»، و عترت را رها کرديم، ضمانتى براى هدايت ما نخواهد بود. اين دو چيز را بايد با هم داشته باشيم تا بتوانيم به هدايت برسيم.(27)

خلاصه اينکه براي به دست آوردن حکم شرعي، قرآن يکي از منابع استنباط احکام الهي مي باشد، علاوه بر کتاب آسماني ما، روايات معصومين(ع) يکي ديگر از منابع است که اگر حکمي در قرآن ذکر نشده بود بايد به اين روايات رجوع شود.

فقط خرید و فروش این سگها حلال است/ چرا نباید در خانه سگ نگه داشت؟

نجاست سگ در روايات

عمده دليل براي حکم به نجاست سگ، روايات مي باشند. احاديث زيادي در اين باره وارد شده است بطوري که در کتاب ارزشمند وسائل الشيعه و بحارالانوار ، ابواب مختلفي در اين رابطه وجود دارد با عناوين : «بَابُ نَجَاسَة سُؤْرِ الْکَلْبِ وَ الْخِنْزِيرِ»، «بَابُ طَهَارَة عَرَقِ جَمِيعِ الدَّوَابِّ وَ أَبْدَانِهَا وَ مَا يَخْرُجُ مِنْ مَنَاخِرِهَا وَ أَفْوَاهِهَا إِلَّا الْکَلْبَ وَ الْخِنْزِيرَ»، «بَابُ نَجَاسَة الْکَلْبِ وَ لَوْ سَلُوقِيّاً»، «بَابُ جَوَازِ لُبْسِ جِلْدِ مَا لَا يُؤْکَلُ لَحْمُهُ مَعَ الذَّکَاة وَ شَعْرِهِ وَ وَبَرِهِ وَ صُوفِهِ وَ الِانْتِفَاعِ بِهَا فِي غَيْرِ الصَّلَاة إِلَّا الْکَلْبَ وَ الْخِنْزِيرَ وَ جَوَازِ الصَّلَاة فِي جَمِيعِ الْجُلُودِ إِلَّا مَا نُهِيَ عَنْهُ»، «بَابُ کَرَاهَة اتِّخَاذِ کَلْبٍ فِي الدَّارِ إِلَّا أَنْ يَکُونَ کَلْبَ صَيْدٍ أَوْ مَاشِيَة أَوْ يُضْطَرَّ إِلَيْهِ أَوْ يُغْلَقَ دُونَهُ الْبَابُ»، «بَابُ تَحْرِيمِ بَيْعِ الْکِلَابِ إِلَّا کَلْبَ الصَّيْدِ وَ کَلْبَ الْمَاشِيَة وَ الْحَائِطِ وَ جَوَازِ بَيْعِ الْهِرِّ وَ الدَّوَابِّ» و ...

هر يک از ابواب فوق، رواياتي را در بر دارد که بيان کننده نجاست سگ اند . کسي که از علوم ديني کمترين اطلاعي داشته باشد با ديدن عنوان اين ابواب يقين به حکم نجاست سگ در اسلام مي کند چه رسد به اينکه روايات هر باب را مطالعه و بررسي کند.

رواياتي که از پيامبر (ص) و امامان معصوم (ع) دربار نجاست سگ به ما رسيده اند، دو گونه مي باشند:

دسته نخست: رواياتي که به صراحت در آن واژه نجس آمده است. مانند:

1- «سَأَلَ عُذَافِرٌ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) وَ أَنَا عِنْدَهُ عَنْ سُؤْرِ السِّنَّوْرِ وَ الشَّاة وَ الْبَقَرَة وَ الْبَعِيرِ وَ الْحِمَارِ وَ الْفَرَسِ وَ الْبَغْلِ وَ السِّبَاعِ، يُشْرَبُ مِنْهُ أَوْ يُتَوَضَّأُ مِنْهُ؟ فَقَالَ: نَعَمِ، اشْرَبْ مِنْهُ وَ تَوَضَّأْ. قَالَ قُلْتُ لَهُ: الْکَلْبُ؟ قَالَ: لَا. قُلْتُ: أَ لَيْسَ هُوَ سَبُعٌ؟ قَالَ: لَا وَ اللَّهِ إِنَّهُ نَجَسٌ؟ لَا وَ اللَّهِ إِنَّهُ نَجَسٌ.»(28)

عذافر از امام صادق(ع) از نوشيدن و وضو گرفتن با پس مانده آبي که بعضي از حيوانات (سنور، گوسفند، گاو، شتر ، الاغ ، اسب، استر و درندگان) نوشيده اند، سوال کرد. امام فرمود: بنوش و وضو بگير. سپس از سگ سوال کردم. امام فرمود: نه. پرسيدم: آيا او يک درنده (مثل ديگر درندگان) نيست؟ فرمود: نه به خدا، او نجس است. نه به خدا، او نجس است.

2- «عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِي يَعْفُورٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: إِنَّ اللَّهَ لَمْ يَخْلُقْ خَلْقاً أَنْجَسَ مِنَ الْکَلْبِ(29).»

عبدالله بن ابي يعفور از امام صادق(ع) نقل مي کند: همانا خداوند نيافريد خلقي را که نجس تر از سگ باشد.

3- «عَنِ الْفَضْلِ أَبِي الْعَبَّاسِ، قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع) عَنْ فَضْلِ الْهِرَّة وَ الشَّاة وَ الْبَقَرَة وَ الْإِبِلِ وَ الْحِمَارِ وَ الْخَيْلِ وَ الْبِغَالِ وَ الْوَحْشِ وَ السِّبَاعِ، فَلَمْ أَتْرُکْ شَيْئاً إِلَّا سَأَلْتُهُ عَنْهُ؛ فَقَالَ لَا بَأْسَ بِهِ؛ حَتَّى انْتَهَيْتُ إِلَى الْکَلْبِ، فَقَالَ رِجْسٌ نِجْسٌ.»(30)

فضلمي گويد از امام صادق(ع) از پس مانده حيوانات (گربه ، گوسفند، گاو، شتر،...) سوال کردم؛ و امام فرمود: اشکالي ندارد. تا اينکه از سگ سوال کردم؛ و امام فرمود: پليد و نجس است.

4- «سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع) عَنِ الْکَلْبِ؛ فَقَالَ: رِجْسٌ نِجْسٌ، لَا يُتَوَضَّأْ بِفَضْلِهِ، وَ اصْبُبْ ذَلِکَ الْمَاءَ وَ اغْسِلْهُ بِالتُّرَابِ أَوَّلَ مَرَّة ثُمَّ بِالْمَاءِ.(31)

راوي حکم سگ را از امام صادق (ع) سؤال کرد، حضرت فرمود: پليد و نجس است، از اضافه آبي که آشاميده نبايد وضو گرفته شود، آن آب را بريز و (ظرف) را بار اول با خاک و سپس با آب بشوى.»

5- «عَنْ مُعَاوِيَة بْنِ شُرَيْحٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) فِي حَدِيثٍ أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ سُؤْرِ الْکَلْبِ يُشْرَبُ مِنْهُ أَوْ يُتَوَضَّأُ؟ قَالَ: لَا؛ قُلْتُ أَ لَيْسَ سَبُعٌ؟ قَالَ: لَا وَ اللَّهِ إِنَّهُ نَجَسٌ، لَا وَ اللَّهِ إِنَّهُ نَجَسٌ.(32)

ابن شريح، حکم نيم خورده سگ را از امام صادق(ع) پرسيد که آيا مى توان از آن نوشيد يا با آن وضو گرفت؟ حضرت فرمود: نه، راوى پرسيد: آيا او يک درنده (مثل ديگر درندگان) نيست؟ فرمود: نه، به خدا سوگند، او نجس است. نه، به خدا سوگند، او نجس است.»

6- «عَنْ أَبِي سَهْلٍ الْقُرَشِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع) عَنْ لَحْمِ الْکَلْبِ؛ فَقَالَ هُوَ مَسْخٌ. قُلْتُ: هُوَ حَرَامٌ؟ قَالَ: هُوَ نَجَسٌ؛ أُعِيدُهَا عَلَيْهِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ، کُلَّ ذَلِکَ يَقُولُ هُوَ نَجَسٌ.(33)

ابي سهل مي گويد از امام صادق(ع) درباره گوشت سگ سؤال کردم، حضرت فرمود: از حيوانات مسخ شده است. گفتم آيا حرام است؟ امام فرمود: نجس است. سه مرتبه اين سوال را تکرار کردم و هر سه بار امام فرمود: نجس است.»

و مواردي ديگر .

همانطور که در بحث لغوي گذشت، با وجود حقيقت شرعيه براي واژه نجس، اين دسته از روايات براي اثبات حکم نجاست سگ کفايت مي کنند، و به صراحت بيانگر آن هستند.

فقط خرید و فروش این سگها حلال است/ چرا نباید در خانه سگ نگه داشت؟

دسته دوم: رواياتي که واژه نجس در آنها ذکر نشده، امّا با قرائن موجود در آن، نجاست سگ اثبات مي شود. در اين روايات، روش برخورد با سگ همانند روش بر خورد با نجاسات ديگر، بيان شده است. مانند:

1- «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْکَلْبِ‏ يَشْرَبُ مِنَ الْإِنَاءِ، قَالَ: اغْسِلِ الْإِنَاءَ .(34)

ابن مسلم مي گويد از امام صادق(ع) سوال کردم: اگر سگي از ظرفي آب بياشامد وظيفه چيست؟ آن حضرت فرمود: لازم است ظرف را بشوئيد.»

2- «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ إِذَا وَلَغَ الْکَلْبُ فِي الْإِنَاءِ فَصُبَّهُ.(35)

امام صادق(ع) فرمود: هرگاه سگ از ظرفي آب خورد، آن آب را دور بريز.»

3- «عَنْ أَبِي بَصِيرٍ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع)، قَالَ‏: لَيْسَ بِفَضْلِ السِّنَّوْرِ بَأْسٌ أَنْ يُتَوَضَّأَ مِنْهُ وَ يُشْرَبَ؛ وَ لَا يُشْرَبُ سُؤْرُ الْکَلْبِ إِلَّا أَنْ يَکُونَ حَوْضاً کَبِيراً يُسْتَقَى مِنْهُ.(36)

ابي بصير از امام صادق(ع) نقل مي کند: نيم خورده سنور را مي توان نوشيد و با آن وضو گرفت، و نيم خورده سگ را نمي توان نوشيد مگر از حوض بزرگي آب خورده باشد.»

4- «عَنِ الْفَضْلِ أَبِي الْعَبَّاسِ، قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(ع): إِنْ‏ أَصَابَ ثَوْبَکَ مِنَ الْکَلْبِ رُطُوبَة فَاغْسِلْهُ ... .(37)

فضل از امام صادق(ع) نقل مي کند: هرگاه رطوبتي از سگ به لباس شما برخورد کرد، پس آنرا بشوي.»

5- «عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع) عَنِ الْکَلْبِ يُصِيبُ شَيْئاً (مِنْ جَسَدِ الرَّجُلِ)، قَالَ: يَغْسِلُ الْمَکَانَ الَّذِي أَصَابَهُ.»(38)

محمد بن مسلم از امام صادق (ع) در مورد سگي که خودش را به بدن مردي ماليده است، سوال کرد. حضرت فرمود: محل تماس سگ را بشويد.

6- «عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع) عَنِ الْکَلْبِ السَّلُوقِيِّ فَقَالَ إِذَا مَسِسْتَهُ فَاغْسِلْ يَدَکَ.(39)

محمد بن مسلم مي گويد: از امام صادق(ع) در مورد سگ سلوقي(40) سوال کردم؛ حضرت فرمود: چنانچه او را لمس کرده اي، دستت را بشوي.»

7- «عَنْ عَلِيٍّ (ع)... قَالَ: تَنَزَّهُوا عَنْ قُرْبِ الْکِلَابِ، فَمَنْ أَصَابَ الْکَلْبَ وَ هُوَ رَطْبٌ فَلْيَغْسِلْهُ؛ وَ إِنْ کَانَ جَافّاً فَلْيَنْضِحْ ثَوْبَهُ بِالْمَاءِ.(41)

حضرت علي (ع) فرمود: از نزديک شدن به سگ ها بپرهيزيد؛ و کسي که سگ مرطوبي را لمس کرد، ـ لباسش را ـ بشويد و چنانچه سگ خشک بود، بر لباسش آب بپاشد.»

و مواردي ديگر.

همانطور که ملاحظه مي کنيد در احـاديـث بالا، حکم عدم جواز آشاميدن و وضـو گرفتن از نيم خورده سگ به صراحت بيان شده است، که قرينه اي بر نجاست سگ است. به بيان ساده تر: در اين دسته از روايات حکم نجاست سگ آمده است بدون اينکه لفظ نجس، ذکر شده باشد، و اين حکم با تعابير ديگري بيان شده است.

در نتيجه براي اثبات نجاست سگ، روايات دسته دوم نيز به تنهايي کفايت مي کنند. اين احاديث و روايات بقدري زيادند که هرگز نمي توان در اعتبار و قطعيّت آنها اشکال کرد؛ و با وجود چنين ادله قاطعي براي هيچ مسلمان و مؤمني جاي هيچ گونه شک و شبهه اي باقي نخواهد ماند.

روايات ديگري نيز هستند که در خلال بحث هاي آينده به آنها اشاره خواهد شد:

دسته نخست: رواياتي که قانون خريد و فروش سگ را بيان مي کنند.

دسته دوم: رواياتي که در مورد نگهداري سگ وارد شده اند.

دسته سوم : رواياتي که بيانگر حقوق سگ بعنوان يک حيوان است.

نجاست سگ و اجماع فقهاء

فقهاي عظام شيعه، سگ را يکي از نجاسات مي دانند و اين حکم بين آنها اجماعي است.(42)

در مذاهب اسلامي، تنها گروهي که سگ را نجس نمي دانند مالکي ها ـ يکي از فرق اهل سنت ـ هستند که آنها هم معتقدند احکام و دستورات مربوط به سگ، بايد به صورت تعبّدي عمل شود. آنها با اينکه سگ را نجس نمي دانند، اما از روي تعبد ظرفي را که سگ ليسيده، هفت بار مي شويند. شافعيه و حنابله نيز مي گويند: اين ظرف بايد هفت بار تطهير شود، که يک بار آن به صورت خاکمال است. آنها تقدم خاکمال بر شستن را شرط نمي دانند.(43)

محمد جواد مغنيه، در کتاب «الفقه علي المذاهب الخمسه» چنين مي نويسد:

«الکلب نجس إلاّ عند مالک، ولکنّه قال: يغسل الإناء مِن ولوغه سبعاً، لا للنجاسة بل تعبداً. وقال الشافعية والحنابلة: يغسل الإناء مِن ولوغ الکلب سبع مرات إحداهنّ بالتراب. وقال الإمامية: غسل الإناء مِن ولوغ الکلب مرة بالتراب، ثُمّ بعدها مرتين بالماء»(44).

فقط خرید و فروش این سگها حلال است/ چرا نباید در خانه سگ نگه داشت؟

نجاست انواع سگها

در نجاست سگ فرقي بين انواع آن نيست، و حکم همه سگ ها يکي است. گروهي تصور کرده اند فقط سگهايي نجس هستند که از نگهداري آنها، نهي شده است، مثل سگهاي ولگرد ، امّا سگهاي نگهبان و سگ شکاري يا سگهايي که امروزه توسط پليس و گروه هاي امداد بکار گرفته مي شوند، پاک هستند. اين تصور صحيح نمي باشد، انواع سگ ها ـ چه شکاري و چه سگ چوپان و... ـ نجس هستند و آب دهان و تمامي بدن آنها نجس است. اين مطلب نيز از روايات معصومين(ع) استفاده مي شود:

1. «عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع) عَنِ الْکَلْبِ السَّلُوقِيِّ فَقَالَ إِذَا مَسِسْتَهُ فَاغْسِلْ يَدَکَ.(45)

محمد بن مسلم از امام صادق(ع) در مورد سگ سلوقي (يک نوع سگ شکاري معروف) سوال کرد. حضرت فرمود: چنانچه او را لمس کرده اي، دستت را بشوي.»

2. «عَنْ عَلِيٍّ(ع)... قَالَ تَنَزَّهُوا عَنْ قُرْبِ الْکِلَابِ فَمَنْ أَصَابَ الْکَلْبَ وَ هُوَ رَطْبٌ فَلْيَغْسِلْهُ وَ إِنْ کَانَ جَافّاً فَلْيَنْضِحْ ثَوْبَهُ بِالْمَاءِ(46).

حضرت علي(ع) فرمود: از نزديک شدن به سگها بپرهيزيد و کسي که سگ مرطوبي را لمس کرد، بشويد ـ لباسش را ـ و چنانچه سگ خشک بود، بر لباسش آب بپاشيد.»

و فتواي علما و فقها از قديم تاکنون بر نجاست انواع سگ هايي که در خشکي زندگي مي کنند، بوده است. فقط شيخ صدوق(ره) درمورد سگ شکاري فرموده است: مقداري آب به محلّ ملاقات بپاشيد، کافي است و شستن لازم نيست(47). با اين حال سگ را نجس مي داند.

بنابراين، اگر سگ شکاري، حيوان حلال گوشتي را شکار کرد، محل اصابت با دهان سگ بايد شسته شود. و اگر دست و بدن و لباس انسان با بدن سگ ها حتي سگ شکاري برخورد کند، در صورتي که بدن سگ و يا ملاقي تر باشد، نجس مي شود(48).

خريد و فروش سگ

پس از بيان حکم نجاست سگ در اسلام، اين سوالات مطرح مي شود که:

آيا خريد و فروش آن جايز است يا خير؟ اگر حرام مي باشد، اين حکم براي انواع سگ است يا براي بعضي؟ براي رسيدن به پاسخ اين سوالات، بيان مقدمه اي ضروري است.

فقط خرید و فروش این سگها حلال است/ چرا نباید در خانه سگ نگه داشت؟

عدم دخالت نجاست در معامله

بعضي به اشتباه براي حرمت خريد و فروش سگ اينگونه استدلال کرده اند:

«يکي از انواع معاملات حرام، معامله عين نجاست است. يعني اگر چيزي نجس است، معامله آن حرام است. علما وقتي نظرشان اين است که سگ نجس است، خودبخود معامله آن هم حرام مي شود. اما اغلب علما معتقدند که اگر معامله عين نجاست، منفعت و سود عقلايي داشته باشد، در آن مورد حرمت آن برداشته مي شود.»

حکم تحريم خريد و فروش، داير مدار منفعت و سود عقلايي است، نه نجس و پاک بودن. ـ يعني اگر شيئي سود عقلايي داشت معامله اش جايز است و الّا جايز نيست، چه نجس باشد و چه طاهر ـ بنابراين، نجاست شيء، نقشي در حرمت معامله آن ندارد و بهتر است چنين گفته شود:

يکي از شرايط مبيع ـ يعني شيء مورد معامله ـ داشتن منفعت و سود عقلايي ـ يا به عبارتي ماليّت داشتن آن ـ است و چون عين نجاسات غالباً منفعت و سودي ندارند، ماليّت نداشته و صلاحيت خريد و فروش را ندارند. امّا هرگاه همين نجاسات داراي منفعت و سودي شدند، معامله آنها صحيح است و داراي ماليّت بوده و قابل خريد و فروشند. مانند خون که نجس است، اما هم اکنون از آن استفاده عقلايي مي شود و ماليّت دارد، بنابراين خريد و فروش آن مجاز است.

پس نمي توان گفت: معامله مردار، خون و سگ چون نجس هستند حرام است. بلکه گفته مي شود: چون منفعت عقلايي و ماليّت ندارند حرام است، امّا اگر داراي منفعتي شد، معامله اش جايز است.(61)

لازم به ذکر است که در گذشته بيشتر نجاسات، منفعت حلالي نداشتند و بهمين خاطر علما حکم به حرمت معامله نجاسات مي دادند. اين سبب شده تا عده اي تصوّر کنند معامله شيء نجس، مطلقاً حرام مي باشد و علّت تحريم هم چيزي جز نجاست نيست.

خلاصه اينکه صرف نجس بودن، سبب حرمت معامله نجاسات از جمله سگ نمي شود تا کسي بگويد: چرا با اينکه انواع سگ ـ سگ صيد، شکار، ولگرد و زينتي ـ نجس هست، امّا معامله سگ صيد جايز است ولي معامله سگ زينتي حرام است. چراکه ملاک در اينجا انتفاع و عدم انتفاع عقلائي است، نه چيز ديگري.

روايات خريد و فروش سگ

روايات وارد شده، از خريد و فروش سگ نهي کرده و بهاي آن را «سُحت(62)» مي دانند. مثل:

1- عَنْ عَبْدِ اللَّهِ الْعَامِرِيِّ، قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع) عَنْ ثَمَنِ الْکَلْبِ الَّذِي لَا يَصِيدُ؛ فَقَالَ: سُحْتٌ؛ وَ أَمَّا الصَّيُودُ فَلَا بَأْسَ(63).

از امام صادق(ع) در مورد بهاي سگي که شکاري نيست، سوال شد. حضرت فرمود: سُحت (حرام) است؛ اما (گرفتن بهاي) سگ صيد اشکالي ندارد.

2- عَنِ الرِّضَا(ع) فِي حَدِيثٍ قَالَ: وَ ثَمَنُ الْکَلْبِ سُحْتٌ(64).

امام رضا(ع) در سخني فرمود: بهاي سگ، سُحت (حرام) است.

3- عَنْ أَبِي بَصِيرٍ، قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع) عَنْ ثَمَنِ کَلْبِ الصَّيْدِ؛ قَالَ: لَا بَأْسَ بِثَمَنِهِ وَ الْآخَرُ لَا يَحِلُّ ثَمَنُهُ(65).

ابي بصير از امام صادق(ع) از بهاي سگ شکاري سوال کرد، حضرت فرمود: اشکالي ندارد؛ اما بهاي ديگر سگها حلال نيست.

4- فِي حَدِيثٍ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ(ص) قَالَ: ثَمَنُ الْخَمْرِ وَ مَهْرُ الْبَغِيِّ وَ ثَمَنُ الْکَلْبِ الَّذِي لَا يَصْطَادُ مِنَ السُّحْتِ(66).

رسول خدا(ص) در سخني فرمود: بهاي شراب ، بهاي زناکار، و بهاي سگي که شکار نمي کند، سُحت (حرام) است.

5- عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْوَشَّاءِ، عَنِ الرِّضَا(ع) قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ: ثَمَنُ الْکَلْبِ سُحْتٌ وَ السُّحْتُ فِي النَّار(67).

امام رضا(ع) فرمود: قيمت سگ سُحت است و سُحت در آتش است.

اين دسته از روايات غالباً اشاره به سگ صيد دارند، امّا شامل سگهاي ديگري هم که منفعت عقلايي دارند مي شوند، چنانکه شيخ طوسي در مبسوط(68)، سگ گله و نگهبان را همانندِ سگ صيد مي داند.(69) از اين روايات و سخن علما ـ که قبلا گذشت ـ استفاده مي شود: هر سگي که منفعت عقلايي داشت، خريد و فروشش جايز؛ و الّا حرام است. و اگر سگ هاي زينتي و سگ ولگرد و ... خريد و فروش آنها حرام است بخاطر اينست که يا فاقد منفعت عقلايي بوده و يا منفعت قابل توجّهي ندارند.

فقط خرید و فروش این سگها حلال است/ چرا نباید در خانه سگ نگه داشت؟

نگهداري سگ در خانه

مساله نجس بودن سگ، غير از حرمت نگهداري از آن است . نگهداري از سگ براي کساني که استفاده عقلايي از آن ندارند، کراهت شديد دارد؛ و در روايات، امري ناپسند دانسته شده است (70).بنابراين نگهداري سگ براي نگهباني و شکار، و سگي که امروزه مورد استفاده پليس و نيروهاي امداد مي باشد، مکروه نيست. (البته اين به معناي عدم نجاست اين سگ ها نمي باشد.)

در بعضي از روايات آمده است که خانه اي که در آن سگ است، ملائکه وارد نمي شوند. اين کراهت سبب مي شود که حتي نماز خواندن در چنين خانه اي مکروه باشد.(71) ما در اينجا به بيان برخي از رواياتي که به نحوي بر کراهت نگهداري سگ در خانه اشاره دارند، مي پردازيم:

1- وَ قَالَ الصَّادِقُ(ع): لَا تُصَلِّ فِي دَارٍ فِيهَا کَلْبٌ إِلَّا أَنْ يَکُونَ کَلْبَ صَيْدٍ، وَ أَغْلَقْتَ دُونَهُ بَاباً، فَلَا بَأْسَ، وَ إِنَّ الْمَلَائِکَة لَا تَدْخُلُ بَيْتاً فِيهِ کَلْبٌ وَ لَا بَيْتاً فِيهِ تَمَاثِيلُ وَ لَا بَيْتاً فِيهِ بَوْلٌ مَجْمُوعٌ فِي آنِيَة.(72)

امام صادق(ع) فرمود: نماز مگذار در خانه اي که در آن سگ است مگر اينکه سگ صيد باشد، و دربي برويش بسته شود ، در اين صورت اشکالي ندارد ...

2- قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): إِنَّ جَبْرَئِيلَ أَتَانِي فَقَالَ إِنَّا مَعْشَرَ الْمَلَائِکَة لَا نَدْخُلُ بَيْتاً فِيهِ کَلْبٌ وَ لَا تِمْثَالُ جَسَدٍ وَ لَا إِنَاءٌ يُبَالُ فِيه‏.(73)

پيامبر اسلام(ص) فرمود: همانا جبرئيل بر من وارد شد و گفت: ما ملائکه بر خانه اي که در آن سگ و مجسمه و ظرفي که در آن ادرار مي کنند، وجود دارد، داخل نمي شويم.

3- عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع): قَالَ يُکْرَهُ أَنْ يَکُونَ فِي دَارِ الرَّجُلِ الْمُسْلِمِ الْکَلْبُ.(74)

امام صادق(ع) فرمود: ناپسند است در خانه مرد مسلمان سگ باشد.

4- عَنْ زُرَارَة عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ: مَا مِنْ أَحَدٍ يَتَّخِذُ کَلْباً إِلَّا نَقَصَ فِي کُلِّ يَوْمٍ مِنْ عَمَلِ صَاحِبِهِ قِيرَاطٌ.(75)

زراره از امام صادق(ع) نقل مي کند: کسي سگي را نگهداري نمي کند مگر اينکه هر روز از عمل او کاسته مي شود.

5- قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ(ع): لَا خَيْرَ فِي الْکَلْبِ‏ إِلَّا کَلْبَ الصَّيْدِ أَوْ کَلْبَ مَاشِيَة.(76)

اميرالمؤمنين(ع) فرمودند: خيري در نگهداري سگ نيست، به جز سگ شکاري و سگ گلّه.

6- عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ: لَا تُمْسِکْ کَلْبَ الصَّيْدِ فِي الدَّارِ إِلَّا أَنْ يَکُونَ بَيْنَکَ وَ بَيْنَهُ بَابٌ.(77)

امام صادق(ع) فرمود: سگ شکاري را در خانه‌ات نگهداري مکن مگر اينکه بين تو و او دربي باشد.(محل زندگي او جدا باشد)

7- عَن أَبِي رَافِع قَالَ: جَاءَ جِبرَئِيل إِلَى النَبِي(ص) فَاستَأذَن عَلَيهِ- فَأذن لَهُ، فأبطأ، فأخذ رِدَاءَه فَخرجَ- فَقَالَ: قَد أذنا لَکَ- قَالَ: أَجل وَ لَکنا لا ندخل بَيتَاً فيه کَلب و لا صورة- فَنظروا فإذا فِي بَعضِ بُيُوتِهِم جرو-.(78)

از ابى رافع نقل‏ کرده‏اند که گفت: جبرئيل بر رسول خدا(ص) نازل شد، و اجازه ورود خواست، رسول خدا(ص) به وى اجازه داد، اما جبرئيل وارد نشد، ناگزير رسول خدا(ص) رداى خود را گرفت و بيرون شد و فرمود: ما به تو اجازه ورود داديم؟ جبرئيل گفت: بله، و ليکن ما فرشتگان به خانه‏اى که در آن سگ و يا مجسمه باشد داخل نمى‏شويم. رسول خدا(ص)- که گويا تا آن لحظه از وجود سگ در خانه خبر نداشت- نظر کرد و ديد که در بعضى از مرافق خانه ايشان توله سگى وارد شده.(79)

از مجموع روايات استفاده مي شود که نگهداري سگهاي مفيد مثل سگ نگهبان، با وجود اينکه کراهت ندارد،(80) امّا بهتر است محل زندگي او جداي از محل زندگي انسان باشد، بگونه اي که حداقل بينشان دربي فاصله شود. يعني خانه‌اي جداگانه براي سگ ساخته شود.

و اگر در برخي روايات از نگهداري سگهاي مفيد هم نهي شده، در صورتي است که محل زندگي او جدا نباشد. اما نگهداري سگهاي ديگر ـ غير از سگ شکاري و سگ نگهبان و هر سگي که براي کارهاي عقلايي بکار گرفته مي شود ـ کراهت داشته و ناپسند است.

البته با توجه به مساله نجاست سگ که قبلا ثابت شد، اين حکم معقول به نظر مي آيد و دستورات دين نسبت به دوري از نجاسات مؤيّد آنست. هرچند اسلام براي رفاه انسان، نگهداري سگهاي مفيد را مکروه نمي داند.

لازم به ذکر است با اينکه علامه طباطبائي متن آخرين روايت را مضطرب و آن را از روايات مجعول مي داند.(81) اما به دليل اينکه مجموع اين روايات ـ که مي گويند: «جبرئيل و ملائکه وارد خانه اي که سگ در آن است، نمي شوند» ـ ، روايات متضافرند،(82) و متضافر بودن براى حجيت کافى است، اگرچه سند تک تک آن ها ضعيف باشد.(83) بنابراين اين روايات به وضوح دلالت بر کراهت شديد نگهداري سگ در منزل دارند.

زشتي و قبح سگ بازي

از آنچه گفته شد معلوم مي شود که در اسلام نگهداري و انس گرفتن با سگ بدون اينکه مورد استفاده عقلايي قرار گيرد توصيه نشده بلکه مورد کراهت و مزمّت است. در سيره و سخنان معصومين(ع) نيز سگ بازي زشت تلقّي شده و سگ بازان سزاوار ملامت اند.

نقل شده است هنگامي که امام حسين(ع) کنار قبر شريف پيامبر اکرم(ص) نشسته بود قاصدي آمد و گفت: امير مي خواهد به نزد او برويد. امّا امام(ع) که مي داند معاويه مرده است و اين دعوت براي گرفتن بيعت است، اين دعوت را نمي پذيرد و در پاسخ کسي که از بيعت با يزيد سوال مي کند مي فرمايد: «من هرگز با يزيد بيعت نخواهم کرد، چون يزيد مردي است فاسق که فسق خود را آشکار کرده، شراب مي نوشد، سگ بازي و... مي کند و ما خاندان رسول خداييم».(84)

آري، امام(ع) سگ بازي را از مواردي مي داند که سبب شده فسق يزيد آشکار شود.

در جاي ديگر امام حسين(ع) طي نامه اي معاويه را توبيخ کرده و چنين مي نويسد: «آيا تو آن کس نيستي که... پسر بچه اي را که شراب مي خورد و سگ بازي مي کند به امارت مي رساني!»(85)

نامه امام حسين(ع) يادآور نامه امير المومنين(ع) به منذر بن جارود است که از سوي حضرت(ع) فرماندار بخشي از بلاد اسلامي بود و پس از اينکه تخلفات و خيانت هاي او براي امير المومنين(ع) گزارش شد، توسط ايشان در طي نامه اي توبيخانه، احضار شد. امام(ع) در اين نامه او را چنين توبيخ مي کند:

«... تَخْرُجُ لاَهِياً مُتَنَزِّهاً ، تَطْلُبُ الصَّيْدَ ، وَ تُلاَعِبُ الْکِلاَبَ ...: (خبر رسيده است، تو) پيوسته مشغول گردش و صيد (تفريحي) و بازي با سگ ها مي باشي ...».(86)

با دقّت در کلام اميرالمومنين(ع) و امام حسين(ع) درک زشتي و قبح سگ بازي و انس با او، دشوار نمي باشد.

فقط خرید و فروش این سگها حلال است/ چرا نباید در خانه سگ نگه داشت؟

حقوق سگ به عنوان يک حيوان

اسلام دين تعادل و ميانه روي است. اين اعتدال و ميانه روي را به وضوح مي توان در دستورات اسلامي مشاهده کرد. هرچند در اسلام سگ حيواني نجس است، امّا اين سبب نشده تا حقوق او به عنوان يک حيوان، نقض شود. رعايت حقوق سگ به اين نيست که به آن دست بزني ، و او را مونس و هم بازي خود قراردهي! بلکه با رسيدگي به آب و غذايش و آزار نرساندن به او، حقوقش را رعايت کرده اي. همانطور که به رعايت حقوق ساير حيوانات و سيرکردن و رفع تشنگي آن‏ها در روايات اسلامي تأکيد شده است.

پيشوايان و بزرگان مذهبي ما، با اينکه عقيده به نجاست سگ دارند، امّا ظلم به اين حيوان را روا ندانسته، حق و حقوقي براي آن قائل شده اند. با مطالعه در آثار دانشمندان اسلامي اين مساله به روشني قابل درک است.

در کتب فقهي آمده است: اگر شخصى، به مقدار وضو گرفتن آب داشته باشد، و بترسد که اگر با آن وضو بگيرد، دچار تشنگى شود، بر او واجب است که تيمم کند و آب را براي نوشيدن نگهدارد. صاحب جواهر(قدّس سرّه)، پس از نقل اين فتوا مى نويسد: «وکذا الحيوان اذا کان کذلک وان کان کلبا»(87) (اگر از تشنگى حيوانى نيز بترسد، حکم همين است، گرچه آن حيوان، سگ باشد.)

شهيد ثانى در بحث اطعمه و اشربه کتاب مسالک، مى نويسد: «و لو کان للانسان کلب غير عقور جائع و شاة فعليه اطعام الشاة»(88) (اگر انسان، داراى سگ ـ بي‌آزارـ و گوسفندي گرسنه باشد، بر او واجب است تا گوسفند را آب و علف دهد.) يعني نجات گوسفند بر سگ اولويت دارد.

صاحب جواهر، در اين حکم به شهيد ثاني ايراد گرفته و مي‌گويد: «فيه منع، بل قد يقال باولوية الکلب لامکان ذبح الشاة بخلاف الکلب»(89) (حفظ جان سگ اولويّت دارد. زيرا مى توان گوسفند را سر بريد؛ ولى اين کار، در مورد سگ ممکن نيست.)

کلام اين دو فقيه، گوياى واجب بودن حفظ جان حيوان حتى سگ است، هرچند در اين مورد اختلاف بر سر اينست که حفظ حيات کداميک اولويت دارد.(90)

اگر فقهاي اسلام در نظرات فقهي خود اينگونه حقوق حيوانات حتي سگ را در نظر مي گيرند، بخاطر اين است که سخنشان برگرفته از روايات معصومين(ع) است.

در متون روايي ما، روايات فراواني هستند که توجه به حقوق سگ را ـ به عنوان يک حيوان ـ تأييد مي کنند. در بعضي از روايات از اذيت و آزار سگ منع شده، در دسته اي ديگر به اطعام و سيراب‌کردن سگ توجه شده است. علاوه بر اين رواياتي هستند که قاتل سگ را ملزم به پرداخت ديه مي‌کند. از اين روايات نيز شايد بتوان حق و حقوقي براي سگ در اسلام ثابت کرد. هرچند عده‌اي مي گويند: روايات ديه سگ، حقي را براي اين حيوان ثابت نکرده بلکه تنها خسارت مالي صاحبش را جبران مي‌کند،(91) امّا با در نظر گرفتن همه روايات، خلاف اين مطلب ثابت مي شود چرا که ديه انسان را نيز به وليّ او مي پردازند امّا اين سبب نمي شود خود آن شخص ارزش و قدري نداشته باشد. پس وقتي در دين اسلام براي سگ ديه قرار داده مي شود، مي توان نتيجه گرفت که به اين حيوان، ارزش و بهايي داده شده است و پرداخت ديه به صاحب آن جبرانگر همين بهاء و ارزش فوت شده است.

نتيجه بحث

خلاصه اينکه مسئله نجاست سگ، يکي از مسائل قطعي فقهي اسلام است. با اينکه در قرآن اشاره اي به اين مسئله همانند بسياري از مسائل ديگر نشده است اما اين حکم در روايات معتبر صريحاً بيان شده است. در عين حال نجاست سگ سبب نشده معامله آن حرام باشد، چرا که نجاست هيچ مدخليّتي در حرمت معامله نداشته، و حرمت خريد و فروش، داير مدار اين است که مبيع داراي منفعت عقلايي باشد يا نباشد. پس تنها معامله سگهايي که فاقد منفعت عقلايي مي باشند، جايز نيست. امّا در مورد فلسفه نجاست سگ روايات معصومين(ع) مطلق بوده و فلسفه حقيقي اين حکم بر ما پوشيده است و فلسفه نداشتن يک حکم، غير از ندانستن فلسفه آن است.



______ ارجاعات ______

(1) ـ قال رسول الله (ص): اهل البدع کلاب اهل النار: بدعت گذاران سگ هاى دوزخند. (کنزالعمال، ج1 ،ح 1094 و 1125).

(2) ـ صفي پور، منتهي الارب في لغة العرب،ص 1228: نجس ناپاک، پليد و خلاف طاهر. طريحي، مجمع البيان، ج4، ص11: نجس الشيء، اذا کان قذراً غير نظيف. فيروز آبادي، القاموس المحيط، ج2ص253: النجس ضد الطاهر و زبيدي، تاج العروس من جواهر القاموس ج4ص255: النجس ضد الطاهر.

(3) ـ التوبة/28.

(4)ـ راغب اصفهاني، مفردات، حرف نون، لفظ نجس.

(5) ـ طوسي، تفسير التبيان، ج5، ص234.

(6) ـ طبرسي، مجمع البيان، ج5، ص20.

(7) ـ سلسلة الينابيع الفقهية، ج1، ص359 به نقل از فقه القرآن.

(8) ـ مستمسک عروة الوثقي، ج1، ص368.

(9) ـ کنز الدقائق، ج4، ص162.

(10) ـ تفسير کبير، ج16، ص24.

(11) ـ طهارت اهل کتاب و مشرکان، محمد حسن زماني،ص184.

(12) ـ شيخ انصاري، الطهاره، ص325.

(13) ـ سلسلة الينابيع الفقهية، ج1، ص359 به نقل از فقه القرآن.

(14) ـ طهارت اهل کتاب و مشرکان، محمد حسن زماني،ص188.

(15) ـ نقش يک سگ نيز بر ديوار غار است، و بالاى غار، صومعه‌‏اى قديمى است و مسلمانان نيز مسجدى ساخته‏‌اند. (تفسير نور ج 07 ص143)

(16) ـ کهف/18.

(17) ـ «وَصِيْد» چنان که «راغب» در کتاب «مفردات» مى‏گويد: در اصل به معنى اطاق و انبارى است که در کوهستان براى ذخيره اموال ايجاد مى‏کنند، و در اينجا به معنى دهانه غار است . (تفسير نمونه، ج‏12، ص406).

(18)ـ اعراف/ 176.

(19) ـ تفسير نمونه، ج 7، ص 25.

(20) ـ مائده/4.

(21) ـ عدد رکعات نماز ـ دو رکعت صبح، چهار رکعت ظهر، چهار رکعت عصر، سه رکعت مغرب و چهار رکعت عشاء ـ در قرآن ذکر نشده است، با اينکه از مسلمات بوده و اختلافي در آن نيست.

(22) ـ انعام /145.

(23) ـ آذرخشي ديگر از آسمان کربلا، محمد تقي مصباح يزدي‏، ص53.

(24) ـ نحل/44.

(25) ـ حشر/7.

(26) ـ وسائل الشيعه ج 27 ص33.

(27) ـ آذرخشي ديگر از آسمان کربلا، مصباح يزدي‏، محمد تقي ص53.

(28) ـ وسائل‌‏الشيعة ج 1 ص 226.

(29) ـ وسائل‏‌الشيعة ج1 ص227.

(30) ـ وسائل‏‌الشيعة ج3 ص413.

(31) ـ وسائل‏‌الشيعة ج3 ص415.

(32) ـ وسائل‏‌الشيعة ج3 ص416.

(33) ـ وسائل‏‌الشيعة ج3 ص416.

(34) ـ وسائل‏ الشيعة ج1 ص225.

(35) ـ وسائل‏‌الشيعة ج1 ص226.

(36) ـ وسائل‏‌الشيعة ج1 ص226.

(37) ـ وسائل‏‌الشيعة ج3 ص414.

(38) ـ وسائل‏‌الشيعة ج 3 ص 416.

(39) ـ وسائل‏‌الشيعة ج3 ص 416.

(40) ـ منسوب به محلّي.

(41) ـ وسائل‏‌الشيعة ج3 ص 417.

(42) ـ نجفي، محمد حسن، جواهر الکلام، ج 5، ص 366 – 368، چاپ هفتم، بيروت، داراحياء التراث العربى.

(43) ـ الفِقه على المذاهِب الخمسَة، تأليف محمّد جَواد مغنِيّة، ص55.

(44) ـ همان.

(45) ـ وسائل‏‌الشيعة، ج3، ص416.

(46) ـ وسائل‏‌الشيعة، ج3 ص417.

(47) ـ با استفاده از مستمسک العروة الوثقي ,ج 1 ص 363.

(48) ـ توضيح المسائل مراجع , ج 1 ص 83 .

(62)ـ تأمين مال به کمک وسيله‏‌اى باطل، سحت شمرده شده است. «وفي الکافي، بإسناده عن السکوني عن أبي عبد الله قال: السحت ثمن الميتة و ثمن الکلب و ثمن الخمر- و مهر البغي و الرشوة في الحکم و أجر الکاهن. أقول: ما ذکره في الرواية إنما هو تعداد من غير حصر، و أقسام السحت کثيرة کما في الروايات، و في هذا المعنى و ما يقرب منه روايات کثيرة من طرق أئمة أهل البيت عليهم السلام» (الميزان في تفسير القرآن، ج‏5، ص361.)

(63) - وسائل‏‌الشيعة ج17، ص119.

(64) - وسائل‏‌الشيعة ج17،ص 119.

(65) - وسائل‏‌الشيعة ج17،ص119.

(66) - وسائل‏‌الشيعة ج17،ص119.

(67) - وسائل‏‌الشيعة ج17،ص120.

(68) - وسائل‏‌الشيعة ج17،ص120.

(69) - امروزه سگ‌هاي «پليس» و «امداد» نيز همين حکم را دارند.

(70) ـ معارف و معاريف، سيد مصطفي حسيني دشتي، واژه سگ.

(71) - مرحوم علامه حلّي در کتاب منتهي مي فرمايد: نماز خواندن در خانه اي که در آن سگ باشد، کراهت دارد. (بحارالانوار، ج 62، ص 53. ـ توضيح المسائل مراجع، ج1، مسئله 105.)

(72) ـ من لا يحضره الفقيه، ج‏1 ، 246 ، باب المواضع التي تجوز الصلاة فيها و المواضع التي لا تجوز فيها ..... ص240.

(73) ـ الکافي، ج‏3 ، 393، باب الصلاة في الکعبة و فوقها و في البيع و الکنائس و المواضع التي تکره الصلاة فيها ..... ص 387.‏ الکافي، ج‏3 ، 395، باب الصلاة في ثوب واحد و المرأة في کم تصلي و صلاة العراة و التوشح ..... ص393ـ بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار ،ج‏56، 177، باب 23 حقيقة الملائکة و صفاتهم و شؤونهم و أطوارهم ..... ص144.

(74) ـ بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏62، ص50 ـ وسائل‏الشيعة، ج 11 ،ص530.

(75) ـ بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏62، ص50.

(76) ـ بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏62، ص 53 ـ وسائل‏الشيعة، ج 11 ،ص530.

(77) ـ بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏62، ص 53.

(78) ـ الميزان في تفسير القرآن، علامه طباطبايي، ج‏5، ص 209.

(79) ـ ترجمه الميزان، علامه طباطبايي، ج‏5، ص336و337.

(80) ـ مفتاح الکرامة 8/85 ـ کتاب المکاسب 1/ 197 ـ جواهر الکلام 22/138.

(81) ـ ترجمه الميزان، ج‏5، ص 337ـ الميزان في تفسير القرآن، ج‏5، ص210.

(82)ـ فصلنامه فقه اهل بيت فارسي، شماره 17 و 18، خرازي، سيد محسن، حکم نقاشي و مجسمه سازي از نگاه شريعت.

(83) ـ شرح اين مطلب در کتاب «انوار الاصول» آمده است. رجوع کنيد به : انوار الاصول، ج 2، ص 486 .

(84) - الاخبار الطوال، ص 227.

(85)- الامامة والسياسه، ج1، 203 و 204 و سيره معصومان، سيد محسن امين، ترجمه: على حجّتى کرمانى، ج 4، ص 87.

(86)- تمام نهج البلاغه، ص 815 به نقل از تاريخ اليعقوبي ج 2 ص 203. و أنساب الأشراف، بلاذري ج 2 ص 163.

(87)ـ جواهرالکلام ، ج5/ ص114.

(88)ـ مسالک الافهام، ج2/ ص250.

(89)ـ جواهرالکلام، ج36/ ص437.

(90)ـ اين مسئله در رسائل فقهي علامه جعفري نيز مطرح شده است. (جعفري، محمد تقي، رسائل فقهي، مؤسسه نشر کرامت1377، ج1، ص 119-118.)

(91)ـ انصاري، شيخ مرتضي، کتاب المکاسب، انتشارات علامه، ص 7، دو سطر به آخر.


تکنیک‌های افزایش حافظه/ کنکوری‌ها این 8 برنامه‌ را وارد زندگی روزمره بکنند

هر شب موقع خواب ، یا هر موقعی از روز که فرصت پیدا می کنید کار های روزانه را به طور منظم و تا حد ممکن به صورت جزئی به خود یاد آوری کنید و یا بر روی کاغذ بنویسید.
تکنیک‌هایی برای افزایش حافظه/ کنکوری‌ها این 8 برنامه‌ را وارد زندگی روزمره خود بکنندبه گزارش مشرق، شعر هایی را که دوست دارید بخوانید و با استفاده از سیستم لایه لایه به خاطر بسپارید. با این روش حافظه ی خود را تقویت کنید.

اعتماد به حافظه:

اولین اصل تقویت حافظه ،اعتماد به حافظه است. حافظه مانند یک شبکه یا یک توری است ،به هر میزان نسبت به توانایی حافظه تردید کنیدسوراخ های این شبکه باز تر میشود و نم تواند مطالب را خوب نگ دارد.ولی اگر به حافظه اطمینان داشته باشید سوراخ های شبکه بسته می شود و مطالب را به خوبی نگه می دارد.

 پس به توانایی مغز و قوی بودن حافظه خود اعتماد کنید تا حافظه نیز به شما کمک کند. هیچ وقت به قدرت حافظه ی خود شک نکنید، اشخاصی که جملاتی از قبیل : حافظه ام ضعیف شده، سنم بالا رفته و دچار فراموشی شده ام، مطالب را خوب نمی توانم به خاطر بسپارم " را مرتب تکرار می کنند، به شدت به قدرت حافظه ی خود لطمه وارد می کنند.چرا با گفتن این جمله به خودشان تلقین می کنند که حافظه یشان ضعیف شده است.

به کار انداختن حافظه:

کسانی که از ذهن و حافظه ی خود به طور مستمر استفاده می کنند کمتر از دیگران در معرض فرسایش و ضعف حافظه قرار میگیرند .حافظه اگر مورد استفاده قرار نگیرد ضعیف می شود.همان گونه که اگر اعضای بدن انسان، جنب و جوش و فعالیت نداشته باشد دچار سستی و تنبلی می شوند، حافظه اگر مورد استفاده قرار نگیرد ضعیف می شود.
استادانی که پژوهش و مطالعه را کنار نگذاشته اند نسبت به استادانی که دست از تحقیق برداشته اند، از حافظه بهتری برخودارند.

بررسی و مرور کارهای روزان:

هر شب موقع خواب ، یا هر موقعی از روز که فرصت پیدا می کنید کار های روزانه را به طور منظم وتا حد ممکن به صورت جزئی به خود یاد آوری کنید ویا بر روی کاغذ بنویسید. این تمرین مغز تان را وادار به فعالیت می کندو در نهایت باعث تقویت حافظه می شود. علاوه بر این یک بار هم کارهای مثبت و موثری انجام دادهاید. و یا اوقاتی را که بیهوده تلف کرده اید یاد آوری کنید و اگر بر نامه ای نامنظمی داشته اید در روز های آینده آن بر نامه را تکرار کنید. در واقع مرور کارهای روزانه علاوه بر تقویت حافظه روند پیشرفت زندگی شما را ترسیم می کند و نقاط ضعف و قوت شما را گوشزد می نماید.

تمرکز:

تمرکز یعنی دقت روی یک موضوع مشخص بی آنکه افکار دیگری ،ذهن را به خود مشغول کند . تمرکز یعنی یک بعدی فکر کردنو افکار بیهوده و اضافی را کنار گذاشتن؛ یعنی تمام حواسمان به کاری که انجام می دهیم باشد. همزمان با کنترل ذهن، حافظه ی خود را نیز تقویت خواهید کرد. تمرکز در هنگام یادگیری و به خاطر سپاری، مدت زمان و دفعات لازم برای تکرار موضوع مورد یادگیری را کاهش می دهد.

فاصله بین یادگیری:

یکی از علت ها ی مهم خستگی مغز ،طولانی بودن مدت مطالعه است. بین یاد گیری فاصله بیندازید. پس از یاد گیری یک مطلب چند دقیقه صبر کنید تا مطلب جا بیفتد ، بعد مطالعه را ادامه دهید. در کل روش نیم ساعت مطالعه بعد پنج دقیقه استراحت را فراموش نکنید.

فهمیدن:

مطالب را خوب بخوانید و تجزیه و تحلیل کنید آنگاه به خاطر بسپارید . از حفظ کردن بدون درک و معنی خود داری کنید. مانند معده که یک لقمه غذا برای معده زحمت ندارد اما اگر چند لغمه با هم در دهان بگذاریم نمی توانیم خوب بجویم ،خوب ببلعیم و خوب هضم کنیم. کار مغز نیز شبیه کار معده است مطالب را خوب بخوانید و تجزیه و تحلیل کنید آنگاه به خاطر بسپارید از حفظ کردن بدون درک معنی خوداری کنید.

سیستم های لایه لایه برای یادگیری اشعار:

شعر های را که دوست دارید بخوانید و با استفاده از سیستم لایه لایه به خاطر بسپارید. با این روش حافظه ی خود را تقویت کنید. هر بیتی که یاد گرفتید بر گردید و ازاولین بیت تا جایی که یاد گرفتید مجدداً از حفظ بخوانید و به آن بیت بعد را اضافه کنید و همین طور وقتی بیت جدید را یاد گرفتید به بیت اول بر گردید و تا آخر همین طور ادامه دهید.

تفس عمیق:

یکی از روش های مهم برای تقویت حافظه تنفس عمیق است. با کمک تنفس عمیق می توان به اندازه ی کافی اکسیژن به سلول های مغز برسانید. مناسب ترین شیوه برای تنفس روش ۲-۴-۱ است .یعنی یک شماره دم چهار شماره حبس نفس و دو شماره بازدم، اگر نفس عمیق در کنار طبیعت یا هوای آزاد صورت بگیرد بسیار بهتر از تنفس در هوای بسته است. یکی از علل کم کاری و ضعف حافظه نرسیدن اکسیژن خون به مغز است بنابر ایندر هنگام مطالعه، فضای اتاق باید اکسیژن لازم را داشته باشد.

منبع: شفاف

آشنایی با نشان های نظامی ایران+عکس


نشان فتح که از جمله نشان‌های نظامی جمهوری اسلامی ایران است، به عنوان سپاسگزاری و قدردانی از عزیزانی که خدمات بزرگ و ارزنده در طول جنگ از خود نشان داده‌اند، اعطا می‌شود.
به گزارش مشرق به نقل از فارس، در طول تاریخ و از زمانی که سرزمین ایران دارای یک ارتش مستقل میهنی شده است، اهدای نشان‌های نظامی به پاس مجاهدت و جانفشانی در راه دفاع از میهن، سنتی پسندیده در تمام حکومت‌ها بوده است.

با این حال اهدای این مدال‌ها و نشان‌ها اغلب نه با یک آئین‌نامه دقیق، بلکه بر اساس سلائق و مشاهدات شخصی فرماندهان انجام می‌شده است.

اما به تدریج اهدای نشان نظامی نیز در ایران نظم‌پذیر و بر اساس یک قاعده کلی شد.

*نشان «اقدس» برای شاهان مظفر

اولین آئین‌نامه اهدای نشان‌های نظامی، در دوران قاجار و در زمان پادشاهی مظفرالدین شاه قاجار تدوین شده است.

این آئین‌نامه بر اساس آموزش‌ها و درجه‌بندی‌های زمان قاجار مجاهدت در راه دفاع از کشور و نظام پادشاهی بر اساس مراحم همایونی را معیار اعطای نشان قرار می‌دهد.

در آن زمان چندین مدال گوناگون به عنوان نشان‌های نظامی تصویب شده بود که از آن جمله می‌توان به نشان شیر و خورشید و نشان سردوشی نظامی منقش به الماس اشاره کرد.

از جمله نشان‌های دیگر نظامی در دوران قاجار نشان «اقدس» بود که در سه دسته «اقدس»، «قدس» و «مقدس» اهدا می‌شد.


نشان نظامی اقدس

3 نشان‌ فوق متعلق به شاه‌زادگان و یا شخص شاه بود که در صورت خدمت فوق‌العاده به کشور از سوی نظامیان به‌ آنان اهدا می‌شد.

*شیر و خورشید هایی که بر سینه نظامیان می‌نشست

نشان شیر و خورشید نیز به مناصب نظامی مختلف با اندازه‌های گوناگون از سوی پادشاه و بر اساس آئین‌نامه تصویب شده توسط صدراعظم اهدا می‌شد.

سردوشی الماس‌نشان و شمشیر مرصع و طلا نیز از جمله جوایزی بود که به صورت انتخابی و بر اساس شرط استحقاق به نظامیان اعطا می‌شد.

* نظامیان برای «پهلوی» هم سینه راست می‌کنند

در دوران پهلوی اول و پهلوی دوم برخی از نشان‌های سلطنتی منصوب و برخی دیگر نیز تثبیت شد. در سال 1311 نشان «پهلوی» به عنوان بالاترین نشان سلطنتی ایران توسط رضاشاه در 2 درجه ایجاد شد که برخی از نظامیان در صورت استحقاق می‌توانستند آن را دریافت کنند، اما عالی‌ترین نشان جنگی قشون متحدالشکل، نشان «ذوالفقار» بود.


نشان نظامی پهلوی

این نشان از سال 1301 به اشخاصی که در میدان جنگ از خود رشادت بروز می‌دادند، اعطا می‌شد و کمی بعد نیز نشان «سپه» جایگزین ذوالفقار شد.

از جمله نشان‌های دیگر دوران پهلوی می‌توان به نشان «تاج» و «آریامهر» اشاره کرد.

*شکست حصر آبادان، اولین نشان

با پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز جنگ تحمیلی، ضمن منسوخ شدن بسیاری از نشان‌های دوران ستمشاهی، عناوین جدیدی در قالب نشان برای قدردانی از تلاش‌ها و مجاهدت‌های رزمندگان اسلام طرح‌ریزی شد.

با پایان جنگ تحمیلی 8 ساله عراق علیه ایران و در 5 مهرماه سال 1368 همزمان با سالروز شکست حصر آبادان، اولین مراسم اعطای نشان نظامی به رزمندگان و فرماندهان سپاه پاسداران، ارتش جمهوری اسلامی و نیروی مقاومت بسیج اعطا شد.

*نشانی برای کسی که امام(ره) آن را رهبر ما می‌دانست

در این مراسم، محسن رضایی و امیر صیاد شیرازی فرماندهان قرارگاه مرکزی کربلا در عملیات بزرگ بیت‌المقدس و همچنین شهید بسیجی حسین فهمیده که امام خمینی(ره) از وی به عنوان رهبر یاد کردند، نشان «فتح یک» را از دست فرمانده معظم کل قوا، دریافت کردند.

نشان فتح که از جمله نشان‌های نظامی جمهوری اسلامی ایران است، به عنوان سپاسگزاری و قدردانی از عزیزانی که خدمات بزرگ و ارزنده در طول جنگ از خود نشان داده‌اند، اعطا می‌شود.


اعطای نشان فتح به چند تن از خلبانان نیروی هوایی ارتش حاضر در دفاع مقدس. شهید خلبان علیرضا یاسینی نفر اول از سمت چپ

*سنتی مطلوب برای قدردانی از رزمندگان

رهبر معظم انقلاب در این مراسم با اشاره به ضرورت اعطای این نشان، تصریح کردند: این سنت مطلوب، قدردانی مشخص و معین از کسانی است که فداکاری‌ها و نشان‌های آنان در جبهه‌های جنگ موجب پیروزی‌هایی گشته است و برای همیشه نام آنها را در تاریخ ثبت خواهد کرد.

ایشان در امه تصریح کردند: آنچه که از همه مهم‌تر است تلاش‌ها و جهادهای صادقانه و خالصانه‌ای است که در نزد خداوند متعال همیشه محفوظ مانده و از بین نخواهد رفت و خداوند به آنان پاداش نیکو خواهد داد.

*نشان فتح سمبلی از فتح خرمشهر

طرح نشان فتح از 3 برگ درخت نخل و گنبد مسجد جامع خرمشهر و نیز پرچم جمهوری اسلامی ایران تشکیل شده است.

نشان فتح در 3 درجه است که به عنوان سمبل عملیات پیروزمندانه رزمندگان اسلام در فتح خرمشهر انتخاب شده است تا به فرماندهان این عملیات و سایر عملیات‌های موثر اهدا شود.


3 نشان فتح که به دست فرمانده معظم کل قوا به واسطه حضور موثر سردار حاج قاسم سلیمانی به عنوان فرمانده لشکر 41 ثارالله در سالهای دفاع مقدس به وی اعطا شده است

* نشانی برای عملیات‌های فتح‌المبین، بیت‌المقدس و کربلای 5

در این مراسم علاوه بر این 3 تن، 21 تن از فرماندهان سپاه و ارتش و یک تن از جهادگران نشان درجه 2 فتح و به 29 تن دیگر از فرماندهان سپاه و ارتش که در عملیات پیروزمندانه بیت‌المقدس حضور داشته‌اند، نشان درجه 3 فتح توسط فرمانده کل قوا اعطا شد.

همچنین در آستانه آغاز دوازدهمین سال پیروزی انقلاب اسلامی در تاریخ 15 بهمن سال 1368، 210 تن از فرماندهان و نیروهای برجسته و فداکار ارتش و سپاه افتخار دریافت نشان فتح از دست حضرت آیت الله خامنه‌ای فرمانده کل قوا نائل شدند.

* اسامی برخی ارتشیان که نشان «فتح 2» دریافت کردند:

شهید عباس بابایی، شهید علی صفوی، شهید مسعود منفرد نیاکی، حسین حسنی سعدی، علی اصغر جمالی، موسوی قوی دل، سیروس لطفی، غلامحسین مفید، عظیم ازگی.

*‌اسامی برخی ارتشیان که نشان «فتح 3» دریافت کردند:

حبیب بقایی، کریم عبادت، جعفر لهراسبی، هوشنگ بهرامی، علی رزمی، بهروز سلیمانجاه، فرض الله شاهین راد، سعید پور داراب، محمد صابری پور، بیژن عاصم، مصطفی شهری، یعقوب علیاری، سعدی نام، جمشیدی، جوادی، مجید صارمی، محمد محمدی

* اسامی برخی پاسداران که نشان «فتح 2» دریافت کردند:

علی شمخانی، سید یحیی (رحیم) صفوی، غلامعلی رشید، شهید غلامحسین افشردی (باقری)، احمد غلامپور، شهید حمید معینیان، شهید مهدی باکری، شهید عبدالرضا موسوی، شهید مهدی زین‌الدین، شهید حسین خرازی، خادم الشریف، شهید حاج ابراهیم همت، یدالله شمایلی

* اسامی برخی پاسداران که نشان «فتح 3»دریافت کردند:

مرتضی قربانی، شهید احمد کاظمی، عبدالمحمد رئوفی، جعفر اسدی، محمدعلی (عزیز) جعفری، عبدالله نورانی، شهید علی هاشمی، قاسم سلیمانی، امین شریعتی، علی فضلی، فتح الله جعفری

*«فتح» برای هاشمی؛ «نصر» برای روحانی

در این مراسم 10 تن از فرماندهان رده بالای ارتش و سپاه نشان «فتح یک» را از دست فرمانده کل قوا دریافت کردند و سپس نشان‌های درجه 2 و 3 فتح را به 200 تن از فرماندهان و نیروهای پرتلاش این 2 سازمان و نیز تعدادی از بستگان شهدای این 2 عملیات اعطا فرمودند.

در این بین برای عملیات‌های فتح‌المبین و بیت‌المقدس، تنها به فرماندهان قرارگاه‌‌ها و تیپ‌ها این نشان اهدا شد اما درخصوص عملیات کربلای 5، علاوه بر فرماندهان قرارگاهها و تیپ‌ها، فرماندهان گردان‌ها نیز به دریافت‌ نشان فوق نائل آمدند.

اکبر هاشمی رفسنجانی به عنوان فرمانده قرارگاه مرکزی خاتم‌الانبیاء(ص) نیز در سال 1369 از دست فرمانده معظم کل قوا، نشان فتح یک را دریافت کرده است.

البته حسن روحانی رییس فعلی جمهور اسلامی ایران نیز به نشان فتح نائل آمد. البته او علاوه بر نشان فتح2، نشان نصر را نیز از فرمانده کل قوا دریافت کرده است.


اعطای نشان نصر به حسن روحانی از سوی فرمانده معظم کل قوا

*«نصر»، «شفا» و «هنر» هم به نظامیان تعلق می‌گیرد

اما نشان فتح تنها نشانی نیست که به نظامیان اعطا می‌شود بلکه به سایر نیروهای موثر نیز نشان‌هایی اعطا می‌شود از جمله این موارد می‌توان به نشان «نصر» اشاره کرد که برای امور پشتیبانی اعطا می‌شود.

سرلشکر بسیجی‌ سید حسن‌ فیروزآبادی‌، امیر سلیمی‌ مسؤول‌ دفتر مشاورت‌ امام‌ (ره‌) در امور دفاعی‌ و مسؤول‌ ستاد جنگهای‌ نامنظم‌ و وزیر دفاع‌، سردار افشار رئیس‌ ستاد مرکزی‌ سپاه‌ در دوران‌ دفاع‌ مقدس‌، محسن‌ رفیق‌‌دوست‌ مسؤول‌ تدارکات‌ سپاه‌ و وزیر سپاه‌ در دوران‌ دفاع‌ مقدس‌، سردار جلالی‌ وزیر دفاع‌ و مهندس‌ فروزش‌ مسؤول‌ ستاد پشتیبانی‌ جنگ‌ جهاد سازندگی از جمله کسانی هستند که نشان «نصر» را دریافت کرده اند.

همچنین نشان «شفا» برای امدادگرانی که به منظور حفظ جان نیروهای رزمنده خود را به خطر انداخته‌اند تعلق می‌گیرد و نشان هنر نیز به فعالان نیروهای مسلح در امور فرهنگی و هنری.


اعطای نشان درجه یک هنر به سورنا ستاری فرزند شهید منصور ستاری فرمانده اسبق نیروی هوایی ارتش بابت طراحی هواپیمای آذرخش

* «فتح یک» بر سینه پاکپور هم می‌نشیند

اخیرا سردار محمد پاکپور فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به دریافت نشان فتح یک از دست فرمانده معظم کل قوا نائل شده‌است.

عمده مسئولیت‌های سردار سرتیپ پاکپور در طول سالیان خدمت در سپاه پاسداران، 5 سال فرماندهی عملیات سپاه، فرماندهی لشکر 8 نجف، فرماندهی لشکر 31 عاشورا، فرماندهی قرارگاه شمال و فرماندهی قرارگاه نصرت سپاه بوده است.

اما به نظر می‌رسد این نشان به منظور تقدیر از عملکرد نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در مقابله با اشرار و گروه‌های تروریستی مانند پژاک در عملیات‌های شمال غرب کشور و همچنین با مقابله به فعالیت‌های گروهک‌های تروریستی در جنوب شرق به وی اعطا شده است.


سردار محمد پاکپور فرمانده نیروی زمینی سپاه در کنار سردار محمدتقی اصانلو فرمانده قرارگاه حمزه سید الشهدا(ع) در بازدید از مناطق شمالغرب

در طول 3 سال گذشته، یگان های نیروی زمینی سپاه با اجرای عملیات‌های موثر در این مناطق نه تنها مانع ورودتروریست‌ها شده‌‌اند،ضربات مهلکی نیز به مراکز پشتیبانی آنها وارد آورده و البته شهدای گرانقدری نیز در این راه تقدیم انقلاب شده است.

بازشناسی فرزندان و نسل حضرت عباس(ع)

بازشناسی فرزندان و نسل حضرت عباس(ع)


حضرت ابوالفضل العباس‏(ع) با «لُبابَه» دختر «عبیداللّه بن عباس» ازدواج کردند. برخى ایشان را صاحب دو فرزند به نام‏هاى «عبیداللّه» و «فضل» دانسته‏اند و برخى دیگر او را صاحب عبیداللّه، حسن و قاسم و برخى نیز عبیداللّه و محمد را فرزندان او بر شمرده‏اند.

خبرگزاری فارس: بازشناسی فرزندان و نسل حضرت عباس(ع)
  •  

اشاره

بى تردید در بین شیعیان موضوع حادثه ی عاشورا بیشترین عناوین تحقیقى و پژوهشى را درقالب‏هاى مختلف و سطوح گوناگون به خود اختصاص داده است. مسئله ی عاشورا در اذهان عمومى شیعه بیشترین جایگاه را دارد اما این بدان معنا نیست که دیگر نقطه ی مبهمى در این راستا نزد اندیشه ی عمومى جامعه ی شیعه وجود ندارد، بلکه زوایاى بسیارى از این واقعه و شخصیت‏هاى آن همچنان در هاله ی ابهام است. از جمله ی این موارد دانستن سن، نام همسر و فرزندان شخصیت‏هاى برجسته‏اى چون حضرت عباس‏(ع) است. این نوشتار با مجال اندکى که دارد بر آن است تا با این نگاه، به زندگانی حضرت عباس(ع) بپردازد.

همسر و فرزندان حضرت عباس‏(ع)

حضرت ابوالفضل العباس‏(ع)، با «لُبابَه» دختر «عبیداللّه بن عباس» پسر عموى پیامبر اکرم(ص)‏ ازدواج نمود.1 لبابه، از بانوان بزرگ زمان خویش بود و در فضایى آکنده از نور قرآن و مالامال از عطر روح‏نواز محبت به خاندان وحى، دیده به جهان گشوده و در سایه‏سار قرآن و عترت تربیت یافته بود.

مادر لبابه، «ام حکیم جویرى» دختر «خالد بن قرظ کنانى» است. تاریخِ ازدواج حضرت چندان 2 مشخص نیست اما از سن فرزندان ایشان مى‏توان حدس زد که بین سال‏هاى 40 تا 45 هجرى صورت گرفته و احتمالاً سن او هنگام ازدواج بیست سال بوده است. ثمره ی این پیوند فرزندانى به نام‏هاى «عبیداللّه»، «فضل»، «حسن»، «قاسم» و یک دختر بود اما بین تاریخ‏نگاران در تعداد آن ها اختلاف نظر وجود دارد.3

برخى حضرت عباس‏(ع) را صاحب دو فرزند به نام‏هاى «عبیداللّه» و «فضل» دانسته‏اند و برخى دیگر او را صاحب عبیداللّه،4 حسن و قاسم و برخى نیز عبیداللّه و محمد را فرزندان او بر شمرده‏اند.5 پس از شهادت حضرت عباس‏(ع) و فرزندان او در کربلا، لبابه به عقد زید بن الحسن‏(ع) فرزند امام مجتبى‏(ع) در آمد6 و از او صاحب دخترى به نام «نفیسه» گردید.7

برخى دیگر نوشته‏اند او از زید، فرزند پسرى به دنیا آورد و نام او را «حسن» گذاشت؛ بنابراین حسن پسر حضرت عباس‏(ع) نبوده بلکه نوه ی حضرت است که از روى اشتباه در ردیف فرزندان او ذکر شده است.8

شهادت فرزندان

برخى منابع، از شهادت فرزندان حضرت در کربلا سخن به میان آورده‏اند اما در نام آن ها گوناگونى وجود دارد. نوشته‏اند هنگامى که حضرت عباس‏(ع) از روى اسب خود بر زمین افتاد و در درگیرى با دشمنان به شهادت رسید، امام حسین(ع) خود را به او رسانید و وقتى که حالت او را مشاهده نمود، فریاد برآورد: «وَا غَوْثَاه، بِکَ یَااللّه، وَ اقِلَّةَ نَاصِرَاه؛ فریاد [از بى کسى] به تو پناه مى‏برم اى خدا! واى از کمى یاران!» در این لحظه، محمد و قاسم صداى امام را شنیدند، نزد ایشان رفته و در پاسخ امام فریاد زدند: «لَبَّیْکَ یَا مَولانَا، نَحنُ بَینَ یَدَیکَ؛ در خدمت توایم اى سرور ما». امام حسین‏(ع) رو به آنان کرد و فرمود:

«بِشَهَادَه اَبِیکُمَا الکِفَایَه؛ شهادت پدرتان بس است» اما آنان امتناع ورزیده و گفتند: «نه به خدا اى عمو!» سپس از امام اجازه گرفته و به میدان نبرد شتافتند و پس از پیکار با دشمن ابتدا محمد و پس از او قاسم به شهادت رسید.9 علامه «سید محسن امین»، تراجم نویس مشهور، عبداللّه بن عباس‏(ع) را نیز در شمار شهیدان کربلا ذکر مى‏نماید.10

اما بنا به گزارش برخى دیگر از تاریخ‏نگاران، تنها محمد در کربلا به شهادت رسیده است. در این زمینه نوشته‏اند در کربلا سه تن از فرزندان حضرت عباس‏(ع) با او حضور داشتند11 که در بین آن ها، حضرت عباس‏(ع)، محمد را از همه بیشتر دوست مى‏داشت و او را از خود جدا نمى‏کرد.

او نوجوانى پارسا و خداترس بود و در میان ابروانش اثر سجده دیده مى‏شد. وقتى حضرت عباس‏(ع) برادر بزرگوار خویش امام حسین‏(ع) را بى‏یاور دید، فرزند خود محمد را صدا زد و با دست خود لباس جنگ بر تن او پوشاند و شمشیر به کمر او بست. سپس دست او را گرفته و نزد امام خویش رفت و خود از امام اجازه ی پیکار او را گرفت. محمد دست امام را بوسید و پس از خداحافظى با زنان خیمه، به میدان رفته، مبارز طلبید و پس از ساعتى نبرد به شهادت رسید.12

اعقاب حضرت عباس‏(ع)

آن چه همگى تاریخ‏نگاران بدان تصریح کرده و اتفاق نظر دارند، این است که نسل حضرت عباس‏(ع) از طریق فرزند او عبیدالله گسترش یافته است. او هنگام حرکت امام حسین‏(ع) از مدینه به سوى کربلا کودک بود ولى بعدها مردى دانشمند و فرزانه در دین و از فرهیختگان دوره ی خود گردید.13 او با سه زن از زنان پاک دامن و فهیم مدینه به نام‏هاى «رقیه» دختر امام مجتبى‏(ع)، دختر معبد «عبداللّه بن عباس» و دختر «مسوّر بن مخزمه ی زبیرى» ازدواج نمود 14 و صاحب دو فرزند به نام «عبداللّه» و «حسن» شد.15

نسل او نیز از طریق حسن گسترش یافت،16 از این رو باید حسن بن عبیداللّه بن عباس‏(ع) را سرشاخه ی اصلى نوادگان حضرت عباس‏(ع) برشمرد. از این رو به معرفى و بررسى زندگانى نوادگان حضرت عباس‏(ع) از نسل حسن بن عبیداللّه بن عباس‏(ع) مى‏پردازیم.

فرزندان حسن بن عبیداللّه بن عباس‏(ع)

حسن بن عبیداللّه 67 سال عمر نمود17 و صاحب پنج فرزند به نام‏هاى عباس، عبیداللّه، فضل، حمزه و ابراهیم گردید.18 شاید این تیره از نسل حضرت عباس‏(ع)، بلندآوازه‏ترین طایفه از تبار آن حضرت باشد که به شرح کوتاهى از سرگذشت آنان پرداخته مى‏شود.

1. عباس بن الحسن

فردى شجاع و صریح بود به گونه‏اى که نوشته‏اند کسى از بنى‏ هاشم در جرأت و صراحت لهجه مانند او وجود نداشت. وى در ایام خلافت هارون الرشید به بغداد آمد. هارون الرشید به دلیل فضل، ادب، شجاعت و بى‏پردگى او همواره او را به کنیه مى‏خواند.19

او به اندازه‏اى شیوا شعر مى‏سرود که او را برترین شاعر از فرزندان امام على‏(ع) مى‏دانستند. او ده فرزند داشت20 که از جمله ی آنان عبداللّه بن العباس است. مأمون پس از درگذشت او گفت: «بعد از تو اى فرزند عباس، همه ی مردم مساوى شدند (تو با دیگران تفاوت داشتى)».

مأمون جنازه ی او را پیاده تشییع کرد و شیخ بن شیخ خواندش. محمد بن حمزه از دیگر نوادگان اوست که به جوان مردى و بخشش، مشهور بود و به نزدیکان خود بسیار رسیدگى می نمود. نیکى او شامل حال همه مى‏شد و بخششى گسترده داشت. او در طبریه ی اردن اموال و اراضی بسیار زیادى داشت. «طغج بن جفّ» فرغانى بر او حسادت کرد و سپاهى براى چپاول اموال او فرستاد. وى در نتیجه ی این درگیرى در باغ خود در سال 287 هجرى به قتل رسید و شاعران در سوگ او قصیده‏ها گفتند. از این رو به فرزندان و نوادگان او بنو الشهید گفته مى‏شود.21

2. عبیداللّه بن الحسن

درباره‏اش گفته‏اند مردى به سان او پرهیبت و شکوه دیده نشده بود. وى امارت حرمین شریفین مکه و مدینه را بر عهده داشت و امر قضاوت در این دو شهر نیز بر عهده ی او بود. مأمون او را در سال 204 هجرى به سرپرستى امور حجاج بیت‏الله الحرام منصوب کرد و در دوران مأمون نیز از دنیا رفت.22 به بازماندگان و نوادگان او که در سرزمین دمیاط بودند، بنى‏هارون و به دسته‏اى از آنان که در فساى امروزى بودند بنى‏هدهد مى‏گفتند.

گروهى از احفاد و دودمان او نیز در یمن سکنى گزیدند. عبیدالله بن الحسن داراى 11 فرزند شد. از جمله-ی آنان «قاسم بن عبیدالله» بود که پست جد خویش، امارت و قضاوت در حرمین شریفین را عهده‏دار گردید. او از نزدیکان امام حسن عسکرى‏(ع) هم بود.23

3. ابراهیم بن الحسن

معروف به «جردقه» و در شمار پارسایان و ادیبان زمان خود بود. وى صاحب نوزده فرزند گردید و در سال 264 هجرى درگذشت.24 از فرزندان او «على بن ابراهیم جردقه» فردى سخاوتمند و والا مقام بوده است. نوه ی او عبداللّه بن على به بغداد آمد و از آن جا به مصر رفت و در آن جا به بیان حدیث پرداخت و کتابى به نام جعفریه نگاشت که حاوى مطالب عالى در فقه شیعه بود. او در رجب سال 312 هجرى وفات یافت.25

4. فضل بن الحسن

او مردى دانشمند، سخنور، شجاع و مورد بزرگداشت خلفاى وقت خود و معروف به ابن الهاشمیه بود. از او سه فرزند به نام‏هاى، جعفر، عباس الاکبر و محمد به جاى ماند که آنان نیز داراى جایگاهى ویژه نزد مردم و فرزندانى بزرگوار چون خود بودند. از جمله ی آنان «فضل بن محمد» است که مردى سخن‏دان و شاعر بود که بازماندگان او در قم و طبرستان پراکنده هستند. او اشعار زیادى در مدح دلاورى جد خود حضرت عباس‏(ع) در کربلا سروده است.26

5. حمزه بن الحسن

او بسیار شبیه به امام على‏(ع) بود و در روزگار مأمون عباسى مى‏زیست. از آن جا که عباسیان خود را از نوادگان حضرت عباس‏(ع) مى‏دانستند،27 این موضوع را در بسیارى مواقع، دستاویزى براى توجیه اعمال قرار مى‏دادند. مأمون بدین منظور نامه‏اى با دست خط خود براى حمزه نوشت و در ضمن آن بیان داشت: «به حمزه بن الحسن هزار درهم به جهت شباهت وافرش به امیر المؤمنین على‏(ع) بخشیده شود» او با زینب از نوادگان عبداللّه جعفر ازدواج نمود. مردم او را زینبى مى‏خواندند زیرا او با زینب‏(ع) دختر امیر المؤمنین‏(ع) نسبت داشت.

از نوادگان حمزه بن الحسن مى‏توان شاعرى بلند آوازه به نام «محمد بن على» را نام برد که در بصره مى‏زیست و احادیثى را هم از امام هشتم‏(ع) و برخى دیگر از امامان روایت کرده است. او در سال 286 هجرى درگذشته است. از جمله بستگان حمزه بن الحسن، مى‏توان به برادر زاده‏اش که همنام اوست، اشاره کرد. هم اکنون مقبره ی او در شهر حله داراى گنبد و بارگاه باشکوهى است.

نوشته‏اند مادر امام زمان(عج) مدتى در خانه-ی او مهمان بوده است. او را نیز از راویان احادیث آل‏ محمد(ص) و فردى درست کار و محترم و مورد اطمینان ذکر کرده‏اند.28از فرزندان او قاسم بن حمزه است که از دانشمندان و فقیهان زمان خود بوده است. او مردى زیباروى و ثروتمندى بخشنده در یمن بوده که ثروت او به صد هزار دینار مى‏رسیده است.29

دیگر نوادگان حضرت عباس‏(ع)

حمزه بن قاسم

او از جمله نوادگان حضرت عباس‏(ع) است که از مشایخ بزرگ و علماى به‏نام شیعه در دوره ی خود به شمار می آمده است. حضرت عباس‏(ع) نیاى پنجم اوست و نسب کامل او عبارت است از: ابویعلى حمزه بن قاسم بن على بن حمزه بن الحسن بن عبیداللّه بن عباس‏(ع).

درباره ی او نگاشته‏اند ابویعلى از دانشمندان شیعه و به‏نام و برخاسته از خاندان وحى و درختى تناور در بوستان دانشمندان شیعى است. وى از راویان احادیث اهل بیت عصمت و طهارت(ع) بوده و دانشمندان بسیارى شاگردى او را به جاى آورده‏اند و وى را فردى مورد اعتماد و بلندمرتبه در نقل روایات معصومین‏(ع) ذکر کرده‏اند.30

از او کتاب‏هاى زیادى بر جاى مانده است که عبارت است از: «التوحید»، «الزیارات»، «المناسک»، «ردّ محمد بن جعفر اسدى» و... . او در دست نوشته‏هاى خود احادیث بسیارى را از امام صادق(ع) نقل نموده است.31 او در قرن چهارم هجرى مى‏زیسته و مرقد شریف او در جنوب شهر حله، بین رود دجله و فرات و در دهکده‏اى به نام قریه ی حمزه قرار دارد. تا سال ها در مورد محل دفن او اختلاف بوده و مردم مى‏پنداشتند مرقد او متعلق به «حمزه بن موسى کاظم‏(ع)» است و با این پندار او را زیارت مى‏کرده‏اند اما داستان جالبى سبب برطرف شدن این پندار مى‏شود.32

مى‏گویند عالمى ربانى و فقیه به نام «سید مهدى قزوینى» جهت تبلیغ معارف دینى به حله رفت. او گه گاه از کنار مرقد ابویعلى حمزه بن قاسم مى‏گذشت اما به زیارت مرقد او نمى‏رفت. این موضوع موجب کم‏رغبتى مردم آن منطقه نسبت به زیارت آن مرقد شریف گردید. روزى از او خواستند به زیارت مرقد برود. او در پاسخ گفت به زیارت کسى که نمى‏شناسد نمى‏رود.

روز بعد او به دهکده ی مذکور رفت و در اواخر شب براى خواندن نماز شب برخاست. نزدیکى‏هاى طلوع آفتاب، سیدى از اهل همان روستا که مورد اعتماد آن عالم ربانى بود، نزد وى رفت و از او دلیل زیارت نکردن او را پرسید ولى همان پاسخ پیشین را شنید.

آن سید علوى گفت: «چه بسیار امور مشهورى هستند که اصلى ندارند. این مرقد متعلق به حمزه بن موسى کاظم‏(ع) نیست که به اشتباه این گونه مى‏پندارند بلکه این مرقد متعلق به ابویعلى حمزه بن قاسم از نوادگان حضرت عباس‏(ع) است که از علما اجازه ی حدیث داشته و دانشمندان رجال او را بر وثاقت و پارسایى ستوده‏اند». سید مهدى قزوینى گمان کرد که او این سخن را از علما شنیده چون گمان نمی رفت که از کتاب‏هاى رجالى و روایى چیزى بداند. از این رو به آن سید علوى چندان توجهى نکرد.

سید علوى خارج شد و سید مهدى قزوینى در سجاده ی خود به تعقیبات نماز مشغول گردید تا آفتاب دمید. سپس به کتاب‏هاى رجالى که در دست رس داشت مراجعه کرد و دید گفته ی آن سید علوى درست است. فردا در بین جمعیت همان سید علوى را یافت. نزد او رفت و پرسید مطلبى را که شب، پیش از سحر به او گفته از کجا به دست آورده است. سید علوى انکار کرد که سحر پیش او بوده و سوگند خورد که شب گذشته اصلاً در روستا نبوده و بیرون از روستا به سر مى‏برده است و حتى ادعا کرد اصلاً سید مهدى قزوینى را نمى‏شناسد.

سید مهدى بى‏درنگ سوار مرکب خود شد و عازم زیارت مرقد ابویعلى گردید و به مردم گفت: «اکنون بر من واجب شد که به زیارت او بشتابم زیرا شک ندارم آن سید علوى که دیشب دیدم امام زمان(عج) بوده است». از آن پس مرقد او رونق بیشترى گرفت و مردم توجه بیشترى به زیارت او نشان دادند. سید مهدى قزوینى بعدها در کتاب «فُلک النجاه» خود تصریح نمود که مرقد مذکور متعلق به ابویعلى حمزه بن قاسم از نوادگان حضرت عباس‏(ع) است.33

پی نوشت‌ها:

1 . نسب قریش، ابو عبدالله المصعب بن عبدالله بن المصعب الزبیرى، دار المعارف للطباعه و النشر، 1953 م، ج 1، ص ‌79؛ المحبّر، ابو جعفر محمد بن حبیب البغدادى، بیروت، منشورات دار الآفاق الجدیده، بى‏تا، ج 441.

2. عبدالرزاق المقرم، العباس‏(ع)، نجف، مطبعه الحیدریه، بى تا، ص 195.

3. همان.

4. السید عبد المجید الحائرى، ذخیره الدارین، نجف، مطبعه المرتضویه، 1345 ه .ق، ج 1، ص 145؛ وسیلة الدارین، ص 278.

5 . بطل العلقمى، ج 3، ص 429.

6 . سید محسن امین العاملى، اعیان الشیعه، بیروت، دار التعارف للمطبوعات، 1406 ه.ق، ج 1، ص 610.

7 . نسب قریش، ج 1، ص 32؛ العباس‏(ع)، ص 198.

8 . محمد تقى سپهر، ناسخ التواریخ، تهران، کتاب‏فروشى اسلامیه، 1368 ه.ش، ج 1، ص 279.

9 . بطل العلقمى، ج 3، ص 433.

10 . اعیان الشیعه، ج 1، ص 610 .

11 . محمد باقر المجلسى، بحار الأنوار، بیروت، مؤسسه الرساله، 1403 ه.ق، ج 45، ص 62؛ ابو جعفر محمد بن على ابن شهر آشوب السروى المازندرانى، مناقب آل ابى طالب، قم، مطبعه العلمیه، بى تا، ج 4، ص 12.

12 . صدرالدین واعظ القزوینى، ریاض القدس المسمى به حدائق الانس، تهران، کتاب فروشى اسلامیه، بى‏تا، ج 2، ص 63؛ رضى ابن نبى، تظلم الزهراءعلیهاالسلام، قم، منشورات الشریف الرضى، 1360 ه.ش، ص 240.

13 . ابو الحسن على بن الحسین المسعودى، التنبیه و الأشراف، لیدن، مطبعه بریل، 1893 م، ص 299؛ ابو محمد على بن احمد بن سعید بن الحزم الأندلسى، المجهره أنساب العرب، مصر، دار المعارف، چاپ سوم، 1391 ه.ق، ج 1، ص 67؛ البیهقى، ابوالحسن على بن ابى القاسم بن زید، لباب الأنساب، قم، مکتبة السید المرعشى النجفى، چاپ اول، 1410 ه.ق، ج 1، ص 357.

14 . ابن العلوى العمرى، نجم الدین ابوالحسن على بن محمد، المجدى فى أنساب الطالبیین، قم، مطبعه سید الشهداء، مکتبه آیه اللّه العظمى النجفى، چاپ اول، 1409 ه.ق، ص 231؛ لباب الأنساب، ج 1، ص 358.

15 . محمد تقى بحر العلوم، مقتل الحسین‏(ع)، بیروت، دار الزهراء، چاپ دوم، 1405 ه’.ق، ص 315؛ العباس‏(ع)، ص 197؛ ابو نصر سهل بن عبدالله بن داود البخارى، سرّ السلسله العلویه، نجف، مطبعه الحیدریه، 1381 ه’.ق، ص 89 .

16 . المجدى، ص 231؛ لباب الأنساب، ج 1، ص 358.

17 . المجدى، ص 233.

18 . سرّ السلسله، ص 90 ؛ لباب الأنساب، ج 1، ص 357؛ جمال الدین احمد بن على بن عنبه الحسنى، الفصول الفخریه، تهران، انتشارات علمى و فرهنگى، 1363 ه.ش، ص 201؛ سراج الأنساب، احمد بن محمد بن عبد الرحمن کیاء، قم، کتاب خانه آیت اللّه مرعشى نجفى، چاپ اول، 1409 ه.ق، ص 175.

19 . ابو بکر احمد بن على الخطیب البغدادى، تاریخ بغداد، مصر، مکتبه الخابخى، 1348 ه.ق، ج 12، صص 126 - 127؛ اعیان الشیعه، ج 7، ص 413.

20 . تاریخ بغداد، ج 12، ص 126؛ اعیان الشیعه، ج 7، ص 413.

21 . هشام ابن محمد ابن السلب الکلبى، جمهره النسب، بیروت، مکتبه النهضه العربیه، چاپ اول، 1407 ه.ق، ج 1، ص 67؛ المجدى، ص 235؛ العباس‏(ع)، ص 198؛ الفصول الفخریه، ص 202.

22 . العباس‏(ع)، ص 200؛ الفصول الفخریه، ص 203.

23 . ابو الفتوح بن سلیمان الیمانى، النفحه العنبریه فى أنساب خیر البریه، قم، مکتبه السید المرعشى النجفى، چاپ اول، 1419 ه.ق، ص 134؛ عبد اللّه بن محمد بن عبداللّه الرفاعى المخزومى، صحاح الأخبار فى نسب الساده الفاطمیه الأخیار، بمبئى، مطبعه نخبه الأخبار، بى تا، ص 10.

24. الفخر الرازى، الشجره المبارکه، قم، مکتبه السید المرعشى النجفى، چاپ دوم، 1419 ه.ق، ص 199؛ محمد بن على بن طباطبا، الأصیلى فى أنساب الطالبیین، قم، مکتبه السید المرعشى النجفى، چاپ اول، 1418 ه.ق، ص 328.

25 . العباس‏(ع)، ص 197.

26 . همان؛ سر السلسله، ص 90.

27 . الأصیلى، ص 328؛ الفصول الفخریه، ص 202.

28 . العباس‏(ع)، ص 197.

29 . سرّ السلسله، ص90 - 91.

30. العباس‏(ع)، ص 201. ابو العباس احمد بن على النجاشى، رجال النجاشى، بیروت، دار الاضواء، چاپ اول، 1408 ه.ق، ص 334.

31 . همان؛ قاموس الرجال، الشیخ محمد تقى التسترى، قم، مؤسسه النشر الاسلامى، چاپ دوم، 1415 ه.ق، ج 4، ص 46.

32 . قاموس الرجال، ج 4، ص 46؛ رجال النجاشى، ص 334.

ابوالفضل هادی منش

منبع:ماهنامه پیام زن، شماره 244

مداحان معروف چه شغلی دارند؟


معمولا شایعات زیادی پشت سر مداحان هست. اینکه درآمدشان از مداحی کردن آنقدرها هست که برای کسب درآمد نیازی به کاری غیر از مداحی ندارند؛ قضاوتی که نه می‌توان آن را تایید کرد و نه تکذیب.

«حاشیه» با ذکر این مقدمه، گزارشی از کسب و کار مداحان مشهور را منتشر کرده که در پی می‌آید:

منصور ارضی
منصور ارضی که سال‌هاست بسیاری از عزاداران با صدای او عجین شده‌اند علاوه بر اینکه مداح و روضه‌خوان صنف لباس‌فروش‌هاست، در کسب و کار هم اهل همین صنف است. او در بازار پارچه‌فروش‌ها حجره دارد و این‌طور که شنیده می‌شود، ابوالفضل بختیاری (دامادش) که او هم از مداحان کشور است، علاوه بر کارهای خودش، کمک‌دست پدرزن در این کار هم هست.

منصور ارضی بی‌تردید سیاسی‌ترین مداح کشور است و پامنبری‌هایش کمتر جلسه‌ای را به خاطر دارند که «حاجی» وسط روضه، گریزی هم به اتفاقات سیاسی کشور نزده باشد. اظهارات تند او علیه دولت خاتمی در طول هشت سال دولت اصلاحات، حمله به قالیباف و تشبیه او به عمر سعد، حملات تند او به اطرافیان محمود احمدی‌نژاد، طلب مرگ برای چهره‌های سیاسی (که عجالتا هاشمی رفسنجانی آخرینشان بوده) از جمله اظهارات جنجال‌برانگیز این مداح سرشناس کشور در طول سال‌های روضه‌خوانی‌اش بوده است.

سعید حدادیان
سیاسی‌ترین مداح کشور (طبعا پس از منصور ارضی) در یکی از سیاسی‌ترین دانشگاه‌های کشور مشغول به کار است. سعید حدادیان که به اظهارنظرهای بعضا تند و سیاسی در جلسات روضه‌خوانی‌اش شهره است، خارج از حسینه و هیئت، در نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه تهران کار می‌کند و البته در همین دانشگاه هم برخی دروس مرتبط با معارف را تدریس می‌کند. حدادیان معمولا به خاطر اظهارنظرهای خاص خود پای ثابت رسانه‌های سیاسی است و در دولت محمود احمدی‌نژاد و با شکایت رحیم‌مشایی و دولت دهم، پایش به دادگاه هم باز شد.

محمود کریمی
چهره شماره یک این روزهای هیئت‌های مذهبی، یکی از چهره‌های بازار سنگ هم هست. محمود کریمی که خودش می‌گوید «از خردسالی روی پای مرحوم کافی نشسته و روضه خوانده» در هیئت محمد طاهری و در کنار این مداح مشهور تهران معروف شد. اولین مداحی‌ها با سبک «دو نفره» را هم تقریبا همین دو مداح در یکی از مجالس محمد طاهری باب کردند؛ سبکی که حالا اکثر جلسات مذهبی را درنوردیده و بچه هیئتی‌ها و البته آنهایی که شاید فقط محرم‌ها پایشان به هیئت‌ها باز می‌شود با مدل‌های دیگرش کمتر حال می‌کنند، سبک و سیاق دو نفره‌ای که بعدها توسط دیگر مداحان نوظهور تقلید شد و نهایتا «حوسین حوسین» معروف (حسین حسین سابق!) را به وجود آورد، رویه‌ای که انتقاد برخی مراجع تقلید را هم به دنبال داشته است.

از اینها که بگذریم، کریمی گویا در بازار سنگ مشغولیت دارد و خودش هم گفته «در کار سفال هستم، تولید سفال و آجر». محمود کریمی پیش از اینکه در مداحی چهره شود، بنایی و نجاری و کارگری را هم تجربه کرده است. حالا اما «حاج محمود» در میان جوانان زیادی محبوب است و چهره‌های سرشناس سیاسی هم پامنبری‌هایش هستند. او نیز از بزرگانی است که کسب درآمد مداحان از مداحی را شایعه محض می‌داند.

عبدالرضا هلالی
از وقتی که رضا هلالی شیوه‌ای جدید در سینه‌زنی را باب کرد و حاج منصور ارضی از او تعریف کرد شاید ده سالی می‌گذرد. رضا هلالی از پرحاشیه‌ترین مداحان است و البته بخشی از حاشیه‌هایش را باید پای خصلت‌های «مردم و جماعتی» نوشت که از سرک کشیدن به زندگی خصوصی خلق‌الله لذت می‌برند که گویی این کار، کسب و کارشان است. فرقی هم نمی‌کند طرف بازیگر سینما و تلویزیون باشد یا خواننده و مداح. هلالی هم چند سال پیش، چوب همین جماعت را خورد و آنچه در حریم خصوصی‌اش گذشته بود، سر از یک گوشی موبایل و نهایتا شبکه بلوتوث درآورد. هلالی که رشته حقوق را در مقطع کاردانی دنبال می‌کرد مثل بسیاری از هم‌صنفانش در عرصه مداحی، درس را نیمه‌تمام گذاشت و بیشتر وقتش را به مداحی اختصاص داد. بعدها و با چهره شدن در این عرصه، کمی اوضاعش بهتر شد و حالا هم در حوالی میدان گمرک به تجارت چوب در حجره شخصی‌اش مشغول است. گویا در این تجارت با حیدر توکل از دیگر مداحان تهران شریک است.

جواد مقدم
جواد مقدم از نسل جدید مداحانی است که به خاطر استفاده از سبک و خواندن آهنگ‌هایی عجیب و غریب به سرعت چهره شد. وقتی می گوییم «آهنگ های عجیب و غریب» درباره زمانی صحبت می‌کنیم که گوش خلق‌الله به این مدل خواندن‌های امروزی عادت نکرده بود و حساسیتش به چنین بدعت‌هایی را از دست نداده بود. آهنگ‌ها و سبک‌هایی که باعث شد پای «بزرگ‌ترها» و به قول قدیمی‌ها «پیرغلامان» از هیئت‌ها بریده شود و جای آنها را جوانانی پر کنند که با سبک‌های «پاپ‌گونه» بیشتر حال می‌کنند و در تمام طول عزاداری و سینه‌زنی لحظه‌ای هم یک‌جا بند نمی‌شوند و دائم هروله می‌کنند. جواد مقدم که برخی طرفدارانش او را مداح - هنرمند توصیف می‌کنند، خارج از هیئت هم به کار هنر مشغول است. او از معدود مداحان تحصیلکرده است و در دانشگاه آزاد، «هنر» خوانده. الان هم به کار تذهیب مشغول است و کارگاهی هم برای همین کار دارد. مقدم گاهی اوقات، کارهای تذهیبش را در برخی نمایشگاه‌ها به نمایش می‌گذارد و در کسب و کار با محصولات هنری‌اش هم مثل مداحی‌اش جدی است.

حسین سازور
حسین سازور از شاگردان منصور ارضی و از مداحان قدیمی کشور است. محمود کریمی، دیگر مداح سرشناس کشور در یکی از مصاحبه‌هایش در پاسخ به شایعه دریافت مبالغ نجومی از سوی برخی مداحان سرشناس، این موضوع را شایعه خواند و گفت هر کدام از مداح‌ها برای خودشان کسب و کار دارند. او برای مثال به محمد طاهری اشاره کرد که دفتر فرهنگی دارد و البته از حسین سازور هم نام برد و گفت در کار «ساخت و ساز» است.

کشیشی که شیعه شد + فیلم


"فیلیپ سندروس" کيست؟
فیلیپ سندروس، بازيکن آرسنال، آ.ث.ميلان، اورتون و فولام که روزی در فکر پیوستن به کلیسای کاتولیک بود، این روزها به عنوان یک شیعه زندگی می‌کند.
گروه ورزشی مشرق،‌ کمتر کسی حتی تصور می کرد پسرک دو رگه ای که در سرزمینی غریبی بزرگ شده، روزی مسلمان شود. خیلی ها حدس می زدند کشیش خواهد شد و زندگی مذهبی را در این زمینه ادامه خواهد داد؛ اما اتفاقات به شکلی پیش رفت که کسی حدس نمی زد.

سندروس که این روزها فوتبال را در فولام انگلیس دنبال می کند، مسلمان شیعی است که هر روز با جدیت بیشتری در این زمینه اقدام می کند. او حتی در حال برنامه ریزی است تا بتواند اولین سفر خود به ایران را برنامه ریزی کند که در آینده نه چندان دوری محقق خواهد شد.


× دو رگه‌ای که به اوج فوتبال انگلیس رسید
فیلیپ سالیوان سندروس 14 فوریه 1985 به دنیا آمد. او از پدری اسپانیایی (ژولیان سندروس) و مادری صرب (زوریکا نووکویچ) است که سال ها قبل به سوئیس مهاجرت می کنند. او نیز ملیت سوییسی را برای خود انتخاب می کند و با این عنوان نیز به فوتبال ادامه می دهد. سندروس البته می توانست در تیم های فوتبال اسپانیا و صربستان نیز بازی کند که سرزمین تولدش را انتخاب کرد.

فیلیپ که در محیطی مذهبی بزرگ می شود، به سمت فوتبال گرایش پیدا می کند که اولین تجربه حرفه ای را نیز در تیم سروت سوییس پشت سر می گذارد. او یک فصل در این تیم توپ زد که به آرسنال ملحق شد. البته در این دوره از رئال مادرید نیز پیشنهاد داشت که ترجیح داد به لندن برود که بعدها این تصمیم را نیز درست دانست.


بازیکن سوئیسی در آرسنال روزهای خوبی را تجربه کرد. او 84 بازی در ترکیب توپچی ها تجربه کرد که اوج آن در فصل 2006-6 بود که به دیدار نهایی لیگ قهرمانان اروپا صعود کردند.

سندروس بازی در ترکیب آ.ث میلان و اورتون را نیز تجربه کرد که در این دوران با مصدومیت هایی مواجه شد که موجب شد فروغ همیشگی را نداشته تا اینکه به فولام انگلیس پیوست. او اکنون در این تیم توپ می زند که عملکرد خوبی نیز داشته؛ اما در این روزهاست که اتفاقی موجب شد تا نام این بازیکن سوییسی بیشتر روی زبان ها باشد.

× از رؤیای کشیش‌شدن تا شيعه‌شدن
به گزارش مشرق، خبر کوتاه بود، "فیلیپ سندروس اسلام و تشیع را به عنوان دین و مذهب انتخاب کرد." موضوع هنگامی بیشتر جلب توجه می کند که بدانیم، این بازیکن از خانواده ای مذهبی بوده و خودش نیز در رشته ادیان تحصیل کرده است. او همیشه در لحظاتی که مشغول به فوتبال نبوده، در حال مطالعه درباره ادیان است. همین نیز نشان می دهد که وی با مطالعه و آگاهی اقدام کرده است.


"اگر فوتبالیست نمی شدم، قطعا کشیش می شدم." این جملات را سندروس در گفت و گو با مجله آرسنال به زبان آورده بود که نشان از گرایش مذهبی شدیدی بود که در وی وجود داشت. اما به یک باره خبر منتشر شد که به اسلام گرویده که البته، ناشی از آشنایی با دختری ایرانی بوده است.

سارا که اکنون همسر فیلیپ است، نقش ویژه ای در آشنایی با اسلام و تشیع داشته است. همین نیز منجر شده تا در مرکز اسلامی منچستر به این دین تشرف یابد. صحبت های حجت الاسلام و المسلمین بدیعی، امام مرکز اسلامی منچستر در این باره جالب است. وی که فیلیپ سندروس را انسانی بسیار متواضع معرفی می کند، در گفت وگویی عنوان می دارد: "فیلیپ پس از آشنایی با اسلام به تشیع روی آورد و قرار است سفری به ایران داشته باشد. او برنامه های اسلامی اش را به طور مرتب دارد و کتاب‌های لازم و مورد نیاز برایش ارسال شده است."


× سندروس و روزهای پیش رو

فیلیپ که به زبان های انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی، آلمانی، ایتالیایی و صربی مسلط است، این روزها بر مطالعات دانشگاهی اش نیز افزوده است. وی مطالعات اسلامی خود را نیز افزایش داده که در این بین، نمی توان نقش همسر ایرانی اش را نادیده گرفت که هدایتگرش بوده است.

مدافع مستحکم و حتی خشن روزهای قبل آرسنال که اکنون در فولام توپ می زند، بعید نیست که در آینده در زمینه اسلام شناسی به کار جدی علمی و دانشگاهی بپردازد. البته، باید توجه داشت که در مرکز اسلامی منچستر، بیش از صد نفر به تشیع روی آورده اند که کمترین مدرک تحصیلی انها، لیسانس بوده که این خود نشان از آن دارد که ظرفیت های زیادی در غرب وجود دارد. اکنون باید دید پسرک دیروز که در رویای کشیش شدن بود، اکنون که تشیع و اسلام را انتخاب کرده، چه روزهایی را در پیش خواهد داشت.

به گزارش مشرق، در زیر می توانید فیلمی که نگاهی کوتاه به زندگی فیلیپ سندروس دارد را ببینید:



دانلود

تصاویر کمیاب از شاه عربستان + اسامی زنان و فرزندان‎


ملک عبدالله 89 ساله تا کنون 19 همسر و 36 فرزند داشته است.
گروه بین‌الملل مشرق - "ملک عبدالله بن عبدالعزیز" ششمین پادشاه عربستان سعودی و دهمین فرزندِ عبدالعزیز آل سعود، بنیانگذار عربستان سعودی است. ملک عبدالله پس از مرگ برادرش فهد بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان شد. ملک عبدالله  89 ساله تا کنون 19 همسر و 36 فرزند داشته است.










زنان :

1- حصة بنت عبدالله ال سعود

2- منيرة بنت محمد بن عبدالعزيز آل الشيخ

3- منيرة بنت محمد بن عبدالله العطيشان من بني تميم

4- نورة بنت عجمي المنيخر

5- سلطانة بنت عبدالعزيز بن الأحمد السديري

6- عايدة فستق

7- حصة بنت طراد الشعلان

8- مشاعل بنت بندر بن فيصل الدويش

9-  تاضي بنت مشعان الفيصل الجربا

10- ملكه بنت سعود بن زيد الجربا الشمري

11- طريفة الفيصل الحمود آل رشيد

12-  هيفاء بنت مهنا بن عبدالرحمن آل مهنا

13- حصة بنت مانع بن جمعة

14- العنود دحام البخيت الفايز بني صخر

15-  بينة بنت محمد بن نايف الحثلين

16- عمشاء بنت خليل بن قرمله

17- نورة بنت لافي الشريم

18- موضي بنت محمد بن فلاح آل مجفل

19-  شيخة بنت فهد العبود








پسران:

1- متعب الاول

2- خالد

3- متعب الثاني

4- عبدالعزيز

5- فيصل

6- مشعل

7- تركي

8- سعود

9- منصور

10- محمد

11- ماجد

12- سعد

13- مشهور

14-بدر

15- بندر

16- سلطان









دختران:
1-  فهدة

2-  نايفة

3- نوف

4-  عالية

5-  عادلة

6- صيتة

7-  سيفة

8-  سارة

9- هيفاء

10- سحر

11-  مها

12- هلا

13-  جواهر

14-  ريم

15- بسمة

16- عريب

17-  الهنوف

18-  مضاوي

19- سحاب

20- شعالة

روز "دحوالارض" را دريابيم


امشب حضرت ابراهيم(ع) و حضرت عيسي(ع) متولّد شده‌اند و زمين از زير کعبه پهن شده است، پس هر که روزش را روزه بدارد، چنان است که شصت ماه را روزه داشته است.
مشرق  - قُدسي شدن، تنها ويژه فرشتگان و آدميان پرهيزکار نيست؛ آنجا که خواست خدا باشد، زمان و مکان و پديده‌هاي به ظاهر بي‌جان نيز مي‌توانند چهره‌اي قدسي به خود گيرند و مورد تکريم و اهتمام فرشته‌ها و انسان‌ها واقع شوند؛ روز بيست و پنجم ذي‌القعده، روز دحوالارض است.
به تعبير عارف بزرگ سيد بن طاوس: «اِنَّ لِاَوقاتِ الْقَبُولِ اَسْراراً لِلّهِ جَلَّ جَلالُهُ ما تُعْرِفُ اِلّا بِالْمَنْقُولِ؛ همانا وقت‌هاي پذيرش را اسراري است که از آنِ خداست و جز به ايات و روايات شناخته نمي شوند».
روز دحوالارض، مورد توجّه فراوان اهل بيت ـ عليهم السلام ـ بوده است و درباره فضيلت‌ها و اعمال اين روز احاديثي وارد شده است که در اين نوشتار بدان اشاره خواهيم کرد.

مفهوم‌شناسي دحوالارض
«دحوالارض را به گسترش زمين از زير کعبه تفسير کرده‌اند.»[2] امام رضا(ع) دراين‌باره مي‌فرمايد:«روز بيست و پنجم ذيقعده (روز دحوالارض) روز ولادت ابراهيم خليل‌(ع) و عيسي مسيح‌(ع) است و روزي است که زمين از زير کعبه گسترده شده است».
همچنين نقل شده است که در چنين روزي حضرت آدم‌(ع) به زمين هبوط کرده است.

دحوالارض در کلام خدا (گيتي‌شناسي دحوالارض، مقدّمه خداشناسي)
به گفته مفسّرين، ايه شريفه «وَالْاَرْضَ بَعْدَ ذلِکَ دَحيها؛ و زمين را بعد از آن با غلتانيدن گسترش داد» (نازعات: 30) اشاره به دحوالارض دارد و «منظور از آن نيز اين است که در آغاز، تمام سطح زمين را آب‌هاي حاصل از باران‌هاي سيلابي نخستين فراگرفته بود. اين آب‌ها به تدريج در گودال‌هاي زمين جاي گرفتند و خشکي‌ها از زير آب سر برآوردند و روز به روز گسترده‌تر شدند تا به وضع فعلي درآمدند.» و نخستين برآمدگي نيز که آشکار شد، کعبه بوده است.
در اين‌باره در ايه ديگري به بياني ديگر مي‌خوانيم: «وَ هُوَ الَّذي مَدَّ الْاَرْضَ؛ و اوست کسي که زمين را گسترش داد». (رعد: 3)
در تفسير اين ايه نيز آمده است:«خداوند زمين را به‌گونه‌اي گسترد که براي زندگي انسان و پرورش گياهان و جانداران آماده باشد؛ گودال‌ها و سراشيبي‌هاي تند و خطرناک را به وسيله فرسايش کوه‌ها و تبديل سنگ‌ها به خاک پر کرد و آنها را مسطح و قابل زندگي ساخت؛ درحالي‌که چين‌خوردگي‌هاي نخستين آن، به‌گونه‌اي بودند که اجازه زندگي به انسان را نمي‌دادند».
بي‌گمان دحوالارض، نماد مهرورزي و رحمت پروردگار به بندگان خويش و سرآغاز آمادگي و فروتني کره زمين براي زندگي و سکونت آدميان بر روي آن بوده است. از اين رهگذر پاسداشت دحوالارض، پاسداشت انبوهي از نعمت‌هاي بي‌پايان خداست که به تدريج بر چهره زمين ساخته و پرداخته شده است تا انسان‌ها، با آرامش بر روي اين کره خاکي زندگي کنند.

آداب و اعمال روز دحوالارض
برخي از اعمال و آداب روز بيست و پنجم ذي‌القعده عبارتند از:
1. روزه گرفتن
2. ذکر فراوان خدا
3. خواندن دو رکعت نماز، نزديک ظهر به اين کيفيت:
در هر رکعت بعد از حمد پنج مرتبه سوره الشّمس بخواند و آنگاه بعد از سلام نماز بگويد:«لا حَوْلَ و لا قوَّهَ اِلّا بِالله العلي العظيم» و سپس اين دعا را بخواند:يا مُقيلَ الْعَثَراتِ اَقِلْني عَثْرَتي يا مُجيبَ الدَّعَواتِ اَجِبْ دَعْوَتي يا سامِعَ الْاَصْواتِ اِسْمَعْ صَوْتي وَ ارْحَمْني و تَجاوَزْ عَنْ سَيئاتي وَ ما عِنْدي يا ذَالْجَلالِ وَ الْاِکْرام.
اي درگذرنده لغزش‌ها، از لغزشم درگذر! اي اجابت‌کننده دعاها! دعايم را مستجاب کن! اي شنواي آوازها! صدايم را بشنو و به من رحم کن و از بدي‌هايم و آنچه نزد من است درگذر! اي صاحب جلالت و بزرگواري.
4. خواندن دعايي که با اين عبارت شروع مي‌شود: اللّهمّ يا داحِي الْکعبهَ وَ فالِقَ الْحَبَّه...

اهتمام معصومين (عليهم‌السلام) به پاسداشت روز دحوالارض‌ـ فضيلت دحوالارض
توصيه‌هاي اهل‌بيت ـ عليهم‌السلام ـ درباره پاسداشت روز دحوالارض و رعايت آداب و انجام دادن اعمال اين روز، از اهتمام آنها به روز دحوالارض خبر مي‌دهد. آنها مراقب فرارسيدن اين روز بودند و چون فرامي‌رسيد، ياران و اصحاب خويش را نيز از آن باخبر مي‌ساختند.

سخني از ايت‌الله ملکي تبريزي در پاسداشت روز دحوالارض
خداوند بزرگ در چنين روزي زمين را براي سکناي فرزندان آدم و زندگي بر روي آن آماده فرمود، و روزي‌هاي ما و نعمت‌هاي پروردگار در چنين روزي گسترش يافته است؛ روزي‌ها و نعمت‌هايي که از شماره بيرون است و کسي را ياراي شکر آن نيست. و اگر تو در بزرگي شأن دحوالارض انديشه نمايي حيرت‌زده خواهي شد. و از اين‌جاست که انسان عارف و مراقب روز دحوالارض، در برابر همه اين نعمت‌هاي گوناگون، شکري بر خويشتن واجب مي‌بيند، و چون به قلب خويش مراجعه مي‌کند، مي‌بيند که حتي بر اداي حق ناچيزي از آن همه نعمت‌ها توانا نيست.و چون بنده‌اي نسبت به آن همه نعمت‌ها شناخت حاصل کند، به عجز و کوتاهي خويش در اداي حق آن نعمت‌هاي انبوه اقرار خواهد کرد و تلاش خود را در انجام شکر آنها ناچيز خواهد شمرد و همواره خود را در برابر آفريننده آن همه نعمت‌ها سرافکنده خواهد ديد.

آورده‌اند که...
حسن بن علي وشّا مي‌گويد:من کودک بودم که شب بيست و پنجم ذي‌القعده با پدرم در خدمت امام رضا(ع) شام خورديم. آن‌گاه آن حضرت فرمود: امشب حضرت ابراهيم(ع) و حضرت عيسي(ع) متولّد شده‌اند و زمين از زير کعبه پهن شده است، پس هر که روزش را روزه بدارد، چنان است که شصت ماه را روزه داشته است.
از حضرت علي(ع) روايت است که فرمود: «نخستين رحمتي که از آسمان به زمين نازل شد، در روز بيست و پنجم ماه ذي‌القعده، روز دحوالارض بوده است. و هرکس اين روز را روزه بدارد و شب آن را به عبادت بپردازد، به پاداش عبادت صد‌ساله رسيده است؛ عبادت صد ساله‌اي که روز‌هاي آن را به روزه و شب‌هاي آن را به عبادت گذرانيده است. و هر جماعتي که در اين روز گِرد هم ايند و به ذکر پروردگار بپردازند، پراکنده نخواهند شد مگر آنکه خواسته‌هاي آنان برآورده خواهد شد و در اين روز هزاران رحمت از سوي پروردگار نازل مي‌شود که نودونه درصد آن از آنِ کساني است که روزش را به روزه و ذکر مشغول باشند و شبش را به احيا و عبادت».

ربط اُمّي‌خواندن پيامبر(ص) به دحوالارض
از امیر مومنان حضرت علی(ع) روایت است که فرمودند: «نخستین رحمتی که از آسمان به زمین نازل شد، در روز بیست و پنجم ماه ذی‌القعده، روز دحوالارض بوده است. و هرکس این روز را روزه بدارد و شب آن را به عبادت بپردازد، به پاداش عبادت صد‌ساله رسیده است؛ عبادت صد ساله‌ای که روز‌های آن را به روزه و شب‌های آن را به عبادت گذرانیده است.»
گروه فرهنگی مشرق - روز بيست و پنجم ذي‌القعده روز دحوالارض است و يكى از آن چهار روزي است كه در تمام سال به فضيلت روزه ممتاز است. میرداماد در رساله أربعة أیّام، اعمالی را که در تعظیم و تکریم «ایام اربعه» در روایات آمده است، جمع آوری کرده است. وی در فصل اول، در بیان ایام اربعه می نویسد: بباید دانستن که در هر سال، چهار روز عظیم القدر جلیل المنزله است که نزد اللّه تعالی، اعزّ و اکرم ایّام سال، آن چهار روز است و آن روزها را در اصطلاح شرع شریف، ایّام اربعه می گویند….

 یکی از ایام اربعه، یوم دحو الأرض است و آن روز بیست و پنجم ماه ذی القعدة الحرام است. دوم، یوم الغدیر است و آن هجدهم ماه ذی الحجة الحرام است…. سوم، یوم المولود است که روز ولادت کریم شریف خاتم الانبیاء و سیّد المرسلین ـ صلوات اللّه علیه و آله الفائزین ـ بوده و آن روز هفدهم ماه ربیع الاول است. چهارم، یوم المبعث است که اول بعثت خاتم الانبیاء… در این روز بوده است و به جنّ و انس از برای اکمال دین و اتمام شریعت مبعوث شده است و آن روز بیست و هفتم ماه رجب المرجب است. این چهار روز در فضل و منزلت، پنجم ندارد.

 دحوالارض یعنی گسترش یافتن زمین، در شب این روز نیز بر اساس روایتی از امام هشتم علیه السلام حضرت ابراهیم و حضرت عیسی علیهما السلام به دنیا آمده اند. همچنین این روز به عنوان روز قیام امام زمان مهدی موعود (عج) نیز معرفی شده است.

 معنای دحوالارض  

«دَحو» به معنای گسترش است و بعضی نیز آن را به معنای تکان دادن چیزی از محلِ اصلی اش تفسیر کرده اند. منظور از دحوالارض (گسترده شدن زمین) این است که در آغاز، تمام سطح زمین را آب های حاصل از باران های سیلابیِ نخستین فراگرفته بود. این آب ها، به تدریج در گودال های زمین جای گرفتند و خشکی ها از زیر آب سر برآوردند و روز به روز گسترده تر شدند. از طرف دیگر، زمین در آغاز به صورت پستی ها و بلندی ها یا شیب های تند و غیرقابل سکونت بود. بعدها باران های سیلابی مداوم باریدند، ارتفاعات زمین را شستند و دره ها گستردند. اندک اندک زمین هایِ مسطح و قابل استفاده  برای زندگی انسان و کشت و زرع به وجود آمد. مجموع این گسترده شدن، دَحو الارض نام گذاری می شود.

دحوالارض روزیست که زمینها از زیر خانه خدا کشیده شده و پهن گردیده است چون اول جایى که از زمین خلق شد، موضع خانه کعبه بود و لذا کعبه را أُمُّ القُرى مى گویند.(وقایع الایام، صفحه 101)

«دحو الارض» نیز از آن‌گونه نسیم‌هایی است، که سالی تنها یک‌بار می‌وزد. تکرار دوباره این نسیم روح‌بخش برای آنان‌که جان خویش را از عطر آن آکنده نساختند، نامعلوم است. پس این فرصت طلایی را دریابیم؛ که رسول خدا (ص) فرمود:

«اِنَّ لِرَبِّکُمْ فی ایامِ دَهْرِکُمْ نََفَحاتٌ فَتَعَرَّضُوا لَها لَعَلَّهُ اَن یصیبَکُمْ نَفْحَةٌ مِنْها فَلا تَشْقَوْنَ بَعْدَها اَبداً؛ همانا در طول زندگی شما نسیم‌هایی از سوی پروردگارتان می‌وزد. هان! خود را در معرض آنها قرار دهید، باشد که چنین نسیمی سبب شود که برای همیشه بدبختی از شما دور ماند». [سیوطی، جامع الصغیر، ج ۱، ص ۹۵]

پس با این همه اوصاف ارزش این روز بس زیاد است لذا با توجه به توصیه های معصومین، با در نظر داشتن این روز و در صورت توانایی انجام اعمال آن خود را در جایگاه افرادی قرار دهیم که راه صد ساله را یک شبه می پیمایند.

زیرا :
از امیر مومنان حضرت علی(ع) روایت است که فرمودند: «نخستین رحمتی که از آسمان به زمین نازل شد، در روز بیست و پنجم ماه ذی‌القعده، روز دحوالارض بوده است. و هرکس این روز را روزه بدارد و شب آن را به عبادت بپردازد، به پاداش عبادت صد‌ساله رسیده است؛ عبادت صد ساله‌ای که روز‌های آن را به روزه و شب‌های آن را به عبادت گذرانیده است. و هر جماعتی که در این روز گِرد هم آیند و به ذکر پروردگار بپردازند، پراکنده نخواهند شد مگر آنکه خواسته‌های آنان برآورده خواهد شد و در این روز هزاران رحمت از سوی پروردگار نازل می‌شود که نود و نه درصد آن از آنِ کسانی است که روزش را به روزه و ذکر مشغول باشند و شبش را به احیا و عبادت».[مراقبات، صص ۱۸۶ و ۱۸۷]

برای اهل مراقبت و سیر وسلوک ، طاعت وعبادت در این شب اهمیت ویژه ای دارد زیرا نسبت به دیگر ایام مشهور مورد توجه عامه مردم نیست و آنها کمتر در این ایام به طاعت خدا مشغول می گردند ، لذا دحوالارض می تواند از ایام ممتاز سال باشد زیرا توجه در زمان غفلت عموم از مراقبات مهم باعث سرعت اجابت است واعمال نزد حضرت حق بزرگتر وبه قبول نزدیکتر و اجر بیشتری دارد.

 برنامه های معنوی و اعمال مخصوص شب و روز دحو الارض

زمین، گاهواره زندگی انسان و تمام موجوداتِ زنده است، که با تمام کوه ها، دریاها، درّه ها، جنگل ها، چشمه ها، رودخانه ها، معادن و منابع گران بهایش، نشانه ای از نشانه های آفریدگار به شمار می آید که آن را گسترانیده است. آیت الله میرزاجواد آقاملکی تبریزی در کتاب «المراقبات» خود آورده است: «کار مهم در ماه ذی القعده، آگاهی از نعمتهایی است که خداوند در روز «دحوالارض»، به بشر ارزانی داشته است، چرا که آگاهی از نعمت و کم و کیف آن، اولین مرتبه شکر است و یکی از نعمتهای بسیار بزرگ خداوند در این روز به بشر این است که خداوند متعال کعبه را خانه خود قرار داد و اجازه داد که مردم، آن را زیارت کنند و با پاداش و رضایت فراوانی این عمل را از آنان می پذیرد و این نهایت لطف و مهربانی و کرم است.»

از آنجا که روز دحو الارض روز بسیار مبارکی می باشد آداب و اعمال ویژه ای نیز برای آن ذکر شده است که برخی از آنها به شرح زیر می باشد:

* روزه

روز دحوالارض از چهار روزی است که در تمام سال به فضیلت روزه گرفتن، ممتاز است و در روایتی آمده است که روزه‏اش مثل روزه هفتاد سال است ؛ و در روایت دیگر کفاره هفتاد سال است و هر که این روز را روزه بدارد و شبش را به عبادت بسر آورد از برای او عبادت صد سال نوشته شود؛ و هر چه در میان آسمان و زمین وجود دارد برای کسی که در این روز روزه‏دار باشد استغفار می‌کنند. و این روزی است که رحمت خدا در آن منتشر گردیده و از برای عبادت و اجتماع به ذکر خدا در این روز اجر بسیاری است.

در روایتی از امیر مومنان (ع) نقل شده است که «اول رحمتی که از آسمان به زمین نازل شد، در روز بیست و پنجم ذی القعده بوده است؛ بنابراین اگر کسی آن روز را روزه بگیرد و آن شب را به عبادت بپردازد، پاداش عبادت یک صد سال را دارد».

همچنین فرموده‌اند: ‌در آن روز اگر گروهی به ذکر خدا بپردازند، خداوند حاجتشان را پیش از آنکه متفرق شوند برآورده سازد؛ خداوند در این روز هزار هزار رحمت نازل می‌کند که قسمتی از آن شامل کسانی است که جمع گردند و به ذکر خدا بپردازند و روزش را روزه بدارند و شب آن را عبادت کنند.

 * نماز

مستحب است در آغاز روز، هنگامی که آفتاب کمی بلند شد دو رکعت نماز به جا آورد و در هر رکعت بعد از سوره حمد پنج مرتبه سوره و الشمس را بخواند و پس از سلام نماز، بگوید:

لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ

هیچ جنبش و نیرویی نیست مگر به خدای بر‌تر بزرگ

و دعا کند و بگوید:

یَا مُقِیلَ الْعَثَرَاتِ أَقِلْنِی عَثْرَتِی یَا مُجِیبَ الدَّعَوَاتِ أَجِبْ دَعْوَتِی یَا سَامِعَ الْأَصْوَاتِ اسْمَعْ صَوْتِی وَ ارْحَمْنِی وَ تَجَاوَزْ عَنْ سَیِّئَاتِی وَ مَا عِنْدِی یَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ.

ای نادیده‏گیرنده لغزش‌ها، لغزشم را نادیده‏گیر، ای اجابت کننده دعا‌ها، دعایم را اجابت کن، ای شنوای صدا‌ها، صدایم را بشنو و به‏ من رحم کن و از بدی‌هایم و آنچه نزد من است درگذر، ای صاحب بزرگی و بزرگواری.

* دعا

شیخ طوسی فرموده است: مستحب است در این روز، این دعا را بخوانند.

اللَّهُمَّ دَاحِیَ الْکَعْبَةِ وَ فَالِقَ الْحَبَّةِ وَ صَارِفَ اللَّزْبَةِ وَ کَاشِفَ کُلِّ کُرْبَةٍ

خدایا ای گستراننده کعبه و شکافنده دانه و برگیرنده سختی و برطرف کننده هر گرفتاری،

أَسْأَلُکَ فِی هَذَا الْیَوْمِ مِنْ أَیَّامِکَ الَّتِی أَعْظَمْتَ حَقَّهَا وَ أَقْدَمْتَ سَبْقَهَا وَ جَعَلْتَهَا عِنْدَ الْمُؤْمِنِینَ وَدِیعَةً وَ إِلَیْکَ ذَرِیعَةً وَ بِرَحْمَتِکَ الْوَسِیعَةِ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ

از تو می‏خواهم‏ در این روز از روز‌هایت، که حقش را بزرگ گرداندی و سبقتش را پیش انداختی و آن را نزد اهل ایمان، امانت و به سوی خود وسیله قرار دادی و به رحمت گسترده‏ات، که بر محمد درود فرستی،

عَبْدِکَ الْمُنْتَجَبِ فِی الْمِیثَاقِ الْقَرِیبِ یَوْمَ التَّلاقِ فَاتِقِ کُلِّ رَتْقٍ وَ دَاعٍ إِلَی کُلِّ حَقٍّ وَ عَلَی أَهْلِ بَیْتِهِ الْأَطْهَارِ الْهُدَاةِ الْمَنَارِ دَعَائِمِ الْجَبَّارِ وَ وُلاةِ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ،

آن بنده برگزیده‏ات‏ در پیمان نزدیک، روز دیدار، شکافنده هر امر بسته و دعوت کننده به حق و بر اهل بیت پاکش‏ آن راهنمایان و روشن‏کنندگان راه حق، ستونهای جبار و متولیان بهشت و دوزخ،

وَ أَعْطِنَا فِی یَوْمِنَا هَذَا مِنْ عَطَائِکَ الْمَخْزُونِ غَیْرَ مَقْطُوعٍ وَ لا مَمْنُوعٍ [مَمْنُونٍ‏] تَجْمَعُ لَنَا بِهِ التَّوْبَةَ وَ حُسْنَ الْأَوْبَةِ،

و عطا کن به ما از عطای در خزانه‏ات که نه بریده شود و نه منع گردد، تا به وسیله آن توبه و بازگشت خوبی برای ما فراهم نمایی

یَا خَیْرَ مَدْعُوٍّ وَ أَکْرَمَ مَرْجُوٍّ یَا کَفِیُّ یَا وَفِیُّ یَا مَنْ لُطْفُهُ خَفِیٌّ اُلْطُفْ لِی بِلُطْفِکَ وَ أَسْعِدْنِی بِعَفْوِکَ وَ أَیِّدْنِی بِنَصْرِکَ وَ لا تُنْسِنِی کَرِیمَ ذِکْرِکَ بِوُلاةِ أَمْرِکَ وَ حَفَظَةِ سِرِّکَ

ای بهترین خوانده شده و کریم‏‌ترین امید شده، ای کفایت کننده، ای وفادار، ای آن‏که لطفش پنهانی است، به لطفت به من لطف کن، و به‏ عفوت خوشبختم نما و به یاری‏ات تأییدم فرما و از ذکر کریمانه‏ات فراموشم مکن به حق متولیان امرت و نگهبانان‏ رازت

وَ احْفَظْنِی مِنْ شَوَائِبِ الدَّهْرِ إِلَی یَوْمِ الْحَشْرِ وَ النَّشْرِ وَ أَشْهِدْنِی أَوْلِیَاءَکَ عِنْدَ خُرُوجِ نَفْسِی وَ حُلُولِ رَمْسِی وَ انْقِطَاعِ عَمَلِی وَ انْقِضَاءِ أَجَلِی

و از گرفتاریهای روزگار تا روز قیامت و برانگیخته‏شدن حفظم کن‏ هنگام بیرون آمدن جانم و فرو رفتن در قبرم و تمام شدن کارم و سپری شدن عمرم، اولیایت را به بالینم حاضر کن،

اللَّهُمَّ وَ اذْکُرْنِی عَلَی طُولِ الْبِلَی إِذَا حَلَلْتُ بَیْنَ أَطْبَاقِ الثَّرَی وَ نَسِیَنِیَ النَّاسُونَ مِنَ الْوَرَی وَ أَحْلِلْنِی دَارَ الْمُقَامَةِ وَ بَوِّئْنِی مَنْزِلَ الْکَرَامَةِ

خدایا یادم کن، بر طول پوسیدگی، زمانی‏که در میان توده‏های خاک فرود آیم و فراموش‏کنندگان از مردم فراموشم کنند و در خانه اقامت فرودم آر و در منزل کرامت جایم ده،

وَ اجْعَلْنِی مِنْ مُرَافِقِی أَوْلِیَائِکَ وَ أَهْلِ اجْتِبَائِکَ وَ اصْطِفَائِکَ وَ بَارِکْ لِی فِی لِقَائِکَ وَ ارْزُقْنِی حُسْنَ الْعَمَلِ قَبْلَ حُلُولِ الْأَجَلِ بَرِیئا مِنَ الزَّلَلِ وَ سُوءِ الْخَطَلِ

و از دوستان اولیایت و برگزیدگان و خالصان درگاهت قرارم‏ ده و دیدارت را بر من مبارک گردان و پیش از فرا رسیدن پایان عمرم حسن عمل روزی‏ام فرما، درحالی‏که پاک از لغزش‌ها و گفتار بی‏پایه و منطق تباه باشم.

اللَّهُمَّ وَ أَوْرِدْنِی حَوْضَ نَبِیِّکَ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ اسْقِنِی مِنْهُ مَشْرَبا رَوِیّا سَائِغا هَنِیئا لا أَظْمَأُ بَعْدَهُ وَ لا أُحَلَّأُ وِرْدَهُ وَ لا عَنْهُ أُذَادُ وَ اجْعَلْهُ لِی خَیْرَ زَادٍ وَ أَوْفَی مِیعَادٍ یَوْمَ یَقُومُ الْأَشْهَادُ،

خدایا مرا به حوض پیامبرت محمّد (درود خدا بر او و خاندانش) وارد کن و از آن به من بنوشان، نوشاندنی سیراب کننده، روان و گوارا، که پس از آن هرگز تشنه نشوم و از ورود به آن طرد نگردم و از آن‏ منع نشوم و آن را قرار ده برایم بهترین توشه و کامل‌ترین وعده‏گاه، روزی که گواهان بپا می‏خیزند،

اللَّهُمَّ وَ الْعَنْ جَبَابِرَةَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ وَ بِحُقُوقِ [لِحُقُوقِ‏] أَوْلِیَائِکَ الْمُسْتَأْثِرِینَ اللَّهُمَّ وَ اقْصِمْ دَعَائِمَهُمْ وَ أَهْلِکْ أَشْیَاعَهُمْ وَ عَامِلَهُمْ وَ عَجِّلْ مَهَالِکَهُمْ وَ اسْلُبْهُمْ مَمَالِکَهُمْ وَ ضَیِّقْ عَلَیْهِمْ مَسَالِکَهُمْ وَ الْعَنْ مُسَاهِمَهُمْ وَ مُشَارِکَهُمْ.

خدایا لعنت کن گردنکشان‏ گذشته و آینده را، هم آنان‏که حقوق اولیایت را به ناحق به خود اختصاص دادند، خدایا پایه‏‌هایشان را بشکن و پیروان و عمالشان را نابود ساز، زمینه‏های هلاکتشان را به زودی فراهم فرما و کشور‌هایشان را از دستشان بگیر و راه‌هایشان را بر آنان تنگ کن و بر آنان‏که با آنان سهیم و شریکند لعنت فرست،

اللَّهُمَّ وَ عَجِّلْ فَرَجَ أَوْلِیَائِکَ وَ ارْدُدْ عَلَیْهِمْ مَظَالِمَهُمْ وَ أَظْهِرْ بِالْحَقِّ قَائِمَهُمْ وَ اجْعَلْهُ لِدِینِکَ مُنْتَصِرا وَ بِأَمْرِکَ فِی أَعْدَائِکَ مُؤْتَمِرا

خدایا در فرج دوستانت شتاب کن و حقوق تاراج رفته آنان را به آنان بازگردان و قائم آنان را به حق، آشکار کن و او را یاری‏رسان دینت بدار و درباره دشمنانت فرمانده به فرمانت قرار ده،

اللَّهُمَّ احْفُفْهُ بِمَلائِکَةِ النَّصْرِ وَ بِمَا أَلْقَیْتَ إِلَیْهِ مِنَ الْأَمْرِ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ مُنْتَقِما لَکَ حَتَّی تَرْضَی وَ یَعُودَ دِینُکَ بِهِ وَ عَلَی یَدَیْهِ جَدِیدا غَضّا وَ یَمْحَضَ الْحَقَّ مَحْضا وَ یَرْفِضَ الْبَاطِلَ رَفْضا،

خدایا همواره فرشتگان پیروزی را گرداگرد او بدار و به آن دستوری که در شب قدر به او القا کردی، او را انتقام‏گیرنده خویش‏ قرار ده، تا جایی‏که خشنود شوی و دینت به وسیله او و به دست او به گونه‏ای نو و تازه بازگردد و حق به طور کامل ناب شود و باطل به صورت‏ همه جانبه به دور افکنده شود،

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ عَلَی جَمِیعِ آبَائِهِ وَ اجْعَلْنَا مِنْ صَحْبِهِ وَ أُسْرَتِهِ وَ ابْعَثْنَا فِی کَرَّتِهِ حَتَّی نَکُونَ فِی زَمَانِهِ مِنْ أَعْوَانِهِ،

خدایا بر او و همه پدرانش درود فرست و ما را از همنشینان و خاندانش قرار بده و در زمان بازگشتش ما را برانگیز، تا در دوران او در شمار یارانش باشیم

اللَّهُمَّ أَدْرِکْ بِنَا قِیَامَهُ وَ أَشْهِدْنَا أَیَّامَهُ وَ صَلِّ عَلَیْهِ [عَلَی مُحَمَّدٍ] وَ ارْدُدْ إِلَیْنَا سَلامَهُ وَ السَّلامُ عَلَیْهِ [عَلَیْهِمْ‏] وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.

خدایا درک قیامش را روزی ما کن و در روزگارش ما را حاضر کن و بر او درود فرست و سلام او را به ما باز رسان، درود و رحمت خدا و برکاتش بر او باد.

 

*ذکــر خداوند

معنای ذکر، فقط گفتن الفاظ و اوراد و نام‌های خداوند نیست. بهترین نوع ذکر خدا، به یاد خدا بودن و او را بر اعمال و گفتار و کردار خویش ناظردانستن است.

*زیارت امام رضا (ع)

زیارت حضرت امام رضا (ع) که مرحوم میرداماد (ره) در رساله اربعه ایام خود در بیان اعمال روز دحو الارض آن را از افضل اعمال مستحبه دانسته است.

 *غسل

انجام غسل مستحبی به نیت روز دحوالارض

 *شب زنده داری

احیا و شب زنده داری که برابر با عبادت صد سال است.

در پایان باید دانست که فرصت‌های معنوی در زندگی بشر، نعمت هایی هستند که جسم و روح آنان را نوازش می دهد و موجبات شادمانی و آرامش را فراهم می سازد. دحوالارض نیز از همین گونه است. پس قدر این فرصت طلایی را بدانیم که رسول خدا فرمود : «اِنَّ لِرَبِّکُمْ فی ایامِ دَهْرِکُمْ نَفَحاتٌ فَتَعَرَّضُوا لَها لَعَلَّهُ اَن یصیبَکُمْ نَفْحَةٌ مِنْها فَلا تَشْقَوْنَ بَعْدَها اَبداً» همانا در طول زندگی شما نسیم‌هایی از سوی پروردگارتان می‌وزد. هان! خود را در معرض آنها قرار دهید، باشد که چنین نسیمی سبب شود که برای همیشه بدبختی از شما دور بماند.» (احیاء العلوم، ج 1، ص 134)


بيان آيت الله ناصري در فضيلت شب و روز دحوالارض

شب 25 ماه ذي القعده يكي از شب‌هاي نمونه در سال است. اعمالي هم دارد كه اگر انسان بتواند انجام دهد بسيار به مورد است. شب عبادت و خلوت كردن با حق خيلي عالي است. شب پوزش طلبيدن از اشتباهات گذشته است. اين شب شب دحوالارض است.

اميرالمومنين عليه السلام در نهج البلاغه مي‌فرمايند كه اين دنيا قبل از زمين آب بود، تمام دنيا آب بود زماني كه اراده حق تعلق گرفت بر اينكه آدمي بيافريند، نظر هيبتي به آب شد، كه اين آب دريا شروع كرد به موج برداشتن و بر هم خوردن. كف غليظي پيدا شد،‌ حضرت حق نظر رحمتي به اين كف كردند و زمين ايجاد شد.

اول زميني كه خداوند آفريد زمين مكه مكرمه بود و لذا به زمين " مكه ام‌القري" مي‌گويند، بعد از ايجاد زمين مكه نظر مرحمت و رحمانيت زمين از زير خانه خدا كشيده و پهن شد تا به شكل فعلي رسيده است

اينكه به نبي اكرم صلي‌الله‌وعليه‌وآله "اُمّي" مي‌گويند معنايش اين نيست كه حضرت بي‌سواد بودند.

ملا كاظم معروف و مشهور است در زمان آيت الله بروجردي، بنده مكرر خدمت ايشان رسيدم، امام‌زاده‌اي كه با چند واسطه به امام مي‌رسيد،‌ يك نظر به او كرده بود تمام قرآن را حفظ شد. كشاورزي بود كه هيچ سوادي نداشت. در امام‌زاده خوابيده بود يك حالي برايش پيدا شده بود و توسلي به حضرت كرد،‌ عنايتي كردند به ايشان به طوري كه تعداد الف و واوهاي آيات را هم بيان مي‌كرد.

حضرت اباعبدالله عليه‌السلام فرمودند: " والله ما خلق الله شيئاً إلّا أمره بإطاعته لنا؛ به خدا سوگند كه خداوند هيچ چيزي را نيافريد مگر اينكه او را به اطاعت ما امر كرد."  هرچه آفريده است از مخلوقات باشد يا از صفات حق باشد، فرقي نمي‌كند، همه به فرمانند. آن وقت حضرت حق به فرد بي‌سواد وحي كند؟! بي‌سوادي نقص است، (العياذ باالله) پيامبر اكرم صلي‌الله‌وعليه‎وآله‎والسلم ناقص باشد؟! معنا ندارد.

اينكه مي‌گويند "اُمّي" است مثل اين است كه مي‌گويند فلاني تهرانيه؛ قزوينيه؛ مشهديه؛ اصفهانيه؛ به رسول اكرم صلي‌الله‎وعليه‎وآله‎ مي‌گويند امي براي اين است كه ايشان اهل مكه مكرمه است كه ام القري است، امي بودن به اين معناست.

روز بيست و پنجم ماه ذي القعده روزي است كه حضرت عيسي و حضرت ابراهيم به دنيا آمدند. عظمت اين ماه به چه دليلي است، خدا مي‌داند.

شب بيست و پنجم ماه ذي القعده،‌ شبي است كه كسي در خانه خدا رود،‌ محروم بر نمي‌گردد. براي عظمت اين شب خداوند عنايت و تفضل مي‌كند.  روزه در اين روز طبق رواياتي كه هست، مطابق با 70 سال است. 70 سال گناه كرده حالا پشيمان مي‌شود و توبه مي‌كند، 25 ماه ذي‌القعده را روزه مي‌گيرد، خداوند گناهانش را به احترام روزه اين روز مي‌آمرزد.  حالا اين روزه قضاي خودش باشد، يا براي ديگري، مستحبي ولو اينكه روزه استيجاري باشد،‌ فرقي نمي‌كند و براي او فضيلت است.

عبادت در اين شب ثواب 100 سال عبادت در نامه عملش نوشته مي‌شود.

فردا نمازي دارد تقريبا حدود ساعت 3، دو ركعت و در هر ركعت بعد از حمد 25 مرتبه سوره "و الشمس" بخواند. بعد هم يك دعايي دارد آن را بخواند كه ان‌شاءالله خداوند خير دنيا و آخرت را به او مي‌‌دهد.

حيف است كه اين فضيلت به اين بزرگي را از دست دهيم.


کار مهم در این ماه آگاهى از نعمتهایى است که خداوند در روز دحوالارض (گسترش زمین) به بشر ارزانى داشته است. زیرا آگاهى از نعمت و کم و کیف آن اولین مرتبه شکر است . همانگونه که در روایات بر این مطلب تصریح و در علم اخلاق ثابت شده است .
به گزارش وبلاگستان مشرق، حسین اسدی در وبلاگ گفتمان برتر نوشت: در روایات زیادى آمده است که در بیست و پنجم ذى القعده کعبه نصب گردیده، زمین گسترده شده، آدم پایین آمده، خلیل و عیسى علیهما السلام متولد شدند و رحمت پخش شده است.

از امیرالمؤمنین علیه السلام روایت شده است که فرمودند «اولین رحمتى که از آسمان به زمین نازل شد، در بیست و پنجم ذى القعده بود. کسى که این روز را روزه داشته و شبش را به عبادت بایستد، عبادت صد سال را که روزش را روزه و شبش را در عبادت باشد، خواهد داشت. هر گروهى که در این روز براى ذکر پروردگار بزرگشان گرد هم آیند، پراکنده نمى گردند مگر این که خواسته آنان داده مى شود. در این روز یک میلیون رحمت نازل مى شود که نود و نه هزار تاى آن براى روزه داران این روز و عبادت کنندگان این شب خواهد بود»

دو رکعت نماز در این روز
روایت شده است : پیش از ظهر، دو رکعت نماز با یک بار حمد و پنج بار شمس و ضحى خوانده و بعد از سلام بگوید: «لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم» و دعا کرده و بگوید: «یا مقیل العثرات، أقلنى عثرتى، یا مجیب الدعوات، أجب دعوتى. یا سامع الاصوات إسمع صوتى و إرحمنى و تجاوز عن سیئاتى و ما عندى، یا ذالجلال و الاکرام!»
نیز مستحب است دعایى را که اول آن یا «داحى الکعبه» است بخواند.

نعمت نصب کعبه و گسترش زمین
نعمت نصب کعبه و گسترش زمین شکلى دارد و ماهیتى، شکل ظاهرى آن همانگونه که در «اقبال الاعمال»[1] به آن اشاره شده این است که خداى متعال در این روز زمین را براى سکونت و زندگى انسان­ها آفرید و از رحمتى که در این روز نازل گردید، زمین و نعمتهاى آن حتى بدن و روزى ما بوجود آمد. بنابراین تمام نعمتها از هر جنس، نوع و صفت، که کسى قادر به شمارش آن نیست، در این روز فرود آمده و پخش شده است.

بنابراین لازم است بنده اى که مراقب مولایش بوده و در پى شکر نعمتهاى اوست، درباره نعمتهایى که از آن آگاهى داشته و با آفرینش زمین و آنچه در آن است از آن بهره مند گردیده، بیندیشد. مثلا از نعمتهاى خداوند متعال در بدن خود شروع نماید که با فراوانى و لطافت آن قطعا نمى تواند تمام آن نعمتها را درک کند. که براى توضیح بیشتر مى توان به علم تشریح پزشکى مراجعه نمود. در کتاب جدیدى از یکى از نویسندگان اروپایى عکس­هایى دیدم که پوشش عضوى را با عضو دیگر و رگها و مویرگها را با رنگهاى مختلف و مدارها، رگها و اجزاى دیگر بدن را نشان مى داد بگونه اى که انسان و حتى پزشک به شگفت مى آید که چگونه تمام اینها بطور مستقیم یا غیر مستقیم در سلامتى آن عضو و بطور غیر مستقیم در سلامتى مزاج انسان مؤثرند. و بالاخره نعمت­هایى که با حس درک مى شوند بالغ بر چند میلیون هستند. و از اینجا مى توانیم بفهمیم نعمتهاى غیر محسوس بیش از نعمتهاى محسوس است.

این گونه اى از نعمتهاى بدنى است که انواع دیگرى نیز دارد که شاید تعداد آن بیشتر و عجیب تر از این باشد.

از جمله نعمتها، نیروهایى نامرئى است که در این اجزاء با تکثیر، تحریک، شکل دادن، تغذیه، رشد، هضم، دفع و... فعالیت مى کنند و هر کدام علامت و آثار خاص خود را دارند.

یکى دیگر از نعمتها وجود ملکوتى این نیروها، قوایى که از آنها تبعیت نموده، کارکرد و تأثیر آن بر کار نیروهاى نامرئى که به شرایط زمانى، مکانى، وضعیت جسمى و روحى و سایر شرایط خارجى بستگى دارد، مى باشد؛ که هیچکس قادر به شمارش عناوین این گونه نعمتها نمى باشد، مگر خدا یا کسى که از جانب او از آن مطلع شده باشد؛ چه رسد به شمارش تک تک آن. و اگر انسان شکل ارتباط عوالم با یکدیگر را بفهمد، بروشنى مى یابد که تمام این عوالم در سلامتى کامل هر کدام از اعضاى بدن و حتى هر جزء از اجزاى آن عضو، نقش دارند؛ و مى فهمد که خداوند متعال براى اعطاى یک نعمت بظاهر جزئى به او این همه مقدمات را ایجاد نموده است .

آنگاه اگر درباره نعمتهاى خارجى از قبیل خوردنى، نوشیدنى، لباس، چیزهایى که در آن دخل و تصرف مى کند و حواس ظاهرى و باطنى که در عوالم مختلف هستند اندیشه نماید، فرموده ی خداوند: «قادر به شمارش ‍ کامل نعمتهاى خدا نیستید» و «لشکریان پروردگارت را بجز خود او کسى نمى داند» را بهتر درک مى کند.

یکى از عالم­هایى که انسان با نیروى خیال در آن دخل و تصرفات جزیى دارد عالم مثال است که بشر توانایى فهم و و گستردگى آن را ندارد. چه رسد به دخل و تصرفاتى که با عقل محیط خود در تمام این عالمها، مى نماید.

اى مسکین! تو کجا و فهم تفصیلى یکى از امور یکى از عالمهایى که عقل تو در آن دخل و تصرف مى کند کجا! به این نعمتها بنگر و خود قضاوت کن که چگونه باید شکر این نعمتها را بجا آورى.
تازه اینها ظاهر نعمتهایى است که آفریننده زمین با گسترش زمین به تو عنایت نموده است و اگر درباره عطایاى مالک دنیا و آخرت که با آفریدن زمین به تو عنایت نموده، اندیشه کرده و آن را کاملا درک کنى، شگفتیت افزون خواهد شد.

در این مورد به اختصار مى توان گفت : آنچه اهل حق و مکاشفه دریافته و روایات اهل بیت وحىعلیهم السلام به آن اشاره دارد این است که خداى متعال آدم را آفریده و او را در عالم مثال قرار داد - عالمى که در بعضى از روایات از آن به بهشت و در بعضى دیگر به شهر «جابلقا» تعبیر شده است . و این همان بهشت آدم است که از آن به زمین فرود آمده، تا با عبور از این دنیا از نعمتهاى مثالى، که در عالم برزخ براى او آماده شده بهره بردارى کند؛ که این عالم در برابر بهشت آدم بوده و «جابلسا» نامیده مى شود؛ و نیز به این جهت فرود آمد که در عالم آخرت و در بهشتهاى جاوید از نعمتهایى که براى او مهیا شده، استفاده نماید. و اگر آدم به این دنیا نمى آمد، هیچگاه به نعمتهاى سراى آخرت نمى رسید؛ و تمام نعمتهایى که خداوند به پیامبران، جانشینان آنان، اولیا و مؤ منین وعده داده است از فواید سفر به این عالم بوده و این عالم ایستگاهى از ایستگاههاى سفر آخرت مى باشد. حتى از یک جهت منشاء و سرچشمه نعمتهاى آن است . بهمین جهت نیز در روایات «مزرعه آخرت» نامیده شده است . و شاید این آیه قرآن نیز به همین مطلب اشاره داشته باشد: «این همان چیزى است که قبلاروزى ما بوده و اکنون مانند آن روزى ما شده است»

بنابراین تمام نعمتهاى جاوید و فناناپذیر که قابل مقایسه با نعمتهاى این دنیاى پست نمى باشد - و خالق آن از هنگام آفرینش دنیا هیچگاه به آن نظر نکرده و آن را براى بندگانش انتخاب ننموده و سراى پاداش نیست - منشاء و سرچشمه آن همین عالم دنیا است . بنابراین عارف مراقب در روز «دحوالارض» بر خود لازم مى بیند که در مقابل تمام این نعمتها شکرگزارى نماید.
و در این هنگام بخوبى مى یابد که نمى تواند حق مقدار کمى از اجزاى گوشه کوچکى از آن را ادا نماید؛ گرچه تمام عابدین شاکر را به کمک طلبیده و تا ابد مشغول شکرگزارى گردند. نه به این جهت که شکر این نعمتها نیز از نعمتهاى خدا بوده و بر آن نیز شکرى واجب است، بلکه بخاطر بزرگى، فراوانى، ظرافت و دیده نشدن آن نعمت­هاست. و آنگاه که بنده به این شناخت رسیده و نعمتهاى الهى را قدر شناخت، نشانه کسانى را که بخوبى ناتوانى و کوتاهى خود را در شکرگزارى خداى متعال فهمیده اند پیدا کرده و خجالت مى کشد کوشش خود را - هر مقدار که باشد - شکرگزارى بداند. و مى فهمد که خداوند با قبول این شکرگزارى کم و ناچیز این نعمتها چه منتى بر او دارد. و خداوند متعال را براى این انجام دادن این شکرگزارى، سپاس مى گوید. و معنى شکور (بسیار شکرگزار) را که از نامهاى خداوند است، تا اندازه اى مى فهمد. گرچه شناخت کُنه نامهاى خداوند متعال محال است.

از بزرگترین نعمتهاى این روز این است که کعبه را خانه خود قرار داده و اجازه داده است که مردم آن را زیارت نموده و با پاداش و رضایت فراوان این عمل را از آنان مى پذیرد. و این نهایت لطف، مهربانى و کرم است . آنگاه که انسان با چشم باز در معانى اعمال حج تأمل نماید به لطف بزرگ خدا پى مى برد. و بالاتر از این، مى یابد که او تا چه اندازه دوست دارد که دست عنایت خود را روى سر مؤمنین نگهدارد. نیز نهایت عنایت او در جذب آنان به در خود و دعوت آنان به نزدیکى و پناه خود را درک کرده و قدر نعمت وجود این پیامبر بزرگوار را که بواسطه آن ما را به این عالم­هاى گرانقدر هدایت نموده و ما را از اسرار آن آگاه نموده، و این دلهاى مرده را با نور ایمان حیات بخشیده و گمراهى آن را با نور یقین تبدیل به هدایت نموده، خواهد دانست.

بطور اختصار درباره نعمت نصب کعبه مى توان گفت : خداوند متعال انسان را از خاک آفریده و او را به دیدار و پناه خود دعوت نمود. نزدیکى و پناه او نیز مخصوص بلند مرتبگان و افراد با معنویت است . و به جهت این که انسان در اوایل کار، به جهت فرو رفتن در تاریکیهاى عالم طبیعت و اسارت در کره خاکى و میان آب و گل، به این عالمهاى عالى دسترسى ندارد، خداوند، عالم او را با ایجاد مکانى آباد کرده و آن را خانه خود نامید. و آن را زیارتگاه زائرانش و طالبین حضرتش قرار داد تا بر گرد آن چرخیده، زیارتش کرده، به مقتضاى حال خود با پروردگارشان ماءنوس ‍ شده و با این امور آماده عالمهاى قدس و نزدیک شدن به خدا گردند. براى این زیارت نیز عبادتهایى مقرر فرموده که تمامى آنان باعث پرواز از عالم خاکى به عالم ملکوت، جبروت و لاهوت است . بعبارت دیگر این عبادتها عبادت کننده را آماده زیارت کعبه حقیقى مى نماید که درباره آن در روایت آمده است: «زمین و آسمانم گنجایش من را ندارد بلکه قلب بنده مؤمنم گنجایش مرا دارد» بعبارت دیگر این عبادات باعث شناخت نفس مى شود که شناخت پروردگار را در بر دارد. همانگونه که در مناجات شعبانیه به آن اشاره شده است: «چشم قلبهاى ما را با نگاه آن به خودت روشن فرما تا دیدگان قلبها حجابهاى نورى را پاره کرده و آنگاه به معدن بزرگى رسیده و روحهاى ما به پاکى گرانقدرت آویزان گردد.»
انسان بخاطر حجاب هاى تاریکى و نورى نمى تواند به معدن بزرگى برسد. حجابهاى تاریکى همان عالم طبیعت است که آنرا دیده و حس مى کنیم البته بعضى از عالمهاى مثال نیز به حجابهاى تاریکى ملحق مى شوند. حجابهاى نورى نیز از آنجا شروع مى شود که انسان با واگذاشتن ماده و شکل از عالم طبیعت ترقى، نفس خود را مجرد از این دو دیده، نفس و حقیقت او بدون پوسته ماده و شکل براى او آشکار شده و نفس خود را امر بزرگى ببیند. و با بقاى حجابهاى نورى در معارف کشفى بر او گشوده مى شود و آنگاه به اندازه اى که این حجابها کنار رفته و در عوالم نورى اندیشه نماید، علم به مبداء، معاد و حقایق مقامات دینى که در این آیه آمده است: «و کسى که به خداوند، فرشتگان، کتابها و پیامبران او و روز قیامت ایمان آورد...» براى او منکشف مى شود. تا جایى که دیدگان دلها حجابهاى نورى را پاره کرده و به معدن بزرگى برسد؛ و در این هنگام به مقام قرب رسیده، و با مشاهده جلوه هاى نامها و صفات خداوند رستگار شده و از زائرین و پناه داده شده هاى او محسوب مى گردد. و خلاصه خداوند با لطف خود براى اهل این عالم خانه اى همجنس عالم خودشان قرار داده تا از فیض زیارتش محروم نمانده و براى این خانه نیز عباداتى را مقرر داشته که باعث آماده نمودن دیدار کننده و شایسته گرداندن مطالب مرتبط او براى دیدار خانه حقیقى اش مى گردد.

میرزا جوادآقا ملکی تبریزی در اهمیت «دحوالارض» می‌گوید: زمانی که تو در موهبت‌هایی که مالک دنیا و آخرت به زمین عطا کرده است، تأمل کنی و حقیقت آن را بشناسی، به حیرتت افزوده می‌شود.
به گزارش مشرق به نقل از فارس، میرزا جواد آقا ملکی تبریزی از عارفان و سالکان حقیقی طریق الهی و صاحب کتاب «المراقبات» در خصوص آداب روز دحوالارض و گرامی‌داشت این روز توصیه‌هایی را ذکر کرده است که مشروح آن در پی می‌آید:

عمده عمل در ماه ذی‌القعده، دانستن انعام و احسان خداوند در این ماه به بشر است در روز دحو‌الارض، زیرا علم به نعمت و مقدار آن هم به لحاظ کمی و هم به لحاظ کیفی، اولین مراتب شکر آن نعمت است؛ چنانچه هم در نص وارد شده و هم در «علم السر» واضح شده و در اخباری فراوانی وارد شده که: روز روز بیست و پنجم ذی‌القعده، خانه کعبه برقرار شد و زمین در زیر آن کشیده شد. در آن آدم به زمین فرود آمد و حضرت ابراهیم خلیل یا حضرت عیسی(ع) متولد شد و رحمت الهی انتشار یافت.

از امیرالمومنین(ع) روایت شده است: نخستین رحمتی که از آسمان به زمین فرود آمد، روز بیست و پنجم ذی‌القعده بود. هر کس در این روز روزه بگیرد، و شب نماز بخواند، برایش پاداش صد سال عبادت داده می‌شود که روزهایش را روزه‌دار و شب‌هایش را بیدار مانده است و هر گروهی که در این روز جمع شده و پروردگارشان را ذکر بگویند، متفرق نمی‌شوند، تا حجت‌شان برآورده شود. در این روز، هزار هزار رحمت نازل گردد که 99 درصد آن، بخشش روزه‌داران این روز و قائمین آن در شب است.

و روایت شده که آن حضرت، در این روز به هنگام ظهر دو رکعت نماز می‌خواند: در هر رکعت یک‌بار حمد و پنج بار «والشمس و ضحیها» و پس از سلام می‌گفت: «لا حول و لاقوة الا بالله العلی العظیم» و دعا می‌کرد و می‌فرمود: یا مقیل العثرات اقلنی عثرتی، یا مجیب الدعوات أجب دعوتی یا سامع الاصوات إسمع صوتی و ارحمنی و تجاوز عن سیئاتی و ما عندی یا ذالجلال و الاکرام.

مستحب است در این روز، دعایی را که روایت شده است بخواند که اول آن «یا داحی الکعبة» است.

معرفت نصب کعبه و دحو‌الارض:

بدان که این نعمت دارای صورت و حقیقتی است. اما صورت آن در «الاقبال» مورد اشاره قرار گرفته که خداوند تبارک و تعالی ـ در این روز زمین را برای سکونت بنی آدم و زندگی وی بنا کرد و زمین و هر چه از نعمت‌ها که در آن است حتی بدن‌ها و رزق‌های ما، همگی از چیزهائی است که در این روز از رحمت حق انتشار یافته. پس هر نعمتی در دنیا به حسب جنس و نوع و صنفش که احدی را توان شمردن آن نیست، نازل شده، در این روز بوده پس بر بنده لازم است که مراقب مولای خود باشد، برای ازدیاد شکر نعمت‌های او، به اینکه تا هر آنجا که فطانت او راه می‌دهد، به نعمت‌های بزرگ او و آنچه که به خلق زمین و محتویات آن انعام کرده، بیندیشد که خداوند متعال چه نعمت‌هایی به او تفضل داشته و آن نعمت‌ها از فرط لطف، چنان است که علم بنده به آن نمی‌رسد.

هر کس بخواهد به صحت این گفتار پی ببرد، به علم التشریح مراجعه و تألیفات اخیر عالمان غرب و عکس تشریح اعضا را ببیند و در آن عکس‌ها، یک یک عضو‌ها را با رنگ‌های جدا جدا ببیند. چه در آنها، رگ‌ها و اعصاب نازکی وجود دارد و یا بدون واسطه نیز به سبب آنها اثراتی در صحت مزاج وجود دارد که بخش محسوس آنها از چند میلیون هم بیشتر است و از همان می‌تواند پی ببرد که غیرمحسوس بیشتر از محسوس است.

اینها همه، تنها یک صنف از نعمت‌های بدنی است و صنف‌های دیگر نیز دارد که شاید از حیث تعداد بیشتر و از حیث اعجاب‌انگیزی شگفت‌آورتر نیز باشد، از آن جمله است، قوای غیر مرئی که در اجزای بدن، به احداث، تحریک، تصویر، تغذیه، رشد، هضم، دفع و غیر آن مشغول بوده ودارای عمل و فعالیت و ضرور‌ت‌های تأثیر خارجه از جمله آن‌هاست، کلیات عوالم ملکوت این قوا و پائین‌تر است، از سپاهیان حق و سیاست کننده آنها در تأثیرات و تأثیرات آنهادر عمل‌ها و نتایج تقدیر شده با کم و کیفیت خاص خود، با اختلاف زمان‌ها و مکان‌ها و واردات داخلی منبعث شده که از حرکت‌های داخلی و مزاجی و اخلاقی و طبیعی و کسبی و خارجی که تعداد جنس و نوع و صنف‌های آن را کسی جز خداوند یا هر کس که او از علم خود به او یاد داده و تفویض نموده باشد، علم آگاهی ندارد، چه رسد به شمارش افراد آن!

و اگر کسی کیفیت ارتباط بعضی از عوالم به بعضی دیگر را بداند، برای او روشن می‌شود که همه عوالم، در کمال صحت و سلامت هر عضو از اعضای بدن، و بالاتر از این: از اجزای عضو، دخالت دارند. پس برایش مبرهن می‌شود که خداوند متعال در یک نعمت جزئی، به تو بی‌شمار نعمت داده.

سپس، زمانی که بخواهد که در نعمت‌های خارجی از غذاها و آب‌ها و پوشاک‌ها و هر آنچه اعضای بدن و حواس ظاهر و باطن می‌تواند تصرف کند، فکر کند، بنا به فرموده خداوند متعال: «وَإِن تَعُدُّواْ نِعْمَةَ اللّهِ لاَ تُحْصُوهَا» و فرموده دیگرش: «وَمَا یَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّکَ إِلَّا هُوَ» به حقیقت ایمان خواهد آورد.

و از جمله جزئیات آنچه انسان از عوالم، به سبب خیالش در آنها تصرف می‌کند، عالم مثال و وسعت آن است که از توان احصای تمام انسان‌ها بیرون است، چه رسد به آنچه در آن، با عقل خود تصرف می‌نماید که به تمام این عوالم محیط است.

ای بینوا و ای غافل، کجایی، از اینکه به تفصیل تنها یک امر از امورات و تنها یک عالم از عوالمی که عقلت در آن قادر به تصرف است، احاطه پیدا کنی؟ پس به امر خودت بنگر و عقل را قاضی قرار بده که در شکر این نعمت‌ها، چه چیزی به تو واجب است؟ پس از آن در تصویر انتشار ظاهر نعمت‌هایی که خالق زمین به سبب «دحو‌الارض» موهبت کرده، تأمل کن. و زمانی که تو در موهبت‌هایی که مالک دنیا و آخرت به زمین عطا کرده تأمل و حقیقت آن را بشناسی، به حیرتت افزوده می‌شود.

پس میان آنچه در عالم برزخ و قیامت از نعمت‌‌های باقی که زوال ندارند و میان آن و میان نعمت‌های دنیا که خداوند از زمان خلقت نظری به آن نینداخته و از آن به بندگانش رضا نداشته، نسبتی وجود ندارد و دنیا، خانه ثواب نیست واصل آن، از آن دنیاست.

پس عارف مراقبه کننده، نسبت به «دحوالارض» در برابر تمام این نعمت‌ها، شکری را برخود واجب دیده و در این حال، از اعماق قلب خود معتقد می‌شود که برای ادای حق هیچ امر حقیری، قادر نیست، هر چند که از تمام عبادت کنندگان و شکر کنندگان کمک بخواهد و آنها همه تا ابد مشغول شکرگذاری شوند، نه از این رو که شکر و سپاس آنها از نعمت‌های خداوند متعال است و آن خود مقتضی شکری دیگر، بلکه به جهت زیادت و عظمت و لطف آن نعمت‌ها که قادر به آن نیست.

زمانی که بنده به این معارف دست پیدا کند، از مراتب نعمت‌های خداوند متعال، به حقیقت عجز و قصور و تقصیر خود از شکر خداوند بصیرت پیدا کرده و شرم می‌کند که تلاش خودش را «شکر» محسوب کند و قدر منت خداوند متعال به خود را در قبول این مقدار اندک و بی‌مقدار از شکر در برابر این همه نعمت و شکر خداوند برای این شکر دانسته و گوشه‌ای از معنای اسم «شکور» را خواهد شناخت، چرا که حصول شناخت به کنه اسمای خداوند متعال محال است.
به فرموده امیرالمؤمنین(ع) نخستین رحمتی که از آسمان به زمین نازل شد، در بیست وپنجم ذی القعده بود و برای آن اعمالی چون «روزه»، «نماز» و «شب‌زنده‌داری» توصیه شده است.
به گزارش مشرق به نقل از فارس، «دحو الارض» مطابق با بیست و پنجم ماه ذی‌القعده، روزی است که خداوند با نظر به کره زمین، به جهان خاکی حیات بخشید، از این روز، بخش‌هایی از کره زمین ـ که سراسر از آب بود ـ شروع به خشک شدن کرد تا کم کم به شکل یک چهارم خشکی‌های امروزی درآمد.
مطابق روایات، اولین نقطه ای که از زیر آب سر برآورد، مکان کعبه شریف و بیت الله الحرام بود.
«دَحو» به معنای گسترش است و برخی نیز آن را به معنای تکان دادن چیزی از محلِ اصلی اش تفسیر کرده‌اند، منظور از «دحوالارض» (گسترده شدن زمین) این است که در آغاز، تمام سطح زمین را آب‌های حاصل از باران های سیلابیِ نخستین فراگرفته بود، این آب‌ها، به تدریج در گودال‌های زمین جای گرفتند و خشکی‌ها از زیر آب سر برآوردند و روز به روز گسترده‌تر شدند.
از سوی دیگر، زمین در آغاز به صورت پستی‌ها و بلندی‌ها یا شیب‌های تند و غیرقابل سکونت بود، بعدها باران‌های سیلابی مداوم باریدند، ارتفاعات زمین را شستند و دره‌ها گستردند، اندک اندک زمین‌هایِ مسطح و قابل استفاده برای زندگی انسان، کشت و زرع پدید آمد، مجموع این گسترده شدن، «دحو الارض» نام‌گذاری می‌شود.
از امیرالمومنین علیه‌السلام روایت شده است که فرمودند: «نخستین رحمتی که از آسمان به زمین نازل شد، در بیست وپنج ذی القعده بود. کسی که در این روز روزه بگیرد و شبش را به عبادت بایستد، عبادت صد سال را که روزش را روزه و شبش را عبادت کرده است خواهد داشت.»
به نظر برخی از مفسران، آیه 30 سوره نازعات «وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا»، به همین واقعه اشاره دارد، گذشته از واقعه دحوالارض، رویدادهای دیگری نیز در این روز رخ داده‌اند که اهمیت آن را دو چندان کرده است؛ از جمله:
- میلاد حضرت ابراهیم علی نبینا وآله وعلیه‌السلام
- میلاد حضرت عیسی مسیح علیه‌السلام
- خروج رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم از مدینه به همراه هزاران حاجی به سوی مکه، به قصد حجة الوداع. در این سفر وجود مقدس حضرت زهرا سلام الله علیها و نیز تمامی همسران پیامبر(ص) نیز ایشان را همراهی می‌کردند.
- در روایتی نیز آمده است که حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه‌الشریف در همین روز قیام خواهد کرد.
 
اعمال شب و روز دحو الارض
 
*روزه: یکی از آن چهار روز است که در تمام سال به فضیلت روزه ممتاز است، در روایتی روزه‏اش مثل روزه هفتاد سال است و در روایت دیگر کفاره هفتاد سال است، هر که این روز را روزه بدارد و شبش را به عبادت به سر آورد از برای او عبادت صد سال نوشته شود، از برای روزه‏دار این روز هر چه در میان آسمان و زمین است استغفار کند، این روزی است که رحمت خدا در آن منتشر شده، از برای عبادت و اجتماع به ذکر خدا در این روز اجر بسیاری است. 
* نماز: نمازی که در کتب شیعه قمیین روایت شده است، آن دو رکعت است، در وقت چاشت در هر رکعت بعد از «حمد»، پنج مرتبه «توحید» و «الشمس» بخواند و بعد از سلام نماز بخواند «لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ»، پس دعا کند و بخواند «یَا مُقِیلَ الْعَثَرَاتِ أَقِلْنِی عَثْرَتِی یَا مُجِیبَ الدَّعَوَاتِ أَجِبْ دَعْوَتِی یَا سَامِعَ الْأَصْوَاتِ اسْمَعْ صَوْتِی وَ ارْحَمْنِی وَ تَجَاوَزْ عَنْ سَیِّئَاتِی وَ مَا عِنْدِی یَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ» .
*دعا: خواندن این دعا است که شیخ در «مصباح» فرموده، خواندن آن مستحب است:
«اللَّهُمَّ دَاحِیَ الْکَعْبَةِ وَ فَالِقَ الْحَبَّةِ وَ صَارِفَ اللَّزْبَةِ وَ کَاشِفَ کُلِّ کُرْبَةٍ أَسْأَلُکَ فِی هَذَا الْیَوْمِ مِنْ أَیَّامِکَ الَّتِی أَعْظَمْتَ حَقَّهَا وَ أَقْدَمْتَ سَبْقَهَا وَ جَعَلْتَهَا عِنْدَ الْمُؤْمِنِینَ وَدِیعَةً وَ إِلَیْکَ ذَرِیعَةً وَ بِرَحْمَتِکَ الْوَسِیعَةِ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ الْمُنْتَجَبِ فِی الْمِیثَاقِ الْقَرِیبِ یَوْمَ التَّلاقِ فَاتِقِ کُلِّ رَتْقٍ وَ دَاعٍ إِلَی کُلِّ حَقٍّ وَ عَلَی أَهْلِ بَیْتِهِ الْأَطْهَارِ الْهُدَاةِ الْمَنَارِ دَعَائِمِ الْجَبَّارِ وَ وُلاةِ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ وَ أَعْطِنَا فِی یَوْمِنَا هَذَا مِنْ عَطَائِکَ الْمَخْزُونِ غَیْرَ مَقْطُوعٍ وَ لا مَمْنُوعٍ [مَمْنُونٍ‏] تَجْمَعُ لَنَا بِهِ التَّوْبَةَ وَ حُسْنَ الْأَوْبَةِ یَا خَیْرَ مَدْعُوٍّ وَ أَکْرَمَ مَرْجُوٍّ یَا کَفِیُّ یَا وَفِیُّ یَا مَنْ لُطْفُهُ خَفِیٌّ الْطُفْ لِی بِلُطْفِکَ وَ أَسْعِدْنِی بِعَفْوِکَ وَ أَیِّدْنِی بِنَصْرِکَ وَ لا تُنْسِنِی کَرِیمَ ذِکْرِکَ بِوُلاةِ أَمْرِکَ وَ حَفَظَةِ سِرِّکَ وَ احْفَظْنِی مِنْ شَوَائِبِ الدَّهْرِ إِلَی یَوْمِ الْحَشْرِ وَ النَّشْرِ وَ أَشْهِدْنِی أَوْلِیَاءَکَ عِنْدَ خُرُوجِ نَفْسِی وَ حُلُولِ رَمْسِی وَ انْقِطَاعِ عَمَلِی وَ انْقِضَاءِ أَجَلِی اللَّهُمَّ وَ اذْکُرْنِی عَلَی طُولِ الْبِلَی إِذَا حَلَلْتُ بَیْنَ أَطْبَاقِ الثَّرَی وَ نَسِیَنِیَ النَّاسُونَ مِنَ الْوَرَی وَ أَحْلِلْنِی دَارَ الْمُقَامَةِ وَ بَوِّئْنِی مَنْزِلَ الْکَرَامَةِ وَ اجْعَلْنِی مِنْ مُرَافِقِی أَوْلِیَائِکَ وَ أَهْلِ اجْتِبَائِکَ وَ اصْطِفَائِکَ وَ بَارِکْ لِی فِی لِقَائِکَ وَ ارْزُقْنِی حُسْنَ الْعَمَلِ قَبْلَ حُلُولِ الْأَجَلِ بَرِیئا مِنَ الزَّلَلِ وَ سُوءِ الْخَطَلِ اللَّهُمَّ وَ أَوْرِدْنِی حَوْضَ نَبِیِّکَ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ اسْقِنِی مِنْهُ مَشْرَبا رَوِیّا سَائِغا هَنِیئا لا أَظْمَأُ بَعْدَهُ وَ لا أُحَلَّأُ وِرْدَهُ وَ لا عَنْهُ أُذَادُ وَ اجْعَلْهُ لِی خَیْرَ زَادٍ وَ أَوْفَی مِیعَادٍ یَوْمَ یَقُومُ الْأَشْهَادُ اللَّهُمَّ وَ الْعَنْ جَبَابِرَةَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ وَ بِحُقُوقِ [لِحُقُوقِ‏] أَوْلِیَائِکَ الْمُسْتَأْثِرِینَ اللَّهُمَّ وَ اقْصِمْ دَعَائِمَهُمْ وَ أَهْلِکْ أَشْیَاعَهُمْ وَ عَامِلَهُمْ وَ عَجِّلْ مَهَالِکَهُمْ وَ اسْلُبْهُمْ مَمَالِکَهُمْ وَ ضَیِّقْ عَلَیْهِمْ مَسَالِکَهُمْ وَ الْعَنْ مُسَاهِمَهُمْ وَ مُشَارِکَهُمْ اللَّهُمَّ وَ عَجِّلْ فَرَجَ أَوْلِیَائِکَ وَ ارْدُدْ عَلَیْهِمْ مَظَالِمَهُمْ وَ أَظْهِرْ بِالْحَقِّ قَائِمَهُمْ وَ اجْعَلْهُ لِدِینِکَ مُنْتَصِرا وَ بِأَمْرِکَ فِی أَعْدَائِکَ مُؤْتَمِرا اللَّهُمَّ احْفُفْهُ بِمَلائِکَةِ النَّصْرِ وَ بِمَا أَلْقَیْتَ إِلَیْهِ مِنَ الْأَمْرِ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ مُنْتَقِما لَکَ حَتَّی تَرْضَی وَ یَعُودَ دِینُکَ بِهِ وَ عَلَی یَدَیْهِ جَدِیدا غَضّا وَ یَمْحَضَ الْحَقَّ مَحْضا وَ یَرْفِضَ الْبَاطِلَ رَفْضا اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ عَلَی جَمِیعِ آبَائِهِ وَ اجْعَلْنَا مِنْ صَحْبِهِ وَ أُسْرَتِهِ وَ ابْعَثْنَا فِی کَرَّتِهِ حَتَّی نَکُونَ فِی زَمَانِهِ مِنْ أَعْوَانِهِ اللَّهُمَّ أَدْرِکْ بِنَا قِیَامَهُ وَ أَشْهِدْنَا أَیَّامَهُ وَ صَلِّ عَلَیْهِ [عَلَی مُحَمَّدٍ] وَ ارْدُدْ إِلَیْنَا سَلامَهُ وَ السَّلامُ عَلَیْهِ [عَلَیْهِمْ‏] وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ».

همه آنچه باید از پادگان جهنمی اشرف بدانید/ پاسخ به 10 سوال درباره مهمترین مکان استقرار منافقین


با انتقال آخرین گروه از اعضای سازمان تروریستی منافقین از پادگان اشرف به کمپ لیبرتی، پرونده این پادگان نظامی برای همیشه بسته شد، اما خاطره تلخ فعالیت ساکنان این پادگان تا سالها و بلکه دهه ها از صفحه خاطرات دو ملت پاک نخواهد شد.

به گزارش مشرق به نقل از مهر، این روزها خبر تعطیلی کامل یک پادگان نظامی در عراق به یکی از اخبار اصلی رسانه‌های ایران و منطقه تبدیل شده و مقامات دو کشور از این حادثه ابراز خرسندی می کنند.
خروج 42 نفر باقیمانده اعضای سازمان مجاهدین خلق(منافقین) در شامگاه چهارشنبه هفته گذشته از پادگانی که نام اشرف از سوی این سازمان تروریستی بر آن نهاده شده، شاید یکی از مهمترین و در عین حال شیرین ترین اخبار ماه ها و بلکه سالهای گذشته برای مردم ایران و عراق بوده است.

اما چرا این پادگان برای ملت های ایران و عراق واجد اهمیت بود و چرا دولت های دو کشور خواستار برخورد با ساکنان آن بوده‌اند. ماهیت این پادگان چیست و چه نقشی در تحولات دو کشور در دو دهه اخیر داشته است؟

این گزارش برای پاسخ به همین مسائل به 10 سوال اصلی پیرامون این پادگان پاسخ می‌گوید:

1- «اشرف» چیست و کجاست؟

اشرف نام یک پادگان نظامی است که در 80 کیلومتری مرز ایران و 85 کیلومتری بغداد در استان دیالی کشور عراق  واقع شده است. نزدیکترین شهر به این پادگان که به مدت 27 سال در اختیار سازمان مجاهدین خلق(منافقین) بوده است، شهر مرزی خالص در استان دیالی است. پادگان اشرف که سازمان منافقین آن را شهر اشرف می خواندند، در منطقه ای کشاورزی و در زمینی در ابعاد 6 کیلموتر در 6 کیلومتر احداث شده است.

2- چرا این پادگان را اشرف نامگذاری کرده اند؟

اشرف، نام همسر اول مسعود رجوی از اعضای این سازمان تروریستی است. اشرف ربیعی پس از حرکت مسلحانه اعضای این سازمان در سال 60 و اقدامات متعدد تروریستی اعضا، در درگیری با نیروهای سپاه پاسداران در خانه ای تیمی به همراه موسی خیابانی نفر دوم این سازمان کشته شد.

رجوی پس از آنکه این پادگان را از صدام هدیه گرفت، نام همسر خود را بر آن نهاد. مسعود از همسر اول خود فرزندی به نام مصطفی دارد که هم اکنون در کمپ لیبرتی در میان اعضای منافقین حضور دارد.

3- اشرف در چه زمانی تاسیس شده و تاریخچه این پادگان چیست؟

این پادگان در ابتدا زمین های کشاورزی متعلق به کشاورزان فرودست استان دیالی بوده است که صدام به دلیل رضایت از اقدامات سازمان مجاهدین در همکاری با حزب بعث در جنگ ایران و عراق از کشاورزان غصب کرده و به مسعود رجوی هدیه داده است.

تاریخ تاسیس این پادگان همزمان با ورود مسعود رجوی به کشور عراق و برگزاری جلسه هماهنگی با شخص صدام حسین در سال 1365 بوده است. در این جلسه مقرر شد تا مسعود رجوی با حمایت همه جانبه رئیس جمهور عراق، گروهی نظامی موسوم به ارتش آزادیبخش ایران را برای حمله به ایران تشکیل دهد. بدین ترتیب صدام امکانات فراوانی اعم از تجهیزات نظامی سبک و سنگین، دستگاه های جاسوسی، مبالغ هنگفتی پول و ... به رجوی اهدا کرد.


دیدار مسعود رجوی سرکرده منافقین با صدام حسین و مقامات ارشد حزب بعث در بدو ورود به عراق

این ارتش پس از همکاری گسترده با ارتش بعث عراق در حمله به کشورمان به خصوص در عملیات مرصاد، بعدها نقش فراوانی در اقدامات سرکوبگرایانه حزب بعث در داخل عراق نیز ایفا کرد.

روند حضور منافقین در اشرف و حمایت دولت عراق تا سال 1382 یعنی حمله نیروهای ائتلاف و سقوط صدام ادامه داشت. پس از اشغال عراق، پادگان اشرف نیز تحت تسلط ارتش آمریکا قرار گرفت. بعد از تشکیل دولت قانونی در عراق  نیز حفاظت این پادگان نظامی با نظارت سازمان ملل به ارتش عراق سپرده شد.

4- چه کسانی در این پادگان فعالیت می کردند؟

پس از تشکیل گروه نظامی موسوم به ارتش آزادیبخش ابتدا مسعود رجوی، مریم رجوی و سایر اعضای شورای رهبری سازمان تروریستی منافقین به همراه کلیه نیروهای نظامی این سازمان در این پادگان حضور داشتند. این گروه که در واقع نفرات اصلی این سازمان را تشکیل می دادند از متعصب ترین اعضای این گروهک هستند که به دلیل سابقه طولانی مدت در سازمان و هم چنین دست داشتن در اقدامات تروریستی دهه شصت در ایران، وفاداری بسیار بالایی نسبت به سازمان دارند.


آمورش نظامی به اعضای منافقین در پادگان اشرف، بخش قابل توجهی از ساکنین اشرف را زنان و دختران تشکیل می‌دادند

دسته دوم اعضای سازمان که تعداد بسیار محدودی دارند، اسرای جنگی هستند که در فاصله سالهای پایانی جنگ به خصوص پس از عملیات مرصاد به عضویت این سازمان درآمده اند. نیاز مبرم سازمان به نیروهای تازه نفس به دلیل تلفات سنگین در عملیات مرصاد انگیزه اصلی منافقین در عضوگیری گسترده از اسرای ایرانی بود.

این افراد تحت فشارهای طاقت فرسای زندان های صدام، دلایل مختلف تقاضای سازمان برای عضویت در آن و حضور در اشرف را پذیرفتند. مهمترین دلیل این افراد برای حضور در اشرف فرار از اردوگاه های وحشتناک اسرای جنگی در عراق و شرایط سخت حاکم بر این اردوگاه ها بود. این افراد طبیعتا اعتقاد چندانی به این سازمان نداشته و بنابراین وفاداری چندانی هم نداشته اند. به همین دلیل تحت فشار بیشتری از سوی رهبران سازمان بوده و هستند.


در عملیات مرصاد که سازمان منافقین آن را عملیات فروغ جاویدان می خواند، بیش از 3000 نفر از اعضای این سازمان به دست نیروهای ارتش و سپاه کشته شدند

دسته دیگری از افرادی که در این پادگان حضور دارند افرادی هستند که در حین سفر غیرقانونی به اروپا و امریکا در کشورهای همسایه دستگیر شده و یا با مشکل مواجه شده اند. این افراد که عمدتا از کشور ترکیه و کردستان عراق قصد مهاجرت غیرقانونی به کشورهای اروپایی را داشته اند توسط اعضای آموزش دیده سازمان منافقین در این کشورها با بهانه هایی چون کسب مجوز اقامت در اروپا اغفال شده و برای حضور کوتاه مدت در اشرف راهی این پادگان شده اند. این حضور کوتاه مدت البته سالها به طول انجامیده است.

دسته چهارم هم فرزندان و اعضای خانواده های منافقین هستند که یا به اجبار والدین ساکن اشرف خود و یا بر اساس تبلیغات اغواگرانه تلویزیون سازمان به این پادگان منتقل شده اند.

5- چه فعالیت هایی در این پادگان انجام شده است؟

آموزش نظامی اعضای گروهک منافقین جهت انجام عملیات علیه ملت های ایران و عراق؛ آموزش سایر نیروهای تروریستی منطقه مانند طالبان و القاعده؛ فعالیت های فرهنگی و آموزشی بر روی نیروها برای متقاعد کردن آنها در انجام عملیات های تروریستی؛ فعالیت های اطلاعاتی و جاسوسی چون تخلیه تلفنی ایرانیان به نفع دولت عراق؛ پخش تلویزیون منافقین برای عملیات جنگ روانی علیه دو ملت ایران و عراق از جمله مهمترین محورهای فعالیت این گروهک در پادگان اشرف بود.

6- چرا این پادگان برای سازمان مجاهدین خلق(منافقین) اهمیت داشته است؟

پادگان اشرف در حقیقت بزرگترین مرکز آموزش و تربیت تروریست ها در خاورمیانه بود که در آن سازمان تروریستی منافقین به راحتی می توانستند اعضا و ورودی های جدید را با توجه به محیط بسته پادگان که هیچ گونه ارتباطی اعم از تلفن، اینترنت و پست با دنیای پیرامون نداشت تحت شیوه های پیچیده فرقه ای آمورش دهند.


اشرف تنها پادگان نظامی در دنیا است که جهت سیم خاردارها و سرنیزهای روی دیوارها به سمت داخل پادگان است
با این حال در سالهای اخیر تعداد زیادی از اعضای این گروهک تروریستی از این پادگان فرار کرده اند

 

یکی دیگر از دلایل اهمیت پادگان اشرف برای منافقین امکانات بالای این پادگان اعم از امکانات نظامی، جاسوسی و ... بود که حزب بعث عراق با نظر مستقیم صدام حسین به این گروهک اعطا کرده بود.
نزدیکی به مرز ایران نیز دلیل دیگر اهمیت این پادگان استراتژیک برای منافقین بود.


یکی از نمادهای پادگان اشرف که در بخش مرکزی این پادگان واقع شده است

اشرف همچنین نماد بازوی نظامی این گروهک تروریستی بود و به دلیل وجود نمادهای ایدئولوژیکی چون برج موسوم به آزادی اهمیت بالایی در هویت بخشی به اعضای خود داشت و نقش پررنگی در اغفال جوانان و ایرانیان ساکن کشورهای اروپایی داشت.

7- چرا این پادگان مورد توجه دولت و ملت ایران و عراق بوده است؟

مهمترین دلیل اهمیت پادگان اشرف برای ایران و عراق نقشی است که تعطیلی این پادگان در فروپاشی این گروهک تروریستی ایفا خواهد کرد. بسیاری معتقدند فروپاشی اشرف مرحله اصلی فروپاشی سازمان منافقین خواهد بود. به این ترتیب بسیاری از اقدامات تروریستی و یا مزاحمت‌ها برای دستگاه های امنیتی و انتظامی دو کشور برچیده می شود.

بازگرداندن زمین های کشاورزی پادگان به صاحبان اصلی در حاشیه شهر خالص و برچیده شدن بساط یک گروهک تروریستی با سوابق جنایات گسترده علیه مردم عراق در سرکوب انتفاضه شعبانیه و کردکشی توسط صدام از مهمترین دلایل اهمیت تعطیلی این پادگان برای دولت عراق است.

8- چرا دولت های عراق و ایران تاکنون با این پادگان و ساکنان آن برخورد نکرده اند؟

از سابقه 27 ساله این پادگان یعنی از سال 1365 تاکنون، 17 سال از عمر خونین اشرف در دوران صدارت صدام دیکتاتور عراق بوده است. فردی که خود این پادگان را به منافقین هدیه داده و بیشترین استفاده را از این گروهک تروریستی علیه دو ملت ایران و عراق کرده است، به صورت طبیعی مهمترین حامی این گروهک در همه این 17 سال بوده است.

پس از حمله آمریکا به عراق در سال 1382 و تسلط آمریکا و متحدانش بر این کشور، این پادگان نیز تحت تسلط آمریکا قرار گرفته بود و طبیعتا آمریکا از سود سرشاری که این گروهک در ضربه زدن به دشمن مشترک یعنی جمهوری اسلامی ایران می برد به سادگی صرف نظر نمی‌کرد. بنابراین منافقین در تمام سالهای اشغال زیر نظر آمریکا و تحت حمایت آنها به فعالیت های خود ادامه دادند هرچند به نسبت زمان حضور صدام در عراق فعالیت های آنها محدود تر شده بود.

در دو سال اخیر و همزمان با خروج نیروهای آمریکایی از عراق، دولت های قانونی این کشور بارها مخالفت خود را با حضور اعضای این گروهک در خاک خود و لزوم انتقال آنها از خاک عراق به کشور و یا کشورهای دیگر تاکید کرده اند.

9- ساکنان سابق اشرف اکنون کجا هستند؟

از اواخر سال 1390 که پیگیری‌های دولت عراق جهت اخراج منافقین از خاک عراق به نتایجی دست یافت، مقرر شد اعضای این سازمان تروریستی با نظارت سازمان ملل طی چند مرحله از این پادگان تخلیه شوند. این افراد پس از خروج از اشرف به اردوگاه الحریه یا همان کمپ انتقالی لیبرتی منتقل شده اند. لیبرتی نام پادگانی در نزدیکی فرودگاه بغداد است که پیش از این در جریان حمله کشورهای غربی به عراق، در اختیار نیروهای نظامی آمریکا قرار داشت.


پادگان لیبرتی حد فاصل فرودگاه و شهر بغداد، محل اسکان موقت اعضای منافقین برای انتقال به کشورهای دیگر

البته به دلیل شرایط طاقت فرسا و عدم رعایت حقوق انسانی از سوی رهبران این سازمان در اشرف، بلافاصله پس از سقوط صدام و برداشته شدن چتر حمایتی وی از منافقین، 700-800 نفر از ساکنان پادگان اشرف که عمدتا اعضای متاخر این سازمان به خصوص ورودی های پس از عملیات مرصاد بودند، از پادگان فرار کردند. بخش قابل توجهی از این افراد با رافت نظام اسلامی مواجه شده و اکنون در آغوش خانواده های خود در ایران هستند. برخی دیگر نیز به درخواست خود به کشورهای اروپایی منتقل شده اند.

10- آینده این پادگان چه خواهد شد؟

بنابر اخبار رسیده و شواهد موجود اکنون این پادگان به صورت موقت در اختیار لشکر دجله ارتش عراق قرار گرفته و نیروهای آن در این منطقه مستقر شده اند.

برخی رسانه های عراقی نیز که به تبعیت از ملت عراق کینه دیرینه ای از این گروهک ترویستی دارند به دولت عراق پیشنهاد داده اند تا این پادگان به شهربازی و باغ وحش اشرف در استان دیالی تبدیل شود.


درب موسوم به اسد در ضلع غربی پادگان اشرف، یکی از ورودی های اصلی پادگان که رو به جاده خالص- کرکوک که برای همیشه بسته شد

گمانه زنی دیگر رسانه های عراقی نشان می دهد که این پادگان یا همچنان در اختیار این لشگر باقی خواهد ماند و یا به موزه بین المللی تروریسم تبدیل خواهد شد.

اینفوگرافی/کلید وزارت‌به چه کسانی‌رسید؟


نمایندگان مجلس شورای اسلامی پس از هشت جلسه علنی بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی به 15 وزیر پیشنهادی رای اعتماد دادند و همچنین جعفر میلی منفرد، محمد علی نجفی و مسعود سلطانی فر نتوانستند رای لازم را کسب نمایند.
برای مشاهده در سایز اصلی بر روی عکس کلیک کنید
برای مشاهده در سایز اصلی بر روی عکس کلیک کنید

۳ وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش، علوم، تحقیقات و فناوری و ورزش و جوانان نتوانستند از‌ نمایندگان مجلس رای اعتماد بگیرند.


جدول رای اعتماد به کابینه یازدهم
ردیف نام وزارتخانه ماخوذه موافق مخالف ممتنع وضعیت
1 محمد علی نجفی آموزش و پرورش 284 142 133 9 _
2 محمود واعظی ارتباطات و فناوری اطلاعات 284 218 45 20 وزیر
3 سید محمود علوی اطلاعات 283 227 38 18 وزیر
4 علی طیب‌نیا اقتصاد و امور دارایی 284 274 7 3 وزیر
5 محمد جواد ظریف امور خارجه 281 232 36 13 وزیر
6 سید حسن قاضی‌زاده هاشمی بهداشت،درمان و آموزش پزشکی 284 260 18 6 وزیر
7 علی ربیعی تعاون،کار رفاه اجتماعی 284 163 100 21 وزیر
8 محمد حجتی جهاد کشاورزی 284 177 81 26 وزیر
9 مصطفی پورمحمدی دادگستری 284 201 64 19 وزیر
10 حسین دهقان دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح 284 269 10 5 وزیر
11 عباس آخوندی راه و شهرسازی 284 159 107 18 وزیر
12 محمدرضا نعمت‌زاده صنعت،معدن و تجارت 283 199 60 24 وزیر
13 جعفر میلی منفرد علوم تحقیقات و فناوری 282 105 162 15 _
14 علی جنتی فرهنگ و ارشاد اسلامی 284 234 36 12 وزیر
15 عبدالرضا رحمانی فضلی کشور 284 256 19 9 وزیر
16 بیژن نامدار زنگنه نفت 283 166 104 13 وزیر
17 حمید چیت‌چیان نیرو 284 272 7 5 وزیر
18 مسعود سلطانی فر ورزش و جوانان 283 117 148 18 _

15 نفر از گزینه‌های پیشنهادی دولت با کسب حد نصاب آرای موافق نمایندگان به عنوان وزرای کابینه یازدهم انتخاب شدند.

بنا بر این گزارش، علی طیب نیا گزینه پیشنهادی وزارت اقتصاد با کسب 274 رای موافق، بیشترین رای را در بین وزرای تاریخ جمهوری اسلامی ایران کسب کرد.

حمید چیت چیان گزینه پیشنهادی وزارت نیرو با کسب 272 رای و حسین دهقان گزینه پینهادی وزارت دفاع نیز با کسب 269 رای موافق، بعد از طیب نیا بیشترین آرای موافق را کسب کردند.

شیفته عقلانیت بی مانند اسلام شدم


شیفته عقلانیت بی مانند اسلام شدم
مطمئناً اگر شوهر من بالاجبار مرا با حجاب می کرد صددرصد امروز شما از من چنین حجابی را نمی دیدید، شوهرم به من آزادی داد و من توانستم با مطالعات خودم پس از 6 ماه به درک جایگاه عقلانی حجاب برسم.

شبکه ایران - سعید علی بیگی / در حاشیه نمایشگاه قرآن در بخش رهیافتگان به گفتگو با خانم گلندا اوربن مسلمان شده آمریکایی پرداختیم که در ادامه مشروح آن را مشاهده می کنید:

کشوری مثل آمریکا صد در صد از لحاظ رفاهی سطح بالاتری دارد، چه چیزی باعث شد که از آنجا دور شوید؟
من قبل از اسلام آوردن، پرسش های زیادی از مسائل اعتقادی در ذهن داشتم. بارها شد که از پدرم که معاون کلیسا بود و یک پروتستان شدیداً مذهبی بود و از کشیشان کلیسا سؤالاتم را می پرسیدم ولی جواب منطقی و قانع کننده ای دریافت نمی کردم و همین موضوع مرا آزار می داد.
عقلانی بودن و منطقی بودن اسلام باعث شد من جذب آن شوم و این اهمیت بالایی برای من داشت. من شیفته عقلانیت بی مانند اسلام شدم که همیشه باعث شعف من می شد و همین باعث شد بتوانم به راحتی از گذشته خود جدا شوم.
 

چگونه با اسلام آشنا شدید؟
من تا 17سالگی اسم اسلام را نشنیده بودم و دین ما اجازه نمی داد که ما متوجه نام پیامبر اسلام شویم و او را بشناسیم. من توانستم با مطالعه به این دین برسم و در انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه خود آشنایی بیشتری با این دین پیدا کردم و با آشنا شدن با شوهر ایرانی خود شهادتین گفتم، البته این را بگویم که ساعت ها با ایشان به طور شبانه روزی بحث کردم و ایشان با سعه صدر فراوان تک تک شبهات و سؤالات مرا پاسخ می گفتند تا بتوانم با یقین کامل به این دین برسم.
 

کدام شخصیت در زندگی شما جایگاه ویژه ای دارد؟
من با امام رضا (ع) ارتباط نزدیکی دارم و ایشان جایگاه خاصی در زندگی من دارند به طوری که با یاد ایشان اشک از چشمانم جاری می شود. یک بار که بسیار منقلب شده بودم از امام رضا (ع) خواستم حتی برای یک روز هم که شده خادم ایشان بشوم و این آرزوی همیشگی من بوده است تا اینکه سال گذشته به طور اتفاقی با یک خانم آشنا شدم که ایشان مقدمات تحقیقات اولیه از من را از سوی تولیت حرم رضوی فراهم کرد تا بتوانم امروز با افتخار بگویم خادم افتخاری امام خوبی ها امام رضا (ع) هستم.
 

دلیل آمدن به ایران و اقامت گزیدن شما در این کشور چه چیز بود؟
شوهر من اصراری بر ایران آمدن من نداشت و انتخاب را به خودم سپرده بود و من از آنجایی که می خواستم فرزندانم در یک محیط اسلامی تربیت و بزرگ شوند، در سخت ترین شرایط ممکن به ایران سفر کردم و از این تغییر در زندگی خود بسیار راضی ام. با خانواده شوهر خود رابطه خوبی دارم و یک رابطه صمیمی و خاص بین من و مادر شوهر خودم وجود دارد.
 

پس از اسلام آوردن نوع رفتار اطرافیانتان با شما چگونه بود؟
من در آمریکا دانشجوی پرستاری قبول شده بودم که به خاطر حجاب به من اجازه تحصیل ندادند و دلیل می آوردند حجاب تو دکتر و پرستار و مریض را ناراحت می کند. قبل در رشته میکروبیولوژی تحصیل می کردم و پس از اسلام آوردن مرا بسیار اذیت می کردند و حتی شهریه 700 دلاری بنده به 2000 دلار افزایش یافت و وقتی اعتراض کردم گفتند شهریه خارجی ها سه برابر است و به خاطر همین مسائل از ادامه تحصیل بازماندم.
 

چه چیز باعث شد بتوانید در یک کشور دیگر و با یک شوهر غیر آمریکایی زندگی کنید؟
دین اسلام استحکام زندگی ما بود و همین تعالیم زندگی ساز اسلام بود که رابطه بین ما را هر روز بهتر و قوی تر می کرد.
 

چرا اسم خود را سمیه نام گذاری کردید؟
زمانی که من در انجمن اسلامی حضور پیدا می کردم نمایش فیلم محمد رسول الله را داشتیم و آنجا وقتی من با شخصیت سمیه آشنا شدم تحت تأثیر وی قرار گرفتم. وقتی می دیدم سمیه زیر سخت ترین شکنجه ها از آرمان های خود کوتاه نیامدند و حتی شهادت را در این راه به جان خریدند شیفته ایشان می شدم و همین باعث شد نام سمیه را برای اسم اسلامی خود انتخاب کنم.
 

چطور توانستید از فرهنگ قبلی خود به این فرهنگ گذار کنید و حجاب بگذارید؟
اسلام دین عقلانیت است و همه تعاریف خود را با منطق به مردم اثبات می کند و اجبار در آن حاکم نیست. مطمئناً اگر شوهر من بالاجبار مرا با حجاب می کرد صددرصد امروز شما از من چنین حجابی را نمی دیدید، شوهرم به من آزادی داد و من توانستم با مطالعات خودم پس از  6 ماه به درک جایگاه عقلانی حجاب برسم. بعضی آقایان با عملکرد بد خود باعث رفتارهای اشتباه خانم ها می شوند و باید جایگاه عقل با اهمیت تر باشد چراکه اسلام دین عقل است.
 

آشنایی با بزرگترین شرکت کارآفرین جهان + عکس

آشنایی با بزرگترین شرکت کارآفرین جهان + عکس

ادامه نوشته

صفر تا صد قانون جدید سربازی

صفر تا صد قانون جدید سربازی

ادامه نوشته

"ياسمن آبي" رسواگر بهار عربي/4 شبکه الجزيره چرا تأسيس شد؟

"ياسمن آبي" رسواگر بهار عربي/4
ادامه نوشته

«فتنه آخرالزمان» از زبان آیت‌الله بهجت

بارها شنیده‌ایم که بزرگان دین به ما فرموده‌اند برای در امان ماندن از فتنه‌های آخرالزمان دعا کنید. مگر در آخرالزمان چه فتنه‌ای سراغ مؤمنان خواهد آمد؟ آیت‌الله العظمی بهجت(ره) به این سؤال پاسخ داده است.
به گزارش مشرق به نقل از فارس، حضرت آیت‌الله العظمی بهجت(ره) در کتاب «پرسش‌های شما، پاسخ‌های آیت‌الله بهجت» به پرسش‌هایی از قبیل چرایی غیبت امام زمان علیه‌السلام، فتنه آخرالزمان و نحوه مقابله با آن پاسخ گفته‌اند که مشروح آن در پی می‌آید:

1- چرا امام زمان عجل‌الله تعالی فرجه غایب هستند و ما از فیض حضورشان محرومیم؟

- سبب غیبت امام زمان (عج) خود ما هستیم! وگرنه اگر ظاهر شود چه کسی او را می‌کشد؟ آیا جن آن حضرت را می‌کشد؟ یا قاتل او انسان است؟!

ما از پیش، امتحان خود را پس داده‌ایم که چگونه از امام تحفظ و یا اطاعت می‌کنیم، و یا این که او را به قتل می‌رسانیم! انحطاط و پستی انسان به قدری است که قوم حضرت صالح (ع) ناقه صالح را با اینکه وسیله ارتزاق و نعمت آن‌ها بود، پی کردند، چنان که قرآن کریم درباره آن می‌فرماید: «وَلَکُمْ شِرْبُ یَوْمٍ مَّعْلُومٍ» یعنی یک روز، آب سهم شما باشد و روز دیگر سهم آن، و روزی که آب چاه را می‌خورد در عوض به آنها شیر می‌داد!

آن آقا گفت: چرا برای تعجیل فرج دعا می‌‌کنید؟ آیا می‌خواهید بیاید و او را هم بکشید؟ برای اینکه مزاحم خط، مردم، حکومت و حاکمیت شما خواهد بود! آنان که سایر ائمه را کشتند، دیوانه که نبودند! بلکه سبب آن بی‌دینی بود! آیا الان دیگر آن طور نیست؟!...

2- این «فتنه آخر الزمان» که می‌شنویم چگونه فتنه‌ای است؟

- خدا کند ولو با تقیه کردن از طریقه اهل حق و اهل بیت (ع) مخذول نشویم. گرفته شدن ایمان از اهل ایمان، از کشته شدن آنها بدتر است. در روایت است که فتنه‌هایی بر اهل ایمان می‌آید «فتن کقطع اللیل المظلم» فتنه‌هایی همانند پاره‌های شب تاریک!

ما این همه ابتلائات را می‌بینم و می‌گویید آیا «فتن کقطع اللیل المظلم» است یا نه؟! و آیا - نعوذ بالله - طریقه حقه اهل بیت(ع) حق است یا باطل؟! با این همه رخدادها که می‌بینیم و برای ما پیش‌بینی و پیشگویی کرده‌اند، باز شک و تردید داریم!

3- این ابتلائات و گرفتاری‌ها تا چه اندازه است لطفا بیشتر توضیح دهید؟

- ائمه ما (ع) هزار سال پیش خبر داده‌اند که گرفتاری و ابتلائات برای اهل ایمان به حدی خواهد بود که عده کثیری از آنان از ایمان خارج می‌شوند!

4- در عصر غیبت مسلمانان با گرفتاری‌ها و بلاهای زیادی دست و پنجه نرم می‌کنند شما فکر می‌کنید که باید چه کار کنند و چه چاره‌ای بیندیشند؟

- خدا می‌داند که چه بلاهایی بدتر از این در زمان غیبت آن حضرت بر سر مسلمان‌ها آمد و می‌آید! آلمان در مدت کوتاه، چهارده کشور اروپایی را شکست داد که بزرگترین آن‌ها یونان بود و سقوط آن بیست و پنج روز طول کشید!

بنابراین، ممالک اسلامیه در نزد آن‌ها، هر کدام یک لقمه است! ولی پیشرفت به سرعت، لازمه‌اش غفلت از دشمن پشت‌سر است که خداوند هر کدام از قدرت‌های شرق و غرب را معذب و رقیب دشمن مقابل خود قرار داده است و ظاهر این است که تا قیام حضرت حجت (عج) اسم اسلام باقی است:

«لا یبقی من الاسلام الا اسمه» از اسلام به جز نام آن باقی نمی‌ماند.

اگر دو گروه در برابر هم قرار گرفته و با یکدیگر در حال جنگ باشند و یک فرد از این دو گروه را پیدا می‌کرد و رئیس گروه دیگر را می‌ربود، گروه بی‌رئیس یکی از دو راه را دارند: یا باید تسلیم شوند و یا بدون رهبر با دشمن مخالف بجنگند. حال ما مسلمانان با کفار تقریبا همین طور است...

آیا نباید مواظبت و محافظت کنیم؟

پشت پرده "جنگ روانی دلار" چیست؟

رسانه های بیگانه به بهانه بی ثباتی نرخ دلار محورهای تبلیغی خود را علیه عملکرد نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران افزایش داده اند. رسانه ها بیگانه می کوشد ابعاد این بحران را از حوزه اقتصادی به سایرهای زمینه ها در ایران بسط داده، وجهی امنیتی به این مشکل بدهد . در "جنگ روانی دلار" دشمن و رسانه های آن می کوشند که با انواع تاکتیکهای رسانه ای نه تنها ارزش پول ملی را به پایین ترین حد خود برسانند بلکه در تلاش هستند که زمینه های آرامش و امنیت ملی را با هدف قرار دادن سرمایه ها را از بین ببرند.

مشرق-  رسانه های بیگانه به بهانه بی ثباتی نرخ دلار محورهای تبلیغی خود را علیه عملکرد نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران افزایش داده اند. رسانه ها بیگانه می کوشد ابعاد این بحران را از حوزه اقتصادی به سایرهای زمینه ها در ایران بسط داده، وجهی امنیتی به این مشکل بدهد . در "جنگ روانی دلار" دشمن و رسانه های آن می کوشند که با انواع تاکتیکهای رسانه ای نه تنها ارزش پول ملی را به پایین ترین حد خود برسانند بلکه در تلاش هستند که زمینه های آرامش و امنیت ملی را با هدف قرار دادن سرمایه ها را از بین ببرند.

در تدوين جريان خبري جنگ رواني دلار وضعیت هایی که مورد توجه قرار گرفته است عبارتند از :

1 ـ از بين بردن اميد نزد مخاطبان با بحرانی نشان دادن و ضعیت اقتصادی 2 ـ بي اعتمادي نسبت به رهبران کشور به خاطر عدم مقابله با بحران اقتصادی 3 ـ شكاف در بين جامعه و ایجاد هرج و مرج اقتصادی 4- اثر گذار نشان دادن فشارهای دشمنان بر اوضاع اقتصادی

درواقع جنگ رواني دلار تلاشي است براي دستكاري افكار عمومي و هدف قرار دادن مردم،مسئولین و نظام در یک خط خبری با استفاده از تكنيك هاي جنگ رواني که از يك سو تمركز مسئولان كشور هدف را بر هم مبزنند و از سوي ديگر افكار عمومي كشور هدف به سمت رويگرداني از نظام حاكم سوق داده شود.

رسانه های خبری و مقامات غربی در جنگ رواني دلار بدنبال این هستند که؛

1) مواضع جمهوري اسلامي ايران در مذاكرات با 1+5تعديل نمایند

2) ممانعت از ميرايي تحريم ها و نافرماني بازيگران رسمي در روند اعمال تحريم ها عليه جمهوري اسلامي ايران

3) خارج ساختن جريان فتنه از انفعال با تعيين و تعريف نقش آفريني براي اين جريان

4) ناموفق نشان دادن الگوی جمهوری اسلامی ایران برای کشورهای منطقه

7) وادار كردن جمهوري اسلامي ايران به بازي در پازل مذاكره با آمريكا

گزاره های تبلیغی بیگانه

در هفته های اخیر با تمسک به اهداف فوق گزاره های تبلیغی ذیل توسط رسانه های غربی تبلیغ و ترویج شده است:

ادعای نگرانی از معیشت مردم : صدای آمریکا از عبارت «دلاریزه شدن اقتصاد ایران» برای توصیف این بحران استفاده می کند و از تاثیر آن بر دو بخش مدیریت دولتی و معیشت مردم سخن می گوید. همچنین رسانه دولتی انگلیس که در بررسی مسائل اقتصادی ایران ( به ویژه با توجه به سر و صدای بازار ارز طی روزها و هفته های اخیر ) همواره اوضاع سخت اقتصادی را به اثرگذاری تحریم ها ربط می دهد، افزایش نرخ کالاهای اساسی و هزینه های عمده دیگر خانوارها در ماههای اخیر را ناشی از کاهش بی‌سابقه قدرت خرید مردم می داند این رسانه که در خود را به ظاهر نگران سفره مردم ایران معرفی می کند در ادامه می افزاید در مجموع سفره کالاهای اساسی هر خانوار ایرانی ها گرانتر شده است.

تقصیر دولت :در مقام تعلیل نوسان نرخ ارز اما بیگانه انگشت اتهام را به سوی دولت نشانه رفته است. بر این اساس ادعا می‌شود دولت احمدی نژاد بدون توجه به پیامدهای دامن زدن به گرانی نرخ ارز بر اقتصاد و معیشت مردم، رویکردی عوامفریبانه درپیش گرفته است و سعی دارد با درآمد حاصل از گرانی نرخ ارز پرداخت های نقدی به مردم را افزایش دهد تا در انتخابات بتواند نظر مردم را جلب کند. بیگانه مدعی است دولت می کوشد از این طریق بخشی از نیازهای ریالی خود را تامین کند: «احمدی نژاد عمدا ارز توزیع نمی کند تا گران شود و بعد مابه التفاوت را به صورت نقدی بین مردم به عنوان یارانه توزیع کند». این تحریض کننده ترین تحلیلی است که بیگانه برای آسیب زدن به اعتماد عمومی به قول مقامات دولتی می تواند ارائه کند. روزنامه دیلی تلگراف ، چاپ انگلیس در این زمینه نوشت: رئیس جمهور ایران رقبای محافظه کار خود را به همدستی در دامن زدن به بحران سقوط ارزش ریال متهم کرد و گفت آنها با راه انداختن تبلیغات علیه وی در به وجود آمدن این وضع سهیم بوده اند. احمدی نژاد انگشت اتهام را به سوی علی لاریجانی رئیس مجلس ایران گرفت و از وی به سبب مصاحبه ای انتقاد کرد که در آن سوءمدیریت را عامل 80 درصد از مشکلات و تحریم ها را ریشه 20 درصد از مشکلات معرفی کرده بود. لاریجانی همچنین سیاست دولت را به «اقتصاد رابین هودی» تشبیه کرده بود. محمدرضا باهنر نایب رئیس مجلس ایران نیز روز سه شنبه گفته بود تنها دشمن دولت «توهم» است. دست کم یکی از نمایندگان مجلس نیز دولت را به دخل و تصرف در ذخایر ارزی خارجی متهم کرد و این در حالی است که گمانه زنی ها حاکی است احمدی نژاد ممکن است برای پاسخگویی به پرسش های نمایندگان به مجلس احضار شود. بیگانه که می کوشد به این ادعای ناکارآمدی ابعاد گسترده تری هم بدهد صرفا تقصیر دولت به عنوان عامل افزایش قیمت ارز را دستمایه فضاسازی تبلیغی قرار نمی دهد. واکنش دولت به این رشد و شیوه های برخورد با آن هم محملی برای فضاسازی علیه دولت تبدیل شده است؛ واکنش ها و شیوه هایی که گفته می شود طیفی از بی تفاوتی تا برخورد پلیسی و امنیتی را در برمی گیرد.

در گیر سازی قوا: رسانه ها بیگانه با سناریوی درگیری قوا به دنبال این هستند که ضمن نا امید کردن مردم از آینده سیاسی کشور فضا را برای اثر گذاری پیامهای بعدی خود فراهم نمایند. این رسانه ها از یک سو مشکلات اقتصادی باعث کشمکش های سیاسی میان طیف های مختلف جریان اصول گرا در دولت و مجلس را پر رنگ می کنند و از دیگر سوی ادعا می شود این جریان ها در پوشش عمل به وظیفه و نظارت بر یکدیگر به تسویه حساب سیاسی با یکدیگر مشغولند؛ به ویژه این که موعد انتخاب ریاست جمهوری نزدیک و نزدیکتر می شود . با این حال بیگانه قصد ندارد همه مشکلات را به پای اختلافات و تسویه حساب سیاسی بگذارد. بی بی سی فارسی در بررسی مسائل اقتصادی کلید واژه همیشگی خود را دارد : « سوء مدیریت مدیران! » ، بر اساس این رویکرد ذهن مخاطب را به این سو سوق می دهد : در داخل حکومت ، دستگاههای دولتی به جای اینکه پیگیر باشند یا به مردم کمک کنند همدیگر را متهم می کنند.

اظهارات محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور کشورمان در نشست رسانه ای هفته گذشته مورد توجه رسانه های بیگانه قرار گرفت. این رسانه ها در چارچوب اختلاف افکنی میان مسئولان و نهادهای حکومتی و با بهره گیری از تکنیک تبلیغی سیاه نمایی، بخشی ازسخنان وی را بازتاب و تحلیل کرده اند. همچنین به زعم خبرگزاری آسوشیتدپرس پاسخ های احمدی نژاد به سوال های خبرنگاران در این کنفرانس خبری بخشی از تلاش وی برای رد انتقادهایی قلمداد می شود که رقبای سیاسی وی مطرح و سیاست های دولت را عامل کمک کننده به سقوط ارزش ریال معرفی می‌کنند. خبرگزاری رویترز نیز با انعکاس اظهارات محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران مبنی بر اینکه ایران توانسته است با تحریم های اقتصادی غرب مقابله کند و بانک مرکزی نیز ارز کافی را برای تامین مالی واردات آنهم در حالیکه این تحریم ها باعث کاهش درآمدهای نفتی کشور شده، فراهم کرده است،‌ نوشت: بسیاری از بازرگانان و مردم عادی در ایران دولت را مسئول بحران ارز در کشور می دانند اما احمدی نژاد دشمنان سیاسی خود را در مجلس در این خصوص مورد انتقاد قرار داد.

تبلیغ نا کار آمدی و بی کفایتی: بی کفایتی و ناکارامدی ادعای دیگری است که در ادبیات تبلیغی بیگانه سهم به سزایی در نابسامانی های اقتصادی و سیاسی ایران دارد و سهمی که رسانه ها به هر یک از طیف های سیاسی جریان اصول گرا در این بی کفایتی می دهند، مساوی است . آسوشیتدپرس هم در خصوص تغییرات قیمت دلار و دیگر ارزهای خارجی در ایران برمحور تضعیف عملکرد مسئولان در عرصه مسایل اقتصادی و ناکارآمد نشان دادن ساز وکارهای اقتصادی کشور استوار بود این خبر گزاری دولتی آمریکا افزود: کاهش ارزش ریال طی یک هفته گذشته شدت گرفته است یعنی پس از آنکه دولت «مرکز مبادله ارز» را به منظور تامین دلار برای واردات برخی کالاهای اساسی راه اندازی کرد و قرار شد در این مرکز دلار کمی پایین تر از بازار آزاد فروخته شود. به زعم بیگانه راه اندازی این مرکز به جای اینکه باعث کاهش نگرانی ها و سهولت دسترسی به دلار شود، باعث افزایش قیمت دلار شده است. در عین حال تلویزیون صدای آمریکا همزمان که ادعای سوء مدیریت دولتی را مستند به اظهار نظرهایی از سوی مقامات و مسئولین داخلی می کند می کوشد ناکارآمدی مدیریتی در مهار و مدیریت بازار ارز را به گستره وسیع تری از حیطه دولت بسط دهد و دامن نهادهای دیگر همچون مجلس و نهاد امنیتی تیز به نوعی در بحران آلوده ‌شود.

تحریم های اقتصادی غرب : رسانه های غربی با انعکاس و تحلیل برخی اخبار منفی و داخلی ایران علاقه دارند، در بخش های خبری خود بازار ارز در ایران و گران شدن قیمت ارزهای خارجی و طلا را مورد توجه قرار داده و سعی فراوان به عمل می آورند تا این وضعیت را به تحریم های اقتصادی غرب علیه ایران نسبت دهد. تلویزیون العربیه برای توصیف تنش در بازار اقتصادی ایران از عبارت هایی استفاده کرده است که یادآور شکست های بزرک اقتصادی است. استفاده از عبارت سقوط آزاد ارزش ریال ایران در برابر دلار آمریکا در بازار آزاد از جمله رویکردهایی است که به ادعای این شبکه موجبات برجای گذاشتن رکورد جدید کاهش هفت درصدی در ایران را بر جای گذاشته است. العربیه در تمامی بخش های خبری خود این وضعیت را صریحا به تاثیر پیامدهای تحریم های غربی بر بخش بانکی و نفتی جمهوری اسلامی نسبت می دهد و مدعی می شود که پول ملی ایران به علت برنامه هسته ای ایران، بیش از شصت درصد ارزش خود را از دست داده است .بی بی سی فارسی نیز در برنامه خبری با استناد به روند صعودی نرخ ارز و طلا به اثبات بحرانی بودن شرایط اقتصادی در ایران کوشید که ادعا دارد نتیجه تحریم‌های خارجی و موجب به مخاطره افتادن زندگی و معیشت در جامعه ایرانی است . از سوی دیگر نیز خبرگزاری رویترز دیروز با تاکید بر افزایش لحظه به لحظه قیمت ارزهای خارجی و طلا در بازار تهران، ضمن برشمردن پیامدهای اعمال تحریم های بین المللی، سوء مدیریت دولتی و نبود سیاست درست اقتصادی را عامل آشفتگی و نابسامانی در بازار ارز و سکه می‌داند و این گونه القاء می‌نماید که مادامی که تنش های بین المللی برسر برنامه هسته ای ایران حل نشود نابسامانی اوضاع اقتصادی کشور نه تنها حل نخواهد شد بلکه شدت می یابد.

ایجاد التهاب اجتماعی: رسانه های بیگانه که پس از ناآرامی‌های خردادماه 88، ناکام از به ثمر رساندن آشوب های اجتماعی در فضای سیاسی علیه نظام اسلامی، برنامه های چالش برانگیز اقتصادی دولت احمدی‌نژاد را فرصت مناسبی برای ایجاد طغیان اجتماعی برضدایران اسلامی در فضای اقتصادی یافته است، اینک در توفیق رویای خویش نوسان های ارز و طلا در بازار کشورمان را پیش آمد مساعدی جهت به انجام رساندن بلوایی عمومی شناسایی کرده که تحققش را از طریق تحریک آستانه تحمل عمومی در ایران اسلامی امکان‌پذیر می‌بیند! راهبردی که تمرکز بیگانه بر پیگیری آن در فضای سیاسی و رسانه‌ای را می‌توان همزمان با موضع گیری های مداخله جویانه مسئولان غربی در خصوص نوسان بازار طلا و ارز کشورمان که از جمله در اظهارات وزیر خارجه امریکا ناشی از اثربخشی تحریم‌های خارجی ادعا شده، همچنین در هیجان بی سابقه (به ویژه) رسانه‌های فارسی غربی برای دامن زدن به فضای روانی شکل گرفته از تلاطم نرخ طلا و ارز برای تشدید التهاب در جامعه ایران ملاحظه کرد. تلویزیون بی بی سی فارسی از جمله این رسانه های خارجی است که روز گذشته با شناسایی نوسان نرخ طلا و ارز در بازار ایران به عنوان سوژه خبری که بخش قابل توجهی از گزاره‌های ادعایی بنگاه های خبرپراکنی فارسی زبان بیگانه علیه ایران اسلامی را در ناتوان معرفی کردن نظام اسلامی تا کارساز دانستن فشارهای خارجی پشتیبانی می‌کند، به تلاش برای بهره برداری تبلیغی از موضوع افزایش نرخ طلا و ارز برای تشدید التهاب اجتماعی در ایران اختصاص داده است.

نتیجه گیری

رسانه های غربی که تا کنون موفق نشده اند اثری از عقب نشینی را در ایران مشاهده کنند اعتراف می نمایند که :هنوز نشانه ای آشکار از این مسئله وجود ندارد که مشکلات اقتصادی در ایران به حدی رسیده باشد که دولت این کشور مجبور به مصالحه برسر برنامه هسته ای خود شود. اما مسئوولین سیاسی و اقتصادی با توجه به القائات و اهداف دشمن از جنگ رواني دلار باید در حل این فتنه اقتصادی تلاش های خود را با همراهی و همدلی به نتیجه برسانند.

گفتگویی جالب باشیخ حسین انصاریان 25 آلمانی با دیدن عکس آقای بروجردی مسلمان شدند / الان 22 میلیون علو

گفتگویی جالب باشیخ حسین انصاریان
به گزارش مشرق ، این بار قرار بود گفتگویی متفاوت با جناب استاد داشته باشیم، اگر چه دوست می داشتیم از حال و هوای دهه شصت و دوستان شهیدش بشنویم، اگرچه مایل بودیم از حسینیه همدانی ها و شب های قدرش بشنویم و خیلی مسائل دیگر، اما این بار سفرهای خارجی استاد ما را به میز مصاحبه کشانده بود، موضوعی که باعث شد تبلیغ در عرصه بین الملل را از اساس به گفت گو بنشینیم، مصاحبه ای که در آن از جهانی شدن و جهانی کردنِ اسلام از آغاز تا کنون شنیدیم و بعضا با مطالب جالب از سوی استاد خنده بر لبانمان می نشست و یا با شنیدن خاطراتی از تشرف به تشیع، شخصیت های متفکر و اندیشمند به وجد می آمدیم.
مطالعه گفتگوی خبرگزاری حوزه با استاد انصاریان را به همه آنهایی که دلشان برای مکتب اهل بیت علیهم السلام و توسعه آن می تپد پیشنهاد می کنیم.

* چه دغدغه‌ای باعث تلاش‌های شما برای تبلیغ دین در کشورهای مختلف جهان شده است؟
ادامه نوشته

از بارداری پیش از «ازدواج» تا «ازدواج» پس از تولد فرزند + آمار

از بارداری پیش از «ازدواج» تا «ازدواج» پس از تولد فرزند + آمار

ادامه نوشته

جنايات سلفي مکمل تفکر آرماگدوني

جنايات سلفي مکمل تفکر آرماگدوني

ادامه نوشته

نگاهی به ادیان غیر الهی و آداب و رسوم خرافی در جهان + تصاویر

نگاهی به ادیان غیر الهی و آداب و رسوم خرافی در جهان + تصاویر

ادامه نوشته

انقلاب رژلب در سینمای ایران/ نشان دادن دو رابطه نا مشروع در تلویزیون!

انقلاب رژلب در سینمای ایران/ نشان دادن دو رابطه نا مشروع در تلویزیون!

ادامه نوشته

وقتی "گربه های ایرانی" فرهنگ مملکت را "سنگسار" کردند + تصاویر

وقتی "گربه های ایرانی" فرهنگ مملکت را "سنگسار" کردند + تصاویر

ادامه نوشته

10 استفاده غیرمعمول از نمک

10 استفاده غیرمعمول از نمک

ادامه نوشته

پراكندگي جمعيت شيعيان در جهان +تصاویر

پراكندگي جمعيت شيعيان در جهان +تصاویر

مذهب شيعه همواره در كشورهاي ديگر به غير از ايران حتي در كشورهاي كه اكثريت جمعيت با شيعيان است، همواره در مظلوميت به سر برده و مي‌برد، از سوي ديگر، با توجه به پيروزي انقلاب اسلامي به رهبري امام خميني (ره) توجه و محدود كردن گروه‌هاي شيعي به خصوص شيعيان اثني عشري شكل ديگري به خود گرفته است.

ادامه نوشته

کتاب‌هایی که زوج‌های جوان باید پیش از ازدواج بخوانند

کتاب‌هایی که زوج‌های جوان باید پیش از ازدواج بخوانند

خبرگزاری فارس: این بسته پیشنهادی حاوی 9 کتابی است که زوج‌های جوان علاقه‌مند به مطالعه می‌توانند جهت برخورداری از زندگی بهتر و سالم تر از نکات و مطالب ارزشمند آن استفاده نمایند.

خبرگزاری فارس: کتاب‌هایی که زوج‌های جوان باید پیش از ازدواج بخوانند

به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات فارس، اکثر مواقع که سخن از مطالعه و خواندن کتاب مطرح می‌شود، این سوال به مانند سرجهاز این بحث بر سر زبان‌ها قرار می‌گیرد: چه کتابی بخوانیم؟ از کدام نویسنده؟ کدام مترجم؟ کدام ناشر و ....

انتخاب کتاب برای مطالعه در میان خیل کتابهایی که این روزها منتشر می‌شوند و در کتابفروشی‌ها در دسترس مردم قرار دارند، از دغدغه‌هایی است که بسیاری از خانواده‌ها و افراد با آن رو به رو هستند.

موسسه «ترنج» برای حل این موضوع از 51 کارشناس کتاب خواسته است تا بهترین پیشنهادهای خود را برای انتخاب خواندنی‌ترین کتابها ارایه کنند. این کتابها که از سوی کارشناسان انتخاب شده‌اند و  توضیح چند سطری آنها درباره هر کتاب، به دوستداران کمک می‌کند با کتابها آشنا شوند و راحت‌تر به تصمیم‌گیری بپردازند.

این بسته پیشنهادی حاوی 9 کتابی است که زوج‌های جوان علاقه‌مند به مطالعه می‌توانند جهت برخورداری از زندگی بهتر و سالم تر از نکات و مطالب ارزشمند آن استفاده نمایند.

 

* خانواده و تربیت مهدوی

 

این کتاب پژوهشی است در عرصه علوم تربیتی و معارف مهدوی، برای خانواده‌هایی که دغدغه یک تربیت سالم اسلامی برای فرزندانشان را در سر می‌پرورانند. فرزندانی که عشق به دین و مهدویت در نهاد پاکشان بروز و ظهور یابد.

این کتاب در مرحله نخست بنیان‌های اساسی تربیت مهدوی را بر می‌شمارد و آنگاه راهکارهای عملی برای تربیت مهدوی فرزندان را، در سه دوره تربیتی کودکی، نوجوانی و جوانی فراروی خانواده ها و اولیا و مربیان می‌گشاید؛ تا ثمره عملی آن توفیق خانواده‌ها در تربیت نسلی منتظر و مهدی یاور باشد.

این کتاب نوشته مرتضی آقا تهرانی است و نشر عماد آنرا منتشر نموده است. چاپ چهارم این‌کتاب در 512 صفحه و به قیمت 8500 تومان در سال 1390 عرضه گردیده است.

 

* گلبرگ زندگی

 

حجت الاسلام و المسلمین حسین دهنوی یکی از مشاوران برجسته و کارشناسان برجسته در حوزه ازدواج و زناشویی هستند که ازدواج را از زوایای مختلف مورد بررسی قرار داده اند. کتاب حاضر جلد دوم از مجموعه ی گلبرگ زندگی است. این کتاب به مسائل و مشکلات دوران عقد و آغاز زندگی مشترک می‌پردازد که با توجه به تنوع مسائل و کاربردی بودن آنها میتواند چراغ راهی برای همه زنان و مردان متأهل به ویژه زوج های جوان باشد.

بارزترین خصوصیت این اثر آمیختگی مباحث آن با علوم روز دنیا از جمله روانشناسی و روان پزشکی است که با رایحه خوش آموزه‌های اسلامی همراه شده و به مخاطب مسلمان اطمینان می‌دهد که برای رفع مشکلات زندگی خود و ارتقای آن راه درست را برگزیده است.

کتاب گلبرگ زندگی به قلم حسین دهنوی و به همت انتشارات خادم الرضا علیه السلام منتشر شده است. چاپ اول این کتاب در 220 صفحه و به قیمت 3300 تومان منتشر شده است.

* چهل نامه کوتاه به همسرم

 

مرحوم نادر ابراهیمی هنگامی که در حدود سال 1365 مشغول تمرین برای خطاطی بودند، موضوع نامه به همسر را انتخاب کردند و علاوه بر تمرینشان شروع به نگاشتن تعدادی نامه کردند. کتاب حاضر مجموع چهل نامه است که مخاطب نامه‌ها می‌تواند هر همسری باشد. خصوصیت بارز این نوشتار روح عاطفی و فضای محبتی حاکم بر آن است زیرا زمان تألیف این اثر نگارنده مشغول تمرین یک هنر بوده‌اند و لطافت روحی‌شان در این اثر بی‌نظیر است. این جمله یکی از جملات زیبای کتاب است: عشق،کوه نیست تا زمان بتواند ذره ذره بسایدش و بفرساید...

این کتاب به قلم نادر ابراهیمی به رشته تحریر در آمده و توسط انتشارات روزبهان منتشر گردیده است. آخرین چاپ این کتاب در 110 صفحه و به قیمت 4500 تومان منتشر شده است.

* زندگی + خوشبختی: ویژگیها، تفاوتها و نیازهای عاطفی زنان و مردان

 

کتاب حاضر نثری است روان و کوتاه در راستای رسیدن به ارمغان خوشبختی در زندگی زناشویی. نویسنده ابتدا به اهمیت آگاهی از ویژگی‌های متفاوت زنان و مردان می‌پردازد و سپس در بخش نخست کتاب تفاوتهای زن و مرد را در ابعاد و زوایای مختلفی همچون: تفاوت در احساسات، تفاوت در کلام، تفاوت در نحوه‌ی مقابله با استرس، تفاوت در کلی نگری و جزئی نگری و تفاوت در رفتار جنسی بررسی می‌کند. پس از تبیین این تفاوت‌ها نیازهای عاطفی مشترک بین زن و مرد را تحلیل می‌کند و مواد خام محصولی به اسم خوشبختی را ارائه می‌دهد. نیازهای عاطفی مشترک که در این کتاب به آنها پرداخته شده اند عبارت‌اند از: عشق و محبت، توجه، قدرشناسی، اعتماد، درک، احساس ارزشمندی و...

این کتاب را مجتبی حیدری به رشته تحریر در آورده و مؤسسه امام خمینی(ره) آنرا منتشر نموده است. این کتاب در 72 صفحه و 900 تومان منتشر شده است.

* همسران سازگار

 

برای رسیدن به آسایش و آرامش در کنار همسر به عنوان هدف ازدواج، سازگاری نقش بسزایی دارد. یکی از مهمترین دغدغه‌های جوانان جویای همسر و پدران و مادرانی که می‌خواهند وظیفه‌ی تزویج فرزندان را انجام دهند، یافتن شریکی برای زندگی مشترک است که روحیه توافق و انطباق داشته باشد. از این رو شناخت عامل سازگاری میان زن و شوهر و راهکارها، مهارت‌ها و فنون پیدایش و بقای آن، همچنین آسیب شناسی آن از مهمترین مسائلی است که نگارنده را به بررسی این مهم رهنمون کرده است. این کتاب در این زمینه گام‌های بسیار خوبی را برداشته است.

این کتاب به قلم محمد علی حسین زاده و توسط مؤسسه امام خمینی(ره) منتشر گردیده است. آخرین چاپ این کتاب در سال 1390 و در 360 صفحه و به قیمت 5000 تومان منتشر شده است.

* پانزده روز تا سلامتی

 

رعایت دستورات بهداشتی در خوردن و آشامیدن یکی از عوامل سلامتی، نشاط و طول عمر است. قرآن کریم دربردارنده‌ی بسیاری از این نکات و پیامدهاست. دانستن این که چه بخوریم و چگونه بخوریم؟ بیشتر بیماری‌ها را از انسان دور می‌کند. مؤلف در این اثر، اصول تغذیه و سلامتی را با استناد به آیات قرآن و احادیث معصومین تبیین می‌کند. از جمله مباحث اصلی این کتاب می‌توان به خودشناسی و خداشناسی، ساختمان بدن انسان ، بدن انسان و مواد چهارگانه غذایی، قرآن و تغذیه، مزاج‌های گوناگون غذایی، آداب خوردن غذا و مهمانی اشاره کرد.

این کتاب را جمشید خدادادی نوشته است و از سوی  نشر شهر  در 467 صفحه و به قیممت 9500 تومان منتشر شده است.

 

* محرمانه با همسران

 

حالات متفاوت زن و مردم در روابط زناشویی باعث خواسته‌هایی مشترک می‌شود که آنها را سوق می‌دهد به سمت زناشویی. دانستن اطلاعاتی خاص در این مورد منجر به پرورش احساسات و عاطفه بین زوجین می‌شود. کتاب حاضر به بیان نیاز انسان به ازدواج از ابعاد مختلف می‌پردازد و اصولی را که محبت را در خانواده بیشتر می‌کند را تبیین می‌کند. از خصوصیات این اثر تشریح روابط همسران در چارچوب خصیصه‌ها و موازین اخلاقی و بیان احکام زناشویی است.

محرمانه با همسران کار مشترکی است از اشرف السادات فتحی و مریم تیموری که انتشارات حدیث راه عشق آنرا  در  144 صفحه و به قیمت 3000 تومان منتشر کرده است.

* به رنگ آسمان

 

استاد میرباقری را همه می‌شناسند، نگاه عالمانه، دقیق و کاربردی و برداشت‌هایی زیبا از آیات و روایات برای زندگی امروز ما. به رنگ آسمان در عرصه ی آموزش خانواده، مجموعه ایست متفاوت که تلاش برای ارتباط با مخاطب از ارکان ساختاری‌اش بوده است. همراهی محتوای کتاب با جذابیت‌های هنری اثرگذاری کتاب را دو چندان کرده است. ویژگی‌های خانواده متعادل، بایسته‌های خانواده از دیدگاه قرآن و شادکامی و نشاط در زندگی از محورهای مهم این کتاب است.

سید محسن میرباقری این کتاب را در 132 صفحه نگاشته و آهنگ قلم  آن را به قیمت 1300 تومان  منتشر کرده است.

 

 

 

* نامه‌های فهمیه

 

این کتاب مجموعه نامه‌ها و یادداشت‌های «فهیمه بابائیان پور»است که به شهید غلامرضا صادق زاده و علی رضا صادق زاده نوشته شده و به اهتمام علی رضا کمری گردآوری شده است.

در یکی از یادداشت‌های این کتاب آمده است: برای کامل کردن تصویر زن در دفاع هشت ساله ملت ایران در برابر یک تجاوز جهانی، اگر نگوییم راه درازی در پیش داریم، به یقین قدم‌های بزرگی برنداشته‌ایم. آنچه تاکنون نشان داده شده، سایه‌های مبهمی از حضور پر قدرت زنان در صحنه‌های جنگ بوده است: درحالی که حداقل نیمی از این دفاع مقدس را لشکر پیدا و ناپیدای زنان به دوش کشیدند. فهیمه بابائیان پور یکی از آن سایه‌های مبهم بود که خورشید وجودش سالها در پشت ابرهای نازای تبلیغات باقی ماند و مثل نقش جهادی بقیه زنان نادیده انگاشته شد. این کتاب اشعه‌هایی از آن خورشید را برگرفته و در برابر چشمان شما قرار می‌دهد.

با موبایل‌خیس چه‌کار کنیم؟ +عکس

حتی بعد از خشک کردن کامل، باز هم امکان دارد که رطوبت در داخل موبایل وجود داشته باشد، پس باز هم اقدام به روشن کردن و تست گوشی نکنید. بهترین راه حل برای خشک کردن کامل فرو بردن گوشی در یک ظرف پر از برنج است. برنج به سرعت رطوبت را به خود جذب خواهد کرد و گوشی از درون خشک خواهد شد.
به گزارش مشرق به نقل از باشگاه خبرنگاران، حتما تا کنون حداقل یک بار پیش آمده که موبایل، لپ تاپ، تبلت و دیگر دستگاه های دیجیتالتان در معرض آب خوردگی فرار بگیرد. اما آیا می‌دانید اگر وسایل  شما خیس شد چه کاری باید انجام دهید؟ یا از انجام چه کارهایی پرهیز کنید؟


باید ها:
 
1- سریعا موبایل را از محیط مرطوب و خیس بیرون بکشید. طولانی شدن این زمان در افزایش شانس صدمه دیدن موبایل موثر است.
 
2- اگر می‌خواهید چک کنید که آیا موبایل کار می‌کند یا خیر، دست نگه دارید، فشردن دکمه‌ها شانس تاثیر مخرب رطوبت را به شدت افزایش می‌دهد و موجب نفوذ بیشتر آب به داخل دستگاه می‌شوند.
 
3- سپس سریعا باتری را خارج کنید، تا منابع انرژی را دور از دسترس مدارهای داخلی نگه دارید و از اتصال کوتاه و وارد شدن صدمه به مدار جلوگیری کنید.
 
4- اگر موبایل شما همانند آیفون ، موتورولا RAZR و یا نوکیا لومیا باتری غیر قابل تعویض دارد، شما امکان انجام قدم سوم را ندارید، در عوض باید با فشردن دکمه‌ پاور موبایل خود را خاموش کنید، در این دسته موارد برای شما آرزوی موفقیت داریم!
 
5- هرگونه تجهیزات جانبی مانند کیس، هدفون و یا هرچیز دیگری را از موبایل جدا کنید.
 
6- سیم کارت و کارت حافظه را از آن خارج کنید، تا هوا بتواند راحت تر به داخل موبایل نفوذ کند.
 
7- هرقسمتی که در دسترس شما است را با حوله خشک کنید و مواظب باشید که این کار باعث نفوذ آب به داخل موبایل نشود و با دقت سطح خارجی آن را خشک نمایید.
 
8- حتی بعد از خشک کردن کامل، باز هم امکان دارد که رطوبت در داخل موبایل وجود داشته باشد، پس باز هم اقدام به روشن کردن و تست گوشی نکنید. بهترین راه حل برای خشک کردن کامل فرو بردن گوشی در یک ظرف پر از برنج است. برنج به سرعت رطوبت را به خود جذب خواهد کرد و گوشی از درون خشک خواهد شد. شما همچنین می‌توانید از ژل سیلیکا استفاده کنید که معمولا درجعبه بسیاری از اجناس و محصولات از جمله کیف و کفش و وسایل الکترونیکی یافت می‌شود .اگر ژل سیلیکا نداشتید مهم نیست، برنج نپخته به همان خوبی عمل خواهد کرد.

 بعد از فرو بردن موبایل در خشک کن ( برنج یا ژل سیلیکا) ، 24 تا 72 ساعت آن را به حال خود رها کنید.
 
9- هنگامی که مطمئن شدید که گوشی از بیرون و درون خشک شده است، باتری را در دستگاه قرار داده و آن را تست کنید. موفق باشید.
 

راه‌های دیگری نیز مانند فرو بردن گوشی در الکل 99 درصد وجود دارد، که باعث برطرف شدن رطوبت داخلی می‌شود و پس از مدت کمی خود الکل نیز بخار می‌شود، ما این روش را پیشنهاد نمی‌کنیم، چون معلوم نیست که آیا قطعات گوشی به الکل حساس باشند یا خیر. ولی این روش سریع‌تر عمل می‌کند.

نباید ها:
 
یکی از راه‌های خشک کردن، استفاده از سشوار است. مهم نیست که شما با چه مهارتی از آن استفاده خواهید کرد، این کار را انجام ندهید، هیچ وسیله گرمایشی نباید برای خشک کردن موبایل استفاده شود. بسیاری از تراشه‌های درون موبایل، به حرارت حساس هستند و افزایش دما به آنها صدمه خواهد زد. نکته بعدی این است که بخار در این شرایط نمی‌تواند به راحتی از موبایل خارج شود و دوباره درون گوشی به حالت مایع در می‌آید، پس از این روش به هیچ وجه استفاده نکنید. درضمن در آفتاب قرار دادن نیز می‌تواند تاثیری مشابه داشته باشد.
 
یک روش عجیب دیگر این است که موبایل را در فریزر قرار دهید و دور آن حوله بپیچید، تا رسانایی آب با یخ زدن از میان برود و موبایل نجات پیدا کند.اما این کار کمکی نخواهد کرد، چون دوباره یخ ها آب خواهد شد و شما در نقطه اول قرار خواهید گرفت. و دوم اینکه یخ زدن ممکن است به صفحه نمایش شما صدمه وارد کند. (واقعا افرادی بوده‌اند که این کار را انجام داده‌اند!)
 
برای خشک کردن پورت‌ها ، بعضی اوقات به ذهنمان می‌رسد که روی یک خلال دندان دستمال کاغذی بپیچیم و آن را در پورت مثلا هدفون فرو کنیم، اگر تکه‌ای از آن دستمال در پورت موبایل گیر کند خارج کردن آن کاری بس دشوار خواهد بود.
 
یک راه حل جذاب دیگر این است که موبایل خود را از حد معمول بیشتر شارژ کنید تا گرم شود و رطوبت آن خشک گردد، نیازی به توضیح نیست، این کار را انجام ندهید.
 
راه حل ابتکاری دیگری که گزارش شده، قرار دادن موبایل در مایکرویو است. این ابتکار بسیار گران تمام خواهد شد!
مواظب زنگ زدگی باشید!
 
در بعضی موارد رطوبت نفوذ کرده به موبایل موجب زنگ زدگی جزئی درون آن می‌شود، که به مرور زمان گسترش پیدا می‌کند. بنابراین حتی بعد از عملیات موفقیت آمیز نجات، گوشی خود را به یک حرفه‌ای بسپارید تا آن را باز نموده و تمامی قطعات را چک کند.
 
به گزارش زوم ایت، مواردی مانند کلر آب استخرها و یا مواد اسیدی باعث افزایش فرایند زنگ زدگی می‌شوند. پس از بیرون آوردن باتری، سیم کارت و مموری کارت، آن را با آب تمیز بشویید. البته این کار به مسئولیت خودتان است چون هر گوشی با گوشی دیگر متفاوت است.
آیا گارانتی گوشی هنوز اعتبار دارد؟
 
یک قطعه بسیار کوچک همانند یک برچسب در گوشی‌های امروزی وجود دارد که با نام: نشانگر تماس مایعات (Liquid Contact Indicator LCI) معروف است . سازندگان این قطعه را در موبایل قرار می‌دهند که اگر مایعات به داخل گوشی نفوذ کرد، این نشانگر به هنگام برخورد با مایعاتی مانند آب به رنگ قرمز در می‌آید و در نتیجه گوشی از گارانتی خارج می‌شود. با این حال شما باید از نمایندگی در صورت نیاز کمک بخواهید.

 
این نشانگر در هر موبایلی در مکان متفاوی جای داده می‌شود ، چراکه سازندگان می خواهند این نشانگر از دید افراد عادی مخفی باشد تا در استفاده از گارانتی تقلبی صورت نگیرد.

آشنایی با تاکسی‌های رزمندگان ایران + عکس

آشنایی با تاکسی‌های رزمندگان ایران + عکس

ادامه نوشته

گزارش ویژه مشرق/ آشنایی با ابعاد آشکار و پنهان ترویج همجنس بازی در جهان + تصاویر

گزارش ویژه مشرق/
ادامه نوشته

زندگینامه آیت الله خامنه ای(3) , (4)

زندگینامه آیت الله خامنه ای(3)و (4)

ادامه نوشته