پاور پوینت دین و زندگی سوم دبیرستان  

 

                

                                   

فايل PowerPoint درس یازدهم و دوازدهم دين و زندگي

پايه سوم قابل توجه دبیران محترم و دانش آموزان

 پايه سوم براي

مشاهده اطلاعات

 به فايل ضميمه مراجعه نماييد.

                           

 
 
                                        Darse11-DinVaZendegi3.ppsx 2.94 MB

 
 
                                          Darse12-DinVaZendegi3.ppsx  6.5 MB

 

 

فايل PowerPoint درس دهم دين و زندگي پايه سوم

قابل توجه دبیران محترم و دانش آموزان پايه سوم براي

 مشاهده اطلاعات

 به فايل ضميمه مراجعه نماييد.

                               

   Darse10-DinVaZendegi3.ppsx 4.11 MB

 

                

                                   

فايل PowerPoint درس نهم دين و زندگي پايه سوم

قابل توجه دبیران محترم و دانش آموزان پايه سوم براي

 مشاهده اطلاعات

 به فايل ضميمه مراجعه نماييد.

                               

       Darse9-DinVaZendegi3.ppsx   1.78 MB

 

 فايل PowerPoint درس هشتم دين و زندگي پايه سوم

قابل توجه دبیران محترم و دانش آموزان پايه سوم براي

 مشاهده اطلاعات

 به فايل ضميمه مراجعه نماييد.

       

Darse8-DinoZendegi3.ppsx

4 MB

 

فایلPowerPoint درس های پنجم،ششم وهفتم

دين و زندگي پايه سوم

قابل توجه دبیران محترم و دانش آموزان پايه سوم براي

مشاهده اطلاعات

به فايل هاي ضميمه مراجعه نماييد.

 

Darse5.ppsx 9.62 MB
Darse6.ppsx 478.124 KB
Darse7.ppsx 3.27 MB

منبع: گروه معارف دبیرستان مفید

تغيير و قرارگيري فايل جديد درس چهارم دين و زندگي سوم

قابل توجه دبیران محترم و دانش آموزان پايه سوم براي

مشاهده اطلاعات 

به فايل ضميمه مراجعه نماييد.

      Darse4-DinoZendegi3.ppsx 307.434 KB

 

منبع: گروه معارف دبیرستان مفید

  فايل PowerPoint درس هاي سوم و چهارم

دين و زندگي پايه سوم

قابل توجه دبیران محترم و دانش آموزان پايه سوم براي

مشاهده اطلاعات

به فايل هاي ضميمه مراجعه نماييد.

Darse3-DinoZendegi3.ppsx 271.164 KB

 

 

Darse4-DinoZendegi3.ppsx 307.434 KB

   

      




 

فايل PowerPoint درس هاي اول و دوم دين و زندگي

پايه سوم

قابل توجه دبیران محترم و دانش آموزان پايه سوم براي

مشاهده اطلاعات

 به فايل هاي ضميمه مراجعه نماييد.

 

     

Darse1-DinoZendegi3.ppsx 451.499 KB

 

Darse2-DinoZendegi3.ppsx

 

472.442 KB

 

تاثیر سخنان "عرعور" بر مخالفان سوریه

فردی سلفی که خود را یکی از رهبران معنوی مخالفان در سوریه می‌داند، به دلیل مواضع خود مورد تمسخر مردم هوادار سوریه و حتی برخی مخالفان داخلی سوریه نیز هست اما این سوال مطرح است که چرا هیچ یک از سران مخالف جرأت مخالفت با او را ندارند.

به گزارش مشرق به نقل از فارس، شیخ سلفی «عدنان العرعور» از کسانی که خود را از رهبران معنوی مخالفان و گروه‌های مسلح سوریه می‌داند، گاهی برای ترغیب هواداران خود انتقادات تندی از سران مخالف سوریه می‌کند. از جمله پس از برگزاری اجلاس مخالفان سوریه در قاهره، که انتقادات تندی روانه اعضای شرکت‌کننده در آن کرد و آنان را متهم کرد که نیمی از آنان مزدور نظام سوریه هستند و نیمی دیگر مزدورانی هستند که بر موج تحولات سوریه سوار شده‌اند برای تامین منافع شخصی و سیاسی خود.

عرعور گروه‌های مسلح را اساس کار علیه نظام و مردم سوریه اعلام کرد و مدعی شد که مردم سوریه از اختلافات و درگیری‌های پیش‌آمده در کنفرانس قاهره میان مخالفان خوشحالند زیر آنان می‌دانند که شرکت‌کنندگان یا جاسوس بودند یا مزدور.

این انتقاد، اولین انتقاد عرعور نیست. پیش از این هم شیخ افراطی سوری، انتقادات تندی از طیف‌های مخالفان از شورای ملی سوریه مقیم ترکیه تا اتحادیه تنسیقیات و هیئت تنسیق سوریه کرده بود. این مواضع نگاه برخی رسانه‌ها را روی شیخ عدنان العرعور متمرکز کرد تا روشن شود وی در آنچه تروریست‌ها، «انقلاب سوریه» می‌نامند چه نقشی دارد.

نام او عدنان بن محمد العرور است که در سال 1948 در حماة سوریه زاده شد و نسب خانوادگی او را به شمال جزیره العرب از قبیله‌ای به نام عنزه می‌دانند. بسیاری از ناظران او را شیخی تکفیری می‌دانند که مدعی حمایت از اسلام است اما مواضع او در تکفیر مردم عراق بخصوص در سخنرانی‌هایش را در تضاد با اسلام حقیقی می دانند.

در سال 2011 زمانی که وی با سخنرانی‌های خود به مخالفت شدید با نظام سوریه پرداخت و سران آن را تکفیر کرد، شبکه خبری الدنیا سوریه اسنادی از سابقه او در ارتش سوریه به معرض نمایش گذاشت که او را برای همیشه رسوا ساخت.

شبکه الدنیا در این مستند که اکنون دیگر روی شبکه یوتیوب در دسترس قرار ندارد، اعلام کرد که اسناد نمایش داده شده ثابت کرده است که وی به هنگام گذراندن دوران خدمت سربازی خود در ارتش سوریه با برخی از همقطاران خود رابطه شنیع و نامشروع داشته و به همین دلیل بشدت توبیخ و در دادگاه نظامی سوریه محکوم شده است.

با این حال، پایگاه خبری دام پرس در مطلبی نوشت که تردیدی نیست که شیخ عدنان العرعور در نوع خود پدیده‌ای است که بر خلاف اختلافات درباره حقیقت تاثیرگذاری او و اینکه نماینده چه کسی [از مردم و جریان‌های سیاسی سوریه] است توانست به بخشی از آنچه انقلاب سوریه نامیده می‌شود، رنگ و بویی خاص بدهد و به آن مشخصه شخصی خود را ببخشد تا جایی که خیلی از اسامی و اصطلاحاتی که از اسم او مشتق شده است، وارد زبان هواداران و مخالفان نظام سوریه و وارد جملات مدح و ذم آنان شد.

آراء و نظرها درباره تاثیر شیخ العرعور هر چه که باشد، معروف است که «الله اکبر» گفتن برای براندازی نظام، از ساخته‌های اوست. به طوری که از هواداران خود خواست تا نیمه‌شب هر شب الله اکبر بگویند و به مدت 40 شب مداومت کنند تا نظام سوریه سقوط کند. مخالفان به این نسخه عمل کردند و 40 شب را هم اجرا کردند ولی نظام سقوط نکرد تا اینکه این نسخه یکی از ویژگی‌های مخالفان سوریه شد و فرق نمی‌کرد که گرایش‌ آنان به سوی لیبرال‌هاست یا دین‌گراها یا لائیک‌ها.

پس از نسخه الله اکبر،‌ شیخ العرعور نسخه «قابلمه‌ کوبی» تجویز کرد و از هواداران خود خواست تا در اوایل بحران در سوریه، در بالکن‌های منازل خود یا در خیابان‌ها بر پشت قابلمه‌ها بکوبند و بیشترین سر و صدا را تولید کنند و به آنان وعده کرد که این سر و صدا در سرنگونی نظام سوریه تاثیر خواهد داشت.

اگر تا قبل از این، حرف‌های شیخ العرعور سبب خنده و تمسخر برخی هواداران نظام سوریه می‌شد و سبب می‌شد او را به دلیل این نسخه‌ها و عمل کنندگان به این نسخه‌ها را به تمسخر بگیرند و حرف‌هایش را یک مشت خزعبل بدانند که نشانه ضعف عقلی شیخ العرعور و هوادارانش است، اما حقایقی به دست آمده نشان می‌دهد که فراخوان‌های او در ابتدا با اقبال در طیف‌های مختلف مخالفان روبه‌رو شد و چندان فرقی میان لائیک‌ها یا متدین‌ها نبود. این حقیقت،‌ از مؤثر بودن شیخ العرعور بر روان و روحیه مخالفان و نشان از توانایی العرعور در کنترل کردن بخشی از رفتار مخالفان دارد؛ حال عقیده هوادارانش هر چه می‌خواست باشد فرقی نمی‌کرد.

برخی هواداران نظام سوریه میزان تاثیر این شیخ سنی سلفی افراطی را اندک و او را دلقک می‌دانند. "حتی رفیق لطف روزنامه‌نگار معروف در یکی از برنامه‌های «ناگفته‌های باباعمرو» اعلام کرد که مخالفان نظام شیخ العرعور را مسخره می‌کنند و احترامی برای او قائل نیستند اما این امر را آشکارا نمی‌گویندهرچند که باید گفت که برخی از مخالفان، شیخ العرعور را مورد احترام خود می‌دانند.

شیخ العرعور در میان کسانی که هوادار او هستند و منتسب به جریان‌های دینی مانند اخوان المسلمین [سوریه] هستند، دارای القابی مانند «شیخ انقلاب» یا «فرمانده میدانی» است. اینها، این شیخ را رکن اساسی ارکان انقلاب می‌دانند و دستورات اوست که اتفاقات را ایجاد می‌کند و به عقیده خودشان سبب جریان آن در مسیر درست می‌شود.

اما در میان هواداران نظام سوریه، شیخ العرعور سمبلی از نمادهای افراط‌گرایی و تعصب دینی و یکی از دعوت‌کنندگان به فتنه مذهبی و تحریک فرقه‌ای و مرجعی برای فتاوای قتل و خشونت است. استناد این افراد هم، برخی سخنان شیخ العرعور است که در آن به مردم شیعه و سران سیاسی آن در لبنان، عراق و ایران حمله می‌کند. همچنین دیگر سخنان وی که نشان داده است ریخته شدن خون مردم برای او اهمیتی ندارد بخصوص آن سخن او که مرگ 100 هزار نفر از مردم شهر حلب یا دیگر جاها برای او بی‌اهمیت است. علاوه بر این او از گروه‌های مسلح تروریستی مانند گروهک ارتش آزاد سوریه دفاع کرده و این گروهک را تنها نماینده قانونی و شرعی مردم سوریه و انقلاب [!] این کشور می‌داند.

بنابراین سادگی است که العرعور را به تمسخر و استهزاء محدود کنیم. این آدم، به هر حال یاران و مریدانی دارد. او از جماعت اخوان المسلمینی است که مخالفان خارج از سوریه را هدایت می‌کند و نقشی مهم در عملیات مسلحانه و تشکیل گروهک ارتش آزاد داشت. علاوه بر این او توانست بیشتر مخالفانی که خود را لائیک می‌دانستند، با سخنرانی‌هایش جذب کند و با کلمات ابتکاری‌اش بر آنان سلطه پیدا کند.

مهم‌تر از آنچه بیان شد و دلیلی است بر موثر بودن سخنان عرعور، این است که شیخ العرعور تنها شخصیت در میان مخالفان سوریه است که هیچ یک از معارضان نمی‌تواند علنا از او انتقاد کند؛ چه سیاسی چه دینی.  حال این مخالفان چه اشخاص باشند چه هیئت‌ها چه شوراها.

ناگفته نماند که یک سال پیش به هنگام تاسیس اتحادیه هماهنگی‌های انقلاب، شیخ العرعور سیلی محکمی به این اتحادیه زد وقتی که گفت این اتحادیه نماینده هیچ کسی از مردم نیست و این اتحادیه تنها سکوت کرد و جوابی نداد بلکه بعدا نیز برخی اعضای وابسته به این اتحادیه در شبکه‌های ماهواره‌ای مانند وصال که سخن می‌گفتند، تملق شیخ را می‌گفتند و در بزرگداشت و اظهار نهایت احترام خود برای عرعور و اندیشه و شخصیت او دریغ نمی‌کردند.

حتی فراتر از این، ما شاهدیم که برخی افسران و فرماندهان گروهک ارتش آزاد با شیخ عدنان العرعور بیعت می‌کند و نقش رهبری و هدایت‌گونه او را به رسمیت می‌شناسد چه از ریاض الاسعد فرمانده این گروهک گرفته تا سروان فراری عمار الواوی و خالد الحمود و دیگران که افسران رده پایین‌تر آن هستند. شما باید آنان را در شبکه‌های ماهواره‌ای مانند وصال ببینید که در حضور عرعور قرار دارند و حرف‌هایشان را بشونید تا میزان سلطه این آدم و سیطره او بر آنان روشن شود.

حال شما چه می‌گویید درباره این که سخنان وفاداری و تقدیر و تشکر اعضای ارتش آزاد درباره شیخ عرعور را و چه فکر می کنید در این خصوص که افسر این گروهک از شیخ درخواست راهنمایی و اظهار نظر درباره برخی حملات نظامی می‌کند که قصد دارند انجام بدهند؟ این شیخ با عملیات‌های نظامی چه ارتباطی دارد؟ آیا سیطره او تا جایی رسیده است که یک افسر فکر کند که برای موفقیت طرح‌هایش نیازمند موافقت شیخ عرعور است؟

در پایان ناگزیریم که تعجب خود را از پدیده‌ای به نام شیخ عدنان العرعور نشان بدهیم و بپرسیم که چه دلایلی فرهنگی و روانی فراهم شد تا شیخ عرعور سوار بر موج اتفاقات سوریه شود و بخشی از روشنفکران و اندیشمندان و پزشکان و مهندسان آن را هدایت کند و با سخنان و سخنرانی‌های شخصی خود آراء و رویکردهایش را بر آنان تحمیل کند و خود را در قامت کسی نشان بدهد که انقلاب [!] را هدایت می‌کند و زمام اداره آن را در دست دارد و خود را بی‌رقیب می‌داند و بعد هم دیگر اهمیتی ندارد که او حقیقتا اینگونه هست یا خیر زیرا او به سادگی آنچه میخواهد محقق می‌کند.

در نتیجه انتقاد عرعور از مخالفان مانند انتقاد از نشست چند ماه پیش مخالفان سوریه در قاهره و اینکه آنان را جاسوس و مزدور خواند، نباید ساده انگاشته شود چه‌آنکه هیچ یک از مخالفان جرأت نکرد پاسخ او را بدهد... و باید پرسید چـرا ؟

اندیشه وتحقیق دین وزندگی2و۳ براساس آخرین تغییرات در سال ۹۰

اندیشه وتحقیق دین وزندگی۳ براساس آخرین تغییرات در سال ۹۰

در این جزوه که توسط جناب آقای کشاورز تهیه شده جواب اندیشه و تحقیق های دین و زندگی ۳ بر اساس آخرین تغییرات سال ۹۰ آورده شده است .

دانلود اندیشه و تحقیق دین و زندگی ۳ با لینک مستقیم مجمع:

 

در ضمن این جزوه به صورت pdf می باشد و برای خواندن آن نیاز به نرم افزار adobe reader دارید که می توانید آنرا از لینک زیر به صورت مستقیم از سایت مجمع دانلود کنید .

دانلود نرم افزار Adobe reader


اندیشه وتحقیق دین وزندگی۲ براساس آخرین تغییرات در سال ۹۰

در این جزوه که توسط جناب آقای کشاورز تهیه شده جواب اندیشه و تحقیق های دین و زندگی ۲ بر اساس آخرین تغییرات سال ۹۰ آورده شده است .

دانلود اندیشه و تحقیق دین و زندگی ۲ با لینک مستقیم مجمع:

عاشورا در نگاه مورّخان غرب

آنطون بارا (مسیحی): اگر حسین از آن ما بود، در هر سرزمینی برای او بیرقی برمی افراشتیم و در هر روستایی برای او منبری بر پا می نمودیم و مردم را با نام حسین(ع) به مسیحیّت فرا می خواندیم.
به گزارش سرویس وبلاگستان مشرق، محسن در وبلاگ پلاک هشت درباره نگاه مسیحیان و برخی مورّخان مغرب زمین در مورد عاشورا نوشت:

چارْلز دیکنْز (نویسنده معروف انگلیسی): اگر منظور امام حسین(ع) جنگ در راه خواسته های دنیایی بود، من نمی فهمیدم چرا خواهران و زنان و اطفالش به همراه او بودند؟ پس عقل چنین حکم می نماید که او فقط به خاطر اسلام، فداکاری خویش را انجام داد.

توماس کارْلایْل (فیلسوف و مورخ انگلیسی) :بهترین درسی که از تراژدی کربلا می گیریم، این است که حسین(ع) و یارانش ایمان استوار به خدا داشتند. آنها با عمل خود روشن کردند که تفوّق عددی در جایی که حق با باطل روبرو می شود و پیروزی حسین(ع) با وجود اقلّیتی که داشت، باعث شگفتی من است.

ادوارد براوْن (مستشرق معروف انگلیسی) : آیا قلبی پیدا می شود که وقتی دربارهء کربلا سخن می شنود، آغشته با حزن و الم نگردد؟ حتّی غیر مسلمانان نیز نمی توانند پاکی روحی را که در این جنگ اسلامی در تحت لوای آن انجام گرفت انکار کنند.

فِرْدریک جمس : درس امام حسین(ع) و هر قهرمان شهید دیگری این است که در دنیا اصول ابدی و ترحّم و محبّت وجود دارد که تغییر ناپذیرند و همچنین می رساند که هر گاه کسی برای این صفات مقاومت کند و بشر در راه آن پافشاری نماید، آن اصول همیشه در دنیا باقی و پایدار خواهد ماند.

ل. م.بوید : در طیّ قرون، افراد بشر همیشه جرأت و پردلی و عظمت روح، بزرگی قلب و شهامت روانی را دوست داشته اند و در همین هاست که آزادی و عدالت هرگز به نیروی ظلم و فساد تسلیم نمی شود. این بود شهامت و این بود عظمت امام حسین(ع). و من مسرورم که با کسانی که این فداکاری عظیم را از جان و دل ثنا می گویند شرکت کرده ام، هرچند که ۱۳۰۰ سال از تاریخ آن گذشته است.

واشنگتن ایروینگ (مورخ مشهور آمریکایی) : برای امام حسین(ع) ممکن بود که زندگی خود را با تسلیم شدن ارادهء یزید نجات بخشد، لیکن مسئولیت پیشوا و نهضت بخش اسلام اجازه نمی دادکه او یزید را به عنوان خلافت بشناسد. او به زودی خود را برای قبول هر ناراحتی و فشاری به منظور رها ساختن اسلام از چنگال بنی امیّه آماده ساخت. در زیر آفتاب سوزان سرزمین خشک و در ریگ های تفتیدهء عربستان*، روح حسین(ع) فناناپذیر است.

ای پهلوان و ای نمونه شجاعت و ای شهسوار من، ای حسین(ع)!

* البتّه امام حسین(ع) در صحرای کربلا شهید شد، نه در ریگزارهای عربستان!


 توماس ماساریک: گر چه کشیشان ما هم از ذکر مصائب مسیح مردم را متأثر می سازند، ولی آن شور و هیجانی که در پیروان حسین(ع) یافت می شود در پیروان مسیح یافت نخواهد شد و گویا سبب این باشد که مصائب مسیح در برابر مصائب حسین(ع) مانند پرکاهی است در مقابل یک کوه عظیم پیکر.


موریس دو کبری : در مجالس عزاداری حسین(ع) گفته می شود که حسین(ع)، برای حفظ شرف و ناموس مردم و بزرگی مقام و مرتبهء اسلام، از جان و مال و فرزند گذشت و زیر بار استعمار و ماجراجویی یزید نرفت. پس بیایی ما هم شیوهء او را سرمشق قرار داده، از زیردستی استعمارگران خلاصی یابیم و مرگ با عزّت رابر زندگی با ذلّت ترجیح دهیم.

ماربین آلمانی (خاورشناس) : حسین(ع) با قربانی کردن عزیزترین افراد خود و با اثبات مظلومیت و حقانیّت خود، به دنیا درس فداکاری و جانبازی آموخت و نام اسلام و اسلامیان را در تاریخ ثبت و در عالم بلندآوازه ساخت. این سرباز رشید عالم اسلام به مردم دنیا نشان داد که ظلم و بیداد و ستمگری پایدار نیست و بنای ستم هر چه ظاهراً عظیم و استوار باشد، در برابر حقّ و حقیقت چون پرکاهی بر باد خواهد رفت.

 
جُرج جُرداق (دانشمند و ادیب مسیحی) : وقتی یزید مردم را تشویق به قتل حسین(ع)  و مأمور به خونریزی می کرد آنها می گفتند: "چه مبلغ می دهی؟” امّا انصار حسین(ع) به او می گفتند” ما با تو هستیم. اگر هفتاد بار کشته شویم، باز می خواهیم در رکابت جنگ کنیم و کشته شویم.

آنطون بارا (مسیحی): اگر حسین از آن ما بود، در هر سرزمینی برای او بیرقی برمی افراشتیم و در هر روستایی برای او منبری بر پا می نمودیم و مردم را با نام حسین(ع) به مسیحیّت فرا می خواندیم.


گیبون (مورخ انگلیسی): با آنکه مدّتی از واقعه گربلا گذسته و ما هم با صاحب واقعه هم وطن نیستیم، مع ذلک مشقّات و مشکلاتی که حضرت حسین(ع) تحمّل کرده، احساسات سنگین دل ترین خواننده را برمی انگیزد، چندانکه یک نوع عطوفت و مهربانی نسبت به آن حضرت در خود می یابد.

نیکِلْسون (خاورشناس معروف): بنی امیّه، سرکش و مستبد بودند، قوانین اسلامی را نادیده انگاشتند و مسلمین را خوار نمودند … و چون تاریخ را بررسی کنیم، گوید: دین بر ضدّ فرمانفرمایی تشریفاتی قیام کرد و حکومت دینی در مقابل امپراطوری ایستادگی نمود. بنابراین، تاریخ از روی انصاف حکم می کند که خون حسین(ع) به گردن بنی امیّه است.

سر پرسی سایکسْ (خاورشناس انگلیسی) : حقیقتاً آن شجاعت و دلاوری که این عدّهء قلیل از خود بروز دادند، به درجه ای بوده است که در تمام این قرون متمادی هر کسی که آن را شنید، بی اختیار زبان به تحسین و آفرین گشود. این یک مشت مردم دلیر غیرتمند، مانند مدافعان ترموپیل، نامی بلند غیرقابل زوال برای خود تا ابد باقی گذاشتند.

تاملاس توندون (هندو، رئیس سابق کنگره ملّی هندوستان) : این فداکاری های عالی از قبیل شهادت امام حسین(ع) سطح فکر بشریت را ارتقا بخشیده است و خاطرهء آن شایسته است همیشه باقی بماند.

نکات کنکوری دین و زندگی (۲)

 

از لینک زیر نکات کنکوری دین و زندگی (۲) را می توانید دانلود کنید

برای دریافت سؤالات متن فلسفه پیش همراه با پاسخ آنها

روی لینک زیر کلیک کنید

                               

      سوالات فلسفه چهارم و پاسخ آنها 

 


اخوان‌المسلمین سوریه از کشتار سال 1979 تا پیوند با صدام و عربستان

اخوان‌المسلمین سوریه از کشتار سال 1979 تا پیوند با صدام و عربستان

خبرگزاری فارس: نگاهی به ریشه مخالفان اصلی امروز دولت سوریه علل بحران کنونی این کشور را روشن‌تر می‌کند. اخوان‌های سوریه در ابتدای دوره حکومت حافظ الاسد نفس راحتی کشیدند اما پس از ورود حافظ الاسد به جنگ اکتبر [با رژیم صهیونیستی] به محض اینکه احساس کردند نظام سوریه دچار خلل‌هایی است اقدامات تروریستی را آغاز کردند.

خبرگزاری فارس: اخوان‌المسلمین سوریه از کشتار سال 1979 تا پیوند با صدام و عربستان

به گزارش فارس، سوریه نمونه‌ای از نظام‌های دارای پایگاه مردمی گسترده در خاورمیانه است. این نمونه در اوایل دهه قرن 20 پس از زوال استعمار فرانسه خودنمایی کرد. نخبگان سیاسی که با استعمار مبارزه کرده بودند و ناگهان خود را در معرض تهدید اسرائیل و ناآرامی‌های داخلی دیدند، خطوط اولیه چهره این نظام را ترسیم کردند و تلاش کردند که ارتش ملی نوین را با سیستم اداره‌کننده جدیدی پایه‌گذاری کنند تا در تأمین ثبات و کسب مشروعیت بر این سیستم تکیه کند.

«صقر ابو فخر» نویسنده عرب با بیان این مطلب در قالب مقاله‌ای با نام «خشونت و ریشه آن در سوریه امروز» که در النشرة منتشر شد، افزود: اما تهدیدهای خارجی و کشمکش‌های داخلی این سیستم اداره را بعدها به شکل‌های بروکراسی آغشته به فساد تبدیل کرد و ارتش صرفا وسیله‌ای در دست صاحبان این سیستم شد. کشمکش در دهه 40 و 50 قرن گذشته بین جماعت اخوان المسلمون سوریه و حزب کمونیست سوریه درگرفت و بسیاری از جوانانی که تحصیلات جدید در دوره استعمار فرانسه داشتند و قصد کردند به این وضعیت عمومی بپردازند، دریافتند که محال است خود را بخشی از اخوان المسلمون بدانند در حالی که همه آنها مسلمان بودند. در عین حال هم با اینکه متجدد و حامیان مدرنیته، آزادی و عدالت اجتماعی بودند هم نمی‌خواستند از کمونیست‌ها باشند بنابراین [حزب] بعث تنها پناه آنان شد.

حزب بعث سوریه که قدرت را در سال 1963 در دست گرفت، یک حزب طبقه میانی روستایی و حزب فرزندان کشاورزانی بود که اندکی از تحصیلات برخوردار بودند و برخی نیز وارد ارتش شده بودند برای همین برای اعیان‌زادگان شهرهای سوریه بخصوص دمشق ممنوع بود که طبقه میانی روستایی رقیب زمین‌داران شهرنشین شود و برای فرزندان کشاورزان نیز ممنوع بود که اعیان و اشراف را در جایگاه خود به لرزه در آورند. بنابراین برخی جماعت اخوان المسلمین را بهترین جایگاه رویارویی دیدند، کسانی که برای مقابله با بعث، کمونیست‌ها و لائیک‌ها، آماده بودند؛ بنابراین پول ملاک‌ها و فئودال‌ها و رجال دینی [افراطی] و وعده‌های آنان بسوی این افراد سرازیر شد.

در همین فضا، عبدالرحمن ابوغده در سال 1963 در حلب جنبش مخفی آزادی‌بخش اسلامی را تاسیس سپس مروان حدید در سال 1964 از مسجد جامع السطلان در حماة شورش خود را اعلام کرد و «گردان محمد» را 11 سال بعد (1975) سپس «طلیعه مبارز» را تاسیس کرد تا اینکه در سال 1976 بازداشت شد و در اردیبهشت همان سال درگذشت. حال آنکه عدنان، برادرش، کمونیست بود و کنعان، دیگر برادرش عضو بعث و اصالت همه آنان آلبانیایی یعنی غیرعربی (و غیر سوری) بود.

در سال 1981 عدنان سعدالدین (در حماة) و علی صدرالدین البیانونی (حلب) و سعید حوا (حماه) «جبهه اسلامی» را تاسیس کردند و بدین صورت اعضای جامعه در سوریه به سوی قدرت دو دسته شدند. قدرتی که از راه ارتش آمد (یعنی دموکراسی در اولویت آن نبود) و مخالفان که دارای رنگ و بوی [به اصطلاح] اسلامی بودند، از اساس با دموکراسی دشمن بودند. بنابراین اخوان المسلمین دموکراسی را که به معنای حکومت مردم بر مردم است رد می‌کرد و دارای عقیده «الحکم لله» و تاسیس کشوری اسلامی و اجرای احکام اسلامی بر جامعه بودند و شعارشان نیز «اسلام راه حل است» بود.

بعــث

انفجار فرقه‌ای (مشخصا سنّی) در مارس 2011 در سوریه خیلی موضوع جدیدی نیست. این مسئله از سال 1960 با مقادیر اندک وجود داشت. در تاریخ 8 مارس 1963 سوری‌ها با بیانیه شماره یک نظامی که اعلام‌کننده پایان حکومت دودستگی و آغاز به قدرت رسیدن وحدت‌گراها (اتحاد افسران بعث، ناصری‌ها و وحدت‌گراهای مستقل) بود، از خواب بیدار شدند.

بلافاصله اعیان و اشراف دمشق این تحول را رد کردند و شروع کردند به رواج دادن این مسئله که این حکومت، حکومت «العدس» است یعنی علوی‌ها، دروزها و شمعونی‌ها (اسماعیلی‌ها). در اینجا اخوان المسلمین‌ها دانشجویان را به اعتصاب تحریک کردند؛ اعتصابی که به شورش منتهی شد و افرادی مانند مروان حدید و سعید حوا در اکتبر 1963 یعنی 7 ماه پس از روی کار آمدن بعث،‌ آن را هدایت و تلاش کردند تا دولت، ماده (درسی) تربیت دینی را از سیستم آموزشی حذف نکند و قانونی مدنی برای سجل مردم صادر نکند و اوقاف در این میان صدمه نبیند که این سه مسئله کاملا مربوط به لائیک است.

بیایید در نگاهی سریع تاریخی ببینیم در سال 1963 چه اتفاقی افتاد؛ افسران وحدت‌گرا قدرت را در دست گرفتند. از آنجا که ابزار سیاسی برای حکومت نداشتند و در اداره امور مملکت بی‌تجربه بودند، حزب بعث را که طبیعتا سران اولیه آن نبودند و از کودتای 8 مارس 1963 مطلع بودند،‌ فراخواندند و گفتند: بفرمایید حکومت را تحویل بگیرید. بنابراین میشل عفلق،‌ صلاح‌الدین البیطا و منیف الرزاز این ماموریت را قبول کردند.

بنابراین بر کشور حکومت کردند و امور کشور را نه با نهادهای مدنی کمرنگ شده تحت سیطره سنتی اعیان، بلکه با نهادی که از آن بالا آمدند، اداره کردند یعنی ارتش. تنها نهادی که در دست آنان بود. نهاد دینی زبان حال اعیان و اشراف،‌ دشمن این افراد بود. ملاک‌ها و زمین‌داران مخالف اینها بودند. اصحاب صنایع از مصادره شدن ترسیدند. تاجران نیز در اندیشه منافع خود بودند. اینطور شد که بعث این سوی جوی و رجال دین و زمین‌داران و تاجران در آن سوی جوی قرار گرفتند. دستورات اولیه در تاریخ 1 ژانویه 1965 که 108 شرکت را یکباره فراگرفت، نشان‌دهنده مصیبتی توفنده بود زیرا منافع اشراف و مالکان زمین و تجار و رجال دین و صنعتگران را یکباره هدف قرار داد. در آن زمان، رجال دین به جهاد علیه حکومت بعث دعوت کردند و فورا «گردان‌های محمد» به رهبری اخوان المسلمین و با حمایت مالی آشکار تجار شکل گرفت. حکومت جدید در پی کشمکش نظامیان و غیرنظامیان تقریبا در همه چیز شکست خورد. سپس در 5 ژوئن 1967 بدترین شکست را متحمل شد و درگیری‌های افسران (سلیم حاطوم، عبدالکریم جندی، صلاح جدید، حافظ الاسد، محمد عمراق و احمد سویدانی) یکباره به حال انفجار رسید و سرانجام در سال 1970 حافظ الاسد موفق شد کار را به سود خود تمام کند و قدرت را در دست بگیرد. در آن زمان تجـّار بالای ورودی بازار حمیدیـه نوشتند: «مـدد از خـدا خواستیم و او حافظ الاسـد را فرستاد».

اخوان المسلمین و خشونت

اخوان‌ها در ابتدای دوره حکومت حافظ الاسد نفس راحتی کشیدند با اینکه اسد سال 1973 وارد جنگ اکتبر [با رژیم صهیونیستی] شده بود، اما طولی نکشید که به محض اینکه احساس کردند نظام سوریه در پی ورود به لبنان در سال 1976 دچار خلل‌هایی است اقدامات تروریستی را آغاز کردند. بخصوص اینکه شوروی با ورود سوریه به لبنان مخالف بود و این کار پس از درگیری مستقیم با نیروهای مقاومت فلسطین و جنبش ملی لبنان صورت گرفت بنابراین اخوانی‌ها چندین ترور انجام دادند.

قبل از این، جماعت اخوان در تاریخ 16 ژوئن 1979 کشتاری در مدرسه توپخانه حلب مرتکب شد که ده‌ها افسر علوی‌مذهب قربانی آن شدند. قبل از اینکه نظام تصمیم بگیرد مشکل را یک‌بار برای همیشه و بر این اساس حل کند که «پایان فاجعه‌بار بهتر از فاجعه‌های بی‌پایان است» در حقیقیت این اتفاقات همه نشانه‌هایی برای نشان دادن راه بود. نشانه‌هایی بود. بنابراین اتفاقات 2 فوریه 1982 شهر حماه افتاد و در تاریخ 28 فوریه همان سال به کشتار معروف ختم شد. قطعا بخش بزرگی از مسئولیت این کشتار بر عهده اخوان المسلمین است زیرا اینها بودند که دست به ترور و اقدامات تروریستی علیه نظام و نهادهای دولت و شخصیت‌های آن زدند. خوب بود می‌دانستند که نظام نیز با اقدامات شدیدتری با آنان برخورد می‌کنند و این امر، در تاریخ سیاسی و اندیشه سیاسی یک اصل معروف است.

اخوان‌ها همچنین تا اندازه‌ای مسئول اتفاقات و سرکوب ظلم و ستمی است که در دهه 70 و 80 بر مردم سوریه گذشت. اینکه اخوان المسلمین امروز پرچمدار تغییر و تحول‌خواهی در سوریه شده‌اند دقیقا همان فاجعه قبل است. اما ادبیات جدید آنان درباره کشور مدنی که دائما از آن دم می‌زنند نیاز دلیل و برهان عملی دارد زیرا تاریخ اخوان‌های سوریه مملوء است از اتحاد به دیکتاتورهایی مانند صدام حسین در عراق و سیستم‌های فاسد عربی که مزدوران آمریکا هستند مانند عربستان سعودی و تاریخشان پر است از دشمنی عقیدتی با دموکراسی و تعصب مذهبی که همه این عوامل آنان را وا می‌دارد که هر گاه به قدرت نزدیک شوند دست خود را به سلاح ببرند تا جایی دیگر.

سوریـه بدون تروریسم یا فسـاد

سوریه آینده، یعنی سوریه دموکرات یا سوریه لائیک که به دنبال آن هستند، در وضعیت کنونی به دست نمی‌آید. و محال است که چنین سوریه‌ای به دست مخالفانی ساخته شود که دست‌پروده سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا، فرانسه، ترکیه، عربستان و اردن هستند.

مخالفان سوریه، شامل افرادی مانند قاچاقچی مأمون الحمصی است که سابق با دستگاه اطلاعاتی سوریه همکاری می‌کرد. کسی که از حضور در کنفرانس امنیتی در پراگ با ویاما نرنستن اسرائیلی مقیم مستعمره گیلو هیچ ابایی ندارد. همچنین دیگر مخالفان فاسدی مانند عبدالحیلم خدام (معاون سابق حافظ اسد) و رفعت الاسد و نهاد الغادری است که هیچ سرویس اطلاعاتی نیست که او را سرزنش نکرده باشد. حال و روز او شبیه پسرش فرید است که نام خود را به فرانک تغییر داد و در ژوئن 2007 (5 سال پیش) به اسرائیل رفت و از تریبون کنست [پارلمان] اسرائیل خواستار حمله به سوریه برای براندازی نظام سوریه شد.

بسمه قضمانی دیگر مخالف خارج‌نشین است که روابط مشکوکی دارد و حتی می‌توانیم بگوییم روابط آشکاری با سازمان جاسوسی آمریکا (CIA) و سرویس اطلاعاتی فرانسه دارد.

رضوان زیاده هم دقیقا جا پای جای بسمه قضمانی می‌گذارد.

ملهم الدروبی نیز مخالف دیگری است که هیچ ابایی در هماهنگی با برنار لوی صهیونیست نمی‌بیند که در سمینار قواعد بازی در پاریس در 4 جولای 2011 شرکت کرد و در کنار محمد فاروق طیفور (معاون دبیر کل جماعت اخوان المسلمون سوریه) در آنجا حاضر شد.

از دیگر مخالفان هم عمر العظم، عهد الهندی، عبداله الملحم، لمی الاتاسی، عمار القربی، سندس سلیمان، ادبی الشیشکلی، و سمیر النشار است که آشکارا خواستار جنگ داخلی در سوریه است.

برهان غلیون هم مخالف دیگری است که از یک استاد دانشگاه و شخصیتی آکادمیک به نیروی وزارت خارجه فرانسه و از حامیان و دعوت‌کنندگان به جنگ غرب علیه سوریه تبدیل شد.

شیخ عدنان العرعور نیز از دیگر اسامی مخالفانی است که این دوره و زمانه برای سوریه ساخته است و این افراد نه تنها نمی‌توانند آینده‌ای برای سوریه ترسیم کنند یا افتخاری کسب کنند، بلکه فقط در آتش جنگ داخلی در سوریه می‌دمند.

مباهله؛ سند عظمت اهل بیت(ع)

روز بیست و چهارم ذی‌الحجه روزی است که رسول خدا (ص) با مسیحیان نجران، که حرف‌های او را باور نداشتند، مباهله کرد.
به گزارش مشرق به نقل از ایسنا، مباهله در اصل از «بَهل» به معنی رها کردن و برداشتن قید و بند از چیزی است. اما مباهله به معنای لعنت کردن یکدیگر و نفرین کردن است. کیفیت مباهله به این گونه است که افرادی که درباره مساله مذهبی مهمی گفت‌وگو دارند در یک جا جمع شوند و به درگاه خدا تضرّع کنند و از او بخواهند که دروغ‌گو را رسوا سازد و مجازات کند.

شرح مختصر واقعه مباهله

مباهله پیامبر با مسیحیان نجران، در روز بیست و چهارم ذی الحجّه سال دهم هجری اتفاق افتاد. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم طی نامه‌ای ساکنان مسیحی نجران را به آیین اسلام دعوت کرد. مردم نجران که حاضر به پذیرفتن اسلام نبودند نمایندگان خود را به مدینه فرستادند و پیامبر آنان را به امر خدا به مباهله دعوت کرد. وقتی هیات نمایندگان نجران، وارستگی پیامبر را مشاهده کردند، از مباهله خودداری کردند. ایشان خواستند تا پیامبر اجازه دهد تحت حکومت اسلامی در آیین خود باقی بمانند.

موقعیت جغرافیایی

بخش با صفای نجران، با هفتاد دهکده تابع خود، در نقطه مرزی حجاز و یمن قرار گرفته است. در آغاز طلوع اسلام این نقطه، تنها نقطه مسیحی نشین حجاز بود که مردم آن به عللی از بت پرستی دست کشیده و به آیین مسیح علیه السلام گرویده بودند.

دعوت به اسلام

پیامبر اکرم، حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلم در ادامه رسالت خویش و ابلاغ پیام الهی، به بسیاری از ممالک و کشورها نامه نوشت یا نماینده فرستاد تا ندای حق پرستی و یکتاپرستی را به گوش جهانیان برساند. هم چنین نامه‌ای به اسقف نجران، «ابوحارثه»، نوشت و طی آن نامه ساکنان نجران را به آیین اسلام دعوت فرمود.

نامه حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم به اسقف نجران

مشروح نامه پیامبر به اسقف نجران چنین بود: «به نام خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب. این نامه‌ایست از محمد، پیامبر خدا، به اسقف نجران. خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب را ستایش می‌کنم و شما را از پرستش بندگان به پرستش خدا فرا می‌خوانم. شما را دعوت می‌کنم که از ولایت بندگان خدا خارج شوید و در ولایت خداوند درآیید و اگر دعوت مرا نپذیرفتید باید به حکومت اسلامی مالیات (جزیه) بپردازید تا در برابر این مبلغ، از جان و مال شما دفاع کند و در غیر این صورت به شما اعلام خطر می‌شود».

عکس‌العمل نجرانی‌ها

نمایندگان پیامبر که حامل نامه دعوت به اسلام از جانب پیامبر بودند، وارد نجران شدند و نامه را به اسقف نجران دادند. او نیز شورایی تشکیل داد و با آنان به مشورت پرداخت. یکی از آنان که به عقل و درایت مشهور بود گفت: «ما بارها از پیشوایان خود شنیده‌ایم که روزی منصب نبوت از نسل اسحاق به فرزندان اسماعیل انتقال خواهد یافت و هیچ بعید نیست که محمد که از اولاد اسماعیل است همان پیامبر موعود باشد». بنابراین شورا نظر داد که گروهی به عنوان هیات نمایندگان نجران به مدینه بروند تا از نزدیک با محمد صلی الله علیه و آله وسلم تماس گرفته، دلایل نبوت او را بررسی کنند.

گفت‌وگوی پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم با هیات نجرانی

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم در مذاکره‌ای که با هیات نجرانی در مدینه به انجام رسانید آنان را به پرستش خدای واحد دعوت کرد. امّا آنان بر ادعای خود اصرار داشتند و دلیل الوهیت مسیح را، تولد عیسی علیه السلام بدون واسطه پدر می‌دانستند. در این هنگام فرشته وحی نازل شد و این سخن خدا را بر قلب پیامبر جاری ساخت: «به درستی که مَثَل عیسی نزد خداوند مانند آدم است که خدا او را از خاک آفرید». در این آیه، خداوند، با بیان شباهت تولد حضرت عیسی علیه السلام و حضرت آدم علیه السلام ، یادآوری می‌کند که آدم را با قدرت بی پایان خود، بدون این که دارای پدر و مادری باشد، از خاک آفرید و اگر نداشتن پدر گواه این باشد که مسیح فرزند خداست، پس حضرت آدم برای این منصب شایسته‌تر است؛ زیرا او نه پدر داشت و نه مادر. اما با وجود گفتن این دلیل، آنان قانع نشدند و خداوند به پیامبر خود، دستور مباهله داد تا حقیقت آشکار و دروغ گو رسوا شود.

مباهله، آخرین حربه

خداوند پیش از نازل کردن آیه مباهله، در آیاتی چند به چگونگی تولد عیسی علیه السلام می‌پردازد و مسیحیان را با منطق عقل و استدلال روبرو می‌کند و از آنان می‌خواهد که عاقلانه به موضوع بنگرند. بنابراین پیامبر، در ابتدا سعی کرد با دلایل روشن و قاطع آنان را آگاه کند، اما چون استدلال موجب تنبّه آنان نشد و با لجاجت و ستیز آنان مواجه گشت، به امر الهی به مباهله پرداخت. خداوند در آیه 61 سوره آل عمران می‌فرماید: «هرگاه بعد از دانشی که به تو رسیده، کسانی با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو فَمَنْ حَآجَّکَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءنَا وَأَبْنَاءکُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءکُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةَ اللّهِ عَلَی الْکَاذِبِینَ.

بیایید پسرانمان و پسرانتان و زنانمان و زنانتان و ما خویشان نزدیک و شما خویشان نزدیک خود را فرا خوانیم سپس مباهله کنیم و لعنت‏ خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.( سوره آل عمران، آیه 61)

دیدگاه بزرگان نجران درباره مباهله

در روایات اسلامی آمده است که چون موضوع مباهله مطرح شد، نمایندگان مسیحی نجران از پیامبر مهلت خواستند تا در این کار بیندیشند و با بزرگان خود به شور بپردازند. نتیجه مشاوره آنان که از ملاحظه‌ای روان شناسانه سرچشمه می‌گرفت این بود که به افراد خود دستور دادند اگر مشاهده کردید محمد با سر و صدا و جمعیت و جار و جنجال به مباهله آمد با او مباهله کنید و نترسید؛ زیرا در آن صورت حقیقتی در کار او نیست که متوسل به جاروجنجال شده است و اگر با نفرات بسیار محدودی از نزدیکان و فرزندان خردسالش به میعادگاه آمد، بدانید که او پیامبر خداست و از مباهله با او بپرهیزید که خطرناک است.

در میعادگاه چه گذشت؟

طبق توافق قبلی، پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم و نمایندگان نجران برای مباهله به محل قرار رفتند. ناگاه نمایندگان نجران دیدند که پیامبر فرزندش حسین علیه السلام را در آغوش دارد، دست حسن علیه السلام را در دست گرفته و علی و زهرا علیهماالسلام همراه اویند و به آنها سفارش می‌کند هرگاه من دعا کردم شما آمین بگویید. مسیحیان، هنگامی که این صحنه را مشاهد کردند، سخت به وحشت افتادند و از این که پیامبر، عزیزترین و نزدیک‌ترین کسانِ خود را به میدان مباهله آورده بود، دریافتند که او نسبت به ادعای خود ایمان راسخ دارد؛ زیرا در غیر این صورت، عزیزان خود را در معرض خطر آسمانی و الهی قرار نمی‌داد. بنابراین از اقدام به مباهله خودداری کردند و حاضر به مصالحه شدند.

سخنان ابوحارثه درباره مصالحه

هنگامی که هیات نجرانی پیامبر را در اجرای مباهله مصمّم دیدند، سخت به وحشت افتادند. ابوحارثه که بزرگ‌ترین و داناترین آنان و اسقف اعظم نجران بود، گفت: «اگر محمد بر حق نمی‌بود چنین بر مباهله جرات نمی‌کرد. اگر با ما مباهله کند، پیش از آن که سال بر ما بگذرد یک نصرانی بر روی زمین باقی نخواهد ماند». و به روایت دیگر گفت: «من چهره‌هایی را می‌بینم که اگر از خدا درخواست کنند که کوه‌ها را از جای خود بکند، هر آینه خواهد کَند. پس مباهله نکنید که در آن صورت هلاک می‌شوید و یک نصرانی بر روی زمین نخواهد ماند».

سرانجام مباهله

ابوحارثه، بزرگ گروه، به خدمت حضرت آمد و گفت: «ای ابوالقاسم، از مباهله با ما درگذر و با ما مصالحه کن بر چیزی که قدرت بر ادای آن داشته باشیم». پس حضرت با ایشان مصالحه نمود که هرسال دوهزار حُلّه بدهند که قیمت هر حلّه چهل درهم باشد و بر آنان که اگر جنگی روی دهد، سی زره و سی نیزه و سی اسب به عاریه بدهند.

مباهله، اثبات صدق دعوت پیامبر

مباهله پیامبر با نصرانیان نجران، از دو جنبه نشان درستی و صداقت اوست. اوّلاً، محض پیشنهاد مباهله از جانب پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم خود گواه این مدعاست؛ زیرا تا کسی به صداقت و حقانیّت خود ایمان راسخ نداشته باشد پا در این ره نمی‌نهد. نتیجه مباهله، بسیار سخت و هولناک است و چه بسا به از بین رفتن و نابودی دروغ‌گو بینجامد. از طرف دیگر، پیامبر کسانی را با خود به میدان مباهله آورد که عزیزترین افراد و جگرگوشه‌های او بودند. این خود، نشان عمق ایمان و اعتقاد پیامبر به درستی دعوتش می‌باشد که با جرأت تمام، نه تنها خود، بلکه خانواده‌اش را در معرض خطر قرار می‌دهد.

مباهله، سند عظمت اهل بیت

مفسران و محدثان شیعه و اهل تسنّن تصریح کرده‌اند که آیه مباهله در حق اهل بیت پیامبر نازل شده است و پیامبر تنها کسانی را که همراه خود به میعادگاه برد فرزندانش حسن و حسین و دخترش فاطمه و دامادش علی علیهم السلام بودند. بنابراین منظور از «اَبْنائَنا» در آیه منحصرا حسن و حسین علیهماالسلام هستند، همان طور که منظور از «نِساءَنا» فاطمه علیهاالسلام و منظور از «اَنْفُسَنا» تنها علی علیه السلام بوده است. این آیه هم چنین به این نکته لطیف اشاره دارد که علی علیه السلام در منزلت جان و نفس پیامبر است.

دو روایت در شأن اهل بیت

در کتاب عیون اخبار الرّضا درباره مجلس بحثی که مأمون در دربار خود تشکیل داده بود، چنین آمده است: امام علی بن موسی الرضا علیه السلام فرمودند: «خداوند پاکان بندگان خود را در آیه مباهله مشخص ساخته است و به دنبال نزول این آیه، پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم ، علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام را با خود به مباهله برد. این مزیّتی است که هیچ کس در آن بر اهل بیت پیشی نگرفته و فضیلتی است که هیچ انسانی به آن نرسیده و شرفی است که قبل از آن، هیچ کس از آن برخوردار نبوده است».

در کتاب غایة المرام به نقل از صحیح مسلم آمده است: روزی معاویه به سعد بن ابی وقاص گفت: چرا ابوتراب را دشنام نمی‌گویی؟ گفت: از آن وقت که به یاد سه چیز افتادم که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم درباره علی فرمود، از این کار صرف نظر کردم. یکی آن بود که وقتی آیه مباهله نازل شد پیغمبر تنها از فاطمه و حسن و حسین و علی دعوت کرد و سپس فرمود: «اللهم هؤلاء اهلی؛ خدایا، اینها خاصّان منند»...

نزول آیه تطهیر در روز مباهله

روزی که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم قصد مباهله کرد، قبل از آن عبا بر دوش مبارک انداخت و حضرت امیرالمؤمنین و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام را در زیر عبای مبارک جمع کرد و گفت: «پروردگارا، هر پیغمبری را اهل بیتی بوده است که مخصوص‌ترینِ خلق به او بوده‌اند. خداوندا، اینها اهل بیت منند. پس شک و گناه را از ایشان برطرف کن و ایشان را پاکِ پاک کن.» در این هنگام جبرئیل نازل شد و آیه تطهیر را در شأن ایشان فرود آورد: «همانا خداوند اراده فرمود از شما اهل بیت پلیدی را برطرف فرماید و شما را پاکِ پاک کند.

"الکترال" چیست؟/ چگونه با رأی کمتر رئیس‌جمهور شویم

فلسفه رأی الکترال در این است که در اصل یک شهروند آمریکایی در انتخابات به صورت مستقیم به یک کاندیدا رای نمی‌دهد، بلکه به کسانی رأی می‌دهد که به نام "الکترال" خوانده می‌شوند و آنها در یک روند فرمالیته، رئیس‌جمهور را از میان خود انتخاب می‌کنند.
به گزارش گروه بین الملل مشرق، انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا و دموکراسی الکترال در آن، محصول انقلاب آمریکا در اواخر قرن 16 – 1776- و موارد مندرج در قانون اساسی این کشور است.

برای انتخاب رئیس جمهور، هر ایالت بر اساس تعداد آرای آن ایالت در مجلس نمایندگان و تعداد آرای هر ایالت در مجلس سنا ارزش گذاری می شود.

به عنوان مثال ایالت کالیفورنیا با تقریبا 38 میلیون نفر جمعیت دارای 53 نماینده در مجلس نمایندگان آمریکا است و ایالت فلوریدا با 19 میلیون نفر جمعیت، دارای 27 نماینده در مجلس نمایندگان است. و البته هر دو ایالت، 2 نماینده در مجلس سنا دارند. به این ترتیب آرای الکترال کالیفرنیا برابر با 55 و آرای الکترال فلوریدا برابر با 29 رای است. ایالت هایی هم که جمعیت آنها خیلی کم است، حداقل 1 نماینده در مجلس نمایندگان و (البته 2 نماینده در مجلس سنا) دارند. به عنوان مثال ایالت مونتانا با تقریبن 1 میلیون جمعیت، تنها 1 نماینده در مجلس نمایندگان دارد.

تعداد نمایندگان هر ایالت در مجلس نمایندگان به اضافه تعداد نمایندگان هر ایالت در مجلس سنا، بیانگر ارزش آن ایالت برای تعیین رئیس جمهور است که به آن آرای الکترال گفته می شود.

در انتخابات ریاست جمهوری، هر رئیس جمهوری که در هر ایالت، رای اکثریت را به دست آورد، تمام آرای الکترال آن ایالت به نام وی خوانده می شود. در انتخابات ریاست جمهوری سال 2012، باراک اوباما به صورت 100% در ایالت کالیفرنیا اکثریت را به دست می آورد، بنابراین تمام 55 رای الکترال در فلوریدا (53 + 2)، برای اوباما خواهد بود. در ایالت کم جمعیتی مانند مونتانا هم، میت رامنی دارای 3 رای الکترال است.

تعداد نمایندگان در مجلس نمایندگان که اصطلاحا به آن House می گویند بر اساس ترکیب جمعیتی هر ایالت، کلن به میزان 438 عدد و تعداد سناتورهای آمریکایی 100 نفر است که جمع آنها 538 نفر می شود.

بر این اساس کل آرای الکترال در آمریکا 538 عدد است (برای انتخابات سال 2012 ميلادي) و اگر کسی بتواند 270 رأی الکترال به دست بیاورد، رئیس جمهور آمریکا خواهد بود.
فلسفه رای الکترال در این است که در اصل یک شهروند آمریکایی در انتخابات به صورت مستقیم به یک کاندیدا رای نمی دهد، بلکه به کسانی رای می دهد که به نام Elector خوانده می شوند و آنها در یک روند فرمالیته، رئیس جمهور را از میان خود انتخاب می کنند.
فرایند انتخاب رئیس جمهور توسط Elector ها امروز کاملا فرمالیته است، یعنی در حالات نرمال یک Elector که در یک ایالت توسط حزب یا کاندیدای ریاست جمهوری انتخاب شده است، به کاندیدای حزب رقیب رای نمی دهد.

الکتوری که چنین کاری بکند به Faithlessness (وفادار نبودن) متهم می شود و در 24 ایالت این کار جرم است. در انتخابات سال 2000، Barbara Lett-Simmons که در واشنگتن دی سی به عنوان Elector از طرف دموکرات ها انتخاب شده بود، در اعتراض به نقش کم واشنگتن دی سی، در تصمیم گیری های کنگره، در روز تعیین رای حاضر نشد و به همین دلیل تعداد آرای الکترال ال گور 266 عدد (و آرای کل 537، به جای رقم 538) بود. در رقابت های ریاست جمهوری سال 2004 هم، جان ادواردز که به عنوان معاون جان کری در حزب دموکرات انتخاب شده بود، یک رای الکترال به دست آورد. دلیل این امر اشتباه یکی از Elector ها عنوان شده است که در برگه خود به جای جان کری، اسم جان ادوارزد، معاون او را نوشته بود.
در تاریخ انتخابات آمریکا تا کنون چهار بار یک کاندیدا، رای بالاتری از دیگران به دست آورده اما آرای الکترال را باخته و در نتیجه رئیس جمهور نشده است. نزدیک ترین آن از لحاظ زمانی به ما، انتخابات سال 2000 است. در آن انتخابات ال گور، کاندیدای حزب دموکرات تقریبن 500 هزار رای بیشتر از جرج بوش به دست آورد، اما به دلیل آنکه جرج بوش موفق شده بود آرای الکترال بیشتری به دست بیاورد (271 به 266 و یک رای غایب)، جرج بوش به عنوان 43 مین رئیس جمهور آمریکا انتخاب شد.

 

به صورت خلاصه اگر بخواهیم دلیل اینکه یک کاندیدا، آرای الکترال بیشتری به دست می آورد اما رای کمتری دارد را توضیح دهیم، می توانیم به صورت مثال 4 ایالت سرنوشت ساز را انتخاب کنیم. فلوریدا (29 رای الکترال، 19 میلیون جمعیت)، اوهایو (18 رای اکترال، 11 میلیون جمعیت)، ویرجینیا (13 رای اکترال، 8 میلیون جمعیت) و نیوهمشایر (4 رای اکترال، 1.3 میلیون رای). با فرض اینکه در ایالت های دیگر آرای کاندیداها به صورت مساوی تقسیم شده است و در این 4  ایالت (که 3 ایالت اول مهمترین ایالت های انتخابات هستند)، آرا به صورت زیر تقسیم بندی شوند:

فلوریدا: اوباما 6 میلون، رامنی 5 میلیون، آرای الکترال 29، همه برای اوباما

اوهایو: اوباما 3 میلیون، رامنی 5 میلیون، آرای الکترال 18، همه برای رامنی

ویرجینیا: اوباما 2 میلیون، رامنی 4 میلیون؛ آرای الکترال 13 همه برای رامنی

نیوهمشایر: اوباما 300 هزار رای، رامنی 200 هزار رای؛ آرای الکترال 4 همه برای اوباما

مجموعا اوباما در این 4 ایالت 11.3 میلیون رای به دست آورده است و آرای رامنی هم 14.2 میلیون است. اما آرای الکترال اوباما 33 رای (اوهایو + نیوهمشایر) و آرای الکترال رامنی 31 رای (ویرجینیا + اوهایو) است. بنابراین کسی که آرای بیشتری به دست آورده، لزوما رای الکترال بیشتری به دست نخواهد آورد.

همه نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا (+عکس)

همه نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا (+عکس)

ادامه نوشته

پشت‌پرده حضورخواننده‌های مشهور در سیما +تصاویر

پشت‌پرده حضورخواننده‌های مشهور در سیما +تصاویر

ادامه نوشته

پاسخ امام‌علی(ع) به شیخ‌مفید

پاسخ امام‌علی(ع) به شیخ‌مفید

عوامل اصلي و پشت پرده کشتار مسلمانان ميانمار چه‌ کساني هستند؟ + تصاوير

عوامل اصلي و پشت پرده کشتار مسلمانان ميانمار چه‌ کساني هستند؟ + تصاوير

ادامه نوشته

یهودیان چه نقشی را در فضای آکادمیک جهان بازی می کنند؟

یهودیان چه نقشی را در فضای آکادمیک جهان بازی می کنند؟

ادامه نوشته

کتاب های درسی متوسطه

کتاب های درسی متوسطه


 

 كتاب دين و زندگي 2 «سال دوم دبيرستان» چاپ 1389 19 مهر 1391
 كتاب دين و زندگي «پيش دانشگاهي» چاپ 1391 03 مهر 1391
 كتاب دين و زندگي 2 «سال دوم دبيرستان» چاپ 1390 09 آذر 1390
 كتاب دين و زندگي 1 «سال اول دبيرستان» چاپ 1390 30 شهریور 1390
 كتاب دين و زندگي 3 «سال سوم دبيرستان» چاپ 1390 17 مرداد 1390


كتاب راهنمای معلم دوره متوسطه


راهنمای معلم تعلیم و تربیت دینی

دوره متوسطه


برای دیدن محتویات کتاب اینجا را کلیک کنید

کتاب معلم(راهنمای تدریس) چاپ 91

قرآن وتعلیمات دینی پيش دانشگاهي

دروس 1، 2 ، 3 ، 4 ، 5 و 6

   

برای دیدن محتویات کتاب اینجا را کلیک کنید

کتاب معلم(راهنمای تدریس)

قرآن وتعلیمات دینی(1)

   

برای دیدن محتویات کتاب اینجا را کلیک کنید

کتاب معلم(راهنمای تدریس)

قرآن وتعلیمات دینی(2)

   

مواد كمك آموزشيبرای دیدن محتویات کتاب اینجا را کلیک کنید

کتاب معلم(راهنمای تدریس)

قرآن و تعلیمات دینی (3)

مواد كمك آموزشي


دوره متوسطه


 ترجمه منظوم آيات كتاب هاي دين و زندگي

10 آبان 1391

 


 اشعار درس ديني سوم

19 آذر 1390

 


 تفسير آيات دين و زندگي (3)

06 مهر 1390

 


 تفسير آيات دين و زندگي (2)

 



دوره متوسطه


اصلاحيه كتاب پيش دانشگاهي
سال 91
08 آبان 1391


بارم بندي ديني متوسطه و پيش دانشگاهي
سال 91
01 آبان 1391


منابع ديني كنكور 92
03 مهر 1391
كليك كنيد

بخشنامه مربوط به شيوه اجراي دوره سالي ـ واحدي
پيش دانشگاهي
28 آذر 1390


بخشنامه مربوط به بارم بندي دروس دوره پيش دانشگاهي
دوره پيش دانشگاهي
28 آذر 1390


نقد سوالات دين و زندگي
كنكور 90
14 شهريور 1390


چگونگی شیعه‌شدن 60 سرخپوست در آمریکای لاتین + فیلم

سهیل اسعد در گفت‌وگو با فارس مطرح کرد
چگونگی شیعه‌شدن 60 سرخپوست در آمریکای لاتین + فیلم

خبرگزاری فارس: «سهیل اسعد» مبلغ مشهور آرژانتینی که تاکنون بیش از 20 مرکز اسلامی را در کشورهای حوزه آمریکای لاتین تأسیس کرده است، جزئیات شیعه‌شدن 60 سرخپوست در «پرو» را تشریح کرد.

خبرگزاری فارس: چگونگی شیعه‌شدن 60 سرخپوست در آمریکای لاتین + فیلم

به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، «سهیل اسعد» از طلاب فعال حوزه علمیه در آرژانتین و از پدر و مادری لبنانی‌الاصل متولد شده است. او تا جوانی در آرژانتین بزرگ شده و سپس برای خواندن دروس حوزوی و دانشگاهی راهی لبنان و ایران شده و اینک بیش از یک دهه است که بخشی از سال را در ایران زندگی می‌کند. او شش ماه از سال در قم تحصیل می‌کند و شش ماه دیگر را در 25 کشور دنیا فعالیت فرهنگی دارد.

تخصص «اسعد» فلسفه و عرفان اسلامی است و در موضوعاتی چون نظام سیاسی اسلام، اندیشه امام خمینی(ره)، انقلاب اسلامی و ... هم برای طلاب خارجی تدریس می‌کند. با زبان‌های فارسی، عربی، انگلیسی و اسپانیولی آشناست؛ از این رو، برنامه‌ای هم در شبکه تازه‌تأسیس هیسپان ‌تی‌وی دارد که با همراهی حجت‌الاسلام عبدالکریم پاز اجرا می‌شود.

وی در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس ماجرای جالبی از شیعه‌شدن 60 سرخپوست در کشور پرو را بیان کرد.

چگونگی شیعه‌شدن پرویی‌ها از زبان سهیل اسعد

 

حدود دو سال پیش آقای «ادوارد کیراگا» از پرو با من تماس گرفت و برای آشنایی با اسلام ابراز علاقه کرد. او دلیل این علاقه خود را مطالعه درباره انقلاب اسلامی ایران و مکتب فکری امام خمینی(ره) اعلام کرد.

در یکی از سفرهایی که به ونزوئلا داشتم، ایشان هم حضور داشتند و کتاب‌هایی را به ایشان تقدیم کردم. آقای کیراگا از من دعوت کرد به پرو بروم و برای دوستان ایشان سخنرانی کنم. بعد از مدتی همزمان با برپایی کنگره سوسیالیست‌ها در پرو به این کشور رفتم و میان اعضای حزب سرخپوستی سخنرانی کردم. آن‌ها به شدت علاقه‌مند شدند و تقاضا کردند مدتی را در پرو اقامت کنم.

من دو هفته در پرو ماندم و هر شب در خانه آقای کیراگا برای آن‌ها سخنرانی می‌کردم و درس می‌گفتم. چنین شد که ایشان در آخرین روز شهادتین گفت و مسلمان شد.

بعد از بازگشت به ایران، از ایشان دعوت کردم به ایران بیاید و در دوره‌های کوتاه‌مدت آشنایی با اسلام شرکت کند. ایشان بعد از بازگشت به پرو تبلیغ اسلام را آغاز کرد و خوشبختانه 60 نفر از دوستان و اطرافیان ایشان مسلمان شدند.

در سفر بعدی‌ام به پرو، یک مرکز اسلامی در این کشور تأسیس کردم و الحمدلله اکنون در این کشور پایگاهی برای اهل‌بیت علیهم السلام وجود دارد.