روان درمانی چیست و چگونه انجام می شود؟
درمانگر
زن و شوهر را به بهبودی روابط شان تشویق می کند و به آنها در فائق آمدن بر
مشکلات زندگی شان کمک می کند. هر دو نفر (زن و شوهر) برای یاد گرفتن
الگوهای رفتاری جدید تلاش می کنند. گاهی اوقات زوج، پیمان یا توافق نامه ای
مبنی بر چگونگی تغییر رفتارشان می نویسند.
اهداف روان درمانی عبارتند از:- تغییرالگوهای آسیب زای رفتاری
- بهبود احساس ارزشمندی
- حل و فصل تعارض ها
روان درمانی به یاد گرفتن در مورد خودتان کمک می کند. در بعضی از موارد، شما یاد می گیرید که چگونه گذشته را درک کرده و با زمان حال تطبیق دهید. در موارد دیگر شما از آن دسته از پاسخ های تان که مشکلاتی را در زندگی شما ایجاد می کنند، آگاه شده و شیوه های تغییرآنها را یاد می گیرید.
چگونه یک درمانگر انتخاب کنم؟
درمانگرشما باید شخصی باشد که در حضور او احساس آرامش کنید. درمانگر ها شامل افراد زیر هستند:
روان پزشکان، روان شناسان، پرستاران و روان پزشکی، مددکاران اجتماعی و مشاوران آموزش دیده. بسیاری از مردم از اشخاصی که عقیده آنها را می پذیرند، اسامی درمانگران را به دست می آورند. این اشخاص عبارتند از:
- دوستان
- اعضای خانواده
- پزشکان
حتی با وجود کمک گرفتن ازدیگران هم، پیدا کردن یک درمانگر خوب امر بسیار شخصی می باشد. مراقب باشید درمانگران زیادی وجود دارند که صلاحیت کافی برای این کار ندارند. مطمئن باشید شخصی که شما به عنوان یک درمانگر انتخاب می کنید، حتماً دارای مجوزکارباشد و اعتبار کافی برای این امر داشته باشد.
ممکن است که شما قبل ازاین که یک درمانگر انتخاب کنید، با درمانگران زیادی صحبت کنید. هنگامی که با اولین درمانگر ملاقات می کنید، درباره مطالب زیر از او بپرسید:
- حق الزحمه
- نوع درمانی که او برای شما به کار می برد
- مجوز قانونی کار مخصوص درمانگران
به همان اندازه که شما مسائل شخصی خود را برای درمانگر بیان می کنید، انتظار دارید که به همان اندازه هم او در این رابطه با شما صحبت کند. به مسائل زیر با دقت توجه کنید:
- چگونه درمانگر با شما ارتباط برقرار می کند؟
- به چه نحوی شنونده سخنان شماست؟
درجه راحت بودن شما با درمانگر
داشتن مقداری احساس تنش و عصبیت در جلسه اول طبیعی است. اگر درمانگر دارای صفاتی می باشد که فکر می کنید آن صفات نخواهد گذاشت احساسات خود را به راحتی بیان کرده یا به درمانگرتان اعتماد کنید، بهترخواهد بود که درمانگر دیگری انتخاب نمایید.
دراولین جلسه به احساسات خود اعتماد کنید. ازاحساسات خود به عنوان یک راهنما جهت تصمیم گیری در مورد ادامه کار با آن درمانگر یا تغییراو استفاده کنید.
به محض پیدا کردن شخصی که در حضور او احساس آرامش می کنید، ضمن گشودن دریچه های ذهن خود، شرایط را برای اعتماد به درمانگر مهیا کنید. رک و صریح بودن در امر درمان، نکته ای بسیار مهم است.
ازچه نوع روان درمانی استفاده می شود؟
امروزه انواع بسیاری از درمان ها مورد استفاده قرار می گیرد. انواع درمان هایی که متداول تراست، عبارتند از:
*رفتاردرمانی شناختی: درمانگر به شناختن نگرش غیر واقعی تان نسبت به خود، دنیا و آینده کمک می کند. این درمان به شما در تشخیص روش های فکری نادرست کمک می کند. شما الگوهای رفتاری و فکری جدیدی پیدا خواهید کرد که شما را به سوی زندگی سالم تر رهنمون می شود.
*درمان متمرکز بر درمان جو (روان درمانی بی رهنمود):درمانگر به حرف های شما گوش می دهد و به شما در فهمیدن بهتراحساسات کمک می کند.
*روانکاوی: درمانگر با هدف کشف تجارب و احساسات نیمه آگاه و عمیق مربوط به دوران کودکی به شما گوش می دهد. شما معمولاً درمانگرتان را هر هفته چهار بار یا بیشتربرای چندین بار ملاقات کنید.
*روان درمانی پویشی: در این روش درمانگر بدون استفاده از روانکاوی رسمی، احساسات ناخود آگاه شما را به آگاهی آورده و آن را تعبیر و تفسیر می کند. این نوع درمان، اغلب متضمن این است که هر چه به ذهن تان می آید، بگویید. (تداعی آزاد)
پسیکودرام (نقش گذاری روانی):
از این نوع درمان برای بیان احساسات پنهان استفاده می شود. از شما خواسته می شود در نقش مردم مختلفی که در زندگی تان وجود دارند، بازی کنید و خود رابه جای آنان قراردهید. این روش هم می تواند به صورت گروهی انجام شود و هم به صورت دو نفره.
مشاوره زناشویی:
درمانگر زن و شوهر را به بهبودی روابط شان تشویق می کند و به آنها در فائق آمدن بر مشکلات زندگی شان کمک می کند. هر دو نفر (زن و شوهر) برای یاد گرفتن الگوهای رفتاری جدید تلاش می کنند. گاهی اوقات زوج، پیمان یا توافق نامه ای مبنی بر چگونگی تغییر رفتارشان می نویسند.
روان درمانی خانواده:
این شکل روان درمانی به جای توجه به تک تک اعضا، خانواده را به عنوان یک کل مورد توجه قرار می دهد. این روش بر این عقیده استواراست که شخص مشکل دار را جدای از محیط خانوادگی اش نمی توان شناخت. درمانگر بیان آزاد احساسات را بین افراد خانواده تشویق می کند. روان درمانی خانواده اغلب برای خانواده هایی که دارای بچه هایی با مشکلات رفتاری هستند و نیز برای خانواده هایی که با سوء استفاده جنسی، بیماری های خطرناک و سایرحوادث آسیب زا مواجهند، مناسب می باشد.
منبع: میگنا
از
طریق فرزند خود، با دوست خیالی ارتباط برقرار کنید. نترسید، کسی شما را
دیوانه نمیداند؛ البته لزومیندارد که بیش از حد در بازی غرق شوید. منطقی
باشید و هیجانات خود را کنترل کنید. شما فقط یک بازیکن هستید و گرداننده
اصلی بازی فرزندتان است.
بیشتر
كودكانی كه در سنین حدود 2 یا 3 سال هستند، چند دوست خیالی برای خود دارند
كه این دوستیها تا حدود 4 و 5 سالگی هم ادامه مییابد؛ البته هر چه سن
كودك بیشتر میشود، شدت این دوستیها كمتر خواهد شد و به همین دلیل بیشترین
و عمیقترین دوستی بچهها با دوستان خیالی را در سنین حدود سه سالگی
میبینیم.شاید شما هم دیده باشید گاهی بچهها با كسی حرف میزنند، بازی میكنند، همراه او غذا میخورند و اسباب بازیهایشان را با هم شریك میشوند اما این دوست دیده نمیشود، حرف نمیزند، حركت نمیكند و فقط در ذهن و خیال كودك همراه اوست.
بیشتر والدین به خیالبافیهای فرزند خود واقف هستند و آن را بهعنوان بخشی از زندگی او پذیرفتهاند.
اما پذیرش یک دوست خیالی و نامرئی کار چندان آسانی نیست؛ به ویژه آنکه فرزندتان با تمام قوا از آن موجود خیالی که گاهی اوقات با اسامیعجیب و غریب نیز نامیده میشود، دفاع کرده و دوست دارد که شما نیز او را یکی از افراد خانواده بدانید و باور داشته باشید.
نگران نباشید! تحقیقات نشان داده است که کودکان از 20ماهگی به بعد توانایی این را دارند که افکار و احساسات خود را به یکی از وسایل یا اسباببازیهای خود نسبت دهند و پس از این مرحله معمولا دوست خیالی قدم به زندگی فرزند شما خواهد گذاشت. این دوست خیالی از سن 3-2 سالگی وارد عرصه زندگی شده و گاهی تا سنین دبستان نیز باقی میماند، بهگونهای که تقریباً 75درصد بچهها تا سن 7سالگی ارتباط با دوست خیالی را تجربه کردهاند. البته هر چه سن كودك بیشتر میشود، شدت این دوستیها كمتر خواهد شد و به همین دلیل بیشترین و عمیقترین دوستی بچهها با دوستان خیالی را در سنین حدود سه سالگی میبینیم. این مسئله در روند رشد کودک طبیعی است و کودکانی که دارای دوست خیالی هستند معمولاً خلاقتر هستند.
برخی از والدین نگران این قضیه هستند که ارتباط بیش ازحد با این دوست خیالی به روابط اجتماعی کودک لطمه بزند و او توانایی برقراری ارتباط با همسن و سالان خود را از دست بدهد، اما جای نگرانی نیست. جالب است بدانید که این کودکان اغلب سازگارتر و اجتماعیتر از کودکانی میشوند که دوست خیالی ندارند.
با گسترش روند تک فرزندی در خانوادهها، بد نیست والدین بدانند که کودکان تنها یا فرزندان اول خانواده معمولاً بیشتر از بقیه بچهها، درگیر ارتباط با دوست نامرئی خود هستند و گاهی نیز تا بزرگسالی همراه او زندگی میکنند البته با گسترش روابط اجتماعی و جمعهای دوستان، حضور دوست خیالی کمرنگتر و گاهی حتی محو میشود.
بسیاری از والدین از حضور این موجود خیالی در زندگی فرزند خود وحشت دارند و سعی میکنند با بیتوجهی یا انکار این دوست، آن را از صحنه زندگی فرزند خود حذف کنند. آنها میترسند که این مسئله سبب گوشهگیری و انزوای بیش از حد فرزندشان شود، اما در حقیقت این طور نیست. از زمانی که کودک توانایی درک و استدلال و استنتاج را پیدا میکند، دوست دارد که تجربیات و آرزوهای خود را از زبان فردی دیگر نیز بیان کند و نکته جالب این است که پرسشکننده و پاسخدهنده یک نفر خواهد بود؛ فرزند شما. این مسئله سبب میشود که او مشکلاتی را بهعنوان مشکلات این دوست خیالی مطرح کند و با استدلال و استنتاج خود، پاسخی نیز برای حل این معما بدهد که البته اغلب این واکنشها برگرفته از رفتار و کردارهای پدر و مادر است.
اگر شما نگاهی تیزبینانه به روابط فرزندتان و دوست نامرئیاش داشته باشید، در واقع بازتابی از برخوردها و رفتارهای خود را در آن میبینید و اگر حرف یا حرکتی، سبب ناراحتی شما میشود، بهتر است به جای تنبیه یا توبیخ کودک، به اصلاح آن رفتار در خود بپردازید.
با بزرگتر شدن کودک و ورود به مرحله پیش دبستان، کودکان سعی در مخفی کردن این دوست خیالی دارند بهخصوص اگر با واکنشهای منفی یا مسخرهآمیز شما نیز در این رابطه روبهرو شده باشند، اما این دوستان همچنان در زندگی فرزندتان حضوری فعال دارند. در این مرحله دقت کنید که حضور این دوست مانعی برای دوستیابیهای واقعی وی نشود؛ هر چند که در اکثر بچهها این اتفاق نمیافتد و بهراحتی دوستانی پیدا میکنند. migna.ir با افزایش مسئولیتها و وظایف تحصیلی و گسترش روابط دوستانه، کمکم حضور این دوست خیالی کمرنگتر میشود و تنها هنگام تنهاییهای کودک به سراغش خواهد آمد. البته گاهی تشدید روابط با این موجود نامرئی به دلیل سرخوردگی و عصبانیتهای ناشی از حوادث روزمره یا مهم، از قبیل تولد فرزندی جدید در خانواده، دعواهای مکرر پدر و مادر، جابهجایی مدرسه و... است که شما باید آگاهانه به کنترل و حل این مشکلات بپردازید تا دوباره شرایط به حالت عادی برگردد.
متخصصین روانشناسی رشد معتقدند که یکی از کارهای مۆثر در پیشرفت ذهنی و اجتماعی کودکان این است که آنها دنیا را از دیدگاههایی متفاوت از دیدگاه خود ببینند و داشتن دوستهای خیالی کمک مۆثری به این امر میکند. در حقیقت دوستان خیالی ابزار مناسبی برای آموزش مسائل بهطور غیرمستقیم به کودک هستند. شما بهعنوان والدین کودک در قبال این مسئله وظیفه سنگین و خطیری دارید و برخوردهای نامناسب با این قضیه میتواند اثرات سوئی تا آخر عمر بر روند رشد عقلی و اجتماعی کودک بگذارد.
چند نکته که والدین باید در برخورد با این موجودات نامرئی رعایت کنند، عبارتند از:
کودک را از داشتن دوست خیالی منع نکنید. بدترین کار ممکن این است که او را به خاطر این دوست تنبیه کنید. با این کار، فضای بیاعتمادی و ناامنی را در رابطه خود و فرزندتان پایهگذاری میکنید که اثرات سوء آن را در دوران نوجوانی او خواهید دید.
دوست خیالی کودک را مسخره نکنید و اجازه ندهید که دیگران نیز این کار را انجام دهند. هیچ دلیلی وجود ندارد که کودک را به دلیل صحبت با کسی که وجود ندارد مسخره کنید. به روابط دوستانه او با این مهمان نامرئی احترام بگذارید.
به کودک نگویید که دیگر بزرگ شده و نباید با دوستان خیالی خود حرف بزند. این مسئله اثرات روحی بدی روی او میگذارد؛ درست مانند اینکه از امروز به شما بگویند حق ندارید مادر خود را ببینید!
از طریق فرزند خود، با دوست خیالی ارتباط برقرار کنید. نترسید، کسی شما را دیوانه نمیداند؛ البته لزومیندارد که بیش از حد در بازی غرق شوید. منطقی باشید و هیجانات خود را کنترل کنید. شما فقط یک بازیکن هستید و گرداننده اصلی بازی فرزندتان است.
در رابطه با این دوست خیالی با فرزند خود صحبت کنید و اگر دوست نداشت حرف زیادی بزند، به او احترام گذاشته و او را تحت فشار قرار ندهید. به حضور این دوست در خانه خوشامد بگویید و سۆالاتی در مورد زندگی او و تعداد خواهر و برادرها و... از فرزندتان بپرسید. این کار باعث میشود کودک، شما را نیز در گستره دوستان خود و این مهمانان نامرئی قرار دهد.
اگر کودک کارهای نادرست و اشتباهات خود را به گردن دوستش انداخت، نگران نشده و با او برخورد نکنید. از طریق برخورد با همین دوست خیالی، پیام خود را به فرزندتان برسانید؛ مثلاً بگویید « من واقعاً از دست فلانی عصبانی هستم. مطمئنم اگر مامانش هم اینجا بود عصبانی میشد. این بار دومی است که بی اجازه به وسایل بابا دست میزند یا اسباب بازیهایش را جمع نمیکند».
منابع: جام جم آنلاین /همشهری آنلاین
استرس
و موارد بحران وضعيت بيمار را بدتر كرده و احتمال عود را افزايش مي دهد
لذا به رغم ايجاد مشكلات و آشفتگي در خانواده به واسطه اين بيماري در منزل
سعي كنند فضاي با آرامشي برقرار باشد.
اختلال
وسواس به دو صورت فكري و عملي است و در تمام سنين رخ مي دهد اما در سنين
جواني كمي شايع تر است. درمان اين ناهنجاري اگر زود تشخيص داده شود، مي
توان به خوبي با تركيبي از روان درماني (به ويژه رفتار درماني) و دارو
درماني معالجه كرد.وسواس يكي از شايع ترين و آزاردهنده ترين اختلالاتي است كه از دسته اختلالات اضطرابي بوده و مشخصه اصلي آن اضطراب است.
اگرچه در ابتدا، شيوع وسواس نادر تصور مي شد اما امروزه براساس اطلاعات راهنماي تشخيص اختلال هاي رواني ميزان شيوع اين اختلال در طول زندگي 2/5 درصد و در يك سال 1/5 تا 2/1 درصد برآورد شده است.
ويژگي هاي اصلي اختلال وسواس فكري و عملي عبارت است از رفتارهاي فكري و عملي برگشت پذير كه به دليل شديد بودن وقت گير هستند يا منجر به پريشاني آشكار يا اختلالات عمده مي شوند.
وسواس هاي عملي شامل رفتارهاي تكراري يا اعمال ذهني تكراري هستند كه هدف آنها پيشگيري يا كاهش اضطراب و پريشاني و به دست آوردن لذت يا رضايت است.
مثلا افراد مبتلا به وسواس هاي فكري در مورد آلوده شدن، ممكن است پريشاني ذهني را با شستن دست ها تا حدي كه پوستشان زخم شود كاهش دهند و در اينجا مي توان به آزاردهندگي و وقت گير بودن اين نوع اختلال پي برد.
فرد داراي وسواس هاي فكري مي كوشد افكار را با وسواس عملي خنثي كند، براي نمونه فردي كه گرفتار ترديد راجع به خاموش كردن اجاق گاز مي شود با بازبيني هاي مكرر براي اطمينان از خاموش بودن آن ترديدها را خنثي مي كند.
توصیه به فرد وسواسی
فرد مبتلا مي تواند به روانپزشك مراجعه كند و با مصرف دارو وسواس را تخفيف دهد، يا با انجام تمرينات و راهكارهاي مربوط به درمان رفتاري به ريشه كن كردن وسواس بپردازد و يا هم از درمان هاي دارويي و هم از درمان هاي رفتاري همزمان استفاده كند.
به افرادي كه داراي وسواس هستند توصيه مي شود به روانپزشك و روانشناس مراجعه و درصدد حل مشكل خود برآيند نگراني ها، ترديدها و باورهاي خرافي كه معمولا در زندگي روزمره شايع هستند اگر جنبه افراطي و شديد به خود بگيرند وسواس ناميده مي شوند. migna.ir مثلا يك فرد در هنگام شست وشوي دست يا بدن يا بازرسي و چك كردن، به صورت خيلي زياد و شديد دست به اين عمل مي زند كه در مواقع وجود مانع، فرد دچار اضطراب و استرس مي شود.
توصيه به خانواده ها
- استرس و موارد بحران وضعيت بيمار را بدتر كرده و احتمال عود را افزايش مي دهد لذا به رغم ايجاد مشكلات و آشفتگي در خانواده به واسطه اين بيماري در منزل سعي كنند فضاي با آرامشي برقرار باشد.
- بيمار نياز به درك خود از طرف ديگران دارد لذا پايين آوردن انتظارات به طور موقت، مهربان و شكيبا بودن كمك كننده خواهد بود.
- بدانيد بيمار براي رفع اضطراب خود دست به اعمال وسواس گونه مي زند و هيچ كس به اندازه خود او از رفتارهايش متنفر نيست. لذا از قضاوت يا مسخره كردن اعمال او حذر كنند.
- شما درگير رفتارهاي وسواس گونه بيمار نشويد اما حد و حدود اين اعمال بايد به روشني مشخص شده و فرد وسواسي طبق همان محدوديت ها و قواعد عمل كند.
- به بيمار جهت ترك اعمال خود فشار وارد نكنيد.
- حركات رفتاري كه براي بيمار بسيار سخت است و قادر به انجام آن نيست به صورت آهسته و در درازمدت تغيير دهيد و هميشه تغييرات را به بيمار گوشزد كنيد.
- بايد مواظب اعتماد به نفس بيمار باشيد، به جاي او تصميم نگيريد ولي در تصميم گيري او را كمك كنيد.
- فعاليت هاي روزانه دويدن، شنا و ورزش هاي گوناگون كه باعث صرف انرژي مي شود را زياد كنيد.
- تلاش موفقيت آميز فرد براي موفقيت در برابر وسواس را مورد تشويق قرار دهيد.
فراگیری
موضوعات جنسی مانند سایر درس ها، باید به تدریج و گام به گام باشد گفت وگو
و پاسخ گویی به پرسش های جنسی فرزندان هم باید متناسب با سن، شیوه ی آموزش
و درک آنان باشد.
مادر
و پدر، اعضای تعیین کننده ی خانواده اند که نقشی موثر در پرورش صحیح
رفتارهای جنسی فرزندان شان بر عهده دارند. آنان باید سعی کنند با شناخت
مراحل رشد جنسی کودکان و نوجوانان، واقعیت های ظریف و آداب تربیتی مرسوم
فرهنگ و جامعه ی خود را به فرزندان شان منتقل کنند.آموزش های زود هنگام و ناشیانه ی مسائل جنسی به کودکان و نوجوانان، گاه آنان را چنان دچار دلهره و اضطراب می کند که اصول بهداشت روانی خانواده را خدشه دار می سازد از طرف دیگر، اگر این آموزش ها دیر هنگام. ناکافی و غیرواقعی باشند، نمی توانند مفید واقع گردند.
اگر پدر و مادر بتوانند به پرسش ها و کنجکاوی های جنسی فرزندان خود پاسخ های مناسب و سنجیده بدهند می توانند مانع انحراف فکری، سرکوب جنسی و منفی کاری آنان شوند.
پدر و مادر و مراقبان نزدیک کودکان می توانند با برقراری رابطه ای دوستانه، همراه با اعتماد و احترام، درباره ی مسایل و موضوعات مختلف از جمله امور جنسی، اطلاعات و آگاهی لازم و صحیحی به آنان دهند.
توصیه هایی که والدین به فرزندان شان (چه دختر و چه پسر) می کنند، باید شامل اطلاعات و دانسته هایی درباره ی روابط انسانی، هویت جنسی، رعایت مسائل بهداشتی، مهارت های زندگی، ارزش ها و اخلاقیات انسانی، بیان احساسات و نیازها، تصمیم گیری های مسوولانه و حفظ و افزایش عزت نفس آنان باشد.
کودکان، نیازمند شرایط و موقعیت هایی اند که بتوانند مهارت های اساسی زندگی را براساس اصل احترام گذاشتن به اخلاقیات و دیدگاه های خانوادگی بیاموزند و تجربه کنند پایه ریزی ارزش های سالم اخلاقی در خانواده به بچه ها کمک می کنند در هنگام بلوغ و نوجوانی، بهتر تصمیم بگیرند و مسوولیت زندگی شان را بپذیرند.
فراگیری موضوعات جنسی مانند سایر درس ها، باید به تدریج و گام به گام باشد گفت وگو و پاسخ گویی به پرسش های جنسی فرزندان هم باید متناسب با سن، شیوه ی آموزش و درک آنان باشد.
برخی از پدر و مادران به دلیل عقاید و بینش های خود علاقه ای به صحبت درباره ی مسائل و آموزه های جنسی ندارند زیرا اعتقاد دارند که ارائه ی اطلاعات در این زمینه، موجب بیداری غریزه ی جنسی می شود، در حالی که هر چه اطلاعات در این زمینه، بیش تر و صحیح تر باشد فرزندان، رفتارهای جنسی آگاهانه تری از خود بروز می دهند.
پدر و مادر بهتر است هنگام صحبت در مورد مسائل جنسی، به رفتارهای خود توجه بیشتری داشته باشند با اخم کردن یا عصبانی شدن، موجب نشوند فرزندان شان دیگر رابطه ی صمیمانه ای با آنان نداشته باشند و برای آگاه شدن، از دیگران اطلاعات بگیرند یا در صدد سرکوب سوالات خود برآیند.
تذکر این نکته به نوجوان ضروری ست که تغییرات جسمانی بدن او، همراه با تغییرات عاطفی، شناختی و رفتاری خواهد بود و تمام این حالات، هیجانات و احساسات او، کاملاً طبیعی ست.
چگونه با سوالات جنسی فرزندان رو به روشویم؟
کودکان
**درباره اعضای مختلف بدن و کارکرد هر یک، توضیحات ساده و قابل فهمی به کودک بدهید.
** کودک را در آغوش بگیرید و اجازه دهید علاقه و محبت شما را از این طریق درک کند.
** به تدریج به فرزندتان تفاوت و خصوصی بودن بعضی از اندام های بدنش را یاد بدهید.
** سعی کنید وقتی درباره ی این اعضا صحبت می کنید، احساس گناه یا شرمساری نداشته باشید.
**کودک را تشویق کنید اگر سوالی در این مورد دارد، از شما یا افراد قابل اطمینان خانواده بپرسد.
نوجوانان:
** در باره ی بلوغ و تغییراتی که نوجوانان در این سن دچار آن می شوند، اطلاعات کافی به فرزندان بدهید و بگویید که این تغییرات، عادی و طبیعی ست.
در این دوره دختران حالات خود را زودتر بروز می دهند اما پسران دچار عصبیت ها و پرخاش گری های شدید می شوند. migna.ir حمایت، ایجاد امنیت روانی و حضور دائم در کنار نوجوانان می تواند مانع بروز بسیاری از انحرافات، کج روی ها، بزهکاری ها و آسیب های اجتماعی شود.
** به حریم خصوصی فرزندتان، در حالی که سعی می کنید رابطه ی نزدیک و صمیمانه ای با او داشته باشید، احترام بگذارید.
**تذکر این نکته به نوجوان ضروری ست که تغییرات جسمانی بدن او، همراه با تغییرات عاطفی، شناختی و رفتاری خواهد بود و تمام این حالات، هیجانات و احساسات او، کاملاً طبیعی ست.
بیان شفاف و واضح دیدگاه ها و نگرش های خانواده درباره ی اهمیت دادن به موازین و مقررات زندگی مشترک، از اهمیت زیادی برخوردار است. فرزندان باید بدانند تا زمانی که توانایی تصمیم گیری برای آینده شان را ندارند و قادر به پذیرش مسوولیت های سنگین خانه و خانواده نیستند، از ازدواج های تا به هنگام و برقراری روابط نزدیک تر با افراد غیر هم جنس خود بپرهیزند.
منبع: اصول برقراری رابطه ی انسانی با کودک و نوجوان
+ نوشته شده در دوشنبه بیست و سوم مرداد ۱۳۹۱ ساعت 9:51 توسط گروه دین وزندگی
|